پیش نویس:جزئیات در مقاتل واقعه کربلا
| این متن یک پیشنویس است که در وضعیت در حال نگارش قرار دارد |
در طول تاريخ و در واقع از زمان اتفاق افتادن اين حادثه تاکنون، هيچ کس در وقوع اين حادثه ترديد نکرده است. چرا که همه کساني که در محرم سال 61 هجري در دشت کربلا و در مقابل لشکر يزيد قرار داشتند به شهادت نرسيدند. علاوه بر امام سجاد ـ عليه السلام ـ که بيمار بود و تقريبا 34[2] سال بعد از واقعه کربلا زنده ماند و همواره وقايع کربلا و شهادت پدر بزرگوارش را روايت مي کرد، حضرت زينب ـ سلام الله عليها ـ ام کلثوم، حسن مثني و بيش از 70 نفر ديگر از اهل بيت امام حسن ـ عليه السلام ـ زنده ماندند و اين حادثه را براي ديگران نقل کردند. و در واقع حماسه کربلا را زنده نگه داشتند. علاوه بر اين افراد بسياري در لشکر عمر سعد بوده اند که خود از راويان واقعه کربلا بوده اند.
از جمله اين افراد مي توان حميد بن مسلم را نام برد.
نقل رخدادهاي عاشورا توسط اين راويان سبب شد همين روايات در کتاب هاي مورخاني که در خصوص حادثه کربلا کتاب نوشتند، انعکاس پيدا کند.
هيچ مورخي را نمي توان پيدا کرد که در اصل وقوع اين حادثه تشکيک کرده باشد. حتي جزئيات واقعه کربلا (با اختلافات اندک) توسط مورخان ثبت و ضبط شده است. شهيد مطهري (ره) مي نويسد: «بايد توجه داشت که تاريخ نهضت ابا عبدالله ـ عليه السلام ـ نسبت به بسياري از فصول تاريخ از تحريف مصون و محفوظ مانده است... جزئيات واقعه بازگويي و ثبت شده است از اين جهت امثال طبري، يعقوبي، شيخ مفيد، ابوالفرج اصفهاني و... جزئيات وقايع را با نقل روات موثق نقل کرده اند».[3]
بنابراين تواتري[4] که در نقل اين حادثه وجود دارد هيچ شکي براي انسان باقي نمي گذارد.
شهيد مطهري (ره) قائل است: «وقتي يک قضيه به صورت تواتر نقل مي شود، ديگر قابل اينکه اغراض افراد در آن دخالت کرده باشد نيست».[5] به عنوان نمونه اگر فردي از چندين نفر بشنود که در شهري به نام مکه خانه کعبه (خانه خدا) وجود دارد، مکاني مقدس که مسلمانان براي زيارت به اين خانه مي روند و همواره از خانه کعبه و صفا و مروه و... سخناني بشنود، آيا هيچ شکي براي او باقي مي ماند در اينکه آيا اين خانه واقعا وجود دارد يا خير؟ اگر کسي در هر يک از رخدادهاي صدر اسلام شک کند ولي در واقعه کربلا (اين حادثه هميشه زنده) نمي تواند شک کند.
در بخشي از سئوال پرسيده ايد ثابت کنيد وقايع تاريخي که وجود دارد راست است؟ در جواب بايد گفت: هيچ کس قائل نيست که همه وقايع تاريخي که وجود دارد و بعضا توسط افراد نقل مي شود، صد در صد صحيح است و هيچ شک و ابهامي در آنها وجود ندارد. شهيد مطهري (ره) که البته در خصوص مورخان بحث مي کند مي نويسد: «مورخ نبايد يک حالت ساده دلي داشته باشد و خيال کند هر چه که در کتب تاريخ گذشته نوشته شده عين حقيقت و واقعيت است».[6] و در جاي ديگري مي نويسد: «بعضي صرفاً ملا سنتي هستند. همين قدر که کتابي و يک نسخه خطي پيدا کنند که مثلا 700 سال قبل نوشته شد، يا در فلان جا چاپ شده، اين ديگر برايشان وحي منزل است. در مقابل عده اي اساسا تاريخ را بي ارزش مي دانند مي گويند انسان هيچ وقت نمي تواند خودش را از تعصبات و جانبداري ها و عقده ها و کينه ها تخليه کند».[7]
شهيد مطهري (ره) هر دوي اين ديدگاهها را رد مي کند و قائل است: نمي شود بشر را متهم کرد که هميشه مطابق منافع خودش وقايع را نقل مي کند. و بعضي وقايع هست که اساسا در يک حدّش دروغ بردار نيست. شما مي بينيد بسياري از قضايا را دو طرف متخاصم نوشته اند امکان تحريف در بعضي قضايا نيست قضايايي که در سطح عموم واقع مي شوند،[8] اصلا امکان تحريف آنها وجود ندارد. يعني قضيه به صورت تواتر نقل مي شود که اصلا قابل اينکه اغراض افراد در آن دخالت کرده باشد نيست.[9]
