درخت زقوم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (نام شیخ طوسی در پاورقی اشتباه بود)
خط ۷: خط ۷:
{{مفردات قرآن}}
{{مفردات قرآن}}
==معنای لغوی و اصطلاحی==
==معنای لغوی و اصطلاحی==
واژه زقوم از ماده «زقم» به معنای بلعیدن است. برخی معتقدند این واژه از [[حبشه]] به محیط اعراب آمده است. نام گیاهی تلخ، بدبو و بدطعم است که وقتی به بدن اصابت کند متورم می‌شود و دارای برگ‌های کوچکی است.<ref>الطبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۳۷۹ق، ج۵، ص۲۲۰.</ref>
واژه زقوم از ماده «زقم» به معنای بلعیدن است. برخی معتقدند این واژه از [[حبشه]] به محیط اعراب آمده است. نام گیاهی تلخ، بدبو و بدطعم است که وقتی به بدن اصابت کند متورم می‌شود و دارای برگ‌های کوچکی است.<ref>طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ۱۳۷۹ق، ج۵، ص۲۲۰.</ref>


زقوم در اصطلاح قرآنی نام درختی است که در قعر جهنم می‌روید و خوراک گروهی از دوزخیان است. راغب در کتاب مفردات معتقد است که زقوم به معنای هرگونه غذای تنفرآمیز دوزخیان است.<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالکاتب، مادّه زقّوم.</ref>
زقوم در اصطلاح قرآنی نام درختی است که در قعر جهنم می‌روید و خوراک گروهی از دوزخیان است. راغب در کتاب مفردات معتقد است که زقوم به معنای هرگونه غذای تنفرآمیز دوزخیان است.<ref>راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دارالکاتب، مادّه زقّوم.</ref>
خط ۲۷: خط ۲۷:


==زقوم به معنای کره و خرما==
==زقوم به معنای کره و خرما==
براساس نقل برخی تفاسیر قرآن، هنگامی که این واژه نازل شد، جمعی از کفّار [[قریش]] گفتند ما گیاهی به نام زقوم سراغ نداریم؛ مردی از آفریقا بر آنها وارد شد، از او سؤال کردند آیا زقوم را می‌شناسی؟ او گفت این لغت نزد ما به معنای کره و خرما است! هنگامی که این معنا به [[ابوجهل]] رسید از روی استهزاء به کنیز خود گفت: {{عربی||ترجمه=زقّوم ما را بياور}} و منظورش کره و خرما بود. بعد به یارانش گفت: شما هم زقوم بخورید، این همان چیزی است که [[محمد(ص)]] ما را به آن تهدید می‌کند، گمان می‌برد آتش، درخت می‌رویاند در حالی که آتش سوزاننده درخت است.<ref>الطوسی، حسن بن علی، التبیان، قم، مکتب العلوم الاسلامی، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۵۰۱.</ref> این معنا سبب شده که برخی از اهل لغت و مفسران این معنا را یکی از معانی زقوم دانستند، چنان‌که در کتاب لسان‌العرب از جوهری نقل شده که: زقّوم اسم غذایی است برای عرب‌ها که در آن خرما و کره باشد.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، تهران، دارالکتب الاسلامی، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۵۰۱.</ref>
براساس نقل برخی تفاسیر قرآن، هنگامی که این واژه نازل شد، جمعی از کفّار [[قریش]] گفتند ما گیاهی به نام زقوم سراغ نداریم؛ مردی از آفریقا بر آنها وارد شد، از او سؤال کردند آیا زقوم را می‌شناسی؟ او گفت این لغت نزد ما به معنای کره و خرما است! هنگامی که این معنا به [[ابوجهل]] رسید از روی استهزاء به کنیز خود گفت: {{عربی||ترجمه=زقّوم ما را بياور}} و منظورش کره و خرما بود. بعد به یارانش گفت: شما هم زقوم بخورید، این همان چیزی است که [[محمد(ص)]] ما را به آن تهدید می‌کند، گمان می‌برد آتش، درخت می‌رویاند در حالی که آتش سوزاننده درخت است.<ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، قم، مکتب العلوم الاسلامی، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۵۰۱.</ref> این معنا سبب شده که برخی از اهل لغت و مفسران این معنا را یکی از معانی زقوم دانستند، چنان‌که در کتاب لسان‌العرب از جوهری نقل شده که: زقّوم اسم غذایی است برای عرب‌ها که در آن خرما و کره باشد.<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، تهران، دارالکتب الاسلامی، ۱۴۰۹ق، ج۹، ص۵۰۱.</ref>
==منابع==
==منابع==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}