پیش نویس:سید رضی شیرازی
سید رضی شیرازی
الگو:جعبه اطلاعات عالمان شیعه سید رضی شیرازی
تولد و خاندان
او در ۱۳۰۷ش (۱۳۴۵ق) در نجف به دنیا آمد.[۱] پدر او محمدحسین شیرازی از عالمان شیعه، و جد پدری وی میرزای شیرازی، صاحب فتوای تحریم تنباکو است.[۲] پدربزرگ پدری او میرزا علی آقای شیرازی (درگذشت ۱۳۵۵ش)، از مراجع تقلید نجف[۳] و پدربزرگ مادری او، محمدکاظم شیرازی (درگذشت ۱۳۶۷ق) از عالمان شیعه بودهاند.[۴]
تحصیل
او تا حدود سی سالگی در نجف بود و تحصیلات فقهی و اصولی را از مقدمات تا خارج گذراند.[۵] استادان او در نجف چنین بودند:
سید رضیالدین شیرازی تابستان از نجف به تهران میآمد و از استادان این شهر در علوم فلسفه، فقه و اصول بهره میبرد.[۱۳] تا اینکه در ۲۸ سالگی،[۱۴] در حدود سال ۱۳۴۴ش، به تهران هجرت کرد.[۱۵]
او تابستانها به تهران میآمد و از شعرانی، عماد رشتی و میرزا احمد آشتیانی بهره درسی میبرد.[۱۶]
او در تهران مستقر شد و نزدیک به هفت سال از درس خارج عروة الوثقی محمدتقی آملی استفاده کرد.[۱۷]
او در تهران شرح منظومه، اشارات و اسفار را از مهدی الهی قمشهای، ابوالحسن شعرانی و سید ابوالحسن رفیعی قزوینی فرا گرفت.[۱۸]
از شعرانی هیئت و شفا را نیز آموخت.[۱۹]
او نزد آیت الله قزوینی و فاضل تونی، شرح فصوص را خواند. او همچین در درس خارج فقه قزوینی نیز شرکت میکرد.[۲۰] شرح فصوص را در سال ۳۲ نزد فاضل تونی خونده است.[۲۱]
شرکت در درس اسفار میرزا احمد آشتیانی[۲۲]
از استادان او در فلسفه، محمدعلی حکیم شیرازی را نیز نام بردهاند.[۲۳]
اجازه اجتهاد
سید رضی شیرازی چنانچه خود گفته، نخستین بار از احمد آشتیانی و پس از آن، در ۲۹ سالگی از سید ابوالحسن رفیعی قزوینی اجازه اجتهاد گرفت.[۲۴] وی همچنین از محمدحسین کاشف الغطاء، سید جمالالدین گلپایگانی، سید ابوالقاسم کاشانی، سید عبدالهادی شیرازی، سید شهابالدین مرعشی نجفی اجازه اجتهاد داشته است.[۲۵]
تدریس
از خصوصیات تدریس او، سادهگویی و تطبیق دقیق با متن کتابهای درسی دانسته شده است.[۲۶]
روش او را در تفسیر، بیشتر عقلی، فلسفی و عرفانی شمردهاند.[۲۷]
او در تهران به خارج فقه و اصول مشغول بوده است.[۲۸]
وی از ابتدای هجرت از نجف به تهران، در مدرسه مروی مطول، قوانین، رسائل و اشارات تدریس میکرد.[۲۹]
در سال ۱۳۳۸ش، برای تدریس در مدرسه سپهسالار (شهید مطهری) دعوت شد و قسمت اول منظومه را تدریس میکرد.[۳۰]
او و دیگر روحانیان برای ملاقات با شاه به مسجد سپهسالار دعوت شدند. او در این ملاقات شرکت نکرد و این باعث شد، او از مدرسه سپهسالار اخراج شود.[۳۱]
وی در دانشکده الهیات فقه تهران نیز، فقه و اصول تدریس میکرد.[۳۲] مواضع در حمایت از مبارزات ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ش، باعث شد در سال ۱۳۴۳ش از دانشکده اخراج شود.[۳۳]
وی به تفسیر قرآن و تدریس الشواهد الربوبیه نوشته ملاصدرا نیز مشغول بوده است.[۳۴]
او در تهران به تدریس فقه، اصول و فلسفه مشغول بوده است.[۳۵]
او چندین دوره شرح منظومه، اشارات ابن سینا، اصول فلسفه و بدایه و نهایه علامه طباطبایی و اسفار ملاصدرا را تدریس کرد.[۳۶]
او چنانکه خودش گفته، پس از هجرت به تهران، بیشتر به فلسفه و عرفان پرداخته است.[۳۷]
او جز تدریس مباحث تخصصی، دو شب در هفته مباحث تفسیری و اخلاقی برای عموم مردم بیان میکرد.[۳۸]
تدریس او از سال ۱۳۵۸ش، در منزلش در یوسف آباد تهران صورت میگرفت و شامل علوم عقلی و نقلی میشد.[۳۹]
فعالیتهای سیاسی
او چنانکه خود گفته در نجف، در فعالیتهای سیاسی نیز شرکت داشته و نیز، با کمونیستها مبارزه میکرده است.[۴۰]
او در نجف، از دوستان نواب صفوی بود؛ ولی با وجود اصرارهای وی، عضو فدائیان اسلام نشد. او دلیلش را این دانسته که عضویت در یک حزب، او را از ادامه تحصیل در علوم حوزوی بازمیداشت.[۴۱]
وی جزء نمایندگانی بود که آیتالله بروجردی حدود سال ۱۳۳۹ش، به کنگره بینالمللی بیتالمقدس که در اردن برگزار میشد، فرستاد.[۴۲]
او بعد از هجرت به ایران، با سید ابوالقاسم کاشانی در ارتباط بود و در تظاهراتهای مربوط به ملی شدن نفت شرکت میکرد.[۴۳] او با مرحوم آقای بهبانی که به گفته او با دربار روابط مثبت داشت و از منتقدان مصدق بود نیز، ارتباط و رفت و آمد داشت.[۴۴]
امام خمینی(ره) در مشورت اعضای روحانیت مبارز با او، برای لیست کاندیداهای مجلس خبرگان، توصیه کرده بود نام سید رضی شیرازی را نیز در این لیست قرار دهند. روحانیت مبارز بدون اطلاع به وی، نام او را در لیست کاندیداهای خود قرار دادند.او از محمدحسین کاشف الغطاء اجازه اجتهاد گرفته است.[۴۵]
گفته شده او پس از اوجگیری اعتراضات به حکومت پهلوی، در فعالیتهای سیاسی برخوردی محتاطانه پیش گرفت و پس از انقلاب نیز، از قبول مناصب حکومتی خودداری کرد.[۴۶]
امام جماعت
او سال ۱۳۴۴ش، برای اقامه نماز جماعت به مسجد شفاء تهران رفت.[یادداشت ۱] مسجد به دستور آیتالله بروجردی و با کمک آیتالله خوانساری در یوسف آباد تهران بنا شد.[۴۷] آیتالله خوانساری از او خواست در این مسجد مشغول شود.[۴۸]
او در کنار نماز جماعت، به تدریس نیز مشغول شد. او در منزل و گاه در مسجد درسهای اسفار، خارج کفایه و خارج فقه تدریس میکرد.[۴۹]
آثار
- درسهای شرح منظومه حکیم سبزواری[۵۰] پیاده شده نوارهای درس او است که خود تنظیم و چاپ کرده است. او خود ویژگیهای شرح خود را، شامل همه منظومه (فلکیات، طبیعیات و اخلاقیات)، فارسی بودن، خودآموز بودن آن دانسته است.[۵۱]
- حاشیه بر امور عامه اسفار، که تقریرات وی از درس سید ابوالحسن قروینی است.[۵۲]
- کتابی در اصول اعتقادات به زبان فارسی[۵۳]
- الاسفار عن الاسفار: تعلیقات علی الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة که مجموعه تعلیقات وی بر رخب مباحث کتاب اسفار ملاصدرا است. این تعلیقات افزون بر اینکه حاصل اندیشه خود او است، در مواضعی برگرفته از درس سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، احمد آشتیانی و علامه حکیم شیرازی است.[۵۴]
- طرح و نقد اندیشهها، با موضوع اصول دین[۵۵]
- عقل نظری و عملی در سه جلد[۵۶]
- زلال حکمت، مجموعه سخنرانیهای وی که در سه جلد چاپ شده است.[۵۷]
- نگاه ناب[۵۸]
- حاشیه بر رسائل، مکاسب، کفایه، قوانین و ...[۵۹]
گفتگو با اقلیتهای مذهبی
او به گفته خود، با افراد زیادی از اقلیتهای مذهبی گفتگو کرده و آنها مسلمان شدهاند. او خود، دلیل رفت و آمد اقلیتهای مذهبی به مسجد او را، موقعیت مسجد در یوسفآباد دانسته است. به گفته وی با اینکه بیشتر مسیحیان تهران و سایر اقلیتها در این محل هستند ولی بیشتر کسانی که با آنها گفتگوی دینی داشته افراد خارجی بودهاند که به لحاظ موقعیت محل به آنجا رفتهاند.[۶۰]
او از سال ۱۳۵۴ش تا ۱۳۷۱ش، بیش از صد نفر را مسلمان کرده بود.[۶۱]
بر اساس زندگینامه به قلم خود او، تا سال ۱۳۸۵ش، بیش از چهارصد نفر در محضر او مسلمان شدهاند.[۶۲]
تا سال ۱۳۹۵ش، ۵۴۴ نفر در محضر او به دین اسلام و مذهب تشیع گرویدهاند.[۶۳]
او تا تیر ۱۴۰۰ش، بیش از ۶۴۰ نفر را به اسلام دعوت کرده است.[۶۴]
ترور
او در مرداد سال ۱۳۵۸ش، توسط گروه فرقان مورد سوء قصد قرار گرفت و مجروح شد. [۶۵]
او این ترور را پس از یک هفته از اعلام اسم او به عنوان کاندیدای خبرگان دانسته است.[۶۶]
امام خمینی در ۲۴ تیر ۱۳۵۸ش، در پیامی خطاب به سید رضی شیرازی، ترور او را محکوم کرده است.[۶۷]
اندیشهها
او درباره سیستم حوزه علمیه معتقد بود، طلاب حوزوی باید پس از گذراندن مرحله عمومی، به مراحل تخصصی مطابق با استعداد خود راه یابند.[۶۸]
از او نقل شده که وی از اینکه در حوزههای علمیه نشانه علمیت فقط تبحر در فقه و اصول است، و دیگر رشتهها چندان مدخلیتی در علمیت نداشته، انتقاد داشته است.[۶۹]
او معتقد است، در حوزههای علمیه باید به تفسیر قرآن بیش از این، اهمیت داده شود. به اعتقاد او، درس تفسیر قرآن، باید از مهمترین دروس حوزوی قرار بگیرد.[۷۰]
او را از مروجان و پیروان حکمت متعالیه ملاصدرا شمردهاند.[۷۱]
او معتقد بود بدون فلسفه نمیتوان به بسیاری از پرسشهای دینی پاسخ داد.[۷۲]
او آموختن فقه و اصول در حوزههای علمیه را لازم ولی ناکافی میداند. وی نیاز ضروری امروز را کلام، فلسفه و تفسیر میداند.[۷۳]
به نظر او نود و نه درصد عرفان اسلامی، ضدیتی با دین ندارد. او مولانا را از نظر علمی و عرفانی، مردی بزرگ،[۷۴] و ابن عربی را نظر علمی کمنظیر شمرده است.[۷۵] او خالی شدن مساجد که آن را پایگاه اصلی دین دانسته، از معممین، بعد از انقلاب را، از نقاط ضعف شمرده است. به باور او، مساجد مرکز توسعه انقلاب و سازماندهی مردم بودند و نباید نیازهایی که دستگاههای اجرائی و قضایی داشت باعث میشد معممین جذب شوند و مساجد خالی بماند.او از محمدحسین کاشف الغطاء اجازه اجتهاد گرفته است.[۷۶]
بزرگداشت
انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به ریاست مهدی محقق، در ۲۸ مهر ۱۳۹۵ش، برای سید رضی شیرازی مراسم بزرگداشت گرفت.[۷۷]
پانویس
منابع
- ↑ فنا، «سید رضی شیرازی جهانی بنشته در گوشهای»، ص۹۳.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۷.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۷.
- ↑ صاعدی سمیرمی، «سیری در حیات علمی و روش آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۵.
- ↑ فیضی، «زوایای دانش اسلامی»، ص۶۹.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۸.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۸.
- ↑ فیضی، «زوایای دانش اسلامی»، ص۶۹.
