حضرت یحیی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۲: خط ۳۲:
۱. «ما فرمان نبوت و عقل و هوش و درايت را در كودكى به او داديم.» ۲. «و به او رحمت و محبت (نسبت به بندگان) از سوى خود بخشيديم.» ۳. «و به او پاكى (روح و جان و پاكى عمل) داديم.» ۴. «و او پرهيزكار بود.» و از آنچه خلاف فرمان پروردگار بود، دورى مى‌كرد. ۵. «او نسبت به پدر و مادرش نيكو كار بود.» ۶. «و جبّار (و متكبر) و عصيانگر نبود» ۷. «او معصيت كار و آلوده به گناه نبود.» ۸ و ۹ و ۱۰. «سلام بر او، آن روز كه تولّد يافت، و آن روز كه مى‌ميرد، و آن روز كه زنده بر انگيخته مى‌شود»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، برگزيده تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۲، ج۳، ص۸۱.</ref>
۱. «ما فرمان نبوت و عقل و هوش و درايت را در كودكى به او داديم.» ۲. «و به او رحمت و محبت (نسبت به بندگان) از سوى خود بخشيديم.» ۳. «و به او پاكى (روح و جان و پاكى عمل) داديم.» ۴. «و او پرهيزكار بود.» و از آنچه خلاف فرمان پروردگار بود، دورى مى‌كرد. ۵. «او نسبت به پدر و مادرش نيكو كار بود.» ۶. «و جبّار (و متكبر) و عصيانگر نبود» ۷. «او معصيت كار و آلوده به گناه نبود.» ۸ و ۹ و ۱۰. «سلام بر او، آن روز كه تولّد يافت، و آن روز كه مى‌ميرد، و آن روز كه زنده بر انگيخته مى‌شود»<ref>مکارم شیرازی، ناصر، برگزيده تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۲، ج۳، ص۸۱.</ref>


یکی از القاب محل تأمل که در قرآن درباره یحیی بکار برده شده است واژه حَصور است. این واژه تنها یک بار در آیه ۳۹ سوره آل عمران و در توصیف یحیی(ع)، آمده است. عموم مفسران و مترجمان، این واژه را با عدم تمایل یحیی(ع) به ازدواج و عفت وی نسبت به زنان مرتبط دانسته‌اند. برخی گفته‌اند این واژه بر پرهیزکاری سخت‌گیرانه، خویشتن‌داری یا کف نفس یحیی(ع) دلالت دارد.<ref>مکوند،‌ محمود، فلاح پور، امیرحسین، «بازخوانی مفهوم قرآنی «حصور» در توصیف یحیی نبی (ع)»، نشریه مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی » دوره ۴، شماره ۴، (زمستان ۱۳۹۹).</ref>
یکی از القاب محل تأمل که در قرآن درباره یحیی بکار برده شده است واژه حَصور است. این واژه تنها یک بار در آیه ۳۹ سوره آل عمران و در توصیف یحیی(ع)، آمده است. «حَصُور» از «حَصْر» به معناى «حبس» گرفته شده است، به معناى كسى كه خود را از هوا و هوس، منع كرده است؛ اين واژه، گاه به معناى كسى كه خوددارى از ازدواج مى‌كند نيز آمده. اين كلمه در قرآن از صفات‌ «يحيى»، بيانگر نهايت عفت و پاكى است، و يا بر اثر شرائط خاص زندگى، مجبور به سفرهاى متعدد براى تبليغ آئين الهى بوده، و همچون عيسى مسيح(ع) ناچار به مجرد زيستن گرديده است. اين تفسير، نيز نزديك به نظر مى‌رسد كه منظور از «حصور» كسى است كه شهوات و هوس‌هاى دنيا را ترك گفته و در واقع يك مرحله عالى از زهد بوده است.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، لغات در تفسير نمونه، قم، امام على بن ابى طالب عليه السلام‌،‌۱۳۸۷، ص۱۸۷.</ref> برخی گفته‌اند این واژه بر پرهیزکاری سخت‌گیرانه، خویشتن‌داری یا کف نفس یحیی(ع) دلالت دارد.<ref>مکوند،‌ محمود، فلاح پور، امیرحسین، «بازخوانی مفهوم قرآنی «حصور» در توصیف یحیی نبی (ع)»، نشریه مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی » دوره ۴، شماره ۴، (زمستان ۱۳۹۹).</ref>


=== تصدیق‌کننده کلمه الهی ===
=== تصدیق‌کننده کلمه الهی ===
یکی از القاب حضرت یحیی در آیه قرآن {{قرآن|مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ|ترجمه=کلمه خدا [= مسیح‌] را تصدیق می‌کند|سوره=آل عمران|آیه=۳۹}} آمده یعنی یحیی تصدیق کننده کلمه الهی خواهد بود آن کلمه الهی حضرت عیسی(ع) می‌باشد.<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۳ه، ج۱۴، ص۱۶۹؛ سید بن طاووس، سعد السعود، قم، دارالذخائر، ص۲۲۱.</ref>
یکی از القاب حضرت یحیی در آیه قرآن {{قرآن|مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ|ترجمه=کلمه خدا [= مسیح‌] را تصدیق می‌کند|سوره=آل عمران|آیه=۳۹}} آمده یعنی یحیی تصدیق کننده کلمه الهی خواهد بود آن کلمه الهی حضرت عیسی(ع) می‌باشد.<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفا، ۱۴۰۳ه، ج۱۴، ص۱۶۹؛ سید بن طاووس، سعد السعود، قم، دارالذخائر، ص۲۲۱.</ref>


جمله‏ «مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ» دلالت دارد بر اينكه يحيى (ع) از مبلغين دين عيسى (ع) بوده و بنا بر اين منظور از "كلمه" همان عيسى مسيح است، كه در ذيل همين آيات در بشارتى كه به مريم مى‏دهد عيسى را كلمه خود مى‏خواند.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۳۷۴،‌ ج۳، ص۲۷۷.</ref>
جمله‏ «مُصَدِّقاً بِكَلِمَةٍ مِنَ اللَّهِ» دلالت دارد بر اينكه يحيى(ع) از مبلغين دين عيسى(ع) بوده و بنا بر اين منظور از كلمه همان عيسى مسيح است، كه در ذيل همين آيات در بشارتى كه به مريم می‌دهد عيسى را كلمه خود می‌خواند.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۳۷۴،‌ ج۳، ص۲۷۷.</ref> يحيى شش ماه از عيسى (ع) بزرگ‏تر بود و نخستين كسى بود كه نبوت او را تصديق كرد و به سوى او دعوت نمود، و چون در ميان مردم به زهد و پاكدامنى، اشتهار تام داشت گرايش او به مسيح (ع) اثر عميقى در توجه مردم به او گذاشت.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، برگزيده تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۲، ج۲، ص۵۳۴.</ref>
 
يحيى شش ماه از عيسى (ع) بزرگ‏تر بود و نخستين كسى بود كه نبوت او را تصديق كرد و به سوى او دعوت نمود، و چون در ميان مردم به زهد و پاكدامنى، اشتهار تام داشت گرايش او به مسيح (ع) اثر عميقى در توجه مردم به او گذاشت.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، برگزيده تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۲، ج۲، ص۵۳۴.</ref>


=== اعطای حکم در کودکی ===
=== اعطای حکم در کودکی ===
{{قرآن|وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا|ترجمه=و در كودكى به او دانايى عطا كرديم.|سوره=مریم|آیه=۱۲}}
در قرآن آمده است به یحیی در دوران کودکی «حکم» عطا شده است: {{قرآن|وَآتَيْنَاهُ الْحُكْمَ صَبِيًّا|ترجمه=و در كودكى به او دانايى عطا كرديم.|سوره=مریم|آیه=۱۲}} حکم در اين آيه به فهم و عقل و نيز به حكمت و به معرفت آداب خدمت و همچنين به فراست صادق و نيز به نبوت تفسير شده است. علامه طباطبایی معتقد است از آيات قرآن كه كلمه حكم در آنها آمده استفاده می‌شود كه حكم غير از نبوت است و تفسير آن به نبوت تفسير صحيحى نيست، و همچنين تفسيرش به معرفت آداب خدمت يا فراست صادق يا عقل هيچ يك درست نيست زيرا از لفظ آيه و همچنين از جهت معنا چيزى كه دلالت بر يكى از آنها بكند وجود ندارد.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۳۷۴،‌ ج۱۴، ص۲۳.</ref> مراد به حكم همان علم به معارف حقیقی الهی و كشف حقايقى كه در پرده غيب است، و از نظر عادى پنهان است می‌باشد.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۳۷۴،‌ ج۱۴، ص۲۳.</ref>
 
حكم" در اين آيه به فهم و عقل و نيز به حكمت و به معرفت آداب خدمت و همچنين به فراست صادق و نيز به نبوت تفسير شده، و ليكن از مثل آيه شريفه:" وَ لَقَدْ آتَيْنا بَنِي إِسْرائِيلَ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ"و نيز آيه‏" أُولئِكَ الَّذِينَ آتَيْناهُمُ الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ" و غير اين دو از آياتى كه كلمه حكم در آنها آمده استفاده مى‏شود كه حكم غير از نبوت است و تفسير آن به نبوت تفسير صحيحى نيست، و همچنين تفسيرش به معرفت آداب خدمت يا فراست صادق يا عقل هيچ يك درست نيست زيرا از لفظ آيه و همچنين از جهت معنا چيزى كه دلالت بر يكى از آنها بكند وجود ندارد.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۳۷۴،‌ ج۱۴، ص۲۳.</ref> می‌توان در باره معناى حكم در آيه مورد بحث احتمالى داده و چيزى فهميد، آرى با در نظر گرفتن اينكه حكمت بناء نوع (مفيد نوعى) از حكم است مى‏توان گفت: مراد به حكم همان علم به معارف حقه الهيه و كشف حقايقى كه در پرده غيب است، و از نظر عادى پنهان است مى‏باشد، و شايد آن مفسرى هم كه حكم را به فهم تفسير كرده نظرش همين بوده است، بنا بر اين معناى آيه اين مى‏شود: ما به او علم به معارف حقيقى داديم در حالى كه او كودكى نابالغ بوده است.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۳۷۴،‌ ج۱۴، ص۲۳.</ref>


داديم يحيى را حكمت كه آن فهم تورات بود و نفقه در احكام دين‏<ref>كاشانى، فتح‏ الله بن شكرالله‏، منهج الصادقين في إلزام المخالفين‏، تهران، كتابفروشى اسلاميه‏، بی‌تا، ج۵، ص۳۸۴.</ref> حکم در این آیه به معنای دانایی،‌ خردورزی، سنجیده کاری و درک صحیح شریعت است.<ref>قرآن کریم، ترجمه و پانوشت‌های توضیحی: محمدعلی کوشا، تهران، نی، ۱۴۰۱، ص۳۰۶.</ref> ما در حالى يحيى را پيامبرى داديم كه كودكى سه ساله بود.<ref>طبرسى، فضل بن حسن‏، ترجمه تفسير جوامع الجامع‏، ترجمه علی عبدالحميدى و دیگران، مشهد، آستان قدس رضوى‏، ۱۳۷۵، ج۴، ص۳۰.</ref>
برخی حکم را فهمِ تورات و تفقه در احكام دين،<ref>كاشانى، فتح‏ الله بن شكرالله‏، منهج الصادقين في إلزام المخالفين‏، تهران، كتابفروشى اسلاميه‏، بی‌تا، ج۵، ص۳۸۴.</ref>و برخی به معنای دانایی،‌ خردورزی، سنجیده‌کاری و درک صحیح شریعت می‌دانند.<ref>قرآن کریم، ترجمه و پانوشت‌های توضیحی: محمدعلی کوشا، تهران، نی، ۱۴۰۱، ص۳۰۶.</ref> طبرسی آن را به معنای نبوت گرفته است.<ref>طبرسى، فضل بن حسن‏، ترجمه تفسير جوامع الجامع‏، ترجمه علی عبدالحميدى و دیگران، مشهد، آستان قدس رضوى‏، ۱۳۷۵، ج۴، ص۳۰.</ref>
=== کتاب ===
=== کتاب ===
در قرآن خطاب به یحیی گفته شده است: {{قرآن|يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ ۖ|ترجمه=اى يحيى، كتاب [خدا] را به جد و جهد بگير|سوره=مریم|آیه=۱۲}} معروف و مشهور در ميان مفسران اين است كه منظور از «كتاب» در اينجا «تورات» است، حتى ادعاى اجماع و اتفاق در اين زمينه كرده‏‌اند. ولى بعضى اين احتمال را داده‏‌اند كه او كتابى ويژه خود داشت (همانند زبور داود) البته نه كتابى كه متضمن آئينى جديد و مذهب تازه‌‏اى باشد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱، ج۱۳، ص۲۳ و ۲۴.
در قرآن خطاب به یحیی گفته شده است: {{قرآن|يَا يَحْيَىٰ خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ ۖ|ترجمه=اى يحيى، كتاب [خدا] را به جد و جهد بگير|سوره=مریم|آیه=۱۲}} معروف و مشهور در ميان مفسران اين است كه منظور از «كتاب» در اينجا «تورات» است، حتى ادعاى اجماع و اتفاق در اين زمينه كرده‏‌اند. ولى بعضى اين احتمال را داده‏‌اند كه او كتابى ويژه خود داشت (همانند زبور داود) البته نه كتابى كه متضمن آئينى جديد و مذهب تازه‌‏اى باشد.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۳۷۱، ج۱۳، ص۲۳ و ۲۴.
</ref> آنچه از سياق به ذهن تبادر دارد اين است كه مراد از اخذ كتاب به قوة تحقق دادن معارف آن و عمل به دستورات و احكام آن است با عنايت و اهتمام.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۳۷۴،‌ ج۱۴، ص۲۲.</ref>
</ref> آنچه از سياق آیه به ذهن تبادر دارد اين است كه مراد از اخذ كتاب به قوة تحقق دادن معارف آن و عمل به دستورات و احكام آن است با عنايت و اهتمام.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۳۷۴،‌ ج۱۴، ص۲۲.</ref>


=== شباهت یحیی و عیسی ===
=== شباهت یحیی و عیسی ===
خداى سبحان فرزند زكريا را يحيى، و فرزند مريم را عيسى ناميد، كه كلمه "يحيى" به معناى زنده مى‏ماند" است و كلمه عيسى هم بطورى كه گفته‏اند به اين معنا است، يحيى را كلمه خواند، عيسى را هم كلمه خواند و فرمود" بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى" به او حكم داد و در كودكى كتاب آموخت، به عيسى هم حكم و كتاب داد، او را داراى محبتى خدايى معرفى كرد: عيسى را هم احسانگر به مادر معرفى نمود، او را زكات خواند، عيسى را هم مامور به زكات معرفى نمود، بر او در سه موطن سلام فرستاد، بر عيسى هم فرستاد، او را سيد، و عيسى را وجيه نزد خدا خواند، او را حصور و پيغمبرى از صالحين معرفى كرد، عيسى را هم همين طور، همه اينها به خاطر آن بود كه خواست دعاى زكريا را كه فرزندى طيب و وليى پسنديده و مرضى درخواست كرده بود مستجاب كند، و همه آن كرامت‏ها كه در مريم ديده بود را به او نيز مرحمت فرمايد.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۳۷۴،‌ ج۳، ص۲۷۷.</ref>
خداوند فرزند زكريا را يحيى، و فرزند مريم را عيسى ناميد، كه كلمه "يحيى" به معناى زنده می‌‏ماند" است و كلمه عيسى هم بطورى كه گفته‌‏اند به اين معنا است، يحيى را كلمه خواند، عيسى را هم كلمه خواند و فرمود" بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى" به او حكم داد و در كودكى كتاب آموخت، به عيسى هم حكم و كتاب داد، او را داراى محبتى خدايى معرفى كرد: عيسى را هم احسانگر به مادر معرفى نمود، او را زكات خواند، عيسى را هم مامور به زكات معرفى نمود، بر او در سه موطن سلام فرستاد، بر عيسى هم فرستاد، او را سيد، و عيسى را وجيه نزد خدا خواند، او را حصور و پيغمبرى از صالحين معرفى كرد، عيسى را هم همين طور، همه اينها به خاطر آن بود كه خواست دعاى زكريا را كه فرزندى طيب و وليى پسنديده و مرضى درخواست كرده بود مستجاب كند، و همه آن كرامت‏ها كه در مريم ديده بود را به او نيز مرحمت فرمايد.<ref>طباطبایی، محمدحسین، ترجمه المیزان، قم، جامعه مدرسين حوزه علميه قم‏، ۱۳۷۴،‌ ج۳، ص۲۷۷.</ref>


== آیات درباره یحیی ==
== آیات درباره یحیی ==