کاربر:Whitenoah91/صفحه تمرین3: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{سوال}} امام سجاد(ع) چگونه پس از شهادت امام حسین(ع) در شرایط اسارت و بحران‌های پیش رو، مدیریت بحران نمودند؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}} امام سجاد(ع) در حادثه عاشوراي سال 61 (ه.ق)حدوداً 23 سال سن داشته[1] و داراي همسر و فرزنداني بوده است. تمام قضاياي تاريخ و و...» ایجاد کرد)
 
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
خط ۳: خط ۳:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
امام سجاد(ع) در حادثه عاشوراي سال 61 (ه.ق)حدوداً 23 سال سن داشته[1] و داراي همسر و فرزنداني بوده است. تمام قضاياي تاريخ و وقايع شهر مدينه و حركت امام حسين و پيش از آن صلح امام حسن ـ عليه السّلام ـ و برخورد معاويه با شيعيان همه براي آن حضرت شناخته شده است. در جمع كاروان امام كه از مدينه به سوي مكه رهسپار شد حضور داشت و در حضور امام از مكه به سوي كوفه حركت مي‌كند و در مسير راه و در منازل مختلف با افراد مختلف ملاقات مي‌كند.[2] و خطبه‌هاي فراواني ايراد فرموده[3] و اهداف و غايت قيام را نيز تبيين وظايف اهل‌بيت پس از شهادت خود را ترسيم و صريحاً فرمود فرزندم علي پس از من امام واجب الاطاعه است به اهل‌بيت خود فرمود كه از او اطاعت كنيد.[4] امام در آخرين لحظه‌ها تمام آنچه را كه براي امامت نياز است براي امام سجاد ـ عليه السّلام ـ سپرد. بنابراين راهي كه امام حسين ـ عليه السّلام ـ با درايت كامل آغاز كرد و مديريت نمود، راه پايدار و مستمر بود كه امام سجاد ـ عليه السّلام ـ بايد آن را ادامه بدهد. اين قضيه از ابتداي راه روشن بود و امام سجاد ـ عليه السّلام ـ براي استمرار و رهبري نهضت بزرگ كاملاً آماده بود و از قبل برنامه‌هايي كه پدر بزرگوارش ترتيب داده بود همه را مي‌شناخت و مو به مو اجرا مي‌كرد، در تأسيس نهضت عاشورا مديريت بسيار قوي از سوي امام حسين اعمال شد بگونه‌اي كه تعداد سپاه امام و اعضاي آن همه افراد خاص بودند، اخلاصي كه امام در راه خدا داشت اين اخلاص با مديريت امام در تك تك اعضاي سپاه امام از كودك تا پيرترين عضو مشاهده مي‌شود، اين يك مديريت معنوي بي‌نظير است، اخلاصي كه امام دارد، حبيب دارد و سرباز خردسال امام نيز دارد[5] و با بي‌زباني اين اخلاص متجلي مي‌شود، نظمي كه در نهضت عاشورا و اداره اين نهضت ديده مي‌شود با انسجام و وحدت در كمتر مجموعه‌اي يافت مي‌شود و همين نظم در مديريت بود كه گروه اندك با سپاه عظيم وقتي روبرو شدند خود را نباختند، استواري و ايمان راسخ در تك تك اعضاي سپاه امام واقعاً بي‌نظير و يك الگوي كامل براي نهضت‌هاي الهي و اسلامي است. سپاه دشمن از وضع امام و روحيه آن حضرت در روز عاشورا وقتي كه تنها مانده بود چنين گزارش مي‌‌‌دهند: هرگز او را با تنهايي‌اش شكست پذير نديديم با اين‌كه تمام يارانش در خون غلتيده بودند[6] هر چه بلا بيشتر مي‌شد چهره‌اش نوراني‌تر مي‌شد وقتي شب عاشورا امام با تك تك ياران خود صحبت كرد و فرمود شما آزاد هستيد برويد، زهير بن قين برخاست و عرض كرد اگر هزار مرتبه زنده شوم و مرا در دفاع از تو و در راه هدف تو قطعه قطعه كنند دست از ياري تو برنمي‌دارم. همين زهير چند روز پيش از اين دوست نداشت در مجاورت خيام امام خيمه بزند و از آن حضرت دوري مي‌كرد اما درايت و مديريت امام از همان زهير بن قين مردي ساخته كه چنين عاشقانه در راه او اظهار محبت مي‌كند، شيخ مفيد مي‌نويسد: همه ياران آن حضرت چنين گفتند[7] امام زين العابدين ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: در اين شب (عاشورا) من مريض بودم عمه‌ام زينب از من پرستاري مي‌كرد پدرم در گوشه‌اي نشسته بود و شمشير خود را اصلاح و اين شعر را زمزمه مي‌كرد: ياد هر اف لك من خليل كم لك بالاشراق والاصيل (اي روزگار دوستيت پايدار نيست با دوست غير دشمنيت هيچ گار نيست) من منظور پدرم را متوجه شدم بغض دلم را گرفت اما ساكت شدم ولي عمه‌ام زينب بي‌قراري نمود پدرم او را دلداري و توصيه به صبر نمود.[8]
امام سجاد(ع) در حادثه عاشورای سال ۶۱ (ه.ق)حدوداً ۲۳ سال سن داشته[۱] و دارای همسر و فرزندانی بوده است. تمام قضایای تاریخ و وقایع شهر مدینه و حرکت امام حسین و پیش از آن صلح امام حسن ـ علیه السّلام ـ و برخورد معاویه با شیعیان همه برای آن حضرت شناخته شده است. در جمع کاروان امام که از مدینه به سوی مکه رهسپار شد حضور داشت و در حضور امام از مکه به سوی کوفه حرکت می‌کند و در مسیر راه و در منازل مختلف با افراد مختلف ملاقات می‌کند.[۲] و خطبه‌های فراوانی ایراد فرموده[۳] و اهداف و غایت قیام را نیز تبیین وظایف اهل‌بیت پس از شهادت خود را ترسیم و صریحاً فرمود فرزندم علی پس از من امام واجب الاطاعه است به اهل‌بیت خود فرمود که از او اطاعت کنید.[۴] امام در آخرین لحظه‌ها تمام آنچه را که برای امامت نیاز است برای امام سجاد ـ علیه السّلام ـ سپرد. بنابراین راهی که امام حسین ـ علیه السّلام ـ با درایت کامل آغاز کرد و مدیریت نمود، راه پایدار و مستمر بود که امام سجاد ـ علیه السّلام ـ باید آن را ادامه بدهد. این قضیه از ابتدای راه روشن بود و امام سجاد ـ علیه السّلام ـ برای استمرار و رهبری نهضت بزرگ کاملاً آماده بود و از قبل برنامه‌هایی که پدر بزرگوارش ترتیب داده بود همه را می‌شناخت و مو به مو اجرا می‌کرد، در تأسیس نهضت عاشورا مدیریت بسیار قوی از سوی امام حسین اعمال شد بگونه‌ای که تعداد سپاه امام و اعضای آن همه افراد خاص بودند، اخلاصی که امام در راه خدا داشت این اخلاص با مدیریت امام در تک تک اعضای سپاه امام از کودک تا پیرترین عضو مشاهده می‌شود، این یک مدیریت معنوی بی‌نظیر است، اخلاصی که امام دارد، حبیب دارد و سرباز خردسال امام نیز دارد[۵] و با بی‌زبانی این اخلاص متجلی می‌شود، نظمی که در نهضت عاشورا و اداره این نهضت دیده می‌شود با انسجام و وحدت در کمتر مجموعه‌ای یافت می‌شود و همین نظم در مدیریت بود که گروه اندک با سپاه عظیم وقتی روبرو شدند خود را نباختند، استواری و ایمان راسخ در تک تک اعضای سپاه امام واقعاً بی‌نظیر و یک الگوی کامل برای نهضت‌های الهی و اسلامی است. سپاه دشمن از وضع امام و روحیه آن حضرت در روز عاشورا وقتی که تنها مانده بود چنین گزارش می‌دهند: هرگز او را با تنهایی‌اش شکست پذیر ندیدیم با این‌که تمام یارانش در خون غلتیده بودند[۶] هر چه بلا بیشتر می‌شد چهره‌اش نورانی‌تر می‌شد وقتی شب عاشورا امام با تک تک یاران خود صحبت کرد و فرمود شما آزاد هستید بروید، زهیر بن قین برخاست و عرض کرد اگر هزار مرتبه زنده شوم و مرا در دفاع از تو و در راه هدف تو قطعه قطعه کنند دست از یاری تو برنمی‌دارم. همین زهیر چند روز پیش از این دوست نداشت در مجاورت خیام امام خیمه بزند و از آن حضرت دوری می‌کرد اما درایت و مدیریت امام از همان زهیر بن قین مردی ساخته که چنین عاشقانه در راه او اظهار محبت می‌کند، شیخ مفید می‌نویسد: همه یاران آن حضرت چنین گفتند[۷] امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: در این شب (عاشورا) من مریض بودم عمه‌ام زینب از من پرستاری می‌کرد پدرم در گوشه‌ای نشسته بود و شمشیر خود را اصلاح و این شعر را زمزمه می‌کرد: یاد هر اف لک من خلیل کم لک بالاشراق والاصیل (ای روزگار دوستیت پایدار نیست با دوست غیر دشمنیت هیچ گار نیست) من منظور پدرم را متوجه شدم بغض دلم را گرفت اما ساکت شدم ولی عمه‌ام زینب بی‌قراری نمود پدرم او را دلداری و توصیه به صبر نمود.[۸]
امام خواهران و ساير اعضاي اهل‌بيت را به صبر و استقامت و شجاعت و تحمل مصائب سفارش نمود[9] پس از اين توصيه هيچ يك از آنها بي‌تابي نكردند و عمل دون شأن از آنها ديده نشد[10]. از حر بن رياحي كه فرمانده اولين دسته از سپاه كوفه بود كه براي دستگيري امام مأموريت داشت، مديريت و برخورد شايسته امام، او را به انديشه واداشت، امام با رفتار خود كه از دشمن با گشاده رويي و با آب پذيرايي كرد و سعي نمود آنها را به راه روشن هدايت نمايد، حر پس از تفكر به خيل كاروان امام پيوست. بنابراين نقش مديريت در نهضت عاشورا و تأسيس آن مكتب بي‌نظير، كاملاً برجسته است، مديريت امام مجموعه‌اي منسجم و همدل و هماهنگ بوجود آورد كه اساس يك نهضت است. همه در پيروي از پيشواي خود يك دل بودند و همه پيمان جان بسته بودند كه با همان هدف تا پاي جان از او دفاع كننإ يكي از ياران امام سينه خود را سپر امام كرد تا امام نماز را بپا دارد. مديريت امام انسان‌ساز بود و نهضت عاشورا بر پايه اين مديريت تأسيس شد.
امام خواهران و سایر اعضای اهل‌بیت را به صبر و استقامت و شجاعت و تحمل مصائب سفارش نمود[۹] پس از این توصیه هیچ یک از آنها بی‌تابی نکردند و عمل دون شأن از آنها دیده نشد[۱۰]. از حر بن ریاحی که فرمانده اولین دسته از سپاه کوفه بود که برای دستگیری امام مأموریت داشت، مدیریت و برخورد شایسته امام، او را به اندیشه واداشت، امام با رفتار خود که از دشمن با گشاده رویی و با آب پذیرایی کرد و سعی نمود آنها را به راه روشن هدایت نماید، حر پس از تفکر به خیل کاروان امام پیوست. بنابراین نقش مدیریت در نهضت عاشورا و تأسیس آن مکتب بی‌نظیر، کاملاً برجسته است، مدیریت امام مجموعه‌ای منسجم و همدل و هماهنگ بوجود آورد که اساس یک نهضت است. همه در پیروی از پیشوای خود یک دل بودند و همه پیمان جان بسته بودند که با همان هدف تا پای جان از او دفاع کننإ یکی از یاران امام سینه خود را سپر امام کرد تا امام نماز را بپا دارد. مدیریت امام انسان‌ساز بود و نهضت عاشورا بر پایه این مدیریت تأسیس شد.
مديريت در هر مجموعه ، امنيت و آرامش را بسيار سهل و ممکن مي نمايد تا موقع بحران وقتي بحران در جامعه،انديشه،ويا به گروهي که طرفدار انديشه خاص مي باشند، حاکم شد. براي برون رفت ازاين بحران مديري بسيار کار آزموده مي طلبد تا از اين شرايط به سلامت عبور کرد؛ خصوصاً مجموعه اي گرفتار بحران جمعي باشند که حامل پيام بزرگي براي تمام انسانها هستند، درست مثل پيامبران الهي که وظيفه اي بسيار خطير از طرف خداوند عهده دار بودند.
مدیریت در هر مجموعه ، امنیت و آرامش را بسیار سهل و ممکن می نماید تا موقع بحران وقتی بحران در جامعه،اندیشه،ویا به گروهی که طرفدار اندیشه خاص می باشند، حاکم شد. برای برون رفت ازاین بحران مدیری بسیار کار آزموده می طلبد تا از این شرایط به سلامت عبور کرد؛ خصوصاً مجموعه ای گرفتار بحران جمعی باشند که حامل پیام بزرگی برای تمام انسانها هستند، درست مثل پیامبران الهی که وظیفه ای بسیار خطیر از طرف خداوند عهده دار بودند.
پيام آوران کربلا براي انسانها، پيام آزادي از قيد طواغيت و فراعين، و پيام عزت و آزادگي، و پيام شهادت با عزت در مقابل زندگي ذلت و خفت بار، وپيام پيروزي خون بر شمشير را آوردند، در بحراني ترين لحظه ها اين پيامها به بهترين ورساترين فريادها بر گوش تمام اهل تاريخ طنين انداز شد، و صداي کيست مرا ياري کند؟ را آزادگان و شرافتمندان تاريخ انسانيت لبيک گفته وخواهند گفت؛ وبدين سبب هرگز هيچ زور و سلطه اي را از مستکبران پذيرا نخواهند شد! اما امام سجاد ـ عليه السّلام ـ و عمه اش زينب ـ سلام الله عليها ـ و اهل بيت امام حسين- عليه السلام- در بحران بي نظير تاريخ بشريت اين پيام ها را به انسانيت رسانده اند .
پیام آوران کربلا برای انسانها، پیام آزادی از قید طواغیت و فراعین، و پیام عزت و آزادگی، و پیام شهادت با عزت در مقابل زندگی ذلت و خفت بار، وپیام پیروزی خون بر شمشیر را آوردند، در بحرانی ترین لحظه ها این پیامها به بهترین ورساترین فریادها بر گوش تمام اهل تاریخ طنین انداز شد، و صدای کیست مرا یاری کند؟ را آزادگان و شرافتمندان تاریخ انسانیت لبیک گفته وخواهند گفت؛ وبدین سبب هرگز هیچ زور و سلطه ای را از مستکبران پذیرا نخواهند شد! اما امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و عمه اش زینب ـ سلام الله علیها ـ و اهل بیت امام حسین- علیه السلام- در بحران بی نظیر تاریخ بشریت این پیام ها را به انسانیت رسانده اند .
مديريت چنين بحراني با درايتي امکان پذير است که صبر و سعه صدر و شجاعت پيامبران بزرگ الهي چون نوح، ابراهيم، ايوب، موسي، عيسي و محمد و... ـ صلوات الله عليهم اجمعين ـ در او متجلي ونمايان باشد، امام سجادـ عليه السّلام ـ به راستي وارث انبياي الهي است که دين الهي را از بحراني ترين لحظه هاي تاريخ به سلامت گذراند وحيات انسانيت و انسان را که رمز قيام عاشورا بود به قلب و دل و انسان ها پيوند داد و براي هميشه تاريخ زنده ماند. بدون ترديد اگر مديري همچون امام سجاد-عليه اسلام-پس از شهادت امام حسين ـ عليه السّلام ـ وجود نداشت طغيان گران و مستکبران پيروز تاريخ بودند و هيچ کس در مقابل ظلم و ستم فرعونهاي زمانه قدرت نفس کشيدن نداشت، امام حسين ـ عليه السّلام ـ با فدا کردن خود اين درس را در مدرسه عاشورا به امام سجاد ـ عليه السّلام ـتدريس کرد و ايشان هم در مدرسه السياره اسارت کوفه و شام در مقابل فرعون زمانش با شجاعت به همگان آموخت و بدون کوچکترين واهمه آنها را به قبول شکست وادار کرد. و از اين روي بود که انسانيت آموخت که مقاومت و ايستادگي در برابر مستکبران براي مظلوم پيروزي و براي ظالم خفت و خواري در پي دارد.
مدیریت چنین بحرانی با درایتی امکان پذیر است که صبر و سعه صدر و شجاعت پیامبران بزرگ الهی چون نوح، ابراهیم، ایوب، موسی، عیسی و محمد و... ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ در او متجلی ونمایان باشد، امام سجادـ علیه السّلام ـ به راستی وارث انبیای الهی است که دین الهی را از بحرانی ترین لحظه های تاریخ به سلامت گذراند وحیات انسانیت و انسان را که رمز قیام عاشورا بود به قلب و دل و انسان ها پیوند داد و برای همیشه تاریخ زنده ماند. بدون تردید اگر مدیری همچون امام سجاد-علیه اسلام-پس از شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ وجود نداشت طغیان گران و مستکبران پیروز تاریخ بودند و هیچ کس در مقابل ظلم و ستم فرعونهای زمانه قدرت نفس کشیدن نداشت، امام حسین ـ علیه السّلام ـ با فدا کردن خود این درس را در مدرسه عاشورا به امام سجاد ـ علیه السّلام ـتدریس کرد و ایشان هم در مدرسه السیاره اسارت کوفه و شام در مقابل فرعون زمانش با شجاعت به همگان آموخت و بدون کوچکترین واهمه آنها را به قبول شکست وادار کرد. و از این روی بود که انسانیت آموخت که مقاومت و ایستادگی در برابر مستکبران برای مظلوم پیروزی و برای ظالم خفت و خواری در پی دارد.
امام علي بن الحسين ـ عليه السّلام ـ مشهور به زين العابدين و سجاد، با انواع بحرانها و تدابير از نزديك آشنايي داشت و با مشكلات بسياري كه در دوره حياتش با جد و عمو و پدرش ـ عليهم السّلام ـ براي جامعه اسلام بوجود آمد همه را از نزديك مي‌شناخت و با جريانهاي سياسي و اجتماعي مدينه و كوفه و جهان اسلام آشنا بود.
امام علی بن الحسین ـ علیه السّلام ـ مشهور به زین العابدین و سجاد، با انواع بحرانها و تدابیر از نزدیک آشنایی داشت و با مشکلات بسیاری که در دوره حیاتش با جد و عمو و پدرش ـ علیهم السّلام ـ برای جامعه اسلام بوجود آمد همه را از نزدیک می‌شناخت و با جریانهای سیاسی و اجتماعی مدینه و کوفه و جهان اسلام آشنا بود.
1. امام سجاد ـ عليه السّلام ـ و استمرار مديريت در شرايط بحران
۱. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و استمرار مدیریت در شرایط بحران
امام حسين ـ عليه السّلام ـ براي ادامه نهضت خود چنانكه در تأسيس، مديريت شايسته‌اي اعمال كرد ضروري است كه براي استمرار و پايداري و انتقال آثار و حفظ آنها و تبيين و بازگو كردن بدون تحريف آن نياز به مديري است كه در شرايط بحراني پس از تأسيس آن را صيانت و اداره كند و از آن پاسداري نمايد مديري كه مؤسس نهضت بود شخصيتي چون امام حسين تربيت يافته پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ بود مديري كه بتواند از بحراني‌ترين شرايط نهضت را عبور دهد و با حفظ شعارها و پيامهاي آن به آيندگان منتقل كند چه ويژگي‌هايي بايد داشته باشد؟
امام حسین ـ علیه السّلام ـ برای ادامه نهضت خود چنانکه در تأسیس، مدیریت شایسته‌ای اعمال کرد ضروری است که برای استمرار و پایداری و انتقال آثار و حفظ آنها و تبیین و بازگو کردن بدون تحریف آن نیاز به مدیری است که در شرایط بحرانی پس از تأسیس آن را صیانت و اداره کند و از آن پاسداری نماید مدیری که مؤسس نهضت بود شخصیتی چون امام حسین تربیت یافته پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بود مدیری که بتواند از بحرانی‌ترین شرایط نهضت را عبور دهد و با حفظ شعارها و پیامهای آن به آیندگان منتقل کند چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟
1. 1. ويژگي‌هاي امام سجاد ـ عليه السّلام ـ و كاركرد آن در مديريت بحران
۱. ۱. ویژگی‌های امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و کارکرد آن در مدیریت بحران
مدير هر مجموعه و هر انديشه‌اي بايستي ويژگي‌هاي ممتاز داشته باشد تا مجموعه را به هدف غايي و عالي با بهترين روشها هدايت كند. امام سجاد ـ عليه السّلام ـ با درايتي كه از خود در نهضت عاشورا و پس از آن نشان داده روشن كننده شخصيت ممتاز آن حضرت است، حضور امام سجاد در كربلا داراي پيام است به اين جهت كه امام و تنها معصوم پس از امام حسين و كسي كه بايد نهضت عاشورا به دست او به ثمر و نتيجه برسد در اين مجموعه باشد، چنانكه خواهران امام بعنوان اعضاي اردوي مرحله بعد بودند در اين مجموعه حضور داشتند. چون در نهضت امام حسين دو گروه با دو وظيفه خاص نقش آفريدند.
مدیر هر مجموعه و هر اندیشه‌ای بایستی ویژگی‌های ممتاز داشته باشد تا مجموعه را به هدف غایی و عالی با بهترین روشها هدایت کند. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ با درایتی که از خود در نهضت عاشورا و پس از آن نشان داده روشن کننده شخصیت ممتاز آن حضرت است، حضور امام سجاد در کربلا دارای پیام است به این جهت که امام و تنها معصوم پس از امام حسین و کسی که باید نهضت عاشورا به دست او به ثمر و نتیجه برسد در این مجموعه باشد، چنانکه خواهران امام بعنوان اعضای اردوی مرحله بعد بودند در این مجموعه حضور داشتند. چون در نهضت امام حسین دو گروه با دو وظیفه خاص نقش آفریدند.
1. گروه اول (امام و ياران شهيدش)
۱. گروه اول (امام و یاران شهیدش)
اين گروه تأسيس نهضت عاشورا را به عهده داشتند آنها با خون سرخ خود اسلام ناب محمدي ـ صلّي الله عليه و آله ـ را از اسلام غير ناب كه سازشكاران و قدرت طلبان و خلفاي اموي و عباسي و... مدعي آن بودند متمايز كردند و با رنگ سرخ خون حق را از باطل جدا كردند.
این گروه تأسیس نهضت عاشورا را به عهده داشتند آنها با خون سرخ خود اسلام ناب محمدی ـ صلّی الله علیه و آله ـ را از اسلام غیر ناب که سازشکاران و قدرت طلبان و خلفای اموی و عباسی و... مدعی آن بودند متمایز کردند و با رنگ سرخ خون حق را از باطل جدا کردند.
[1] . همان، ص 13.
[۱] . همان، ص ۱۳.
[2] . محمد صادق نجمي، سخنان حسين بن علي ـ عليه السّلام ـ از مدينه تا كربلا، ص 32.
[۲] . محمد صادق نجمی، سخنان حسین بن علی ـ علیه السّلام ـ از مدینه تا کربلا، ص ۳۲.
[3] . ر. ك: همان كتاب (نجمي).
[۳] . ر. ک: همان کتاب (نجمی).
[4] . فيض الاسلام، خاتون دوسرا، ص 223.
[۴] . فیض الاسلام، خاتون دوسرا، ص ۲۲۳.
[5] . وقتي عبداله بن حسن كودك خردسال را مي‌بيند عمويش تنها مانده از خيام به سوي عمو مي‌رود تا از او دفاع كند، در همانجا شهيد شده. ابي مخنف، مقتل، ص 249، ابوالفرج اصفهاني، مقاتل الطالبين، ص 58 (طبع نجف).
[۵] . وقتی عبداله بن حسن کودک خردسال را می‌بیند عمویش تنها مانده از خیام به سوی عمو می‌رود تا از او دفاع کند، در همانجا شهید شده. ابی مخنف، مقتل، ص ۲۴۹، ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص ۵۸ (طبع نجف).
[6] . مفيد، همان، ص 111.
[۶] . مفید، همان، ص ۱۱۱.
[7] . همان، ص 93.
[۷] . همان، ص ۹۳.
[8] . همان، ص 94.
[۸] . همان، ص ۹۴.
[9] . بلاذري انساب الاشراف، ج ص 185 و ابن طاوس ، ص 91.
[۹] . بلاذری انساب الاشراف، ج ۳، ص ۱۸۵ و ابن طاوس ، ص ۹۱.
[10] . شيخ مفيد، همان، ص 94.
[۱۰] . شیخ مفید، همان، ص ۹۴.
@#@
@#@
2. گروه دوم: امام سجاد و اهل‌بيت (بقاياي كاروان حسيني)
۲. گروه دوم: امام سجاد و اهل‌بیت (بقایای کاروان حسینی)
وظيفه و نقش گروه اول با مديريت امام حسين ـ عليه السّلام ـ از مدينه شروع شد و تا شهادت امام حسين، عصر عاشورا بود. آنها نقش تأسيسي داشتند.
وظیفه و نقش گروه اول با مدیریت امام حسین ـ علیه السّلام ـ از مدینه شروع شد و تا شهادت امام حسین، عصر عاشورا بود. آنها نقش تأسیسی داشتند.
وظيفه و نقش گروه دوم با مديريت امام زين العابدين ـ عليه السّلام ـ پس از شهادت امام حسين آغاز مي‌شود. اين دوره بسيار حساس و سخت و در طول تاريخ اسلام دوره‌اي بسيار پرآشوب و مشقت بار براي پيروان اهل‌بيت بوده است. اوضاع اجتماعي بسيار آشفته و آشوب زده اوضاع سياسي نيز در بحران كامل قرار دارد چون در رأس امور فردي نالايق و ناشايسته مثل يزيد قرار گرفته است. انواع منكرات در جوامع اسلامي و شهرهاي اسلامي به تقليد از بني اميه رواج يافته.[1] و دين اسلام با تمام دسيسه‌ها از درون و از بيرون مورد تهاجم قرار گرفته اگر به وقايع تاريخي اين دوره اشراف داشته باشيم به حاكميت بحران به سراسر جغرافياي جهان اسلام واقف مي‌شويم ابوالفرج اصفهاني به گوشه‌هايي از انحرافات اجتماعي اين دوره اشاره مي‌كند[2] و مسعودي به فسق و فجور دوره حكومت يزيد تصريح مي‌كند.[3]
وظیفه و نقش گروه دوم با مدیریت امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ پس از شهادت امام حسین آغاز می‌شود. این دوره بسیار حساس و سخت و در طول تاریخ اسلام دوره‌ای بسیار پرآشوب و مشقت بار برای پیروان اهل‌بیت بوده است. اوضاع اجتماعی بسیار آشفته و آشوب زده اوضاع سیاسی نیز در بحران کامل قرار دارد چون در رأس امور فردی نالایق و ناشایسته مثل یزید قرار گرفته است. انواع منکرات در جوامع اسلامی و شهرهای اسلامی به تقلید از بنی امیه رواج یافته.[۱] و دین اسلام با تمام دسیسه‌ها از درون و از بیرون مورد تهاجم قرار گرفته اگر به وقایع تاریخی این دوره اشراف داشته باشیم به حاکمیت بحران به سراسر جغرافیای جهان اسلام واقف می‌شویم ابوالفرج اصفهانی به گوشه‌هایی از انحرافات اجتماعی این دوره اشاره می‌کند[۲] و مسعودی به فسق و فجور دوره حکومت یزید تصریح می‌کند.[۳]
مديري كه بايد از اين بحرانهاي سخت نهضتي تازه تأسيس را به سلامت عبور بدهد، امام زين العابدين است كه داراي ويژگي‌هاي ذيل است:
مدیری که باید از این بحرانهای سخت نهضتی تازه تأسیس را به سلامت عبور بدهد، امام زین العابدین است که دارای ویژگی‌های ذیل است:
1. در متن نهضت قرار دارد و در واقعه كربلا حاضر است و از نزديك شاهد وقايع پيدايش نهضت الهي است.
۱. در متن نهضت قرار دارد و در واقعه کربلا حاضر است و از نزدیک شاهد وقایع پیدایش نهضت الهی است.
2. مقبوليت عمومي دارد، همه امت اسلام او را قبول دارند و بدين جهت آن حضرت را القابي نظير: العدل، امام الامه، قدوه الزاهدين، سيد المتقين، الامين و... لقب داده‌اند دكتر شهيدي معتقد است اين القاب را مردم به آن حضرت داده‌اند، افرادي كه نه شيعه بودند و نه به مقام عصمت و امامت آن حضرت عقيده داشتند، بلكه به خاطر بروز صفاتي عالي از آن حضرت و بر اساس اعتقاد قلبي خود كه به شخصيت حضرت در آنها بوجود آمده بود مي‌دادند. هر يك از اين لقبها نشان دهنده مرتبه‌اي از كمال نفس و درجاتي از ايمان و اخلاص آن حضرت و اعتماد مردم به آن حضرت بود.[4]
۲. مقبولیت عمومی دارد، همه امت اسلام او را قبول دارند و بدین جهت آن حضرت را القابی نظیر: العدل، امام الامه، قدوه الزاهدین، سید المتقین، الامین و... لقب داده‌اند دکتر شهیدی معتقد است این القاب را مردم به آن حضرت داده‌اند، افرادی که نه شیعه بودند و نه به مقام عصمت و امامت آن حضرت عقیده داشتند، بلکه به خاطر بروز صفاتی عالی از آن حضرت و بر اساس اعتقاد قلبی خود که به شخصیت حضرت در آنها بوجود آمده بود می‌دادند. هر یک از این لقبها نشان دهنده مرتبه‌ای از کمال نفس و درجاتی از ایمان و اخلاص آن حضرت و اعتماد مردم به آن حضرت بود.[۴]
محمد ابن سعد درباره امام سجاد ـ عليه السّلام ـ مي‌نويسد: علي بن الحسين عالي مرتبه و پرهيزگارترين و بلندمرتبه‌ترين فردي است كه از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ روايت مي‌كند ... »[5] زُهري (او يكي از دانشمندان بزرگ اهل سنت است كه معاصر امام سجاد بود) گفته علي بن الحسين فقيه‌ترين و داناترين فرد روزگار است[6] و بيش از همه بر گردن من حق و منت دارد.[7].
محمد ابن سعد درباره امام سجاد ـ علیه السّلام ـ می‌نویسد: علی بن الحسین عالی مرتبه و پرهیزگارترین و بلندمرتبه‌ترین فردی است که از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت می‌کند ... »[۵] زُهری (او یکی از دانشمندان بزرگ اهل سنت است که معاصر امام سجاد بود) گفته علی بن الحسین فقیه‌ترین و داناترین فرد روزگار است[۶] و بیش از همه بر گردن من حق و منت دارد.[۷].
3. عابد و زاهدي بي‌نظير در عصر خود كه تمام علماي اسلام به اين ويژگي آن حضرت اعتراف و در برابر آن حضرت خاضع و خاشعند.[8]
۳. عابد و زاهدی بی‌نظیر در عصر خود که تمام علمای اسلام به این ویژگی آن حضرت اعتراف و در برابر آن حضرت خاضع و خاشعند.[۸]
4. اعلميت (دانايي و علم) امام سجاد ـ عليه السّلام ـ براي دوست و دشمن اثبات شده است و هيچ كس منكر فضايل علمي حضرت نيست.
۴. اعلمیت (دانایی و علم) امام سجاد ـ علیه السّلام ـ برای دوست و دشمن اثبات شده است و هیچ کس منکر فضایل علمی حضرت نیست.
5. جميع اوصاف و ويژگي‌هايي كه رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ و جانشينان راستين آن حضرت داشتند در آن حضرت به زيباترين و نيكوترين صورتها نمايان بود، و همين تجلي اوصاف بود كه مقبوليت عمومي و هيبتي خاص از حضرت ظاهر مي‌نمود، وقتي مسلم بن عقبه حضرت را احضار كرد و به سبب خشمي كه از او و خاندانش در دل داشت قصد كشتن حضرت را كرد. وقتي امام سجاد ـ عليه السّلام ـ وارد شد، مسلم با ديدن امام به لرزه افتاد و در مقابل امام از جاي خود برخاست و با احترام امام را در كنارش جاي داد.[9] شكوه امام در حج عبدالملك را به حيرت واداشت و او با قصد تحقير پرسيد او كيست؟ فرزدق او را با زيباترين سروده‌اش معرفي كرد[10]
۵. جمیع اوصاف و ویژگی‌هایی که رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ و جانشینان راستین آن حضرت داشتند در آن حضرت به زیباترین و نیکوترین صورتها نمایان بود، و همین تجلی اوصاف بود که مقبولیت عمومی و هیبتی خاص از حضرت ظاهر می‌نمود، وقتی مسلم بن عقبه حضرت را احضار کرد و به سبب خشمی که از او و خاندانش در دل داشت قصد کشتن حضرت را کرد. وقتی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ وارد شد، مسلم با دیدن امام به لرزه افتاد و در مقابل امام از جای خود برخاست و با احترام امام را در کنارش جای داد.[۹] شکوه امام در حج عبدالملک را به حیرت واداشت و او با قصد تحقیر پرسید او کیست؟ فرزدق او را با زیباترین سروده‌اش معرفی کرد[۱۰]
بنابراين امام سجاد ـ عليه السّلام ـ از نظر شايستگي، بديل امام حسين ـ عليه السّلام ـ بود و از آن جهت كه مقبوليت عمومي و بي‌نظير در ميان امت اسلام داشت تجلي سيره نبوي نيز در او بسيار برجسته است پس شايستگي و منزلت رفيع اجتماعي، آن حضرت سيماي پيامبر اسلام را حيا كرد و نفاق بني اميه و جبهه مقابل نهضت عاشورا، كه يكي از اهداف قيام امام حسين ـ عليه السّلام ـ بود را روشن كرد و بر همه، حتي اهل شام و آيندگان تاريخ روشن شد كه اسلام ناب در جانب مكتب عاشورا است.[11]
بنابراین امام سجاد ـ علیه السّلام ـ از نظر شایستگی، بدیل امام حسین ـ علیه السّلام ـ بود و از آن جهت که مقبولیت عمومی و بی‌نظیر در میان امت اسلام داشت تجلی سیره نبوی نیز در او بسیار برجسته است پس شایستگی و منزلت رفیع اجتماعی، آن حضرت سیمای پیامبر اسلام را حیا کرد و نفاق بنی امیه و جبهه مقابل نهضت عاشورا، که یکی از اهداف قیام امام حسین ـ علیه السّلام ـ بود را روشن کرد و بر همه، حتی اهل شام و آیندگان تاریخ روشن شد که اسلام ناب در جانب مکتب عاشورا است.[۱۱]
از اين روي يكي از بحرانهاي مهم تاريخ اسلام در اين مقطع با شخصيت و ويژگي‌هاي امام زين العابدين ـ عليه السّلام ـ مديريت شد. پس در مديريت بحران وجود شخصيت برجسته براي گذر از وضع بحراني يكي از درسهايي است كه از نهضت عاشورا و سيره امام سجاد مي‌توان درس گرفت. پس از برشمردن ويژگي‌هاي فردي امام سجاد ـ عليه السّلام ـ و نقش آن در مديريت بحران به بحران‌هايي كه آن حضرت در انجام مأموريت خود با آن مواجه شد و از آنها برون رفت اشاره مي‌كنيم:
از این روی یکی از بحرانهای مهم تاریخ اسلام در این مقطع با شخصیت و ویژگی‌های امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ مدیریت شد. پس در مدیریت بحران وجود شخصیت برجسته برای گذر از وضع بحرانی یکی از درسهایی است که از نهضت عاشورا و سیره امام سجاد می‌توان درس گرفت. پس از برشمردن ویژگی‌های فردی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و نقش آن در مدیریت بحران به بحران‌هایی که آن حضرت در انجام مأموریت خود با آن مواجه شد و از آنها برون رفت اشاره می‌کنیم:
2. بحران‌ها و مديريت امام سجاد ـ عليه السّلام ـ
۲. بحران‌ها و مدیریت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ
1. 2. بحران اسارت اهل‌بيت
۱. ۲. بحران اسارت اهل‌بیت
بحران اسارت اهل‌بيت كه ناشي از فقدان امام حسين ـ عليه السّلام ـ بود خلاء پناهگاه عواطف و امنيت روحي را آسيب پذير مي‌كند، ديدن اين صحنه از نظر عاطفي براي مجموعه تحت مديريت امام سجاد ـ عليه السّلام ـ بسيار غم انگيز بود. چون وجود پدر و عموي قهرمان و همسر، مايه امن و آسايش كودكان و زنان، عضو اين مجموعه بود كه پس از فقدان عزيزان، به شدت متأثر و دردمند بودند، طبيعي است كه اظهار عواطف و احساسات در مقابل اين تراژدي بي نظير تاريخ بايد عظيم باشد، مجموعه‌اي كه ساعتي پيش، پدر داشتند عمو و برادر و همسر داشتند ولي در فاصله اندكي همه را يكجا از دست دادند. و با دشمني مواجه هستند كه بسيار سفاك و بي‌رحم است، غارتگر و چونان درندگان، وحشي به خيمه هاي اهل‌بيت هجوم مي‌برند،[12] امام در اين حال مبتلا به تب شديد است، كه پناه اهل حرم بود، عمه‌اش زينب نگران حال اوست. در هر صورت نهضت با اين وصف وارد مرحله جديد و حساس شده و به تدريج امام سجاد ـ عليه السّلام ـ بايد وظايف و نقش خويش را در حفظ نهضت كربلا ايفا كند، نشر پيام امام حسين در مسير حركت با سخنرانيهاي حضرت زينب كه با درايت امام سجاد ـ عليه السّلام ـ آغاز شد اين بانوي قهرمان در اين بحران حامي بزرگ امام سجاد بود و نقش مهمي در گذر از بحران ايفا كرد. (نقش زن در رفع بحران) چون جان امام هنوز در معرض خطر جدي بود.[13] از اين روي حضرت زينب ـ عليها السلام ـ سرپرست كاروان اهل‌بيت (امام حسين ـ عليه السّلام ـ شب عاشورا دست او را گرفت و در پيش امام سجاد نشاند و با اين رمز همراهي آن دو را روشن كرد). امام سجاد در برابر ابن زياد در كوفه با دلايل و براهين قرآني در مقام دفاع از خون شهداي كربلا برآمد[14] و به قرآن استناد مي‌كرد و با اين شيوه منطق دفاع را تبيين مي‌نمود، خطاب به ابن زياد فرمود: مرا از كشتن مي‌ترساني نمي‌داني كه كشته شدن شعار ما و شهادت كرامت ماست؟ در كوفه امام سجاد ـ عليه السّلام ـ خطبه‌اي قراء ايراد كرد و خود را معرفي نمود و از آنچه در كربلا گذشته بود به مردم كوفه خبر داد، چون در كوفه علاوه بر اين‌كه عدّه‌اي طرفدار امويان بودند شيعيان نيز حضور داشتند، امام در اين خطبه از چهره عدّه‌اي كه نفاق داشتند پرده برداشت و آنها را به بي‌وفايي و حيله‌گيري محكوم كرد كه عهد شكستند (البته شيعيان امام حسين در كوفه فراوان بودند و وفادار به اهل‌بيت) در اين سخنراني امام به مرثيه سرايي و ذكر مصيبت پرداخت و با اين راه برد عواطف مردم را نسبت به مكتب عاشورا پيوند داد و با روح مردم عجين كرد تا حيات ابدي و پيوند ناگسستني به آن بدهد (انتقال بعد حماسي عاشورا به متن جامعه) اين حركت امام شورش عليه خط نفاق را در كوفه زمينه سازي كرد و اولين قيام به زودي توسط، عبداله بن عفيف ازدي كه از ياران امير مؤمنان و شيعيان مخلص بود صورت گرفت، كوفه مرحله‌ناآرامي و اعتراض خود را آغاز كرد.[15] اسيران از كوفه به سوي شام پايتخت امويان در حركت بود تدابير مأموران بر اين بود كه مسير حركت اسيران از شهرها نباشد.
بحران اسارت اهل‌بیت که ناشی از فقدان امام حسین ـ علیه السّلام ـ بود خلاء پناهگاه عواطف و امنیت روحی را آسیب پذیر می‌کند، دیدن این صحنه از نظر عاطفی برای مجموعه تحت مدیریت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بسیار غم انگیز بود. چون وجود پدر و عموی قهرمان و همسر، مایه امن و آسایش کودکان و زنان، عضو این مجموعه بود که پس از فقدان عزیزان، به شدت متأثر و دردمند بودند، طبیعی است که اظهار عواطف و احساسات در مقابل این تراژدی بی نظیر تاریخ باید عظیم باشد، مجموعه‌ای که ساعتی پیش، پدر داشتند عمو و برادر و همسر داشتند ولی در فاصله اندکی همه را یکجا از دست دادند. و با دشمنی مواجه هستند که بسیار سفاک و بی‌رحم است، غارتگر و چونان درندگان، وحشی به خیمه های اهل‌بیت هجوم می‌برند،[۱۲] امام در این حال مبتلا به تب شدید است، که پناه اهل حرم بود، عمه‌اش زینب نگران حال اوست. در هر صورت نهضت با این وصف وارد مرحله جدید و حساس شده و به تدریج امام سجاد ـ علیه السّلام ـ باید وظایف و نقش خویش را در حفظ نهضت کربلا ایفا کند، نشر پیام امام حسین در مسیر حرکت با سخنرانیهای حضرت زینب که با درایت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ آغاز شد این بانوی قهرمان در این بحران حامی بزرگ امام سجاد بود و نقش مهمی در گذر از بحران ایفا کرد. (نقش زن در رفع بحران) چون جان امام هنوز در معرض خطر جدی بود.[۱۳] از این روی حضرت زینب ـ علیها السلام ـ سرپرست کاروان اهل‌بیت (امام حسین ـ علیه السّلام ـ شب عاشورا دست او را گرفت و در پیش امام سجاد نشاند و با این رمز همراهی آن دو را روشن کرد). امام سجاد در برابر ابن زیاد در کوفه با دلایل و براهین قرآنی در مقام دفاع از خون شهدای کربلا برآمد[۱۴] و به قرآن استناد می‌کرد و با این شیوه منطق دفاع را تبیین می‌نمود، خطاب به ابن زیاد فرمود: مرا از کشتن می‌ترسانی نمی‌دانی که کشته شدن شعار ما و شهادت کرامت ماست؟ در کوفه امام سجاد ـ علیه السّلام ـ خطبه‌ای قراء ایراد کرد و خود را معرفی نمود و از آنچه در کربلا گذشته بود به مردم کوفه خبر داد، چون در کوفه علاوه بر این‌که عدّه‌ای طرفدار امویان بودند شیعیان نیز حضور داشتند، امام در این خطبه از چهره عدّه‌ای که نفاق داشتند پرده برداشت و آنها را به بی‌وفایی و حیله‌گیری محکوم کرد که عهد شکستند (البته شیعیان امام حسین در کوفه فراوان بودند و وفادار به اهل‌بیت) در این سخنرانی امام به مرثیه سرایی و ذکر مصیبت پرداخت و با این راه برد عواطف مردم را نسبت به مکتب عاشورا پیوند داد و با روح مردم عجین کرد تا حیات ابدی و پیوند ناگسستنی به آن بدهد (انتقال بعد حماسی عاشورا به متن جامعه) این حرکت امام شورش علیه خط نفاق را در کوفه زمینه سازی کرد و اولین قیام به زودی توسط، عبداله بن عفیف ازدی که از یاران امیر مؤمنان و شیعیان مخلص بود صورت گرفت، کوفه مرحله‌ناآرامی و اعتراض خود را آغاز کرد.[۱۵] اسیران از کوفه به سوی شام پایتخت امویان در حرکت بود تدابیر مأموران بر این بود که مسیر حرکت اسیران از شهرها نباشد.
امام سجاد شهر شام را از بحراني ترين و سخت ترين دوران حيات خود مي‌شمارد كه بر آن حضرت بسيار سخت و طاقت فرسا بود اما با درايت و شايستگي توانست پيام نهضت را از اين شهر به فراتر از مرزهاي جهان اسلام برساند[16] و از ارزشهايي كه امام حسين ـ عليه السّلام ـ در پي آنها بود به خوبي دفاع و حقانيت مكتب اهل‌بيت را اثبات كند، در برخود و تدابير امام زين العابدين ـ عليه السّلام ـ يزيد بسيار منفعل شد و شكست خود را دريافت و تحقير شد در ابتداي ورود كه سرهاي شهدا در برابر يزيد قرار گرفت، يزيد با سرودن اشعاري اظهار خرسندي كرد امام سجاد ـ عليه السّلام ـ با استناد به آيات قرآن[17] شادي يزيد را برهم زد، در شام نيز امام بيشتر در مقابل كارهاي يزيد به قرآن استناد مي‌كرد و با اين استدلال رفتار او را در بين اهل شام برخلاف قرآن معرفي و مشروعيت و ادعاي خويشاوندي او با پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ را كه سالها تبليغ كرده بودند پوچ و بي اساس نمود، و ريشه‌هاي خلافت امويان را به لرزه انداخت، موضعي كه امام و همراهان (عمه‌ها و خواهران) در كوفه داشتند، با موضع آنها در شام متفاوت است، اهل‌بيت سوابق مسلماني امويان و خاندان ابوسفيان و مقابله‌آنها با پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ را به مردم تبيين مي‌كنند (اين درس را بايد از امام بگيريم كه براي تفهيم شرايط حاضر آگاهي كافي از گذشته داشته باشيم) اين رويكرد امام ـ عليه السّلام ـ دقيقاً در راستاي قيام امام و نهضت بزرگ امام حسين ـ عليه السّلام ـ است.
امام سجاد شهر شام را از بحرانی ترین و سخت ترین دوران حیات خود می‌شمارد که بر آن حضرت بسیار سخت و طاقت فرسا بود اما با درایت و شایستگی توانست پیام نهضت را از این شهر به فراتر از مرزهای جهان اسلام برساند[۱۶] و از ارزشهایی که امام حسین ـ علیه السّلام ـ در پی آنها بود به خوبی دفاع و حقانیت مکتب اهل‌بیت را اثبات کند، در برخود و تدابیر امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ یزید بسیار منفعل شد و شکست خود را دریافت و تحقیر شد در ابتدای ورود که سرهای شهدا در برابر یزید قرار گرفت، یزید با سرودن اشعاری اظهار خرسندی کرد امام سجاد ـ علیه السّلام ـ با استناد به آیات قرآن[۱۷] شادی یزید را برهم زد، در شام نیز امام بیشتر در مقابل کارهای یزید به قرآن استناد می‌کرد و با این استدلال رفتار او را در بین اهل شام برخلاف قرآن معرفی و مشروعیت و ادعای خویشاوندی او با پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را که سالها تبلیغ کرده بودند پوچ و بی اساس نمود، و ریشه‌های خلافت امویان را به لرزه انداخت، موضعی که امام و همراهان (عمه‌ها و خواهران) در کوفه داشتند، با موضع آنها در شام متفاوت است، اهل‌بیت سوابق مسلمانی امویان و خاندان ابوسفیان و مقابله‌آنها با پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را به مردم تبیین می‌کنند (این درس را باید از امام بگیریم که برای تفهیم شرایط حاضر آگاهی کافی از گذشته داشته باشیم) این رویکرد امام ـ علیه السّلام ـ دقیقاً در راستای قیام امام و نهضت بزرگ امام حسین ـ علیه السّلام ـ است.
[1] . مسعودي، مروج الذهب (ترجمه)، ج ص 71،‌اصحاب و عمال يزيد نيز از فسق او پيروي مي‌كردند در ايام وي غنا (موسيقي لهوي) در مكه و مدينه رواج يافت و مردم آشكارا شرابخوارگي كردند... ، ص 72 ، 73.
[۱] . مسعودی، مروج الذهب (ترجمه)، ج ۲، ص ۷۱،اصحاب و عمال یزید نیز از فسق او پیروی می‌کردند در ایام وی غنا (موسیقی لهوی) در مکه و مدینه رواج یافت و مردم آشکارا شرابخوارگی کردند... ، ص ۷۲ ، ۷۳.
[2] . ابوالفرج اصفهاني، الاغاني، ج ص 209.
[۲] . ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج ۸، ص ۲۰۹.
[3] . مسعودي، همان، ص 70 ـ 73.
[۳] . مسعودی، همان، ص ۷۰ ـ ۷۳.
[4] . دكتر سيد جعفر شهيدي، زندگاني علي بن الحسين، ص 8.
[۴] . دکتر سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، ص ۸.
[5] . ابن سعد طبقات، ج ص 222.
[۵] . ابن سعد طبقات، ج ۵، ص ۲۲۲.
[6] . همان، ج ص 214.
[۶] . همان، ج ۵، ص ۲۱۴.
[7] . ابن عنبه، عمده المطالب، ص 193.
[۷] . ابن عنبه، عمده المطالب، ص ۱۹۳.
[8] . ابن سعد، همان، ج 5، ابونعيم اصفهاني، حليه الاولياء، ج ص 134 ـ 136.
[۸] . ابن سعد، همان، ج ۵، ابونعیم اصفهانی، حلیه الاولیاء، ج ۳، ص ۱۳۴ ـ ۱۳۶.
[9] . مسعودي، همان، ص 74.
[۹] . مسعودی، همان، ص ۷۴.
[10] . ر. ك: اربلي، كشف الغمه، ج ص 92 ـ 93.
[۱۰] . ر. ک: اربلی، کشف الغمه، ج ۲، ص ۹۲ ـ ۹۳.
[11] . چنانكه امام حسين ـ عليه السّلام ـ در شب عاشورا خود با تلاوت اين آيه از قرآن: ... ما كان الله ليذر المؤمنين... حتي يميز الخبيث من الطيب ، (آل عمران / 3)، به وجه تمايز مكتب خود با دشمن اشاره مي‌كند.
[۱۱] . چنانکه امام حسین ـ علیه السّلام ـ در شب عاشورا خود با تلاوت این آیه از قرآن: ... ما کان الله لیذر المؤمنین... حتی یمیز الخبیث من الطیب ، (آل عمران / ۳)، به وجه تمایز مکتب خود با دشمن اشاره می‌کند.
[12] . مفيد همان، ص 112.
[۱۲] . مفید همان، ص ۱۱۲.
[13] . ابن اثير كامل،‌ج 4،‌ص 79 و طبري تاريخ، ج ص 367 در كربلا و در كوفه قصد جدي به كشتن امام، جان امام را در معرض مخاطره قرار داده بود.
[۱۳] . ابن اثیر کامل،ج ۴،ص ۷۹ و طبری تاریخ، ج ۷، ص ۳۶۷ در کربلا و در کوفه قصد جدی به کشتن امام، جان امام را در معرض مخاطره قرار داده بود.
[14] . ابي مخنف، (وقعه الطف)، مقتل (يوسفي غروي)، ص 262.
[۱۴] . ابی مخنف، (وقعه الطف)، مقتل (یوسفی غروی)، ص ۲۶۲.
[15] . ابن طاووس، الملهوف،‌ص 199 ـ 207.
[۱۵] . ابن طاووس، الملهوف،ص ۱۹۹ ـ ۲۰۷.
[16] . سيد ابن طاوس، همان، ص 231، هنگام حضور اسيران در كاخ يزيد، سفير روم در مجلس يزيد حاضر بود برخورد يزيد با فرزند پيامبر را سرزنش نمود و به حقانيت مكتب اهل‌بيت پي برد، ص 224.
[۱۶] . سید ابن طاوس، همان، ص ۲۳۱، هنگام حضور اسیران در کاخ یزید، سفیر روم در مجلس یزید حاضر بود برخورد یزید با فرزند پیامبر را سرزنش نمود و به حقانیت مکتب اهل‌بیت پی برد، ص ۲۲۴.
[17] . (.. لا تفرحوا .. والله لا يحب كل فحتال فخور...»، حديد 22 ـ‌23.
[۱۷] . (.. لا تفرحوا .. والله لا یحب کل فحتال فخور...»، حدید ۲۲ ـ۲۳.
@#@ كه بين اسلام نبوي و اسلام اموي (آمريكايي) تمايز ايجاد كند تا تحريفات بعنوان اسلام ناب معرفي نشود (از اين مديريت دقيق امام اين درس را بايد گرفت كه مكتب عاشورا را از تحريفات بايد جدا كرد، همانطور كه امام حسين ـ عليه السّلام ـ در مقابل تحريفات بني اميه قيام كرد) امام ـ عليه السّلام ـ در كاخ يزيد چنان موضع و تدبيري از خود نشان داد كه يزيد برخورد عبيدالله با اسيران را ناشايست دانست و او را تقبيح كرد، اين پيروزي بزرگ براي كاروان اهل‌بيت بود. امام سجاد ـ عليه السّلام ـ در منبر مسجد دمشق سخنراني كرد و فضايل اهل‌بيت پيامبر را تبيين و جو مسموم دمشق را كه سالها معاويه و امويان ايجاد كرده بودند تغيير داد. يزيد براي فرونشاندن موج گفتار امام به موذن دستور اذان داد، امام ساكت شد تا موذن به نام پيامبر رسيد، حضرت پرسيد اي يزيد آيا محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ جدّ‌تو است يا جد من؟... اگر جد من است چرا پدر مرا كشتي، مردم حاضر در مسجد با شنيدن اين كلام امام به شيون و ناله سردادند! در حالي كه همين مردم بر اثر تبليغات يزيد بر اين باور بودند، كه اينها خارجي و دشمن دين‌اند! اين گونه بود كه امام اين بحران بزرگ را با مديريتي بي‌نظير به بهترين شيوه به سود نهضت هدايت كرد،‌به نحوي كه زبان منتقدين به يزيد گشوده شد، و يزيد ابن زياد را لعنت و تمام حوادث را به او نسبت داد.[1] اين مرحله ديگري از شكست او و پيروزي امام سجاد بود. امام سجاد در دوره اسارت ابراز احساسات و عواطف خواهران و عمه‌ها و ساير اعضاي اهل‌بيت را محدود و ممنوع نكرد بلكه بر اساس توصيه پدرش از اين گزينه نيز در ابلاغ پيام و و ايفاي نقش استفاده كرد و عواطف مردم را بر عليه حكومت امويان و ... برانگيخت و روي همين اصل بود كه قيامهاي بزرگي از ميان مردم بر عليه حكومت‌هاي اموي و عباسي شكل مي‌گرفت و در اكثر اين پيامها شعارهاي امام حسين ـ عليه السّلام ـ نمود داشت مثلاً در قيام زيد فرزند امام سجاد ـ عليه السّلام ـ يكي از برجسته‌ترين شعارها عنصر امر به معروف و نهي از منكر و قيام به حق و تأكيد به سيره نبوي خود را نشان مي‌دهد.[2]
@#@ که بین اسلام نبوی و اسلام اموی (آمریکایی) تمایز ایجاد کند تا تحریفات بعنوان اسلام ناب معرفی نشود (از این مدیریت دقیق امام این درس را باید گرفت که مکتب عاشورا را از تحریفات باید جدا کرد، همانطور که امام حسین ـ علیه السّلام ـ در مقابل تحریفات بنی امیه قیام کرد) امام ـ علیه السّلام ـ در کاخ یزید چنان موضع و تدبیری از خود نشان داد که یزید برخورد عبیدالله با اسیران را ناشایست دانست و او را تقبیح کرد، این پیروزی بزرگ برای کاروان اهل‌بیت بود. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در منبر مسجد دمشق سخنرانی کرد و فضایل اهل‌بیت پیامبر را تبیین و جو مسموم دمشق را که سالها معاویه و امویان ایجاد کرده بودند تغییر داد. یزید برای فرونشاندن موج گفتار امام به موذن دستور اذان داد، امام ساکت شد تا موذن به نام پیامبر رسید، حضرت پرسید ای یزید آیا محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ جدّ‌تو است یا جد من؟... اگر جد من است چرا پدر مرا کشتی، مردم حاضر در مسجد با شنیدن این کلام امام به شیون و ناله سردادند! در حالی که همین مردم بر اثر تبلیغات یزید بر این باور بودند، که اینها خارجی و دشمن دین‌اند! این گونه بود که امام این بحران بزرگ را با مدیریتی بی‌نظیر به بهترین شیوه به سود نهضت هدایت کرد،به نحوی که زبان منتقدین به یزید گشوده شد، و یزید ابن زیاد را لعنت و تمام حوادث را به او نسبت داد.[۱] این مرحله دیگری از شکست او و پیروزی امام سجاد بود. امام سجاد در دوره اسارت ابراز احساسات و عواطف خواهران و عمه‌ها و سایر اعضای اهل‌بیت را محدود و ممنوع نکرد بلکه بر اساس توصیه پدرش از این گزینه نیز در ابلاغ پیام و و ایفای نقش استفاده کرد و عواطف مردم را بر علیه حکومت امویان و ... برانگیخت و روی همین اصل بود که قیامهای بزرگی از میان مردم بر علیه حکومت‌های اموی و عباسی شکل می‌گرفت و در اکثر این پیامها شعارهای امام حسین ـ علیه السّلام ـ نمود داشت مثلاً در قیام زید فرزند امام سجاد ـ علیه السّلام ـ یکی از برجسته‌ترین شعارها عنصر امر به معروف و نهی از منکر و قیام به حق و تأکید به سیره نبوی خود را نشان می‌دهد.[۲]
در تمام قيامها الهام از قيام امام حسين با ريشه‌هاي عاشورايي به وضوح ديده مي‌شود، امام زين العابدين با مديريت مقتدرانه خود نهضت عاشوراي امام را با ويژگي‌هايش ابديت و جاودانگي داد.
در تمام قیامها الهام از قیام امام حسین با ریشه‌های عاشورایی به وضوح دیده می‌شود، امام زین العابدین با مدیریت مقتدرانه خود نهضت عاشورای امام را با ویژگی‌هایش ابدیت و جاودانگی داد.
2. 2. بحران‌هاي پس از اسارت
۲. ۲. بحران‌های پس از اسارت
جامعه اسلامي گرفتار داغ و اندوه فراموش ناشدني گرديد و اهل‌بيت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ به مصيبت و درد جانكاه و دلخراش مبتلا شدند. امام سجاد ـ عليه السّلام ـ 34 سال امامت[3] داشت كه همه اين دوره را گريان و از درد جانكاه اين ضايعه سنگين محزون بود[4] حزن امام به نوعي واكنش دروني در برابر اين مصيبت بود كه حامل پيام عاشورا و احياء و حفظ نهضت بود. اهل‌بيت امام كه از كربلا برگشتند هر يك با رويكردهاي مختلف در حفظ ارزشهاي نهضت عاشورا كوشيدند، همسران امام دختران امام مثل سكينه كه مراثي بلندي در رثاي امام مي‌سرود و شاعران را در سرودن اشعار اهل‌بيت تشويق مي‌كرد، امام سجاد ـ عليه السّلام ـ نيز در اوضاع اجتماعي و سياسي آشفته از اين گزينه نيز سود جست.[5] پس از مراجعت امام به مدينه بحرانهاي متعددي در اين شهر به وجود آمد و امام در اين شرايط مجبور بود به نوعي موضعگيري كند تا اساس دين كه پس از اين با نهضت عاشورا آميخته بود، محفوظ بماند، شورشهاي سياسي و قيامهاي اجتماعي در مدينه آغاز شد و امام پس از مراجعت به مدينه به طور رسمي براي شهداي كربلا عزاداري نمود[6] و مردم مدينه در كنار بني هاشم در فراق شهيدان كربلا گريسته و نوحه سرايي كردند، با اين روش پيوند روح نهضت با روح جامعه محقق شد و در مدينه با بروز قيامهاي پي در پي خود را نشن داد كه بر عليه حكومت انجام مي‌گرفت بزرگترين قيام مدينه قيام عبدالله بن حنظله بود كه توسط ابن عقبه (مسرف) به خاك و خون كشيده شد. در اين زمان حكومت يزيد گرفتار بحران فراگير بود و امام با نشان دادن سيره صحيح پيامبر اسلام به مردم تنها مدافع حقيقي اسلام بود موضع ديگري كه در اين بحرانها از امام مشاهده مي‌شود بهره گيري از دعا در تبيين جايگاه اهل‌بيت است كه با هدف، حفظ نهضت و اسلام ناب، امام از اين ابزار بهره مي‌جويد كه حاصل آن امروز مجموعه‌اي بي‌نظير بنام صحيفه سجاديه بر جاي مانده و بر غناي معارف مكتب اهل‌بيت مي‌افزايد. امام سجاد ـ عليه السّلام ـ ياران انگشت شماري دارد كه براي آنها از نهضت امام حسين و اهميت آن مي‌گويد، در اين دوره خانه كعبه در آتش سوخت و ابن زبير بر عليه حكومت اموي قيام كرد، مختار قيام كرد و به امام نيز نامه نوشت امام ـ عليه السّلام ـ سرانجام قيام مختار و ابن زبير و همه را مي‌ديد لذا هيچ عكس العملي از خود در قبال قيام‌هاي مختلف نشان نداد. پس از سال 64 تا 75 حجاز و شام در محنت كامل و آشوب و خونريزي قرار داشتند امام با روش و شيوه دعا و با فعاليت‌هاي اجتماعي در صدد احياي سنت رسول خداست.[7] قاتلان امام حسين ـ عليه السّلام ـ ابن زياد و يزيد و... همه بزودي طعم تلخ انتقام را چشيدند و مردم كوفه نيز گرفتار حكومت حجاج شدند، دوستان علي و شيعيان و صحابه راستين را هر جا مي‌يافت به قتل مي‌رساند، او در يكي از خطبه‌هاي خود گفت مرگ بر اين مردم چرا گرد قصر عبدالملك را طواف نمي‌كنند (به زائران حرم رسول خدا اين جمله را گفت) مگر نمي‌دانند خليفه هر شخص بهتر از رسول اوست[8] بدين ترتيب دوره امام سجاد ـ عليه السّلام ـ بحراني‌ترين دوره اسلام است كه حاكماني چون يزيد، مروان، عبدالملك و وليد و سليمان حكومت راندند، هيچ يك از آنها از فضل و انسانيت اندك بهره نداشتند پست‌ترين عرب بودند، بدعتهاي فراواني در دوره آنها بر جامعه اسلامي تحميل شد، خنياگري و ترويج لهو و لعب و انواع مفاسد توسط حاكمان اموي، اسلام را در معرض انحرافي ديگر قرار داد.[9] امام علي بن الحسين نيمه دوم زندگاني خود را در چنين محيط كه اندكي از وصف آن گفته شد، گذرانده است، محيطي از يك سو زير مراقبت مأموران شام و مواظبت بر آن كه مبادا از آل علي و خاندان او نامي به نيكي برده شود و چنان در اين كار سخت مي‌گرفتند كه مردم مي‌كوشيدند خود را از چشم آنان دور نگاه دارند. مبادا متهم شوند تا آنجا كه امام مي‌فرمايد: در مكه و مدينه بيست نفر نيست كه ما را دوست بدارد[10] امام در صحيفه با بيزاري از كردار و گفتار زشت مردم آن روز و پناه بردن به خدا از آنچه مي‌بيند و مي‌شنود و راه درست را در پرتو تربيت دين و قرآن و پاكيزه ساختن جانها از آلايش مي‌داند. و ستم را مورد نكوهش قرار مي‌دهد و بر پيامبر و اهل‌بيت آن حضرت در تمام دعاها مكرراً درود مي‌فرستد.[11]
جامعه اسلامی گرفتار داغ و اندوه فراموش ناشدنی گردید و اهل‌بیت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ به مصیبت و درد جانکاه و دلخراش مبتلا شدند. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ ۳۴ سال امامت[۳] داشت که همه این دوره را گریان و از درد جانکاه این ضایعه سنگین محزون بود[۴] حزن امام به نوعی واکنش درونی در برابر این مصیبت بود که حامل پیام عاشورا و احیاء و حفظ نهضت بود. اهل‌بیت امام که از کربلا برگشتند هر یک با رویکردهای مختلف در حفظ ارزشهای نهضت عاشورا کوشیدند، همسران امام دختران امام مثل سکینه که مراثی بلندی در رثای امام می‌سرود و شاعران را در سرودن اشعار اهل‌بیت تشویق می‌کرد، امام سجاد ـ علیه السّلام ـ نیز در اوضاع اجتماعی و سیاسی آشفته از این گزینه نیز سود جست.[۵] پس از مراجعت امام به مدینه بحرانهای متعددی در این شهر به وجود آمد و امام در این شرایط مجبور بود به نوعی موضعگیری کند تا اساس دین که پس از این با نهضت عاشورا آمیخته بود، محفوظ بماند، شورشهای سیاسی و قیامهای اجتماعی در مدینه آغاز شد و امام پس از مراجعت به مدینه به طور رسمی برای شهدای کربلا عزاداری نمود[۶] و مردم مدینه در کنار بنی هاشم در فراق شهیدان کربلا گریسته و نوحه سرایی کردند، با این روش پیوند روح نهضت با روح جامعه محقق شد و در مدینه با بروز قیامهای پی در پی خود را نشن داد که بر علیه حکومت انجام می‌گرفت بزرگترین قیام مدینه قیام عبدالله بن حنظله بود که توسط ابن عقبه (مسرف) به خاک و خون کشیده شد. در این زمان حکومت یزید گرفتار بحران فراگیر بود و امام با نشان دادن سیره صحیح پیامبر اسلام به مردم تنها مدافع حقیقی اسلام بود موضع دیگری که در این بحرانها از امام مشاهده می‌شود بهره گیری از دعا در تبیین جایگاه اهل‌بیت است که با هدف، حفظ نهضت و اسلام ناب، امام از این ابزار بهره می‌جوید که حاصل آن امروز مجموعه‌ای بی‌نظیر بنام صحیفه سجادیه بر جای مانده و بر غنای معارف مکتب اهل‌بیت می‌افزاید. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ یاران انگشت شماری دارد که برای آنها از نهضت امام حسین و اهمیت آن می‌گوید، در این دوره خانه کعبه در آتش سوخت و ابن زبیر بر علیه حکومت اموی قیام کرد، مختار قیام کرد و به امام نیز نامه نوشت امام ـ علیه السّلام ـ سرانجام قیام مختار و ابن زبیر و همه را می‌دید لذا هیچ عکس العملی از خود در قبال قیام‌های مختلف نشان نداد. پس از سال ۶۴ تا ۷۵ حجاز و شام در محنت کامل و آشوب و خونریزی قرار داشتند امام با روش و شیوه دعا و با فعالیت‌های اجتماعی در صدد احیای سنت رسول خداست.[۷] قاتلان امام حسین ـ علیه السّلام ـ ابن زیاد و یزید و... همه بزودی طعم تلخ انتقام را چشیدند و مردم کوفه نیز گرفتار حکومت حجاج شدند، دوستان علی و شیعیان و صحابه راستین را هر جا می‌یافت به قتل می‌رساند، او در یکی از خطبه‌های خود گفت مرگ بر این مردم چرا گرد قصر عبدالملک را طواف نمی‌کنند (به زائران حرم رسول خدا این جمله را گفت) مگر نمی‌دانند خلیفه هر شخص بهتر از رسول اوست[۸] بدین ترتیب دوره امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بحرانی‌ترین دوره اسلام است که حاکمانی چون یزید، مروان، عبدالملک و ولید و سلیمان حکومت راندند، هیچ یک از آنها از فضل و انسانیت اندک بهره نداشتند پست‌ترین عرب بودند، بدعتهای فراوانی در دوره آنها بر جامعه اسلامی تحمیل شد، خنیاگری و ترویج لهو و لعب و انواع مفاسد توسط حاکمان اموی، اسلام را در معرض انحرافی دیگر قرار داد.[۹] امام علی بن الحسین نیمه دوم زندگانی خود را در چنین محیط که اندکی از وصف آن گفته شد، گذرانده است، محیطی از یک سو زیر مراقبت مأموران شام و مواظبت بر آن که مبادا از آل علی و خاندان او نامی به نیکی برده شود و چنان در این کار سخت می‌گرفتند که مردم می‌کوشیدند خود را از چشم آنان دور نگاه دارند. مبادا متهم شوند تا آنجا که امام می‌فرماید: در مکه و مدینه بیست نفر نیست که ما را دوست بدارد[۱۰] امام در صحیفه با بیزاری از کردار و گفتار زشت مردم آن روز و پناه بردن به خدا از آنچه می‌بیند و می‌شنود و راه درست را در پرتو تربیت دین و قرآن و پاکیزه ساختن جانها از آلایش می‌داند. و ستم را مورد نکوهش قرار می‌دهد و بر پیامبر و اهل‌بیت آن حضرت در تمام دعاها مکرراً درود می‌فرستد.[۱۱]
و سيره و منش امام سجاد ـ عليه السّلام ـ درباره اهل و عيال خود وخادمان يكي از روشهايي است كه آن حضرت براي حفظ آداب و ارزشهاي اسلامي بكار بسته، غلامان و كنيزان زياد مي‌خريد و آنها را تربيت مي‌نمود و آزاد مي‌ساخت و يكي از همين غلامان نقل مي‌كند به مولايم علي بن حسين گفتم گريه و زاري شما تمام شدني نيست؟ حضرت فرمود واي بر تو يعقوب براي تنها گمشده خود بقدري گريست من چگونه بر تمام عزيزانم كه در يك روز كشته شدند گريه نكنم[12] تربيت فرزندان شايسته و نخبگان خاص جهت حفظ دست آوردهاي نهضت از سيره امام روشن است. بدين سان امام در بحرانهاي بي نظيري قرار گرفت و با روشهاي عالي توانست دوره محنت و رنج بي‌نظير را سپري كند و نهضت عاشورا و دست آوردهاي آن را به نسلهاي بعد از خود بسپارد و پس از آن حضرت فرزندش امام باقر ـ عليه السّلام ـ با فرصت مناسبتر از آن حضرت با محوريت بيشتر اين انديشه را وسعت داد. از اين روي هر چه از زمان آن فاصله گرفته، مجالس عزاداري امام با رونق بي نظير در افزون بوده و بهترين احياگر ارزشهاي اسلامي شده است تا جايي كه نهضت عاشورا، نهضتي است كه غير مسلمانان، براي رهايي از يوغ استعمار از آن الگو مي‌گيرند چنانكه گاندي در مبارزه با استعمار انگليس از آن الگو مي‌گرفت و تمام نهضت‌هاي آزادي بخش از مكتب امام حسين و يارانش درس گرفته و در قيام خود به اين نهضت بزرگ انساني اقتدا مي‌كنند. در پايان مي‌توان نتيجه گرفت كه امام سجاد ـ عليه السّلام ـ در مواجهه با بحران معاصر خود با اين رويكرد به رسالت الهي خود عمل نموده است:
و سیره و منش امام سجاد ـ علیه السّلام ـ درباره اهل و عیال خود وخادمان یکی از روشهایی است که آن حضرت برای حفظ آداب و ارزشهای اسلامی بکار بسته، غلامان و کنیزان زیاد می‌خرید و آنها را تربیت می‌نمود و آزاد می‌ساخت و یکی از همین غلامان نقل می‌کند به مولایم علی بن حسین گفتم گریه و زاری شما تمام شدنی نیست؟ حضرت فرمود وای بر تو یعقوب برای تنها گمشده خود بقدری گریست من چگونه بر تمام عزیزانم که در یک روز کشته شدند گریه نکنم[۱۲] تربیت فرزندان شایسته و نخبگان خاص جهت حفظ دست آوردهای نهضت از سیره امام روشن است. بدین سان امام در بحرانهای بی نظیری قرار گرفت و با روشهای عالی توانست دوره محنت و رنج بی‌نظیر را سپری کند و نهضت عاشورا و دست آوردهای آن را به نسلهای بعد از خود بسپارد و پس از آن حضرت فرزندش امام باقر ـ علیه السّلام ـ با فرصت مناسبتر از آن حضرت با محوریت بیشتر این اندیشه را وسعت داد. از این روی هر چه از زمان آن فاصله گرفته، مجالس عزاداری امام با رونق بی نظیر در افزون بوده و بهترین احیاگر ارزشهای اسلامی شده است تا جایی که نهضت عاشورا، نهضتی است که غیر مسلمانان، برای رهایی از یوغ استعمار از آن الگو می‌گیرند چنانکه گاندی در مبارزه با استعمار انگلیس از آن الگو می‌گرفت و تمام نهضت‌های آزادی بخش از مکتب امام حسین و یارانش درس گرفته و در قیام خود به این نهضت بزرگ انسانی اقتدا می‌کنند. در پایان می‌توان نتیجه گرفت که امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در مواجهه با بحران معاصر خود با این رویکرد به رسالت الهی خود عمل نموده است:
1. استناد به قرآن و سنت پيامبر اظم اسلام و تلاوت قرآن با صداي دلنشين در دوره‌اي كه مويان براي نابودي اسلام مجالس غنا و لهو و طرب برگزار مي‌كردند و با اين دسيسه‌ها درصدد به فراموش سپردن نهضت عاشورا بودند. كه امام سجاد با زمزمه‌هاي دعا و قرآن و عبادت تبليغات سوء آنها را تحت الشعاع قرار مي‌داد.
۱. استناد به قرآن و سنت پیامبر اظم اسلام و تلاوت قرآن با صدای دلنشین در دوره‌ای که مویان برای نابودی اسلام مجالس غنا و لهو و طرب برگزار می‌کردند و با این دسیسه‌ها درصدد به فراموش سپردن نهضت عاشورا بودند. که امام سجاد با زمزمه‌های دعا و قرآن و عبادت تبلیغات سوء آنها را تحت الشعاع قرار می‌داد.
2. آن حضرت با عمل نمودن به مضمون آيات قرآن همچون چراغي پرفروغ در ظلمت عصر اموي مي‌درخشد و همه او را وارث نهضت عاشورا مي‌شناسند وارث پيامبر و داناترين اهل زمان معرفي مي‌كنند، اين ويژگي‌ حكومت اموي را بدون قيام و شورش دچار خلاء مشروعيت و بحران كرده است.
۲. آن حضرت با عمل نمودن به مضمون آیات قرآن همچون چراغی پرفروغ در ظلمت عصر اموی می‌درخشد و همه او را وارث نهضت عاشورا می‌شناسند وارث پیامبر و داناترین اهل زمان معرفی می‌کنند، این ویژگی حکومت اموی را بدون قیام و شورش دچار خلاء مشروعیت و بحران کرده است.
3. در مقابل غلو بني اميه و جعل احاديث براي بالا بردن نسب و حسب خودشان كه با تطميع شاعران و جاعلان حديث اين هدف را دنبال مي‌كردند، امام نيز از شعراي اهل‌بيت حمايت مي‌كند و آنها را تشويق به ذكر فضايل اهل‌بيت مي‌نمايد (فرزدق امام را در اجتماع بزرگ حج يا قصيده بلندي به زيبايي معرفي مي‌كند).
۳. در مقابل غلو بنی امیه و جعل احادیث برای بالا بردن نسب و حسب خودشان که با تطمیع شاعران و جاعلان حدیث این هدف را دنبال می‌کردند، امام نیز از شعرای اهل‌بیت حمایت می‌کند و آنها را تشویق به ذکر فضایل اهل‌بیت می‌نماید (فرزدق امام را در اجتماع بزرگ حج یا قصیده بلندی به زیبایی معرفی می‌کند).
4. بازگويي و نقل حوادث عاشورا با گريه‌هاي طولاني در رثاي امام حسين و يارانش در هر فرصت.
۴. بازگویی و نقل حوادث عاشورا با گریه‌های طولانی در رثای امام حسین و یارانش در هر فرصت.
5. پيوند دادن روح حماسي نهضت عاشورا با روح و عواطف مردم و جاودانه كردن آن ـ رويارويي مردم با حكومت و شكل گيري قيامهاي گسترده بر عليه امويان.
۵. پیوند دادن روح حماسی نهضت عاشورا با روح و عواطف مردم و جاودانه کردن آن ـ رویارویی مردم با حکومت و شکل گیری قیامهای گسترده بر علیه امویان.
6. تربيت فرزندان و دانشمندان: امام با درك شرايط كه اسلام حامي دانشمند نداشت و در برابر افكار انحرافي كه امويان در جامعه رواج مي‌دادند و افكار خارجي به جهان اسلام از طرق مختلف وارد مي‌شد، اين خلاء در جامعه كاملاً محسوس بود از اين رو امام به تربيت نخبگان همت نمود با اين تدبير بحران بزرگ علمي را در جامعه اسلامي از بين برد.
۶. تربیت فرزندان و دانشمندان: امام با درک شرایط که اسلام حامی دانشمند نداشت و در برابر افکار انحرافی که امویان در جامعه رواج می‌دادند و افکار خارجی به جهان اسلام از طرق مختلف وارد می‌شد، این خلاء در جامعه کاملاً محسوس بود از این رو امام به تربیت نخبگان همت نمود با این تدبیر بحران بزرگ علمی را در جامعه اسلامی از بین برد.
[1] . طبري، همان، ج ص 37، و مفيد همان، ج ص 120، 122 «لعن الله ابن مرجانه...»
[۱] . طبری، همان، ج ۷، ص ۳۷، و مفید همان، ج ۲، ص ۱۲۰، ۱۲۲ «لعن الله ابن مرجانه...»
[2] . علامه مجلسي، بحارالانوار، ج 46 ص 207.
[۲] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۶ ص ۲۰۷.
[3] . مفيد، همان، ص 138.
[۳] . مفید، همان، ص ۱۳۸.
[4] . مجلسي، همان، ص 63.
[۴] . مجلسی، همان، ص ۶۳.
[5] . ابن طاوس، همان (ملهوف)، ص 227.
[۵] . ابن طاوس، همان (ملهوف)، ص ۲۲۷.
[6] . ابن طاوس، پيشين، ص 227.
[۶] . ابن طاوس، پیشین، ص ۲۲۷.
[7] . مجلسي، همان، ج 42، ص 62 (با حمايت از محرومان مدينه و اخلاق بسيار نرم و خاضعانه و با زنده داشت مناسك الهي و عبادات اسلامي حركت حساب شده از خود نشان داد).
[۷] . مجلسی، همان، ج ۴۲، ص ۶۲ (با حمایت از محرومان مدینه و اخلاق بسیار نرم و خاضعانه و با زنده داشت مناسک الهی و عبادات اسلامی حرکت حساب شده از خود نشان داد).
[8] . ابن عبد ربه عقد الفريد، ج ص 284.
[۸] . ابن عبد ربه عقد الفرید، ج ۵، ص ۲۸۴.
[9] . ابوالفرج اصفهاني، ج ص 209.
[۹] . ابوالفرج اصفهانی، ج ۸، ص ۲۰۹.
[10] . ابن ابي الحديد، شرح نهج البلاغه، ج ص 104.
[۱۰] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۴، ص ۱۰۴.
[11] . صحيفه سجاديه، دعاي دوم، دعاي هشتم، دعاي سي و هشتم و دعاي چهل و دوم.
[۱۱] . صحیفه سجادیه، دعای دوم، دعای هشتم، دعای سی و هشتم و دعای چهل و دوم.
[12] . مجلسي ، بحارالانوار ، ج 46، ص 92 ـ 105.
[۱۲] . مجلسی ، بحارالانوار ، ج ۴۶، ص ۹۲ ـ ۱۰۵.


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}

نسخهٔ ‏۹ اوت ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۲۶

سؤال

امام سجاد(ع) چگونه پس از شهادت امام حسین(ع) در شرایط اسارت و بحران‌های پیش رو، مدیریت بحران نمودند؟

امام سجاد(ع) در حادثه عاشورای سال ۶۱ (ه.ق)حدوداً ۲۳ سال سن داشته[۱] و دارای همسر و فرزندانی بوده است. تمام قضایای تاریخ و وقایع شهر مدینه و حرکت امام حسین و پیش از آن صلح امام حسن ـ علیه السّلام ـ و برخورد معاویه با شیعیان همه برای آن حضرت شناخته شده است. در جمع کاروان امام که از مدینه به سوی مکه رهسپار شد حضور داشت و در حضور امام از مکه به سوی کوفه حرکت می‌کند و در مسیر راه و در منازل مختلف با افراد مختلف ملاقات می‌کند.[۲] و خطبه‌های فراوانی ایراد فرموده[۳] و اهداف و غایت قیام را نیز تبیین وظایف اهل‌بیت پس از شهادت خود را ترسیم و صریحاً فرمود فرزندم علی پس از من امام واجب الاطاعه است به اهل‌بیت خود فرمود که از او اطاعت کنید.[۴] امام در آخرین لحظه‌ها تمام آنچه را که برای امامت نیاز است برای امام سجاد ـ علیه السّلام ـ سپرد. بنابراین راهی که امام حسین ـ علیه السّلام ـ با درایت کامل آغاز کرد و مدیریت نمود، راه پایدار و مستمر بود که امام سجاد ـ علیه السّلام ـ باید آن را ادامه بدهد. این قضیه از ابتدای راه روشن بود و امام سجاد ـ علیه السّلام ـ برای استمرار و رهبری نهضت بزرگ کاملاً آماده بود و از قبل برنامه‌هایی که پدر بزرگوارش ترتیب داده بود همه را می‌شناخت و مو به مو اجرا می‌کرد، در تأسیس نهضت عاشورا مدیریت بسیار قوی از سوی امام حسین اعمال شد بگونه‌ای که تعداد سپاه امام و اعضای آن همه افراد خاص بودند، اخلاصی که امام در راه خدا داشت این اخلاص با مدیریت امام در تک تک اعضای سپاه امام از کودک تا پیرترین عضو مشاهده می‌شود، این یک مدیریت معنوی بی‌نظیر است، اخلاصی که امام دارد، حبیب دارد و سرباز خردسال امام نیز دارد[۵] و با بی‌زبانی این اخلاص متجلی می‌شود، نظمی که در نهضت عاشورا و اداره این نهضت دیده می‌شود با انسجام و وحدت در کمتر مجموعه‌ای یافت می‌شود و همین نظم در مدیریت بود که گروه اندک با سپاه عظیم وقتی روبرو شدند خود را نباختند، استواری و ایمان راسخ در تک تک اعضای سپاه امام واقعاً بی‌نظیر و یک الگوی کامل برای نهضت‌های الهی و اسلامی است. سپاه دشمن از وضع امام و روحیه آن حضرت در روز عاشورا وقتی که تنها مانده بود چنین گزارش می‌دهند: هرگز او را با تنهایی‌اش شکست پذیر ندیدیم با این‌که تمام یارانش در خون غلتیده بودند[۶] هر چه بلا بیشتر می‌شد چهره‌اش نورانی‌تر می‌شد وقتی شب عاشورا امام با تک تک یاران خود صحبت کرد و فرمود شما آزاد هستید بروید، زهیر بن قین برخاست و عرض کرد اگر هزار مرتبه زنده شوم و مرا در دفاع از تو و در راه هدف تو قطعه قطعه کنند دست از یاری تو برنمی‌دارم. همین زهیر چند روز پیش از این دوست نداشت در مجاورت خیام امام خیمه بزند و از آن حضرت دوری می‌کرد اما درایت و مدیریت امام از همان زهیر بن قین مردی ساخته که چنین عاشقانه در راه او اظهار محبت می‌کند، شیخ مفید می‌نویسد: همه یاران آن حضرت چنین گفتند[۷] امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: در این شب (عاشورا) من مریض بودم عمه‌ام زینب از من پرستاری می‌کرد پدرم در گوشه‌ای نشسته بود و شمشیر خود را اصلاح و این شعر را زمزمه می‌کرد: یاد هر اف لک من خلیل کم لک بالاشراق والاصیل (ای روزگار دوستیت پایدار نیست با دوست غیر دشمنیت هیچ گار نیست) من منظور پدرم را متوجه شدم بغض دلم را گرفت اما ساکت شدم ولی عمه‌ام زینب بی‌قراری نمود پدرم او را دلداری و توصیه به صبر نمود.[۸] امام خواهران و سایر اعضای اهل‌بیت را به صبر و استقامت و شجاعت و تحمل مصائب سفارش نمود[۹] پس از این توصیه هیچ یک از آنها بی‌تابی نکردند و عمل دون شأن از آنها دیده نشد[۱۰]. از حر بن ریاحی که فرمانده اولین دسته از سپاه کوفه بود که برای دستگیری امام مأموریت داشت، مدیریت و برخورد شایسته امام، او را به اندیشه واداشت، امام با رفتار خود که از دشمن با گشاده رویی و با آب پذیرایی کرد و سعی نمود آنها را به راه روشن هدایت نماید، حر پس از تفکر به خیل کاروان امام پیوست. بنابراین نقش مدیریت در نهضت عاشورا و تأسیس آن مکتب بی‌نظیر، کاملاً برجسته است، مدیریت امام مجموعه‌ای منسجم و همدل و هماهنگ بوجود آورد که اساس یک نهضت است. همه در پیروی از پیشوای خود یک دل بودند و همه پیمان جان بسته بودند که با همان هدف تا پای جان از او دفاع کننإ یکی از یاران امام سینه خود را سپر امام کرد تا امام نماز را بپا دارد. مدیریت امام انسان‌ساز بود و نهضت عاشورا بر پایه این مدیریت تأسیس شد. مدیریت در هر مجموعه ، امنیت و آرامش را بسیار سهل و ممکن می نماید تا موقع بحران وقتی بحران در جامعه،اندیشه،ویا به گروهی که طرفدار اندیشه خاص می باشند، حاکم شد. برای برون رفت ازاین بحران مدیری بسیار کار آزموده می طلبد تا از این شرایط به سلامت عبور کرد؛ خصوصاً مجموعه ای گرفتار بحران جمعی باشند که حامل پیام بزرگی برای تمام انسانها هستند، درست مثل پیامبران الهی که وظیفه ای بسیار خطیر از طرف خداوند عهده دار بودند. پیام آوران کربلا برای انسانها، پیام آزادی از قید طواغیت و فراعین، و پیام عزت و آزادگی، و پیام شهادت با عزت در مقابل زندگی ذلت و خفت بار، وپیام پیروزی خون بر شمشیر را آوردند، در بحرانی ترین لحظه ها این پیامها به بهترین ورساترین فریادها بر گوش تمام اهل تاریخ طنین انداز شد، و صدای کیست مرا یاری کند؟ را آزادگان و شرافتمندان تاریخ انسانیت لبیک گفته وخواهند گفت؛ وبدین سبب هرگز هیچ زور و سلطه ای را از مستکبران پذیرا نخواهند شد! اما امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و عمه اش زینب ـ سلام الله علیها ـ و اهل بیت امام حسین- علیه السلام- در بحران بی نظیر تاریخ بشریت این پیام ها را به انسانیت رسانده اند . مدیریت چنین بحرانی با درایتی امکان پذیر است که صبر و سعه صدر و شجاعت پیامبران بزرگ الهی چون نوح، ابراهیم، ایوب، موسی، عیسی و محمد و... ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ در او متجلی ونمایان باشد، امام سجادـ علیه السّلام ـ به راستی وارث انبیای الهی است که دین الهی را از بحرانی ترین لحظه های تاریخ به سلامت گذراند وحیات انسانیت و انسان را که رمز قیام عاشورا بود به قلب و دل و انسان ها پیوند داد و برای همیشه تاریخ زنده ماند. بدون تردید اگر مدیری همچون امام سجاد-علیه اسلام-پس از شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ وجود نداشت طغیان گران و مستکبران پیروز تاریخ بودند و هیچ کس در مقابل ظلم و ستم فرعونهای زمانه قدرت نفس کشیدن نداشت، امام حسین ـ علیه السّلام ـ با فدا کردن خود این درس را در مدرسه عاشورا به امام سجاد ـ علیه السّلام ـتدریس کرد و ایشان هم در مدرسه السیاره اسارت کوفه و شام در مقابل فرعون زمانش با شجاعت به همگان آموخت و بدون کوچکترین واهمه آنها را به قبول شکست وادار کرد. و از این روی بود که انسانیت آموخت که مقاومت و ایستادگی در برابر مستکبران برای مظلوم پیروزی و برای ظالم خفت و خواری در پی دارد. امام علی بن الحسین ـ علیه السّلام ـ مشهور به زین العابدین و سجاد، با انواع بحرانها و تدابیر از نزدیک آشنایی داشت و با مشکلات بسیاری که در دوره حیاتش با جد و عمو و پدرش ـ علیهم السّلام ـ برای جامعه اسلام بوجود آمد همه را از نزدیک می‌شناخت و با جریانهای سیاسی و اجتماعی مدینه و کوفه و جهان اسلام آشنا بود. ۱. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و استمرار مدیریت در شرایط بحران امام حسین ـ علیه السّلام ـ برای ادامه نهضت خود چنانکه در تأسیس، مدیریت شایسته‌ای اعمال کرد ضروری است که برای استمرار و پایداری و انتقال آثار و حفظ آنها و تبیین و بازگو کردن بدون تحریف آن نیاز به مدیری است که در شرایط بحرانی پس از تأسیس آن را صیانت و اداره کند و از آن پاسداری نماید مدیری که مؤسس نهضت بود شخصیتی چون امام حسین تربیت یافته پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بود مدیری که بتواند از بحرانی‌ترین شرایط نهضت را عبور دهد و با حفظ شعارها و پیامهای آن به آیندگان منتقل کند چه ویژگی‌هایی باید داشته باشد؟ ۱. ۱. ویژگی‌های امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و کارکرد آن در مدیریت بحران مدیر هر مجموعه و هر اندیشه‌ای بایستی ویژگی‌های ممتاز داشته باشد تا مجموعه را به هدف غایی و عالی با بهترین روشها هدایت کند. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ با درایتی که از خود در نهضت عاشورا و پس از آن نشان داده روشن کننده شخصیت ممتاز آن حضرت است، حضور امام سجاد در کربلا دارای پیام است به این جهت که امام و تنها معصوم پس از امام حسین و کسی که باید نهضت عاشورا به دست او به ثمر و نتیجه برسد در این مجموعه باشد، چنانکه خواهران امام بعنوان اعضای اردوی مرحله بعد بودند در این مجموعه حضور داشتند. چون در نهضت امام حسین دو گروه با دو وظیفه خاص نقش آفریدند. ۱. گروه اول (امام و یاران شهیدش) این گروه تأسیس نهضت عاشورا را به عهده داشتند آنها با خون سرخ خود اسلام ناب محمدی ـ صلّی الله علیه و آله ـ را از اسلام غیر ناب که سازشکاران و قدرت طلبان و خلفای اموی و عباسی و... مدعی آن بودند متمایز کردند و با رنگ سرخ خون حق را از باطل جدا کردند. [۱] . همان، ص ۱۳. [۲] . محمد صادق نجمی، سخنان حسین بن علی ـ علیه السّلام ـ از مدینه تا کربلا، ص ۳۲. [۳] . ر. ک: همان کتاب (نجمی). [۴] . فیض الاسلام، خاتون دوسرا، ص ۲۲۳. [۵] . وقتی عبداله بن حسن کودک خردسال را می‌بیند عمویش تنها مانده از خیام به سوی عمو می‌رود تا از او دفاع کند، در همانجا شهید شده. ابی مخنف، مقتل، ص ۲۴۹، ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص ۵۸ (طبع نجف). [۶] . مفید، همان، ص ۱۱۱. [۷] . همان، ص ۹۳. [۸] . همان، ص ۹۴. [۹] . بلاذری انساب الاشراف، ج ۳، ص ۱۸۵ و ابن طاوس ، ص ۹۱. [۱۰] . شیخ مفید، همان، ص ۹۴. @#@ ۲. گروه دوم: امام سجاد و اهل‌بیت (بقایای کاروان حسینی) وظیفه و نقش گروه اول با مدیریت امام حسین ـ علیه السّلام ـ از مدینه شروع شد و تا شهادت امام حسین، عصر عاشورا بود. آنها نقش تأسیسی داشتند. وظیفه و نقش گروه دوم با مدیریت امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ پس از شهادت امام حسین آغاز می‌شود. این دوره بسیار حساس و سخت و در طول تاریخ اسلام دوره‌ای بسیار پرآشوب و مشقت بار برای پیروان اهل‌بیت بوده است. اوضاع اجتماعی بسیار آشفته و آشوب زده اوضاع سیاسی نیز در بحران کامل قرار دارد چون در رأس امور فردی نالایق و ناشایسته مثل یزید قرار گرفته است. انواع منکرات در جوامع اسلامی و شهرهای اسلامی به تقلید از بنی امیه رواج یافته.[۱] و دین اسلام با تمام دسیسه‌ها از درون و از بیرون مورد تهاجم قرار گرفته اگر به وقایع تاریخی این دوره اشراف داشته باشیم به حاکمیت بحران به سراسر جغرافیای جهان اسلام واقف می‌شویم ابوالفرج اصفهانی به گوشه‌هایی از انحرافات اجتماعی این دوره اشاره می‌کند[۲] و مسعودی به فسق و فجور دوره حکومت یزید تصریح می‌کند.[۳] مدیری که باید از این بحرانهای سخت نهضتی تازه تأسیس را به سلامت عبور بدهد، امام زین العابدین است که دارای ویژگی‌های ذیل است: ۱. در متن نهضت قرار دارد و در واقعه کربلا حاضر است و از نزدیک شاهد وقایع پیدایش نهضت الهی است. ۲. مقبولیت عمومی دارد، همه امت اسلام او را قبول دارند و بدین جهت آن حضرت را القابی نظیر: العدل، امام الامه، قدوه الزاهدین، سید المتقین، الامین و... لقب داده‌اند دکتر شهیدی معتقد است این القاب را مردم به آن حضرت داده‌اند، افرادی که نه شیعه بودند و نه به مقام عصمت و امامت آن حضرت عقیده داشتند، بلکه به خاطر بروز صفاتی عالی از آن حضرت و بر اساس اعتقاد قلبی خود که به شخصیت حضرت در آنها بوجود آمده بود می‌دادند. هر یک از این لقبها نشان دهنده مرتبه‌ای از کمال نفس و درجاتی از ایمان و اخلاص آن حضرت و اعتماد مردم به آن حضرت بود.[۴] محمد ابن سعد درباره امام سجاد ـ علیه السّلام ـ می‌نویسد: علی بن الحسین عالی مرتبه و پرهیزگارترین و بلندمرتبه‌ترین فردی است که از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ روایت می‌کند ... »[۵] زُهری (او یکی از دانشمندان بزرگ اهل سنت است که معاصر امام سجاد بود) گفته علی بن الحسین فقیه‌ترین و داناترین فرد روزگار است[۶] و بیش از همه بر گردن من حق و منت دارد.[۷]. ۳. عابد و زاهدی بی‌نظیر در عصر خود که تمام علمای اسلام به این ویژگی آن حضرت اعتراف و در برابر آن حضرت خاضع و خاشعند.[۸] ۴. اعلمیت (دانایی و علم) امام سجاد ـ علیه السّلام ـ برای دوست و دشمن اثبات شده است و هیچ کس منکر فضایل علمی حضرت نیست. ۵. جمیع اوصاف و ویژگی‌هایی که رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ و جانشینان راستین آن حضرت داشتند در آن حضرت به زیباترین و نیکوترین صورتها نمایان بود، و همین تجلی اوصاف بود که مقبولیت عمومی و هیبتی خاص از حضرت ظاهر می‌نمود، وقتی مسلم بن عقبه حضرت را احضار کرد و به سبب خشمی که از او و خاندانش در دل داشت قصد کشتن حضرت را کرد. وقتی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ وارد شد، مسلم با دیدن امام به لرزه افتاد و در مقابل امام از جای خود برخاست و با احترام امام را در کنارش جای داد.[۹] شکوه امام در حج عبدالملک را به حیرت واداشت و او با قصد تحقیر پرسید او کیست؟ فرزدق او را با زیباترین سروده‌اش معرفی کرد[۱۰] بنابراین امام سجاد ـ علیه السّلام ـ از نظر شایستگی، بدیل امام حسین ـ علیه السّلام ـ بود و از آن جهت که مقبولیت عمومی و بی‌نظیر در میان امت اسلام داشت تجلی سیره نبوی نیز در او بسیار برجسته است پس شایستگی و منزلت رفیع اجتماعی، آن حضرت سیمای پیامبر اسلام را حیا کرد و نفاق بنی امیه و جبهه مقابل نهضت عاشورا، که یکی از اهداف قیام امام حسین ـ علیه السّلام ـ بود را روشن کرد و بر همه، حتی اهل شام و آیندگان تاریخ روشن شد که اسلام ناب در جانب مکتب عاشورا است.[۱۱] از این روی یکی از بحرانهای مهم تاریخ اسلام در این مقطع با شخصیت و ویژگی‌های امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ مدیریت شد. پس در مدیریت بحران وجود شخصیت برجسته برای گذر از وضع بحرانی یکی از درسهایی است که از نهضت عاشورا و سیره امام سجاد می‌توان درس گرفت. پس از برشمردن ویژگی‌های فردی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و نقش آن در مدیریت بحران به بحران‌هایی که آن حضرت در انجام مأموریت خود با آن مواجه شد و از آنها برون رفت اشاره می‌کنیم: ۲. بحران‌ها و مدیریت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ ۱. ۲. بحران اسارت اهل‌بیت بحران اسارت اهل‌بیت که ناشی از فقدان امام حسین ـ علیه السّلام ـ بود خلاء پناهگاه عواطف و امنیت روحی را آسیب پذیر می‌کند، دیدن این صحنه از نظر عاطفی برای مجموعه تحت مدیریت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بسیار غم انگیز بود. چون وجود پدر و عموی قهرمان و همسر، مایه امن و آسایش کودکان و زنان، عضو این مجموعه بود که پس از فقدان عزیزان، به شدت متأثر و دردمند بودند، طبیعی است که اظهار عواطف و احساسات در مقابل این تراژدی بی نظیر تاریخ باید عظیم باشد، مجموعه‌ای که ساعتی پیش، پدر داشتند عمو و برادر و همسر داشتند ولی در فاصله اندکی همه را یکجا از دست دادند. و با دشمنی مواجه هستند که بسیار سفاک و بی‌رحم است، غارتگر و چونان درندگان، وحشی به خیمه های اهل‌بیت هجوم می‌برند،[۱۲] امام در این حال مبتلا به تب شدید است، که پناه اهل حرم بود، عمه‌اش زینب نگران حال اوست. در هر صورت نهضت با این وصف وارد مرحله جدید و حساس شده و به تدریج امام سجاد ـ علیه السّلام ـ باید وظایف و نقش خویش را در حفظ نهضت کربلا ایفا کند، نشر پیام امام حسین در مسیر حرکت با سخنرانیهای حضرت زینب که با درایت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ آغاز شد این بانوی قهرمان در این بحران حامی بزرگ امام سجاد بود و نقش مهمی در گذر از بحران ایفا کرد. (نقش زن در رفع بحران) چون جان امام هنوز در معرض خطر جدی بود.[۱۳] از این روی حضرت زینب ـ علیها السلام ـ سرپرست کاروان اهل‌بیت (امام حسین ـ علیه السّلام ـ شب عاشورا دست او را گرفت و در پیش امام سجاد نشاند و با این رمز همراهی آن دو را روشن کرد). امام سجاد در برابر ابن زیاد در کوفه با دلایل و براهین قرآنی در مقام دفاع از خون شهدای کربلا برآمد[۱۴] و به قرآن استناد می‌کرد و با این شیوه منطق دفاع را تبیین می‌نمود، خطاب به ابن زیاد فرمود: مرا از کشتن می‌ترسانی نمی‌دانی که کشته شدن شعار ما و شهادت کرامت ماست؟ در کوفه امام سجاد ـ علیه السّلام ـ خطبه‌ای قراء ایراد کرد و خود را معرفی نمود و از آنچه در کربلا گذشته بود به مردم کوفه خبر داد، چون در کوفه علاوه بر این‌که عدّه‌ای طرفدار امویان بودند شیعیان نیز حضور داشتند، امام در این خطبه از چهره عدّه‌ای که نفاق داشتند پرده برداشت و آنها را به بی‌وفایی و حیله‌گیری محکوم کرد که عهد شکستند (البته شیعیان امام حسین در کوفه فراوان بودند و وفادار به اهل‌بیت) در این سخنرانی امام به مرثیه سرایی و ذکر مصیبت پرداخت و با این راه برد عواطف مردم را نسبت به مکتب عاشورا پیوند داد و با روح مردم عجین کرد تا حیات ابدی و پیوند ناگسستنی به آن بدهد (انتقال بعد حماسی عاشورا به متن جامعه) این حرکت امام شورش علیه خط نفاق را در کوفه زمینه سازی کرد و اولین قیام به زودی توسط، عبداله بن عفیف ازدی که از یاران امیر مؤمنان و شیعیان مخلص بود صورت گرفت، کوفه مرحله‌ناآرامی و اعتراض خود را آغاز کرد.[۱۵] اسیران از کوفه به سوی شام پایتخت امویان در حرکت بود تدابیر مأموران بر این بود که مسیر حرکت اسیران از شهرها نباشد. امام سجاد شهر شام را از بحرانی ترین و سخت ترین دوران حیات خود می‌شمارد که بر آن حضرت بسیار سخت و طاقت فرسا بود اما با درایت و شایستگی توانست پیام نهضت را از این شهر به فراتر از مرزهای جهان اسلام برساند[۱۶] و از ارزشهایی که امام حسین ـ علیه السّلام ـ در پی آنها بود به خوبی دفاع و حقانیت مکتب اهل‌بیت را اثبات کند، در برخود و تدابیر امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ یزید بسیار منفعل شد و شکست خود را دریافت و تحقیر شد در ابتدای ورود که سرهای شهدا در برابر یزید قرار گرفت، یزید با سرودن اشعاری اظهار خرسندی کرد امام سجاد ـ علیه السّلام ـ با استناد به آیات قرآن[۱۷] شادی یزید را برهم زد، در شام نیز امام بیشتر در مقابل کارهای یزید به قرآن استناد می‌کرد و با این استدلال رفتار او را در بین اهل شام برخلاف قرآن معرفی و مشروعیت و ادعای خویشاوندی او با پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را که سالها تبلیغ کرده بودند پوچ و بی اساس نمود، و ریشه‌های خلافت امویان را به لرزه انداخت، موضعی که امام و همراهان (عمه‌ها و خواهران) در کوفه داشتند، با موضع آنها در شام متفاوت است، اهل‌بیت سوابق مسلمانی امویان و خاندان ابوسفیان و مقابله‌آنها با پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را به مردم تبیین می‌کنند (این درس را باید از امام بگیریم که برای تفهیم شرایط حاضر آگاهی کافی از گذشته داشته باشیم) این رویکرد امام ـ علیه السّلام ـ دقیقاً در راستای قیام امام و نهضت بزرگ امام حسین ـ علیه السّلام ـ است. [۱] . مسعودی، مروج الذهب (ترجمه)، ج ۲، ص ۷۱،اصحاب و عمال یزید نیز از فسق او پیروی می‌کردند در ایام وی غنا (موسیقی لهوی) در مکه و مدینه رواج یافت و مردم آشکارا شرابخوارگی کردند... ، ص ۷۲ ، ۷۳. [۲] . ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج ۸، ص ۲۰۹. [۳] . مسعودی، همان، ص ۷۰ ـ ۷۳. [۴] . دکتر سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، ص ۸. [۵] . ابن سعد طبقات، ج ۵، ص ۲۲۲. [۶] . همان، ج ۵، ص ۲۱۴. [۷] . ابن عنبه، عمده المطالب، ص ۱۹۳. [۸] . ابن سعد، همان، ج ۵، ابونعیم اصفهانی، حلیه الاولیاء، ج ۳، ص ۱۳۴ ـ ۱۳۶. [۹] . مسعودی، همان، ص ۷۴. [۱۰] . ر. ک: اربلی، کشف الغمه، ج ۲، ص ۹۲ ـ ۹۳. [۱۱] . چنانکه امام حسین ـ علیه السّلام ـ در شب عاشورا خود با تلاوت این آیه از قرآن: ... ما کان الله لیذر المؤمنین... حتی یمیز الخبیث من الطیب ، (آل عمران / ۳)، به وجه تمایز مکتب خود با دشمن اشاره می‌کند. [۱۲] . مفید همان، ص ۱۱۲. [۱۳] . ابن اثیر کامل،ج ۴،ص ۷۹ و طبری تاریخ، ج ۷، ص ۳۶۷ در کربلا و در کوفه قصد جدی به کشتن امام، جان امام را در معرض مخاطره قرار داده بود. [۱۴] . ابی مخنف، (وقعه الطف)، مقتل (یوسفی غروی)، ص ۲۶۲. [۱۵] . ابن طاووس، الملهوف،ص ۱۹۹ ـ ۲۰۷. [۱۶] . سید ابن طاوس، همان، ص ۲۳۱، هنگام حضور اسیران در کاخ یزید، سفیر روم در مجلس یزید حاضر بود برخورد یزید با فرزند پیامبر را سرزنش نمود و به حقانیت مکتب اهل‌بیت پی برد، ص ۲۲۴. [۱۷] . (.. لا تفرحوا .. والله لا یحب کل فحتال فخور...»، حدید ۲۲ ـ۲۳. @#@ که بین اسلام نبوی و اسلام اموی (آمریکایی) تمایز ایجاد کند تا تحریفات بعنوان اسلام ناب معرفی نشود (از این مدیریت دقیق امام این درس را باید گرفت که مکتب عاشورا را از تحریفات باید جدا کرد، همانطور که امام حسین ـ علیه السّلام ـ در مقابل تحریفات بنی امیه قیام کرد) امام ـ علیه السّلام ـ در کاخ یزید چنان موضع و تدبیری از خود نشان داد که یزید برخورد عبیدالله با اسیران را ناشایست دانست و او را تقبیح کرد، این پیروزی بزرگ برای کاروان اهل‌بیت بود. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در منبر مسجد دمشق سخنرانی کرد و فضایل اهل‌بیت پیامبر را تبیین و جو مسموم دمشق را که سالها معاویه و امویان ایجاد کرده بودند تغییر داد. یزید برای فرونشاندن موج گفتار امام به موذن دستور اذان داد، امام ساکت شد تا موذن به نام پیامبر رسید، حضرت پرسید ای یزید آیا محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ جدّ‌تو است یا جد من؟... اگر جد من است چرا پدر مرا کشتی، مردم حاضر در مسجد با شنیدن این کلام امام به شیون و ناله سردادند! در حالی که همین مردم بر اثر تبلیغات یزید بر این باور بودند، که اینها خارجی و دشمن دین‌اند! این گونه بود که امام این بحران بزرگ را با مدیریتی بی‌نظیر به بهترین شیوه به سود نهضت هدایت کرد،به نحوی که زبان منتقدین به یزید گشوده شد، و یزید ابن زیاد را لعنت و تمام حوادث را به او نسبت داد.[۱] این مرحله دیگری از شکست او و پیروزی امام سجاد بود. امام سجاد در دوره اسارت ابراز احساسات و عواطف خواهران و عمه‌ها و سایر اعضای اهل‌بیت را محدود و ممنوع نکرد بلکه بر اساس توصیه پدرش از این گزینه نیز در ابلاغ پیام و و ایفای نقش استفاده کرد و عواطف مردم را بر علیه حکومت امویان و ... برانگیخت و روی همین اصل بود که قیامهای بزرگی از میان مردم بر علیه حکومت‌های اموی و عباسی شکل می‌گرفت و در اکثر این پیامها شعارهای امام حسین ـ علیه السّلام ـ نمود داشت مثلاً در قیام زید فرزند امام سجاد ـ علیه السّلام ـ یکی از برجسته‌ترین شعارها عنصر امر به معروف و نهی از منکر و قیام به حق و تأکید به سیره نبوی خود را نشان می‌دهد.[۲] در تمام قیامها الهام از قیام امام حسین با ریشه‌های عاشورایی به وضوح دیده می‌شود، امام زین العابدین با مدیریت مقتدرانه خود نهضت عاشورای امام را با ویژگی‌هایش ابدیت و جاودانگی داد. ۲. ۲. بحران‌های پس از اسارت جامعه اسلامی گرفتار داغ و اندوه فراموش ناشدنی گردید و اهل‌بیت پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ به مصیبت و درد جانکاه و دلخراش مبتلا شدند. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ ۳۴ سال امامت[۳] داشت که همه این دوره را گریان و از درد جانکاه این ضایعه سنگین محزون بود[۴] حزن امام به نوعی واکنش درونی در برابر این مصیبت بود که حامل پیام عاشورا و احیاء و حفظ نهضت بود. اهل‌بیت امام که از کربلا برگشتند هر یک با رویکردهای مختلف در حفظ ارزشهای نهضت عاشورا کوشیدند، همسران امام دختران امام مثل سکینه که مراثی بلندی در رثای امام می‌سرود و شاعران را در سرودن اشعار اهل‌بیت تشویق می‌کرد، امام سجاد ـ علیه السّلام ـ نیز در اوضاع اجتماعی و سیاسی آشفته از این گزینه نیز سود جست.[۵] پس از مراجعت امام به مدینه بحرانهای متعددی در این شهر به وجود آمد و امام در این شرایط مجبور بود به نوعی موضعگیری کند تا اساس دین که پس از این با نهضت عاشورا آمیخته بود، محفوظ بماند، شورشهای سیاسی و قیامهای اجتماعی در مدینه آغاز شد و امام پس از مراجعت به مدینه به طور رسمی برای شهدای کربلا عزاداری نمود[۶] و مردم مدینه در کنار بنی هاشم در فراق شهیدان کربلا گریسته و نوحه سرایی کردند، با این روش پیوند روح نهضت با روح جامعه محقق شد و در مدینه با بروز قیامهای پی در پی خود را نشن داد که بر علیه حکومت انجام می‌گرفت بزرگترین قیام مدینه قیام عبدالله بن حنظله بود که توسط ابن عقبه (مسرف) به خاک و خون کشیده شد. در این زمان حکومت یزید گرفتار بحران فراگیر بود و امام با نشان دادن سیره صحیح پیامبر اسلام به مردم تنها مدافع حقیقی اسلام بود موضع دیگری که در این بحرانها از امام مشاهده می‌شود بهره گیری از دعا در تبیین جایگاه اهل‌بیت است که با هدف، حفظ نهضت و اسلام ناب، امام از این ابزار بهره می‌جوید که حاصل آن امروز مجموعه‌ای بی‌نظیر بنام صحیفه سجادیه بر جای مانده و بر غنای معارف مکتب اهل‌بیت می‌افزاید. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ یاران انگشت شماری دارد که برای آنها از نهضت امام حسین و اهمیت آن می‌گوید، در این دوره خانه کعبه در آتش سوخت و ابن زبیر بر علیه حکومت اموی قیام کرد، مختار قیام کرد و به امام نیز نامه نوشت امام ـ علیه السّلام ـ سرانجام قیام مختار و ابن زبیر و همه را می‌دید لذا هیچ عکس العملی از خود در قبال قیام‌های مختلف نشان نداد. پس از سال ۶۴ تا ۷۵ حجاز و شام در محنت کامل و آشوب و خونریزی قرار داشتند امام با روش و شیوه دعا و با فعالیت‌های اجتماعی در صدد احیای سنت رسول خداست.[۷] قاتلان امام حسین ـ علیه السّلام ـ ابن زیاد و یزید و... همه بزودی طعم تلخ انتقام را چشیدند و مردم کوفه نیز گرفتار حکومت حجاج شدند، دوستان علی و شیعیان و صحابه راستین را هر جا می‌یافت به قتل می‌رساند، او در یکی از خطبه‌های خود گفت مرگ بر این مردم چرا گرد قصر عبدالملک را طواف نمی‌کنند (به زائران حرم رسول خدا این جمله را گفت) مگر نمی‌دانند خلیفه هر شخص بهتر از رسول اوست[۸] بدین ترتیب دوره امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بحرانی‌ترین دوره اسلام است که حاکمانی چون یزید، مروان، عبدالملک و ولید و سلیمان حکومت راندند، هیچ یک از آنها از فضل و انسانیت اندک بهره نداشتند پست‌ترین عرب بودند، بدعتهای فراوانی در دوره آنها بر جامعه اسلامی تحمیل شد، خنیاگری و ترویج لهو و لعب و انواع مفاسد توسط حاکمان اموی، اسلام را در معرض انحرافی دیگر قرار داد.[۹] امام علی بن الحسین نیمه دوم زندگانی خود را در چنین محیط که اندکی از وصف آن گفته شد، گذرانده است، محیطی از یک سو زیر مراقبت مأموران شام و مواظبت بر آن که مبادا از آل علی و خاندان او نامی به نیکی برده شود و چنان در این کار سخت می‌گرفتند که مردم می‌کوشیدند خود را از چشم آنان دور نگاه دارند. مبادا متهم شوند تا آنجا که امام می‌فرماید: در مکه و مدینه بیست نفر نیست که ما را دوست بدارد[۱۰] امام در صحیفه با بیزاری از کردار و گفتار زشت مردم آن روز و پناه بردن به خدا از آنچه می‌بیند و می‌شنود و راه درست را در پرتو تربیت دین و قرآن و پاکیزه ساختن جانها از آلایش می‌داند. و ستم را مورد نکوهش قرار می‌دهد و بر پیامبر و اهل‌بیت آن حضرت در تمام دعاها مکرراً درود می‌فرستد.[۱۱] و سیره و منش امام سجاد ـ علیه السّلام ـ درباره اهل و عیال خود وخادمان یکی از روشهایی است که آن حضرت برای حفظ آداب و ارزشهای اسلامی بکار بسته، غلامان و کنیزان زیاد می‌خرید و آنها را تربیت می‌نمود و آزاد می‌ساخت و یکی از همین غلامان نقل می‌کند به مولایم علی بن حسین گفتم گریه و زاری شما تمام شدنی نیست؟ حضرت فرمود وای بر تو یعقوب برای تنها گمشده خود بقدری گریست من چگونه بر تمام عزیزانم که در یک روز کشته شدند گریه نکنم[۱۲] تربیت فرزندان شایسته و نخبگان خاص جهت حفظ دست آوردهای نهضت از سیره امام روشن است. بدین سان امام در بحرانهای بی نظیری قرار گرفت و با روشهای عالی توانست دوره محنت و رنج بی‌نظیر را سپری کند و نهضت عاشورا و دست آوردهای آن را به نسلهای بعد از خود بسپارد و پس از آن حضرت فرزندش امام باقر ـ علیه السّلام ـ با فرصت مناسبتر از آن حضرت با محوریت بیشتر این اندیشه را وسعت داد. از این روی هر چه از زمان آن فاصله گرفته، مجالس عزاداری امام با رونق بی نظیر در افزون بوده و بهترین احیاگر ارزشهای اسلامی شده است تا جایی که نهضت عاشورا، نهضتی است که غیر مسلمانان، برای رهایی از یوغ استعمار از آن الگو می‌گیرند چنانکه گاندی در مبارزه با استعمار انگلیس از آن الگو می‌گرفت و تمام نهضت‌های آزادی بخش از مکتب امام حسین و یارانش درس گرفته و در قیام خود به این نهضت بزرگ انسانی اقتدا می‌کنند. در پایان می‌توان نتیجه گرفت که امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در مواجهه با بحران معاصر خود با این رویکرد به رسالت الهی خود عمل نموده است: ۱. استناد به قرآن و سنت پیامبر اظم اسلام و تلاوت قرآن با صدای دلنشین در دوره‌ای که مویان برای نابودی اسلام مجالس غنا و لهو و طرب برگزار می‌کردند و با این دسیسه‌ها درصدد به فراموش سپردن نهضت عاشورا بودند. که امام سجاد با زمزمه‌های دعا و قرآن و عبادت تبلیغات سوء آنها را تحت الشعاع قرار می‌داد. ۲. آن حضرت با عمل نمودن به مضمون آیات قرآن همچون چراغی پرفروغ در ظلمت عصر اموی می‌درخشد و همه او را وارث نهضت عاشورا می‌شناسند وارث پیامبر و داناترین اهل زمان معرفی می‌کنند، این ویژگی حکومت اموی را بدون قیام و شورش دچار خلاء مشروعیت و بحران کرده است. ۳. در مقابل غلو بنی امیه و جعل احادیث برای بالا بردن نسب و حسب خودشان که با تطمیع شاعران و جاعلان حدیث این هدف را دنبال می‌کردند، امام نیز از شعرای اهل‌بیت حمایت می‌کند و آنها را تشویق به ذکر فضایل اهل‌بیت می‌نماید (فرزدق امام را در اجتماع بزرگ حج یا قصیده بلندی به زیبایی معرفی می‌کند). ۴. بازگویی و نقل حوادث عاشورا با گریه‌های طولانی در رثای امام حسین و یارانش در هر فرصت. ۵. پیوند دادن روح حماسی نهضت عاشورا با روح و عواطف مردم و جاودانه کردن آن ـ رویارویی مردم با حکومت و شکل گیری قیامهای گسترده بر علیه امویان. ۶. تربیت فرزندان و دانشمندان: امام با درک شرایط که اسلام حامی دانشمند نداشت و در برابر افکار انحرافی که امویان در جامعه رواج می‌دادند و افکار خارجی به جهان اسلام از طرق مختلف وارد می‌شد، این خلاء در جامعه کاملاً محسوس بود از این رو امام به تربیت نخبگان همت نمود با این تدبیر بحران بزرگ علمی را در جامعه اسلامی از بین برد. [۱] . طبری، همان، ج ۷، ص ۳۷، و مفید همان، ج ۲، ص ۱۲۰، ۱۲۲ «لعن الله ابن مرجانه...» [۲] . علامه مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۶ ص ۲۰۷. [۳] . مفید، همان، ص ۱۳۸. [۴] . مجلسی، همان، ص ۶۳. [۵] . ابن طاوس، همان (ملهوف)، ص ۲۲۷. [۶] . ابن طاوس، پیشین، ص ۲۲۷. [۷] . مجلسی، همان، ج ۴۲، ص ۶۲ (با حمایت از محرومان مدینه و اخلاق بسیار نرم و خاضعانه و با زنده داشت مناسک الهی و عبادات اسلامی حرکت حساب شده از خود نشان داد). [۸] . ابن عبد ربه عقد الفرید، ج ۵، ص ۲۸۴. [۹] . ابوالفرج اصفهانی، ج ۸، ص ۲۰۹. [۱۰] . ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ۴، ص ۱۰۴. [۱۱] . صحیفه سجادیه، دعای دوم، دعای هشتم، دعای سی و هشتم و دعای چهل و دوم. [۱۲] . مجلسی ، بحارالانوار ، ج ۴۶، ص ۹۲ ـ ۱۰۵.