- ↑ فیضی، «زوایای دانش اسلامی»، ص۶۹.
- ↑ فیضی، «زوایای دانش اسلامی»، ص۶۹.
- ↑ آیتاللهزاده شیرازی، «آیتالله سید رضیالدین شیرازی، حکیم راستین»، ص۹۶.
- ↑ «ناگفتههایی از یک ترور و زمینههای آن» ص۴۴.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۸.
- ↑ «زندگینامه آیتالله سید رضی شیرازی»، پایگاه رسمی آیتالله سید رضی شیرازی.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۸.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۸.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۸.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۸.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۸.
- ↑ «زندگینامه آیتالله سید رضی شیرازی»، پایگاه رسمی آیتالله سید رضی شیرازی.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ صاعدی سمیرمی، «سیری در حیات علمی و روش آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۵.
- ↑ «زندگینامه آیتالله سید رضی شیرازی»، پایگاه رسمی آیتالله سید رضی شیرازی.
- ↑ «آیتالله سید رضیالدین شیرازی؛ اسناد و عکسها»، ص۲۲۳-۲۲۶.
- ↑ صاعدی سمیرمی، «سیری در حیات علمی و روش آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۶.
- ↑ صاعدی سمیرمی، «سیری در حیات علمی و روش آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۶.
- ↑ صاعدی سمیرمی، «سیری در حیات علمی و روش آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۶.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ «زندگینامه آیتالله سید رضی شیرازی»، پایگاه رسمی آیتالله سید رضی شیرازی.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ صاعدی سمیرمی، «سیری در حیات علمی و روش آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۶.
- ↑ صاعدی سمیرمی، «سیری در حیات علمی و روش آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۷.
- ↑ فنا، «سید رضی شیرازی جهانی بنشته در گوشهای»، ص۹۴.
- ↑ فیضی، «زوایای دانش اسلامی»، ص۶۹.
- ↑ آیتاللهزاده شیرازی، «آیتالله سید رضیالدین شیرازی، حکیم راستین»، ص۹۶.
- ↑ بهشتی، «رابطه عقل و دین از دیدگاه آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۷ و ۸.
- ↑ «ناگفتههایی از یک ترور و زمینههای آن» ص۴۴.
- ↑ «ناگفتههایی از یک ترور و زمینههای آن» ص۴۵.
- ↑ «زندگینامه آیتالله سید رضی شیرازی»، پایگاه رسمی آیتالله سید رضی شیرازی.
- ↑ «ناگفتههایی از یک ترور و زمینههای آن» ص۴۴.
- ↑ «ناگفتههایی از یک ترور و زمینههای آن» ص۴۵.
- ↑ «ناگفتههایی از یک ترور و زمینههای آن» ص۴۷.
- ↑ نبوت، «از میرزا تا آقارضی»، ص۱۴۶.
- ↑ «زندگینامه آیتالله سید رضی شیرازی»، پایگاه رسمی آیتالله سید رضی شیرازی.
- ↑ فنا، «سید رضی شیرازی جهانی بنشته در گوشهای»، ص۹۳.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ فنا، «سید رضی شیرازی جهانی بنشته در گوشهای»، ص۹۴.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ فنا، «سید رضی شیرازی جهانی بنشته در گوشهای»، ص۹۴.
- ↑ صاعدی سمیرمی، «سیری در حیات علمی و روش آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۷.
- ↑ «زندگینامه آیتالله سید رضی شیرازی، امام جماعت مسجد شفا» ص۱۵۸.
- ↑ آیتاللهزاده شیرازی، «آیتالله سید رضیالدین شیرازی، حکیم راستین»، ص۹۷.
- ↑ آیتاللهزاده شیرازی، «آیتالله سید رضیالدین شیرازی، حکیم راستین»، ص۹۹.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ «زندگینامه آیتالله سید رضی شیرازی، امام جماعت مسجد شفا» ص۱۵۸.
- ↑ آیتاللهزاده شیرازی، «آیتالله سید رضیالدین شیرازی، حکیم راستین»، ص۹۸.
- ↑ «رازهای موفقیت یک امام جماعت در گفتگو با آیتالله سید رضی شیرازی»، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی.
- ↑ «ناگفتههایی از یک ترور و زمینههای آن» ص۴۳.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ۱۳۸۹ش، ج۹، ص۸۶.
