حقالله و حقالناس و حقالنفس در رساله حقوق امام سجاد(ع): تفاوت میان نسخهها
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
* اما حق همسایه حفظ اوست ... در هر حال عیبی از او وارسی نکنی و از بدی او کاوش منما که بفهمی و اگر بدی او را بدون تجسس و قصد فهمیدی باید برای آنچه فهمیدی چون قلعه محکم و چون پرده ضخیمی باشی، در سختی او را رها مکن و در نعمت بر او حسد مبر، و از لغزشش در گذر و از گناهش صرف نظر کن و اگر بر تو نادانی کرد بردباری کن و به مسالمت با او رفتار کن و زبان به دشنام از او بگردان. | * اما حق همسایه حفظ اوست ... در هر حال عیبی از او وارسی نکنی و از بدی او کاوش منما که بفهمی و اگر بدی او را بدون تجسس و قصد فهمیدی باید برای آنچه فهمیدی چون قلعه محکم و چون پرده ضخیمی باشی، در سختی او را رها مکن و در نعمت بر او حسد مبر، و از لغزشش در گذر و از گناهش صرف نظر کن و اگر بر تو نادانی کرد بردباری کن و به مسالمت با او رفتار کن و زبان به دشنام از او بگردان. | ||
== حقوقالنفس == | == حقوقالنفس == | ||
یکی از حقوق که در | یکی از حقوق که در رساله حقوق آمده، حقوق نفس است. حق نفس و اعضاء بدن انسان به این معنا است که اگر انسان بدانها توجه نکند، در واقع به خود ظلم کرده و ضررش به خودش بر میگردد. | ||
* حق زبانت آن است که آن را از دشنام حفظ نمایی و به سخن خوب عادتش بدهی و مؤدبش داری و آن را نگاهداری مگر در جایی که نیاز به گفتن باشد و سخن گفتن برای دنیا یا دین شما مفید باشد. و آن را از پرگویی و یاوه سرائی کم فایده حفظ کنی. | |||
* حق گوش پاک داشتن اوست از شنیدن هر چیزی است مگر خبر خوبی که در دلت خیر پدید آورد. | |||
* حق چشمت این است که از هر چه روا نیست آن را بپوشانی و مبتذلش نسازی مگر بدان محل عبرت آوری که از آن بینا شوی یا دانشی بدست آوری زیرا دیده وسیله عبرت است. | |||
* حق دو پایت این است که با آنها به جایی که روا نیست نروی و آنها را به راهی که باعث سبکی راه رونده است نکشانی زیرا آنها تو را حمل میکنند و ترا به راه دین میبرند و پیش میاندازند. | |||
* حق دست تو این است که آن را به ناروا دراز نکنی تا ... گرفتار عقوبت آخرت و سرزنش مردم شوی و آن را از کاری که به تو واجب کرده نبندی. | |||
* حق شکم تو این است که آن را ظرف ... حرام نکنی و از حلال هم به اندازهاش بدهی و از حد تقویت به حد شکم خوارگی و بی مروتی نرسانی، و هر گاه گرفتار گرسنگی و تشنگی شد، او را ضبط کنی زیرا سیری بیاندازه شکم را بیاشوبد و کسالت آورد که مایه بازماندن و دور شدن از هر کار نیک و ارجمند است.<ref>ابن شعبه حرانی، حسن، تحف العقول، همان، ص۳۶۱–۲۷۸.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == |