اصلاح زبان: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) (ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }} | {{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour}} | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
== اهمیت == | == اهمیت == | ||
در | در بسیاری از روایات درباره اصلاح زبان و اهمّیّت فوقالعادهای برای هر دو بیان گردیده است، و از نظر علمای اخلاق نیز این دو دارای اهمّیّت ویژهای هستند، تا آنجا که آنها معتقدند سالکان راه حق بدون رعایت سکوت و بدون حفظ زبان از انواع گناهانی که به آن آلوده میشوند به جائی نمیرسند، هرچند در ریاضتهای بدنی و روحانی و انجام انواع عبادات کوشا باشند. ج۱، ص۲۹۸. | ||
زبان در | زبان در عین این که یکی از بزرگترین نعمتهای پروردگار است تا چه اندازه خطرناک میتواند باشد تا آنجا که سرچشمه گناهان بیشمار میگردد، و خرمن سعادت انسان را به آتش میکشد. ص۳۱۸. | ||
اگر انسان | اگر انسان پیش از آن که شروع به سخن گفتن کند در محتوا و انگیزه و نتیجه سخنان خود کمی بیندیشد، بسیاری از لغزشهای زبان و گناهان، از او دور میشود. آری! بیمطالعه سخن گفتن است که انسان را در انواع گناهان که از این عضو مخصوص سرچشمه میگیرد، غوطهور میسازد! ص..۳۲۰.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش،</ref> | ||
رابطهای که میان اصلاح زبان و قلب و ایمان در این حدیث آمده، دقیق و حساب شده است. تجربه نشان داده که آلودگی زبان به انواع گناهان و سخنان لغو و بیهوده، قلب را تاریک و روح را تهی از معنویت میکند و بدیهی است هنگامی که قلب، تاریک شود جای درخشش نور ایمان نخواهد بود. قرآن مجید در یک تعبیر حساب شده میگوید: « «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیداً یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمالَکُمْ»؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید تا خدا اعمال شما را اصلاح کند». [۱] سوره احزاب، آیات ۷۰ و ۷۱. بنابر این رابطه لازم و ملزوم بودن اصلاح زبان و اصلاح قلب و اصلاح ایمان، یک رابطه روشنی است. همه مربوط به اصلاح زبان بود که مهمترین گام در راه خودسازی و قرب الی اللّه است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۵۸۷.</ref> | |||
علمای اخلاق اهمیت خاصی برای اصلاح زبان قائل هستند و اصلاح آن را نشانه تکامل روح و تقویت فضائل و ملکات برجسته اخلاقی میدانند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، زندگی در پرتو اخلاق، قم، سرور، ۱۳۸۶ش، ص۷۱.</ref> | |||
== جایگاه سکوت در اصلاح زبان == | == جایگاه سکوت در اصلاح زبان == | ||
اهمّیّت «صَمْت» (سکوت) در روایات اسلامی بازتاب بسیار گستردهای دارد، و نکتههای دقیق و ظریفی درباره آن بیان شده، و آثار و ثمرات آن با تعبیرات جالبی تشریح شده است، که به بخشی از آن ذیلًا اشاره میشود. در زمینه تأثیر سکوت در تعمیق تفکّر و استواری عقل، از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: هنگامی که مؤمن را خاموش ببینید به او نزدیک شوید که دانش و حکمت به شما القا میکند، و مؤمن کمتر سخن میگوید و بسیار عمل میکند، و منافق بسیار سخن میگوید و کمتر عمل میکند.» | |||
در | در حدیث دیگری در همین زمینه از امام صادق علیه السلام میخوانیم که فرمود: نشانه عاقل فکر کردن و نشانه فکر کردن، سکوت نمودن است.» در حدیث دیگری از امام امیرالمؤمنین علیه السلام آمده است: بسیار خاموشی برگزین تا فکرت زیاد شود، و عقلت نورانی گردد، و مردم از دست (و زبان) تو سالم بمانند!» ص۳۰۲. | ||
یعنی اهمّیّت سکوت و صمت و تأثیر آن در تهذیب نفوس و اخلاق گذشت، در واقع یکی از طرق اساسی برای پیشگیری از آفات زبان است. ص۳۰۷.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش،</ref> | |||
مراد از | مراد از سکوت، سکوت مطلق نیست- زیرا بسیاری از مسائل مهمّ زندگی اعم از معنوی و مادّی و اطاعات و عبادات و نشر علوم و فضائل و اصلاح در میان مردم، از طریق سخن گفتن است- بلکه منظور از قِلّةُ الکلام (کم سخن گفتن) یا به تعبیر دیگر، خاموشی، در برابر سخنان فساد انگیز یا مشکوک و بی محتوا و مانند آن است. به همین دلیل، در حدیثی از امیرمؤمنان علی علیه السلام میخوانیم: کسی که سخن بسیار بگوید خطا و لغزش او فراوان میشود؛ و کسی که خطا و لغزشش فراوان گردد، حیاء او کم میشود؛ و کسی که حیائش کم شود، پرهیزگاریاش کم میشود؛ و کسی که ورعش کم شود، قلبش میمیرد؛ و کسی که قلبش بمیرد، داخل آتش دوزخ میشود!» | ||
(نخست | (نخست اندیشه کردن سپس گفتار). ص۳۲۰. | ||
== آفات زبان == | == آفات زبان == | ||
محقّق بزرگوار مرحوم | محقّق بزرگوار مرحوم «فیض کاشانی» در کتاب «المحجّة البیضاء»، و «غزالی» در «احیاء العلوم» بحث بسیار مشروحی تحت عنوان گناهان زبان ذکر کردهاند، از جمله غزالی بیست نوع انحراف و آفت برای زبان شمرده؛ به این ترتیب: | ||
# گفتگو کردن در اموری که به انسان مربوط نیست (و در سرنوشت او اثر مادّی و معنوی ندارد). | |||
# بیهوده گویی و پرحرفی | |||
# گفتگو در امور گناه آلود مانند وصف مجالس شراب و قمار و زنان آلوده | |||
# جدال و مراء (منظور از «جدال» جرّو بحثهاییاست که برای تحقیر دیگران انجام میشود، و «مراء» به معنی بحثهایی است که به عنوان اظهار فضل و برتری جویی است) | |||
# خصومت و نزاع و لجاج در کلام | |||
# تکلّف در سخن گفتن و تصنّع در سجع و قافیه پردازی و مانند آن | |||
# بد زبانی و دشنام | |||
# لعن کسی که مستحقّ لعن نیست | |||
# غنا و اشعار (منظور اشعاری است که محتوای باطل دارد یا با آهنگ لهوی خوانده میشود) | |||
# مزاح و شوخیهای رکیک و زشت | |||
# سخریّه و استهزای دیگران | |||
# فاش کردن اسرار مردم | |||
# وعدههای دروغین | |||
۱۴- دروغ و خبرهای خلاف گفتن. ص۳۱۶. | |||
# غیبت کردن | |||
# سخن چینی (حرف این را برای آن بردن و میان دو نفر یا دو گروه نفاق و آشوب بپا کردن) | |||
# نفاق در سخن (که در تعبیرات عربی به چنین کسان ذوللِّسانین گفته میشود؛ مثلًا، در پیش رو چیزی بگوید و در پشت سر چیز دیگر) | |||
# مدح نا به جا و ستایش از کسانی که شایسته ستایش نیستند | |||
# نسنجیده و بیمطالعه سخن گفتن که غالباً توأم با خطاها و خلافها است | |||
۲۰- سؤال از مسائل پیچیدهای که درک آن خارج از توان فکری سؤال کننده است. ص۳۱۷. | |||
# تهمت زدن | |||
# شهادت به باطل | |||
# خودستایی | |||
# نشر شایعات بیاساس و اکاذیب، و اشاعه فحشاء، هرچند به عنوان ذکر احتمال باشد. | |||
# خشونت در سخن و بیادبی در کلام | |||
# اصرار بی جا (مانند اصرار بنیاسرائیل در مورد گاوی که مأمور به ذبح آن بودند) | |||
# ایذاء دیگران با گفتار، و به اصطلاح نیش زبان زدن | |||
# مذمّت کسی که سزاوار مذمّت نیست | |||
# کفران و ناسپاسی با زبان | |||
۱۰- تبلیغ باطل و تشویق بر گناه و امر به منکر و نهی از معروف ص. ۳۱۸.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش،</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ ۱۲ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۶
خطا در ایجاد بندانگشتی: /bin/bash: convert: command not found | این مقاله هماکنون به دست A.rezapour در حال ویرایش است. |
اصلاح زبان در متون دینی چه جایگاهی دارد؟
'
اصلاح زبان ....
اهمیت
در بسیاری از روایات درباره اصلاح زبان و اهمّیّت فوقالعادهای برای هر دو بیان گردیده است، و از نظر علمای اخلاق نیز این دو دارای اهمّیّت ویژهای هستند، تا آنجا که آنها معتقدند سالکان راه حق بدون رعایت سکوت و بدون حفظ زبان از انواع گناهانی که به آن آلوده میشوند به جائی نمیرسند، هرچند در ریاضتهای بدنی و روحانی و انجام انواع عبادات کوشا باشند. ج۱، ص۲۹۸.
زبان در عین این که یکی از بزرگترین نعمتهای پروردگار است تا چه اندازه خطرناک میتواند باشد تا آنجا که سرچشمه گناهان بیشمار میگردد، و خرمن سعادت انسان را به آتش میکشد. ص۳۱۸.
اگر انسان پیش از آن که شروع به سخن گفتن کند در محتوا و انگیزه و نتیجه سخنان خود کمی بیندیشد، بسیاری از لغزشهای زبان و گناهان، از او دور میشود. آری! بیمطالعه سخن گفتن است که انسان را در انواع گناهان که از این عضو مخصوص سرچشمه میگیرد، غوطهور میسازد! ص..۳۲۰.[۱]
رابطهای که میان اصلاح زبان و قلب و ایمان در این حدیث آمده، دقیق و حساب شده است. تجربه نشان داده که آلودگی زبان به انواع گناهان و سخنان لغو و بیهوده، قلب را تاریک و روح را تهی از معنویت میکند و بدیهی است هنگامی که قلب، تاریک شود جای درخشش نور ایمان نخواهد بود. قرآن مجید در یک تعبیر حساب شده میگوید: « «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیداً یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمالَکُمْ»؛ ای کسانی که ایمان آوردهاید، تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید تا خدا اعمال شما را اصلاح کند». [۱] سوره احزاب، آیات ۷۰ و ۷۱. بنابر این رابطه لازم و ملزوم بودن اصلاح زبان و اصلاح قلب و اصلاح ایمان، یک رابطه روشنی است. همه مربوط به اصلاح زبان بود که مهمترین گام در راه خودسازی و قرب الی اللّه است.[۲]
علمای اخلاق اهمیت خاصی برای اصلاح زبان قائل هستند و اصلاح آن را نشانه تکامل روح و تقویت فضائل و ملکات برجسته اخلاقی میدانند.[۳]
جایگاه سکوت در اصلاح زبان
اهمّیّت «صَمْت» (سکوت) در روایات اسلامی بازتاب بسیار گستردهای دارد، و نکتههای دقیق و ظریفی درباره آن بیان شده، و آثار و ثمرات آن با تعبیرات جالبی تشریح شده است، که به بخشی از آن ذیلًا اشاره میشود. در زمینه تأثیر سکوت در تعمیق تفکّر و استواری عقل، از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: هنگامی که مؤمن را خاموش ببینید به او نزدیک شوید که دانش و حکمت به شما القا میکند، و مؤمن کمتر سخن میگوید و بسیار عمل میکند، و منافق بسیار سخن میگوید و کمتر عمل میکند.»
در حدیث دیگری در همین زمینه از امام صادق علیه السلام میخوانیم که فرمود: نشانه عاقل فکر کردن و نشانه فکر کردن، سکوت نمودن است.» در حدیث دیگری از امام امیرالمؤمنین علیه السلام آمده است: بسیار خاموشی برگزین تا فکرت زیاد شود، و عقلت نورانی گردد، و مردم از دست (و زبان) تو سالم بمانند!» ص۳۰۲.
یعنی اهمّیّت سکوت و صمت و تأثیر آن در تهذیب نفوس و اخلاق گذشت، در واقع یکی از طرق اساسی برای پیشگیری از آفات زبان است. ص۳۰۷.[۴]
مراد از سکوت، سکوت مطلق نیست- زیرا بسیاری از مسائل مهمّ زندگی اعم از معنوی و مادّی و اطاعات و عبادات و نشر علوم و فضائل و اصلاح در میان مردم، از طریق سخن گفتن است- بلکه منظور از قِلّةُ الکلام (کم سخن گفتن) یا به تعبیر دیگر، خاموشی، در برابر سخنان فساد انگیز یا مشکوک و بی محتوا و مانند آن است. به همین دلیل، در حدیثی از امیرمؤمنان علی علیه السلام میخوانیم: کسی که سخن بسیار بگوید خطا و لغزش او فراوان میشود؛ و کسی که خطا و لغزشش فراوان گردد، حیاء او کم میشود؛ و کسی که حیائش کم شود، پرهیزگاریاش کم میشود؛ و کسی که ورعش کم شود، قلبش میمیرد؛ و کسی که قلبش بمیرد، داخل آتش دوزخ میشود!» (نخست اندیشه کردن سپس گفتار). ص۳۲۰.
آفات زبان
محقّق بزرگوار مرحوم «فیض کاشانی» در کتاب «المحجّة البیضاء»، و «غزالی» در «احیاء العلوم» بحث بسیار مشروحی تحت عنوان گناهان زبان ذکر کردهاند، از جمله غزالی بیست نوع انحراف و آفت برای زبان شمرده؛ به این ترتیب:
- گفتگو کردن در اموری که به انسان مربوط نیست (و در سرنوشت او اثر مادّی و معنوی ندارد).
- بیهوده گویی و پرحرفی
- گفتگو در امور گناه آلود مانند وصف مجالس شراب و قمار و زنان آلوده
- جدال و مراء (منظور از «جدال» جرّو بحثهاییاست که برای تحقیر دیگران انجام میشود، و «مراء» به معنی بحثهایی است که به عنوان اظهار فضل و برتری جویی است)
- خصومت و نزاع و لجاج در کلام
- تکلّف در سخن گفتن و تصنّع در سجع و قافیه پردازی و مانند آن
- بد زبانی و دشنام
- لعن کسی که مستحقّ لعن نیست
- غنا و اشعار (منظور اشعاری است که محتوای باطل دارد یا با آهنگ لهوی خوانده میشود)
- مزاح و شوخیهای رکیک و زشت
- سخریّه و استهزای دیگران
- فاش کردن اسرار مردم
- وعدههای دروغین
۱۴- دروغ و خبرهای خلاف گفتن. ص۳۱۶.
- غیبت کردن
- سخن چینی (حرف این را برای آن بردن و میان دو نفر یا دو گروه نفاق و آشوب بپا کردن)
- نفاق در سخن (که در تعبیرات عربی به چنین کسان ذوللِّسانین گفته میشود؛ مثلًا، در پیش رو چیزی بگوید و در پشت سر چیز دیگر)
- مدح نا به جا و ستایش از کسانی که شایسته ستایش نیستند
- نسنجیده و بیمطالعه سخن گفتن که غالباً توأم با خطاها و خلافها است
۲۰- سؤال از مسائل پیچیدهای که درک آن خارج از توان فکری سؤال کننده است. ص۳۱۷.
- تهمت زدن
- شهادت به باطل
- خودستایی
- نشر شایعات بیاساس و اکاذیب، و اشاعه فحشاء، هرچند به عنوان ذکر احتمال باشد.
- خشونت در سخن و بیادبی در کلام
- اصرار بی جا (مانند اصرار بنیاسرائیل در مورد گاوی که مأمور به ذبح آن بودند)
- ایذاء دیگران با گفتار، و به اصطلاح نیش زبان زدن
- مذمّت کسی که سزاوار مذمّت نیست
- کفران و ناسپاسی با زبان
۱۰- تبلیغ باطل و تشویق بر گناه و امر به منکر و نهی از معروف ص. ۳۱۸.[۵]
منابع
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش،
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۵۸۷.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، زندگی در پرتو اخلاق، قم، سرور، ۱۳۸۶ش، ص۷۱.
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش،
- ↑ مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش،