اصلاح زبان: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
{{ستون|۲}} | {{ستون|۲}} | ||
* گفتگو کردن در اموری که به انسان مربوط نیست (و در سرنوشت او اثر مادّی و معنوی ندارد). | * گفتگو کردن در اموری که به انسان مربوط نیست (و در سرنوشت او اثر مادّی و معنوی ندارد). | ||
* بیهوده گویی و پرحرفی | * بیهوده گویی و پرحرفی | ||
* گفتگو در امور گناه آلود مانند وصف مجالس شراب و قمار و زنان آلوده | * گفتگو در امور گناه آلود مانند وصف مجالس شراب و قمار و زنان آلوده | ||
* جدال و مراء (منظور از «جدال» جرّو بحثهاییاست که برای تحقیر دیگران انجام میشود، و «مراء» به معنی بحثهایی است که به عنوان اظهار فضل و برتری جویی است) | * جدال و مراء (منظور از «جدال» جرّو بحثهاییاست که برای تحقیر دیگران انجام میشود، و «مراء» به معنی بحثهایی است که به عنوان اظهار فضل و برتری جویی است) | ||
* خصومت و نزاع و لجاج در کلام | * خصومت و نزاع و لجاج در کلام | ||
* تکلّف در سخن گفتن و تصنّع در سجع و قافیه پردازی و مانند آن | * تکلّف در سخن گفتن و تصنّع در سجع و قافیه پردازی و مانند آن | ||
* بد زبانی و دشنام | * بد زبانی و دشنام | ||
* لعن کسی که مستحقّ لعن نیست | * لعن کسی که مستحقّ لعن نیست | ||
* غنا و اشعار (منظور اشعاری است که محتوای باطل دارد یا با آهنگ لهوی خوانده میشود) | * غنا و اشعار (منظور اشعاری است که محتوای باطل دارد یا با آهنگ لهوی خوانده میشود) | ||
* مزاح و شوخیهای رکیک و زشت | * مزاح و شوخیهای رکیک و زشت | ||
* سخریّه و استهزای دیگران | * سخریّه و استهزای دیگران | ||
* فاش کردن اسرار مردم | * فاش کردن اسرار مردم | ||
* وعدههای دروغین | * وعدههای دروغین | ||
* دروغ و خبرهای خلاف گفتن.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۶.</ref> | * دروغ و خبرهای خلاف گفتن.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۶.</ref> | ||
* غیبت کردن | * غیبت کردن | ||
* سخن چینی (حرف این را برای آن بردن و میان دو نفر یا دو گروه نفاق و آشوب بپا کردن) | * سخن چینی (حرف این را برای آن بردن و میان دو نفر یا دو گروه نفاق و آشوب بپا کردن) | ||
* نفاق در سخن (که در تعبیرات عربی به چنین کسان ذوللِّسانین گفته میشود؛ مثلًا، در پیش رو چیزی بگوید و در پشت سر چیز دیگر) | * نفاق در سخن (که در تعبیرات عربی به چنین کسان ذوللِّسانین گفته میشود؛ مثلًا، در پیش رو چیزی بگوید و در پشت سر چیز دیگر) | ||
* مدح نا به جا و ستایش از کسانی که شایسته ستایش نیستند | * مدح نا به جا و ستایش از کسانی که شایسته ستایش نیستند | ||
* نسنجیده و بیمطالعه سخن گفتن که غالباً توأم با خطاها و خلافها است | * نسنجیده و بیمطالعه سخن گفتن که غالباً توأم با خطاها و خلافها است | ||
* سؤال از مسائل پیچیدهای که درک آن خارج از توان فکری سؤال کننده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۷.</ref> | * سؤال از مسائل پیچیدهای که درک آن خارج از توان فکری سؤال کننده است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۷.</ref> | ||
* تهمت زدن | * تهمت زدن | ||
* شهادت به باطل | * شهادت به باطل | ||
* خودستایی | * خودستایی | ||
* نشر شایعات بیاساس و اکاذیب، و اشاعه فحشاء، هرچند به عنوان ذکر احتمال باشد. | * نشر شایعات بیاساس و اکاذیب، و اشاعه فحشاء، هرچند به عنوان ذکر احتمال باشد. | ||
* خشونت در سخن و بیادبی در کلام | * خشونت در سخن و بیادبی در کلام | ||
* اصرار بی جا (مانند اصرار بنیاسرائیل در مورد گاوی که مأمور به ذبح آن بودند) | * اصرار بی جا (مانند اصرار بنیاسرائیل در مورد گاوی که مأمور به ذبح آن بودند) | ||
* ایذاء دیگران با گفتار، و به اصطلاح نیش زبان زدن | * ایذاء دیگران با گفتار، و به اصطلاح نیش زبان زدن | ||
* مذمّت کسی که سزاوار مذمّت نیست | * مذمّت کسی که سزاوار مذمّت نیست | ||
* کفران و ناسپاسی با زبان | * کفران و ناسپاسی با زبان | ||
* تبلیغ باطل و تشویق بر گناه و امر به منکر و نهی از معروف.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۸.</ref> | * تبلیغ باطل و تشویق بر گناه و امر به منکر و نهی از معروف.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۸.</ref> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} |
نسخهٔ ۱۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۰۰
خطا در ایجاد بندانگشتی: /bin/bash: convert: command not found | این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
اصلاح زبان در متون دینی چه جایگاهی دارد؟
'
اصلاح زبان ....
اهمیت
در بسیاری از روایات درباره اصلاح زبان و اهمّیّت فوقالعادهای برای هر دو بیان گردیده است، و از نظر علمای اخلاق نیز این دو دارای اهمیت ویژهای هستند، تا آنجا که آنها معتقدند سالکان راه حق بدون رعایت سکوت و بدون حفظ زبان از انواع گناهانی که به آن آلوده میشوند به جائی نمیرسند، هرچند در ریاضتهای بدنی و روحانی و انجام انواع عبادات کوشا باشند. ج۱، ص۲۹۸.[۱]
زبان در عین این که یکی از بزرگترین نعمتهای پروردگار است تا چه اندازه خطرناک میتواند باشد تا آنجا که سرچشمه گناهان بیشمار میگردد، و خرمن سعادت انسان را به آتش میکشد. ص۳۱۸.[۲]
اگر انسان پیش از آن که شروع به سخن گفتن کند در محتوا و انگیزه و نتیجه سخنان خود کمی بیندیشد، بسیاری از لغزشهای زبان و گناهان، از او دور میشود. آری! بیمطالعه سخن گفتن است که انسان را در انواع گناهان که از این عضو مخصوص سرچشمه میگیرد، غوطهور میسازد! ص..۳۲۰.[۳]
رابطهای که میان اصلاح زبان و قلب و ایمان در این حدیث آمده، دقیق و حساب شده است. تجربه نشان داده که آلودگی زبان به انواع گناهان و سخنان لغو و بیهوده، قلب را تاریک و روح را تهی از معنویت میکند و بدیهی است هنگامی که قلب، تاریک شود جای درخشش نور ایمان نخواهد بود. قرآن مجید در یک تعبیر حساب شده میگوید: « «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیداً یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمالَکُمْ»؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید تا خدا اعمال شما را اصلاح کند». [۱] سوره احزاب، آیات ۷۰ و ۷۱. بنابر این رابطه لازم و ملزوم بودن اصلاح زبان و اصلاح قلب و اصلاح ایمان، یک رابطه روشنی است. همه مربوط به اصلاح زبان بود که مهمترین گام در راه خودسازی و قرب الی اللّه است.[۴]
علمای اخلاق اهمیت خاصی برای اصلاح زبان قائل هستند و اصلاح آن را نشانه تکامل روح و تقویت فضائل و ملکات برجسته اخلاقی میدانند.[۵]
جایگاه سکوت در اصلاح زبان
سکوت در تهذیب نفوس و اخلاق، اثر زیادی دارد و یکی از طرق اساسی برای پیشگیری از آفات زبان است.[۶] اهمیت صَمْت (سکوت) در روایات اسلامی بازتاب بسیار گستردهای دارد و آثار و ثمراتی برای آن تشریح شده است. در زمینه تأثیر سکوت در تعمیق تفکّر و استواری عقل، از پیامبر(ص) نقل شده است: «هنگامی که مؤمن را خاموش ببینید به او نزدیک شوید که دانش و حکمت به شما القا میکند، و مؤمن کمتر سخن میگوید و بسیار عمل میکند، و منافق بسیار سخن میگوید و کمتر عمل میکند.» در حدیث دیگری در همین زمینه از امام صادق(ع) آمده است: «نشانه عاقل فکر کردن و نشانه فکر کردن، سکوت نمودن است.» در حدیث دیگری از امام علی(ع) آمده است: بسیار خاموشی برگزین تا فکرت زیاد شود، و عقلت نورانی گردد، و مردم از دست (و زبان) تو سالم بمانند!»[۷]
مراد از سکوت، سکوت مطلق نیست زیرا بسیاری از مسائل مهمّ زندگی اعم از معنوی و مادّی و اطاعات و عبادات و نشر علوم و فضائل و اصلاح در میان مردم، از طریق سخن گفتن است- بلکه منظور از قِلّةُ الکلام (کم سخن گفتن) یا به تعبیر دیگر، خاموشی، در برابر سخنان فساد انگیز یا مشکوک و بی محتوا و مانند آن است. به همین دلیل، در حدیثی از امام علی(ع) آمده است: کسی که سخن بسیار بگوید خطا و لغزش او فراوان میشود؛ و کسی که خطا و لغزشش فراوان گردد، حیاء او کم میشود؛ و کسی که حیائش کم شود، پرهیزگاریاش کم میشود؛ و کسی که ورعش کم شود، قلبش میمیرد؛ و کسی که قلبش بمیرد، داخل آتش دوزخ میشود!»[۸]
آفات زبان
برای زبان انحرافات و آفات زیادی برشمردهاند. فیض کاشانی در کتاب المحجّة البیضاء، و غزالی در احیاء العلوم بحث بسیار مشروحی تحت عنوان گناهان زبان ذکر کردهاند. عالمان دینی به آفات زبان از جمله به این موارد اشاره کردهاند:
- گفتگو کردن در اموری که به انسان مربوط نیست (و در سرنوشت او اثر مادّی و معنوی ندارد).
- بیهوده گویی و پرحرفی
- گفتگو در امور گناه آلود مانند وصف مجالس شراب و قمار و زنان آلوده
- جدال و مراء (منظور از «جدال» جرّو بحثهاییاست که برای تحقیر دیگران انجام میشود، و «مراء» به معنی بحثهایی است که به عنوان اظهار فضل و برتری جویی است)
- خصومت و نزاع و لجاج در کلام
- تکلّف در سخن گفتن و تصنّع در سجع و قافیه پردازی و مانند آن
- بد زبانی و دشنام
- لعن کسی که مستحقّ لعن نیست
- غنا و اشعار (منظور اشعاری است که محتوای باطل دارد یا با آهنگ لهوی خوانده میشود)
- مزاح و شوخیهای رکیک و زشت
- سخریّه و استهزای دیگران
- فاش کردن اسرار مردم
- وعدههای دروغین
- دروغ و خبرهای خلاف گفتن.[۹]
- غیبت کردن
- سخن چینی (حرف این را برای آن بردن و میان دو نفر یا دو گروه نفاق و آشوب بپا کردن)
- نفاق در سخن (که در تعبیرات عربی به چنین کسان ذوللِّسانین گفته میشود؛ مثلًا، در پیش رو چیزی بگوید و در پشت سر چیز دیگر)
- مدح نا به جا و ستایش از کسانی که شایسته ستایش نیستند
- نسنجیده و بیمطالعه سخن گفتن که غالباً توأم با خطاها و خلافها است
- سؤال از مسائل پیچیدهای که درک آن خارج از توان فکری سؤال کننده است.[۱۰]
- تهمت زدن
- شهادت به باطل
- خودستایی
- نشر شایعات بیاساس و اکاذیب، و اشاعه فحشاء، هرچند به عنوان ذکر احتمال باشد.
- خشونت در سخن و بیادبی در کلام
- اصرار بی جا (مانند اصرار بنیاسرائیل در مورد گاوی که مأمور به ذبح آن بودند)
- ایذاء دیگران با گفتار، و به اصطلاح نیش زبان زدن
- مذمّت کسی که سزاوار مذمّت نیست
- کفران و ناسپاسی با زبان
- تبلیغ باطل و تشویق بر گناه و امر به منکر و نهی از معروف.[۱۱]
منابع
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش،
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش،
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش،
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۵۸۷.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، زندگی در پرتو اخلاق، قم، سرور، ۱۳۸۶ش، ص۷۱.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۰۷.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۰۲.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۲۰.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۶.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۷.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش، ص۳۱۸.