آیه «نحن أقرب إلیه من حبل الورید»: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== معنای حبل الورید == | == معنای حبل الورید == | ||
حبل الوريد، رگى است كه در بدن انسان پراكنده است، و در تمام اعضاء بدن انسان مخلوط است. ابن عباس و مجاهد گفتهاند: حبل الوريد رگى است در حلقوم.<ref>طبرسی، محمد بن حسن، تفسير مجمع البيان، ترجمه نورى همدانى، حسين، و دیگران، ج۲۳، ص۲۵۵. | |||
</ref> | |||
آیت الله مکارم در بیان این که چرا «حَبْلِ الْوَرِیدِ» را به رگ قلب معنا کردهاند، چنین میفرمایند: مفسران و اهل لغت، درباره معنی «ورید» تفسیرهای گوناگونی دارند، عدهای معتقدند که «ورید» همان رگی است که به قلب یا کبد انسان پیوسته است، و بعضی آن را به معنی تمام رگهائی که از بدن انسان میگذرد میدانند، در حالی که بعضی دیگر آن را به رگ گردن تفسیر کردهاند، گاه آن را وریدان میگویند، یعنی دو رگ گردن.<ref>مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج ۲۲، ص، ۲۴۵.</ref> | آیت الله مکارم در بیان این که چرا «حَبْلِ الْوَرِیدِ» را به رگ قلب معنا کردهاند، چنین میفرمایند: مفسران و اهل لغت، درباره معنی «ورید» تفسیرهای گوناگونی دارند، عدهای معتقدند که «ورید» همان رگی است که به قلب یا کبد انسان پیوسته است، و بعضی آن را به معنی تمام رگهائی که از بدن انسان میگذرد میدانند، در حالی که بعضی دیگر آن را به رگ گردن تفسیر کردهاند، گاه آن را وریدان میگویند، یعنی دو رگ گردن.<ref>مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج ۲۲، ص، ۲۴۵.</ref> | ||
خط ۲۳: | خط ۲۷: | ||
با این احاطه علمی خداوند و بودن ما در قبضه قدرت او، تکلیف ما روشن است؛ نه افعال و گفتار ما از او پنهان است و نه اندیشهها و نیتها و حتی وسوسههائی که از قلب ما میگذرد. توجه به این واقعیت انسان را بیدار میکند و به مسئولیت سنگین و پرونده دقیق او در دادگاه عدل الهی آشنا میسازد، و از انسان بیخبر و بیتفاوت، موجودی هوشیار و سر به راه و متعهد و با تقوا به وجود میآورد. چرا که خالق بشر محال است از جزئیات وجود او بیخبر بماند، آن هم خلقتی که دائم است، زیرا لحظه به لحظه فیض وجود از ناحیه خداوند به موجودات میرسد که اگر یک لحظه رابطه ما با او قطع شود همه نابود میشویم، همانگونه که نور آفتاب لحظه به لحظه از این منبع فیض بخش، یعنی کره خورشید جدا میشود و در فضا پخش میگردد، بلکه ارتباط ما با ذات مقدس او از این هم بالاتر است چون او خالق است و خلقتش دائم و مستمر و ما در جمیع حالات وابسته به وجود او هستیم، با این حال چگونه ممکن است او از ظاهر و باطن ما بیخبر باشد ؟!<ref>تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۲۴۴–۲۴۵.</ref> | با این احاطه علمی خداوند و بودن ما در قبضه قدرت او، تکلیف ما روشن است؛ نه افعال و گفتار ما از او پنهان است و نه اندیشهها و نیتها و حتی وسوسههائی که از قلب ما میگذرد. توجه به این واقعیت انسان را بیدار میکند و به مسئولیت سنگین و پرونده دقیق او در دادگاه عدل الهی آشنا میسازد، و از انسان بیخبر و بیتفاوت، موجودی هوشیار و سر به راه و متعهد و با تقوا به وجود میآورد. چرا که خالق بشر محال است از جزئیات وجود او بیخبر بماند، آن هم خلقتی که دائم است، زیرا لحظه به لحظه فیض وجود از ناحیه خداوند به موجودات میرسد که اگر یک لحظه رابطه ما با او قطع شود همه نابود میشویم، همانگونه که نور آفتاب لحظه به لحظه از این منبع فیض بخش، یعنی کره خورشید جدا میشود و در فضا پخش میگردد، بلکه ارتباط ما با ذات مقدس او از این هم بالاتر است چون او خالق است و خلقتش دائم و مستمر و ما در جمیع حالات وابسته به وجود او هستیم، با این حال چگونه ممکن است او از ظاهر و باطن ما بیخبر باشد ؟!<ref>تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۲۴۴–۲۴۵.</ref> | ||
میتوان همه این تفسیرها را در یک تفسیر جمع کرد و آن این که خداوند در همه جا حاضر و ناظر است و به همه موجودات احاطه دارد در حالی که نه با موجودات این جهان یکی نیست و نه از آنها جدا | میتوان همه این تفسیرها را در یک تفسیر جمع کرد و آن این که خداوند در همه جا حاضر و ناظر است و به همه موجودات احاطه دارد در حالی که نه با موجودات این جهان یکی نیست و نه از آنها جدا میباشد؛ مرگ، حیات، علم، قدرت، آرامش، امنیت، توفیق و سعادت همه در دست و قدرت اوست و به همین دلیل، انسان نه چیزی را میتواند از او پنهان کند و نه کاری را بیتوفیق او انجام دهد و نباید به غیر او روی آورد، از غیر او تقاضا کند، چرا که او مالک همه چیز است و احاطه به تمام وجود انسان دارد.<ref>تفسیر نمونه، ج۷، ص۱۲۹.</ref> همانطور که امام علی(ع) میفرماید: «خدا همواره بوده و از چیزی به وجود نیامده است، با همه چیز هست نه این که همنشین آنان باشد و از همه چیز مبد است نه این که از آنها جدا و بیگانه باشد، او انجام دهند همه کارهاست، بدون حرکت و ابزار و وسیله».<ref>نهج البلاغه، ترجمه دشتی، ص۳۲، خ۱.</ref> | ||
خداوند در [[آیه ۲۴ سوره انفال]] به این مضمون اشاره کرده است که خداوند بین انسان و قلبش حائل است. | خداوند در [[آیه ۲۴ سوره انفال]] به این مضمون اشاره کرده است که خداوند بین انسان و قلبش حائل است. |