داستان تولد حضرت موسی(ع): تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
امواج خروشان «نیل» صندوق را به زودی از ساحل دور کرده، مادر در کنار ایستاده بود و این منظره را تماشا مینمود، در یک لحظه، احساس کرد، قلبش از او جدا شده و روی امواج حرکت میکند، اگر لطف الهی قلب او را آرام نکرده بود، فریاد میکشید و همه چیز فاش میشد! هنگامی که چشم همسر «فرعون» به چشم کودک افتاد، برقی از آن جستن کرد و اعماق قلبش را روشن ساخت و همگی ـ مخصوصاً همسر فرعون ـ مهر او را به دل گرفتند. به نظر میرسد، فرعون از چهره نوزاد و نشانههای دیگر ـ از جمله گذاردن او در صندوق و رها کردنش در امواج «نیل» ـ دریافته بود، که این نوزاد از بنی اسرائیل است، ناگهان کابوس قیام یک مرد بنی اسرائیلی و زوال ملک او به دست آن مرد، بر روح او سایه افکند، و خواهان اجرای قانون جنایت بارش، درباره نوزادان بنی اسرائیل، در این مورد شد. اطرافیان متملق و چاپلوس نیز، فرعون را در این طرز فکر تشویق کردند و گفتند: دلیل ندارد که قانون درباره این کودک اجرا نشود؟! اما «آسیه» همسر فرعون که نوزاد پسری نداشت و قلب پاکش که از قماش درباریان فرعون نبود، کانون مهر این نوزاد شده بود، در مقابل همه آنها ایستاد و از آنجا که در این گونه کشمکشهای خانوادگی غالباً پیروزی با زنان است، او در کار خود پیروز شد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱، ج۱۶، ص۲۳ و ۲۴.</ref> | امواج خروشان «نیل» صندوق را به زودی از ساحل دور کرده، مادر در کنار ایستاده بود و این منظره را تماشا مینمود، در یک لحظه، احساس کرد، قلبش از او جدا شده و روی امواج حرکت میکند، اگر لطف الهی قلب او را آرام نکرده بود، فریاد میکشید و همه چیز فاش میشد! هنگامی که چشم همسر «فرعون» به چشم کودک افتاد، برقی از آن جستن کرد و اعماق قلبش را روشن ساخت و همگی ـ مخصوصاً همسر فرعون ـ مهر او را به دل گرفتند. به نظر میرسد، فرعون از چهره نوزاد و نشانههای دیگر ـ از جمله گذاردن او در صندوق و رها کردنش در امواج «نیل» ـ دریافته بود، که این نوزاد از بنی اسرائیل است، ناگهان کابوس قیام یک مرد بنی اسرائیلی و زوال ملک او به دست آن مرد، بر روح او سایه افکند، و خواهان اجرای قانون جنایت بارش، درباره نوزادان بنی اسرائیل، در این مورد شد. اطرافیان متملق و چاپلوس نیز، فرعون را در این طرز فکر تشویق کردند و گفتند: دلیل ندارد که قانون درباره این کودک اجرا نشود؟! اما «آسیه» همسر فرعون که نوزاد پسری نداشت و قلب پاکش که از قماش درباریان فرعون نبود، کانون مهر این نوزاد شده بود، در مقابل همه آنها ایستاد و از آنجا که در این گونه کشمکشهای خانوادگی غالباً پیروزی با زنان است، او در کار خود پیروز شد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱، ج۱۶، ص۲۳ و ۲۴.</ref> | ||
خاندان فرعون به دنبال دایه ای برآمدند که او را شیر دهد. اما هر زن شیر دهی را آوردند، پستان او را نگرفت وداد وفریاد کودک از گرسنگی بلند بود. در این میان خواهر موسی به عنوان فرد ناشناسی وارد جمع آنان شد. او پیشنهاد داد که من خانواده ای را میشناسم که میتواند تربیت او را بر عهده بگیرد. آنان از شنیدن این جمله خوشحال شدند. سراغ او فرستادند که او کسی جز مادر موسی نبود. وقتی او پستان خود را به دهان او گذارد، به خوبی آن را مکید واز این طریق، خوشحالی فرعون وهمسر او را فراهم آورد وقرار شد که تربیت او را بر عهده بگیرد. بدین گونه وعده الهی:(إنّا رادٌّوهُ إلَیْکِ) تحقق پذیرفت.<ref>سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، مؤسسه امام صادق، بیتا، ج۱۲، ص۳۱.</ref>{{مطالعه بیشتر}} | خاندان فرعون به دنبال دایه ای برآمدند که او را شیر دهد. اما هر زن شیر دهی را آوردند، پستان او را نگرفت وداد وفریاد کودک از گرسنگی بلند بود. در این میان خواهر موسی به عنوان فرد ناشناسی وارد جمع آنان شد. او پیشنهاد داد که من خانواده ای را میشناسم که میتواند تربیت او را بر عهده بگیرد. آنان از شنیدن این جمله خوشحال شدند. سراغ او فرستادند که او کسی جز مادر موسی نبود. وقتی او پستان خود را به دهان او گذارد، به خوبی آن را مکید واز این طریق، خوشحالی فرعون وهمسر او را فراهم آورد وقرار شد که تربیت او را بر عهده بگیرد. بدین گونه وعده الهی:(إنّا رادٌّوهُ إلَیْکِ) تحقق پذیرفت.<ref>سبحانی، جعفر، منشور جاوید، قم، مؤسسه امام صادق، بیتا، ج۱۲، ص۳۱.</ref> | ||
برخی گفتند در طلب موسى نود هزار كودك را بكشتند.<ref>ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن، مشهد، آستان قدس رضوى، بنياد پژوهشهاى اسلامى، ۱۴۰۸ق، ج۱۵، ص۹۶. | |||
</ref> | |||
{{مطالعه بیشتر}} | |||
== مطالعه بیشتر == | == مطالعه بیشتر == |