زبان اهل بهشت

Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
Article-dot.png
از ویکی پاسخ
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۱۱ توسط Rezvani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{شروع متن}}سوال: آیا روایت عربی بودن زبان اهل بهشت معتبر و قابل استناد است؟ پ...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

سوال: آیا روایت عربی بودن زبان اهل بهشت معتبر و قابل استناد است؟

پاسخ

عربی بودن زبان اهل بهشت در چند روایت مطرح شده[۱] و اکثر آنها ضعیف است. آنچه برای ما مهم است این است که زمانی که به آیات قرآن مراجعه می‌کنیم، به این نکته راه می‌یابیم که در آخرت زبان مشترکی وجود دارد که تمام کسانیکه در آخرت هستند با یکدیگر سخن می‌گویند، مانند:

یک) سخن گفتن ملائکه جهنم با دوزخیان: «وَ سیقَ الَّذینَ کَفَرُوا إِلى‏ جَهَنَّمَ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها فُتِحَتْ أَبْوابُها وَ قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها أَ لَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِنْکُمْ یَتْلُونَ عَلَیْکُمْ آیاتِ رَبِّکُمْ وَ یُنْذِرُونَکُمْ لِقاءَ یَوْمِکُمْ هذا قالُوا بَلى‏ وَ لکِنْ حَقَّتْ کَلِمَهُ الْعَذابِ عَلَى الْکافِرین»[۲] «و آنان که به خدا کافر شدند، فوج فوج به جانب دوزخ رانده شوند و چون آن‌جا رسند، درهای جهنم را به روی‌شان بگشایند و خازنان دوزخ به آن‌ها می‌گویند: مگر پیغمبران خدا برای هدایت شما نیامده و آیات الهی را برایتان تلاوت نکردند و شما را از ملاقات این روز سخت نترسانیدند؟! جواب دهند: بلی ولیکن افسوس که ما به کفر و عصیان خود را مستحق عذاب [کردیم] و وعده‌ی عذاب برای کافران محقق و حتمی گردید».

دو) سخن گفتن بهشتیان با اهل جهنم: «وَ نادى‏ أَصْحابُ الْجَنَّهِ أَصْحابَ النَّارِ أَنْ قَدْ وَجَدْنا ما وَعَدَنا رَبُّنا حَقًّا فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقًّا قالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَیْنَهُمْ أَنْ لَعْنَهُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمینَ»[۳] ؛ «و بهشتیان، دوزخیان را آواز مى‏ دهند که: ما آن‌چه را پروردگارمان به ما وعده داده بود درست یافتیم؛ آیا شما [نیز] آن‌چه را پروردگارتان وعده کرده بود راست و درست یافتید؟ مى‏‌گویند: آرى، آن‌گاه ندا کننده‌‏اى میان آنان صدا می‌زند: لعنت خدا بر ستمکاران باد».

با توجه به این آیات می‌توان به این حقیقت راه یافت که در آخرت زبان مشترکی وجود دارد که تمام گروه‌ها در قیامت با آن سخن می‌گویند و چنین نیست که اهل بهشت زبان خاصی داشته باشند و اهل جهنم زبان دیگری؛ چرا که آیه قرآن بیان می‌کند بین بهشتیان و جهنمیان مکالمه صورت می‌گیرد، پس هم اهل بهشت و هم اهل جهنم به یک زبان صحبت می‌کنند گر چه نتوانیم تشخیص دهیم که این زبان چیست.

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان بین زبان اهل دنیا و اهل آخرت تفاوت قائل می‌شود و این‌گونه می‌فرمایند: سخن گفتن در دنیا به این معناست که انسان تلاش می‌کند با صوت و الفاظ، مطلبی را که در وجودش پوشیده و مخفی است به مخاطبش بفهماند، ولی این‌گونه سخن گفتن در آخرت معنا ندارد؛ زیرا آخرت روز آشکار شدن چیزهایی است که انسان مخفی کرده است، به همین خاطر در آیات قرآن در مورد روز قیامت این‌گونه بیان شده است:

• «یَوْمَ تُبْلَى السَّرائِر»[۴] ؛ «روزى که نهفته‏‌ها در باطن انسان ظاهر مى‏‌شود». • • «یُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسیماهُمْ فَیُؤْخَذُ بِالنَّواصی‏ وَ الْأَقْدامِ»[۵] ؛ «مجرمین از چهره‏‌های‌شان شناخته مى‏‌شوند و موى سر و پاهای‌شان را مى‏‌گیرند و در آتش مى‏‌افکنند».[۶] • این یعنی حقیقت سخن گفتن در قیامت به معنای سخن گفتن با الفاظ برای بیان مافی‌الضمیر نیست، بلکه وجود خود افراد سخن ایشان است و در حقیقت حال و وضعیت افراد زبان و سخن ایشان است، اکنون با توجه به این مطلب، می‌توان گفت بر فرض که روایت را بپذیریم باید کلام امام را این‌گونه توجیه کرد: اگر در حدیث گفته شده است که بهشتیان با زبان عربی سخن می‌گویند: زبان عربی در لغت به معنای روشن و آشکار است[۷] و این به این معناست که بهشتیان بدون غل و غش و با وجود نورانی خویش که به خاطر ایمان الهی است با یکدیگر ارتباط دارند، آن‌چنان که خداوند متعال در قرآن ایمان به خویش را راهی برای نورانی شدن معرفی می‌کند و می‌فرماید: «اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّور»[۸] ؛ «خدا یاور مؤمنان است و آن‌ها را از تاریکى به روشنایى مى‌برد».

نتیجه:

بنا بر آیات قرآن، زبان مشترکی بین تمام موجودات در آخرت وجود دارد، گرچه ما به حقیقت آن زبان پی‌نبریم و عربی بودن زبان اهل بهشت بر فرض پذیرش روایت، به معنای روشن بودن کلام است.

منابع

  1. رک: ابن بابویه، محمد، علل الشرائع، قم،کتاب فروشى داورى‏، ۱۳۸۵ش‏، ج‏۲، ص۵۹۳.
  2. زمر/۷۱.
  3. اعراف/۴۴.
  4. طارق/۹.
  5. الرحمن/ ۴۱.
  6. ر.ک. طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامى‏، ۱۳۷۴ش‏، ج‏۱۱، ص۱۴.
  7. راغب اصفهانی، حسین، مفردات ألفاظ القرآن، دمشق، دار الشامیه، ۱۴۱۲ق‏، ص۵۵۷.
  8. بقره/ ۲۵۷.