الگو:سوال برگزیده
جبر اجتماعی یعنی فرد بر اثر زندگی اجتماعی، تحت تأثیر نفوذ عمیق و همهجانبه جامعه واقع شود و در زندگی خود، از آن تأثیر پذیرد. براساس نظریه جبر اجتماعی، جامعهای که فرد در آن زندگی میکند، پدیدآورنده رفتار، اخلاق، عقاید و علوم و معارف آن شخص است. جامعهشناسان، عوامل گوناگون اجتماعی را در دو مقوله بسیار وسیع طبقهبندی میکنند؛ «ارتباطات اجتماعی» و «باورداشتهای مشترک»:
- ارتباطات اجتماعی؛ شامل عناصری مانند امتیازات و تمایزات اجتماعی، وضع خانوادگی فرد، محل زندگی، دین و مذهب و دهها عامل دیگر.
- باورداشتهای مشترک؛ هر جامعهای دارای یک سلسله ارزشها، احکام و مقررات خاص است که برترین هدفها را نیز تعیین میکند. این ارزشها، احکام و مقررات خاص، سنتهای جامعه است که از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد. این سنتهای فرهنگی جزو باورداشتهای مشترک هستند.
مخالفان این نظریه، پذیرفتهاند که تأثیرگذاری جامعه بر فرد، امری غیرقابل انکار است، اما معتقدند این تأثیرگذاری سبب نمیشود بشر تبدیل به موجودی مجبور و غیرمختار گردد. مخالفان معتقدند عوامل متعددی در شکلدهی شخصیت انسان دخالت دارند که بخشهای مهمی بر عهده جامعه نیست؛ گرایشهای فطری، تجربههای شخصی، ناکامیها و کامیابیهای فردی از جمله موارد این عوامل هستند.
این افراد معتقدند، اجتماع را نمیتوان تنها عامل سازنده شخصیت انسان دانست. همچنین تأثیر و نفوذ اجتماع به گونهای نیست که انسان توانایی مقاومت در برابر آن را نداشته باشد بلکه میتواند در برابر اقتضاهای آن مقاومت کند و به مسیری که خود انتخاب کرده، حرکت کند. براساس همین واقعیت است که در طول تاریخ، انسانهای فرهیخته و بزرگی از میان جوامع ابتدایی ظهور کرده و منشأ تحولات بزرگ شدهاند.