- ↑ «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، پرتال جامع علوم انسانی.
- ↑ صاعدی سمیرمی، «سیری در حیات علمی و روش آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۵.
- ↑ صاعدی سمیرمی، «سیری در حیات علمی و روش آیتالله سید رضی شیرازی»، ص۱۶.
- ↑ فنا، «سید رضی شیرازی جهانی بنشته در گوشهای»، ص۹۴.
- ↑ فیضی، «زوایای دانش اسلامی»، ص۷۰.
- ↑ فیضی، «زوایای دانش اسلامی»، ص۷۱.
- ↑ فیضی، «زوایای دانش اسلامی»، ص۷۰.
- ↑ فیضی، «زوایای دانش اسلامی»، ص۷۱.
- ↑ «ناگفتههایی از یک ترور و زمینههای آن» ص۴۷.
- ↑ «یادداشت، مقدمه بزرگداشت آیتالله سید رضی شیرازی»، روزنامه اطلاعات، ۲۷ مهر ۱۳۹۵ش.
- ↑ مسجد شفا در خیابان ولی عصر، بین خیابان دکتر بهشتی و شهید مطهری، واقع شده است. («زندگینامه آیتالله سید رضی شیرازی، امام جماعت مسجد شفا» ص۱۵۷.)
- فنا، فاطمه، «سید رضی شیرازی جهانی بنشته در گوشهای»، شماره ۱۸، اسفند ۱۳۸۷ش.
- «مصاحبه با آیتالله سید رضی شیرازی»، در مجله حوزه، شماره ۵۰ و ۵۱، ۱۳۷۱ش.
- صاعدی سمیرمی، جمشید، «سیری در حیات علمی و روش آیتالله سید رضی شیرازی»، در گلستان قرآن، شماره ۹۴، نیمه اول دی ۱۳۸۳ش.
- «ناگفتههایی از یک ترور و زمینههای آن در گفت و گوی یادآور با آیتالله سید رضی شیرازی»، در یادآور، شماره ۶، ۷ و ۸، ۱۳۸۸ و بهار ۱۳۸۹ش.
- محقق، مهدی، «بزرگداشت آیتالله سید رضیالدین شیرازی»، در زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی آیتالله سید رضیالدین شیرازی، دوره۱، ۲۹ مهر ۱۳۹۵ش.
- «آیتالله سید رضیالدین شیرازی؛ اسناد و عکسها»، در زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی آیتالله سید رضیالدین شیرازی، دوره۱، ۲۹ مهر ۱۳۹۵ش.
- «زندگینامه آیتالله سید رضی شیرازی، امام جماعت مسجد شفا»، در همایش ائمه جماعات اهل قلم، دوره ۱، ۲۳ فروردین ۱۳۸۵ش.
- فیضی، کریم، «زوایای دانش اسلامی»، در اطلاعات حکمت و معرفت، سال سوم، شماره ۲، اردیبهشت ۱۳۸۷ش.
- آیتاللهزاده شیرازی، سید محمدحسین، «آیتالله سید رضیالدین شیرازی، حکیم راستین»، در زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی آیتالله سید رضیالدین شیرازی، دوره۱، ۲۹ مهر ۱۳۹۵ش.
- نبوت، اکبر، «از میرزا تا آقارضی»، در زندگینامه و خدمات علمی و فرهنگی آیتالله سید رضیالدین شیرازی، دوره۱، ۲۹ مهر ۱۳۹۵ش.
- بهشتی، سعید، «رابطه عقل و دین از دیدگاه آیتالله سید رضی شیرازی»، در مجله عقل و دین، شماره ۲، بهار و تابستان ۱۳۸۹ش.
- «رازهای موفقیت یک امام جماعت در گفتگو با آیتالله سید رضی شیرازی»، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، تاریخ درج مطلب: ۲۳ تیر ۱۴۰۰ش، تاریخ بازدید: ۱۲ آذر ۱۴۰۰ش.
- «زندگینامه آیتالله سید رضی شیرازی»، پایگاه رسمی آیتالله سید رضی شیرازی، تاریخ بازدید: ۱۲ آذر ۱۴۰۰ش.
- امام خمینی، سید روحالله، صحیفه امام: مجموعه آثار امام خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹ش.