کلیم‌ الله: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۳: خط ۱۳:
۱. القای به قلب: که در مورد بسیاری از انبیا بوده است مانند نوح که می‌گوید {{قرآن|فَأَوْحَیْنا إِلَیْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا وَ وَحْیِنا}}<ref>مؤمنون/۲۷</ref> ما به نوح وحی کردیم که کشتی را در حضور ما و مطابق فرمان ما بساز.
۱. القای به قلب: که در مورد بسیاری از انبیا بوده است مانند نوح که می‌گوید {{قرآن|فَأَوْحَیْنا إِلَیْهِ أَنِ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا وَ وَحْیِنا}}<ref>مؤمنون/۲۷</ref> ما به نوح وحی کردیم که کشتی را در حضور ما و مطابق فرمان ما بساز.


۲. از پشت حجاب: آن گونه که خداوند در کوه طور با موسی سخن می‌گفت {{قرآن|وَ کَلَّمَ اللَّهُ مُوسی تَکْلِیماً}}<ref>نساء/۱۶۴</ref>
۲. از پشت حجاب: آن گونه که خداوند در کوه طور با موسی سخن می‌گفت {{قرآن|وَ کَلَّمَ اللَّهُ مُوسی تَکْلِیماً|ترجمه=و خدا با موسى آشكارا سخن گفت.|سوره=نساء|آیه=۱۶۴}}


۳. از طریق ارسال رسل: آن گونه که در مورد پیامبر اسلام(ص) آمده {{قرآن|قُلْ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلی قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>بقره/۹۷</ref> بگو کسی که دشمن جبرئیل باشد (دشمن خدا است) چرا که او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل کرد.
۳. از طریق ارسال رسل: آن گونه که در مورد پیامبر اسلام(ص) آمده {{قرآن|قُلْ مَنْ کانَ عَدُوًّا لِجِبْرِیلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلی قَلْبِکَ بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>بقره/۹۷</ref> بگو کسی که دشمن جبرئیل باشد (دشمن خدا است) چرا که او به فرمان خدا قرآن را بر قلب تو نازل کرد.


== تکلم خداوند با موسی(ع) ==
== تکلم خداوند با موسی(ع) ==
همان‌طور که عنوان شد تکلم خداوند متعال با حضرت موسی از قسم دوم یعنی «من وراء حجاب» است.<ref>تفسیر نمونه‏، مکارم شیرازی ناصر، دار الکتب الإسلامیه، تهران‏، ۱۳۷۴ ش‏، اول‏، ج‏۲۰، ص: ۴۸۷.</ref> و به همین اعتبار به حضرت موسی- علیه السلام -کلیم الله اطلاق شده است. و این لقب بر هیچ‌یکی از پیامبران دیگر اطلاق نمی‌شود.
در قرآن آمده است که خداوند با موسی سخن گفت: {{قرآن|وَ کَلَّمَ اللَّهُ مُوسی تَکْلِیماً|ترجمه=و خدا با موسى آشكارا سخن گفت.|سوره=نساء|آیه=۱۶۴}} از این جهت به حضرت موسی(ع) کلیم الله اطلاق شده است. و این لقب بر هیچ‌ یکی از پیامبران دیگر اطلاق نمی‌شود.<ref>تفسیر نمونه‏، مکارم شیرازی ناصر، دار الکتب الإسلامیه، تهران‏، ۱۳۷۴ ش‏، اول‏، ج‏۲۰، ص: ۴۸۷.</ref>


مقصود از «کلام» آن تکلمی است که خداوند متعال بدون واسطه فرشته با حضرت موسی علیه السلام نموده است. به عبارت دیگر آن چیزی که به وسیله آن مکنون غیب برای آن جناب کشف شده نه کلام معمولی دربین بشر چون آن کلامی که در میان ما معمول است عبارت از قرار و تعهدی است که ما در بین خود جعل کرده‌ایم، و بنا گذاشته‌ایم که مثلاً فلان صوت معین اختصاص به فلان معنا داشته باشد، و هر وقت آن صدا از گوینده‌ای سر زند ذهن شنونده فوراً منتقل به آن معنا بشود، گوینده هم متعهد شده که هر وقت بخواهد آن معنا را به شنونده بفهماند خصوص آن صوت را از دهان خارج نموده یا به عبارتی دیگر آن تموج هوای مخصوص را در فضا ایجاد نماید، و پر واضح است که کلام به این معنا مستلزم این است که متکلم دارای جسم بوده باشد، و خدای سبحان منزه است از اینکه دارای جسم باشد.
مقصود از «کلام» آن تکلمی است که خداوند متعال بدون واسطه فرشته با حضرت موسی علیه السلام نموده است. به عبارت دیگر آن چیزی که به وسیله آن مکنون غیب برای آن جناب کشف شده نه کلام معمولی دربین بشر چون آن کلامی که در میان ما معمول است عبارت از قرار و تعهدی است که ما در بین خود جعل کرده‌ایم، و بنا گذاشته‌ایم که مثلاً فلان صوت معین اختصاص به فلان معنا داشته باشد، و هر وقت آن صدا از گوینده‌ای سر زند ذهن شنونده فوراً منتقل به آن معنا بشود، گوینده هم متعهد شده که هر وقت بخواهد آن معنا را به شنونده بفهماند خصوص آن صوت را از دهان خارج نموده یا به عبارتی دیگر آن تموج هوای مخصوص را در فضا ایجاد نماید، و پر واضح است که کلام به این معنا مستلزم این است که متکلم دارای جسم بوده باشد، و خدای سبحان منزه است از اینکه دارای جسم باشد.