پرش به محتوا

پیش نویس:پناه به خدا به هنگام قرائت

از ویکی پاسخ
سؤال

چرا پيش از قرائت قرآن، می‏ بايست از شر شيطان به خداوند پناه ببريم؟ مگر شيطان چه می ‏تواند بكند؟

طبق آیات قرآن کریم شیطان قسم خورده است که برای گمراهی بندگان خدا تلاش کند. خداوند نیز این قدرت را از شیطان نفی نکرده است. شیطان برای گمراه ساختن انسان از دام های گوناگونی استفاده می کند. حتی مدارج و مقامات معنوی نیز می تواند دام شیطان برای عده ای باشد. حتی امور عبادی همانند تلاوت و قرائت قرآن نیز می تواند دست مایه شیطان برای منحرف کردن انسان گردد. لذا برای سالم ماندن انسان از شیطان هنگام قرائت قرآن لازم است آدابی که برای آن گفته شده است همانند طهارت و پناه بردن به خدا رعایت گردد.

سوگند شیطان بر گمراه کردن بندگان

خداوند در قرآن كريم سوگندی را از سوی شیطان حکایت کرده است و آن سوگند بر گمراه کردن بندگان است. این سوگند در آیه شریفه ﴿قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاَّ عِبَادَك مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ؛ گفت: پروردگارا! به سبب اینکه مرا گمراه نمودی، من هم یقیناً [همه کارهای زشت را] در زمین برای آنان می آرایم [تا ارتکاب زشتی ها برای آنان آسان شود] و مسلماً همه را گمراه می کنم.مگر [آن] بندگانت را که خالص شدگانِ [از هر نوع آلودگی ظاهری و باطنی]اند.(حجر:39 و 40)، حکایت شده است.

اين سوگند در قرآن توسط خداوند رد نشده است و این نشان می ‏دهد ابليس می ‏تواند نسبت به انسان كارهايي را انجام دهد.[۱] البته روشن است طبق آیه شریفه ﴿إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ؛ قطعاً تو را بر بندگانم تسلّطی نیست، مگر بر گمراهانی که از تو پیروی می کنند.(حجر:42)، رابطه شيطان و گمراهان رابطه پيشوا و پيرو است نه رابطه اجبار كننده و اجبار شونده.

نفوذ شیطان در انسان

هر چيزي و هركسي كه مانع از رسيدن انسان به حق تعالي شود و از میان جمال خدا و بنده حجاب ایجاد كند، شيطان است. آن چه شیطان به وسيله آن انسان را از وصول به مقصود باز دارد، دام ‏هاي شيطاني است چه از سنخ مقامات و مدارج باشد و يا از سنخ علوم و كمالات و يا عيش و راحت و يا رنج و يا غير اين ها.[۲]

شيطان براي رسيدن به هدف خودش كه گمراه نمودن انسان است از هر وسيله و دامی ‏بهره می ‏گيرد و او را از وصول به مقصود باز می‏ دارد؛ گاهي به اميد توبه در آخر عمر انسان را به شقاوت می‏ كشاند غافل از اين كه توبه در آخر عمر با تراكم ظلمات معاصي و بسياري مظالم عباد و حقوق الله، امري بسياري مشكل است. گاهي نیز به وعده شفاعت انسان را از شفاعت محروم می ‏سازد در حالي كه لياقتي بايد باشد تا شفاعت نصيبش گردد و گاهي اعمال ناشايست و امور مادي را بر انسان زينت می ‏دهد.[۳] گاهي نیز با وعده رحمت خداوند، دست انسان را از دامن رحمت حق تعالي كوتاه می ‏كند غافل از اين كه بعثت رسل، ارسال كتب و عمل به دستورات شرع و دين از رحمت‏ هاي الهي است. يكي از كتب آسماني قرآن كريم است كه انسان اگر چشم طمع به رحمت الهي دوخته، بايد از اين رحمت واسعه استفاده كند و سعی در بهره گیری از آن داشته باشد. براي بهره ‏گيري كامل از آن و رسيدن به معارف بلند و آسماني قرآن و تأثير تلاوت و قرائت آن بر قلب انسان لازم است به آداب و شرايط تلاوت عمل شود.[۴]

آداب و شرایط تلاوت قرآن با استفاده از آیات قرآن

پاکیزگی

این ادب از آیه ﴿لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ؛ جز پاک شدگان [از هر نوع آلودگی] به [حقایق و اسرار و لطایف] آن دسترسی ندارند.(واقعه:79)، قابل استفاده است. اين تعبير ممكن است هم اشاره به پاكيزگي ظاهري باشد يعني تماس گرفتن با خطوط قرآن بايد توأم با طهارت و وضوء باشد[۵] و هم می ‏تواند اشاره به اين باشد كه درك مفاهيم و محتواي قرآن تنها براي كساني ميسر است كه پاك و طاهر از رذايل نفساني باشند وگرنه صفات زشت نفساني بر ديده حقيقت بين انسان پرده می‏ افكند و او را از رسيدن به حقايق بلند اين كتاب آسماني محروم می‏ نمايد.[۶]

پناه بردن بر خدا

این ادب از آیه ﴿فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ؛ پس هنگامی که قرآن می خوانی از شیطان رانده شده به خدا پناه ببر.(نحل:98)، قابل استفاده است. اين پناهنده شدن به خدا از شر شيطان، فقط ذكر لفظی و بر زبان جاری ساختن «أعوذ بالله من الشيطان الرجيم» نمی‏ باشد. لذا نفرموده است ذکر «اعوذ بالله» را بر زبان بیاور بلکه فرموده است به خدا پناه ببر. پناه بردن به خدا حالتی نفسانی برای قاری قرآن است. ذكر لفظي سبب و مقدمه براي ايجاد حالت نفساني مذکور می باشد.[۷] قاری قرآن با گفتن اين ذكر زمام تصرف در همه امور خود را به دست خدا داده و تسليم او می شود و هر چه را خداوند صلاح او می‏ داند همان را صلاح خود می داند. او با ايمان، استعاذه و توكل به خدا صداقت خويش را در ادعاي پناهندگي به خدا و ادعاي عبوديت و بندگي او به اثبات می رساند چرا كه فقط بندگان واقعي خدا از اغواء شيطان در امان هستند.[۸]

پانویس

منابع


  • مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. به کوشش محمدرضا آشتیانی. تهران: دار الکتب الإسلامیة.
  • خمینی، روح الله (۱۳۷۰). آداب نماز. تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خميني.
  • طباطبایی، محمد حسین (۱۳۵۲). المیزان فی تفسیر القرآن. بیروت: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات.