عوامل معنوی بلایا: تفاوت میان نسخهها
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
==آزمایش== | ==آزمایش== | ||
یکی از اهداف رخ دادن بلایا امتحان انسانها است. امتحان و آزمایش بندگان، یکی از سنتهای خدا است که همواره بندگانش را در صحنههای مختلف مورد آزمایش قرار میدهد. {{قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ|و بی تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات [نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] آزمایش می کنیم. و صبرکنندگان را بشارت ده.|سوره=بقره(۲)|آیه=۱۵۵}} | یکی از اهداف رخ دادن بلایا امتحان انسانها است. امتحان و آزمایش بندگان، یکی از سنتهای خدا است که همواره بندگانش را در صحنههای مختلف مورد آزمایش قرار میدهد.<ref>طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۳۵۲ـ ۳۶۱، چاپ دوم، بیروت: مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.</ref> {{قرآن|وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ|ترجمه=و بی تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات [نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] آزمایش می کنیم. و صبرکنندگان را بشارت ده.|سوره=بقره(۲)|آیه=۱۵۵}}. | ||
خدا با بدیها و خوبیها نیز انسان را مورد آزمایش قرار میدهد: {{قرآن|... وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً...|ترجمه=و ما شما را با بدیها و خوبیها آزمایش میکنیم.|سوره=انبیا(۲۱)|آیه=۳۵}} از امام علی(ع) نقل شده است که در زمان بیماری جمعی به عیادتش آمده بودند. عرض کردند: حالتان چطور است ای امیرمؤمنان؟ حضرت فرمود: شرّ است! گفتند: این سخن شایسته مثل شما نیست! امام در پاسخ آنان با استناد به آیه مذکور فرمودند: {{عربی|فَالْخَيرُ الصِّحَّةُ وَ الْغِنَى وَ الشَّرُّ الْمَرَضُ وَ الْفَقْرُ ابْتِلَاءً وَ اخْتِبَاراً|ترجمه=[در آیه] نیکی سلامتی و بینیازی است و بدی بیماری و فقر است برای آزمایش و آگاهی}}. بر این اساس، امام، «خیر» را به سلامتی و بینیازی و «شر» را به بیماری و فقر تفسیر کردند.<ref>مجلسى، محمد تقى، بحار الانوار، ج۸۱، ص۳۰۹، تهران: المکتبه الاسلامیه، ۱۳۸۵ و مکارم شیرازى، ناصر و همکاران، پیام قرآن، ج۱۳، ص۴۰۵، چاپ چهارم، قم: مدرسه امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۷۴.</ref> | |||
==بیداری از غفلت== | |||
برخی از بیماریها، عاملی برای بازگشت انسان به مسیر درست و بیداری از غفلت و غرور است. غفلت، همواره از عوامل سقوط و از موانع سعادت انسان است. حوادث غیر منتظره و بیماریها یکی از راههای زدودن غفلت و زنده کردن یاد خدا در دلهای مرده است. در قرآن آمده: {{قرآن|وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَىٰ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ|ترجمه=و بی تردید ما به سوی امت هایی که پیش از تو بودند [پیامبرانی] فرستادیم؛ پس آنان را [هنگامی که با پیامبران به مخالفت و دشمنی برخاستند] به تهیدستی و سختی و رنج و بیماری دچار کردیم، باشد که [در پیشگاه ما] فروتنی و زاری کنند.|سوره=انعام(۶)|آیه=۴۲}}. | |||
روایات و دعاهای نقل شده از ائمه به آثار تربیتی بیماری و سلامتی پرداختهاند. از حضرت موسی(ع) که به خدا عرض کرد: «نه بیماریای که زمینگیرم کند و نه سلامتیای که سبب غفلتم شود. بلکه حالتی بین آن دو گاه بیمار شوم تا سپاسگزار تو باشم و گاه تندرست باشم تا سپاسگزار تو باشم.»<ref>دیلمی، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب، ج۱، ص۴۲، قم: الشریف الرضی، ۱۴۱۲ق.</ref> امام علی(ع) در دعای خویش میفرماید: {{عربی|اللهم انی اعوذ بک من سقم تشغلنی و من صحه تلهمنی|ترجمه=خدایا، به تو پناه میبرم از بیماریای که به خویش مشغولم دارد و از تندرستی که سرگرمم سازد}}.<ref>مجلسی، ج۴۰، ص۳۴۰.</ref> | |||
4. عذاب الهی: | 4. عذاب الهی: | ||
یكی از سنتها و قوانین الهی در جهان هستی نسبت به بشر سنّت عذاب الهی در قالب بیماری و غیره است كه در اثر گناه و طغیان بشر دامنگیر قومی و گروهی میشود. | یكی از سنتها و قوانین الهی در جهان هستی نسبت به بشر سنّت عذاب الهی در قالب بیماری و غیره است كه در اثر گناه و طغیان بشر دامنگیر قومی و گروهی میشود. |
نسخهٔ ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۴۹
چه علل معنویای میتوانند باعث بروز بلا شوند؟
بر اساس منابع اسلامی عوامل مختلفی میتوانند در بروز بلایا موثر باشند.
آزمایش
یکی از اهداف رخ دادن بلایا امتحان انسانها است. امتحان و آزمایش بندگان، یکی از سنتهای خدا است که همواره بندگانش را در صحنههای مختلف مورد آزمایش قرار میدهد.[۱] ﴿وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ؛ و بی تردید شما را به چیزی اندک از ترس و گرسنگی و کاهش بخشی از اموال و کسان و محصولات [نباتی یا ثمرات باغ زندگی از زن و فرزند] آزمایش می کنیم. و صبرکنندگان را بشارت ده.﴾(بقره(۲):۱۵۵).
خدا با بدیها و خوبیها نیز انسان را مورد آزمایش قرار میدهد: ﴿... وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً...؛ و ما شما را با بدیها و خوبیها آزمایش میکنیم.﴾(انبیا(۲۱):۳۵) از امام علی(ع) نقل شده است که در زمان بیماری جمعی به عیادتش آمده بودند. عرض کردند: حالتان چطور است ای امیرمؤمنان؟ حضرت فرمود: شرّ است! گفتند: این سخن شایسته مثل شما نیست! امام در پاسخ آنان با استناد به آیه مذکور فرمودند: «فَالْخَيرُ الصِّحَّةُ وَ الْغِنَى وَ الشَّرُّ الْمَرَضُ وَ الْفَقْرُ ابْتِلَاءً وَ اخْتِبَاراً؛ [در آیه] نیکی سلامتی و بینیازی است و بدی بیماری و فقر است برای آزمایش و آگاهی». بر این اساس، امام، «خیر» را به سلامتی و بینیازی و «شر» را به بیماری و فقر تفسیر کردند.[۲]
بیداری از غفلت
برخی از بیماریها، عاملی برای بازگشت انسان به مسیر درست و بیداری از غفلت و غرور است. غفلت، همواره از عوامل سقوط و از موانع سعادت انسان است. حوادث غیر منتظره و بیماریها یکی از راههای زدودن غفلت و زنده کردن یاد خدا در دلهای مرده است. در قرآن آمده: ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَىٰ أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ؛ و بی تردید ما به سوی امت هایی که پیش از تو بودند [پیامبرانی] فرستادیم؛ پس آنان را [هنگامی که با پیامبران به مخالفت و دشمنی برخاستند] به تهیدستی و سختی و رنج و بیماری دچار کردیم، باشد که [در پیشگاه ما] فروتنی و زاری کنند.﴾(انعام(۶):۴۲).
روایات و دعاهای نقل شده از ائمه به آثار تربیتی بیماری و سلامتی پرداختهاند. از حضرت موسی(ع) که به خدا عرض کرد: «نه بیماریای که زمینگیرم کند و نه سلامتیای که سبب غفلتم شود. بلکه حالتی بین آن دو گاه بیمار شوم تا سپاسگزار تو باشم و گاه تندرست باشم تا سپاسگزار تو باشم.»[۳] امام علی(ع) در دعای خویش میفرماید: «اللهم انی اعوذ بک من سقم تشغلنی و من صحه تلهمنی؛ خدایا، به تو پناه میبرم از بیماریای که به خویش مشغولم دارد و از تندرستی که سرگرمم سازد».[۴]
4. عذاب الهی: یكی از سنتها و قوانین الهی در جهان هستی نسبت به بشر سنّت عذاب الهی در قالب بیماری و غیره است كه در اثر گناه و طغیان بشر دامنگیر قومی و گروهی میشود. یكی از علل وقوع عذاب الهی ظلم و جور است: ﴿وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا ...﴾ (یونس، 13)؛ «به یقین گروههایی پیش از شما را هنگامی كه ستم كردند هلاک نمودیم». قابل ذکر است این عذاب بعد از اتمام حجت و امهال و استدراج است (به این معنا که گروهی و یا قومی سخن انبیا را به سخره میگیرند و خداوند در پاسخ آنها را در مرحله اول به مصائب و گرفتاریهایی همچون زلزله و خشكسالی، بیماری و قحطی را مبتلا میسازد تا از خواب غفلت بیدار شوند و به خدا نزدیک گردند و اگر اینها اثر نگذاشت، عذاب الهی در قالب اسباب مادی مانند بیماری و سیل و ... نازل میگردد. آیات 42ـ44 سوره انعام همین معنا را میرساند. بنابراین سنّت عذاب الهی معلول ظلم انسان است و بعد از اتمام حجت و مهلت دادن لازم واقع میشود عذابهای الهی به استیصال، غیراستیصال، عذابهای معنوی، عذابهای جسمی و اخروی قابل تقسیم است. 5 .کفاره گناهان: گاهی خداوند متعال برای از بین بردن آثار گناهان، انسان را به حوادث و بلاها و بیماری مبتلا میکند تا به لطف و کرمش قسمتی از گناه گناهکاران را در دنیا و قبل از فرارسیدن مرگ بشوید تا در جهان آخرت به عذابهای شدید و دردناک گرفتار نشوند. امامعلی(ع) بیماری را سبب کاهش گناه و امامرضا(ع) آن را برای مؤمن، مایه تطهیر و رحمت معرفی کرده است. با توجه به مطالب یاد شده، بیماریها، هیچ کدام مخالف عدالت و رحمت الهی نخواهد بود، بلکه بیماری یا در نتیجه بیتدبیری انسان و عدم شناخت علل بیماریها است، یا امتحانی از جانب خدا یا باعث بیداری و دوری از غفلت و یا اینکه بعد از مهلت و بیداری بهعنوان عذاب الهی است و در برخی مواقع کفارهای است برای گناهان انسان تا در نتیجه، عذاب گناهان در آخرت شخص را گرفتار نکند و در حقیقت، بیماری عاملی برای تخفیف عذاب گنهکار در آخرت خواهد بود.
- ↑ طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج۱، ص۳۵۲ـ ۳۶۱، چاپ دوم، بیروت: مؤسسه الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
- ↑ مجلسى، محمد تقى، بحار الانوار، ج۸۱، ص۳۰۹، تهران: المکتبه الاسلامیه، ۱۳۸۵ و مکارم شیرازى، ناصر و همکاران، پیام قرآن، ج۱۳، ص۴۰۵، چاپ چهارم، قم: مدرسه امیرالمؤمنین(ع)، ۱۳۷۴.
- ↑ دیلمی، حسن بن محمد، إرشاد القلوب إلى الصواب، ج۱، ص۴۲، قم: الشریف الرضی، ۱۴۱۲ق.
- ↑ مجلسی، ج۴۰، ص۳۴۰.