اعتبار کتاب علل الشرایع: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
کتاب علل الشرایع یکی از آثار مشهور [[شیخ صدوق]] است. شیخ صدوق یکی از محدثان بزرگ و مورد اعتماد شیعه به‌شمار می‌رود. کتاب علل الشرایع همیشه مورد توجه عالمان شیعه بوده است. این کتاب واجد اعتبار کلی از نظر مؤلف و محتوا در منظومه دانش حدیث شیعه است. اما، به دلیل وجود برخی ضعف‌های سندی و متنی در برخی از احادیث این کتاب، هر یک از روایات باید جداگانه از منظر سندی و متنی مورد بررسی قرار گیرد و آنگاه در مورد هر کدام اظهارنظر شود.
کتاب علل الشرایع یکی از آثار مشهور [[شیخ صدوق]] است. شیخ صدوق یکی از محدثان بزرگ و مورد اعتماد شیعه به‌شمار می‌رود. کتاب علل الشرایع همیشه مورد توجه عالمان شیعه بوده است. این کتاب واجد اعتبار کلی از نظر مؤلف و محتوا در منظومه دانش حدیث شیعه است. اما، به دلیل وجود برخی ضعف‌های سندی و متنی در برخی از احادیث این کتاب، هر یک از روایات باید جداگانه مورد بررسی قرار گیرد و آنگاه در مورد هر کدام اظهارنظر شود.


==اعتبار مؤلف==
==اعتبار مؤلف==
ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، مشهور به شیخ صدوق، شاخص‌ترین نماینده مکتب حدیثی قم در تاریخ حدیث شیعه به‌شمار می‌رود. او صاحب کتاب [[من لایحضره الفقیه]] یکی از [[کتب اربعه شیعه]] است.  
ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، مشهور به شیخ صدوق، شاخص‌ترین نماینده [[مکتب حدیثی قم]] در تاریخ حدیث شیعه به‌شمار می‌رود. او صاحب [[کتاب من لایحضره الفقیه]] یکی از [[کتب اربعه شیعه]] است.  


یادکرد از شیخ صدوق در آثار رجالی و حدیثی معتبر شیعه با عناوینی چون «شیخنا»، «فقیهنا»، «وجه الطائفه»<ref>ابوالعباس احمد بن علی النجاشی، رجال النجاشی، مؤسسة النشر الاسلامی، ص ۳۸۹.</ref>، «جلیل القدر»، «حافظ روایات» و «بصیر به فقه و تاریخ و رجال»<ref>محمد بن الحسن الطوسی، رجال الطوسی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ص ۴۳۹.</ref> خبر از جایگاه او در دانش حدیث شیعه می‌دهد. شیخ صدوق را علمای علم رجال شیعه پس از او به جلالت قدر و وثاقت حدیث ستایش کرده‌اند. از جمله، [[ابوالعباس نجاشی]]<ref>بوالعباس احمد بن علی النجاشی، رجال النجاشی، مؤسسة النشر الاسلامی، ص ۳۸۹.</ref>، [[شیخ طوسی]]<ref>محمد بن الحسن الطوسی، رجال الطوسی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ص ۴۳۹.</ref>، [[علامه حلی]]<ref>الحسن بن یوسف الحلی، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، قم، مؤسسة النشر الفقاهة، ص ۲۴۸.</ref>، [[ابوعلی حائری]]<ref>ابوعلی محمد بن اسماعیل حائری، منتهی المقال فی احوال الرجال، قم، مؤسسة آل‌البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، ج ۶، ص ۱۱۸-۱۲۲.</ref>، [[مصطفی بن حسین تفرشی]]<ref>السید مصطفی بن الحسین الحسینی التفرشی، نقد الرجال، قم، مرسسة آل‌البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، ج ۴، ص ۲۷۳-۲۷۴.</ref>، [[محمد بن علی اردبیلی]]<ref>محمد بن علی الاردبیلی الغروی الحائری، جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الفرق و الاسناد، بیروت، دارالاضواء، ج ۲، ص ۱۵۴.</ref>، [[سید محمدباقر خوانساری]]<ref>محمدباقر بن زین العابدین الخوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، قم، دهاقانی (اسماعیلیان)، ج ۶، ص ۱۳۲-۱۴۴.</ref> و [[عبدالله مامقانی]]<ref>عبدالله بن محمدحسن مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، قم، مؤسسة آل‌البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، ج۲، ص ۲۵۱-۲۵۲.</ref>.  
یادکرد از شیخ صدوق در آثار رجالی و حدیثی معتبر شیعه با عناوینی چون «شیخنا»، «فقیهنا»، «وجه الطائفه»<ref>ابوالعباس احمد بن علی النجاشی، رجال النجاشی، مؤسسة النشر الاسلامی، ص ۳۸۹.</ref>، «جلیل القدر»، «حافظ روایات» و «بصیر به فقه و تاریخ و رجال»<ref>محمد بن الحسن الطوسی، رجال الطوسی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ص ۴۳۹.</ref> خبر از جایگاه او در دانش حدیث شیعه می‌دهد. شیخ صدوق را علمای علم رجال شیعه پس از او به جلالت قدر و وثاقت حدیث ستایش کرده‌اند. از جمله، [[ابوالعباس نجاشی]]<ref>بوالعباس احمد بن علی النجاشی، رجال النجاشی، مؤسسة النشر الاسلامی، ص ۳۸۹.</ref>، [[شیخ طوسی]]<ref>محمد بن الحسن الطوسی، رجال الطوسی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، ص ۴۳۹.</ref>، [[علامه حلی]]<ref>الحسن بن یوسف الحلی، خلاصة الاقوال فی معرفة الرجال، قم، مؤسسة النشر الفقاهة، ص ۲۴۸.</ref>، [[ابوعلی حائری]]<ref>ابوعلی محمد بن اسماعیل حائری، منتهی المقال فی احوال الرجال، قم، مؤسسة آل‌البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، ج ۶، ص ۱۱۸-۱۲۲.</ref>، [[مصطفی بن حسین تفرشی]]<ref>السید مصطفی بن الحسین الحسینی التفرشی، نقد الرجال، قم، مرسسة آل‌البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، ج ۴، ص ۲۷۳-۲۷۴.</ref>، [[محمد بن علی اردبیلی]]<ref>محمد بن علی الاردبیلی الغروی الحائری، جامع الرواة و ازاحة الاشتباهات عن الفرق و الاسناد، بیروت، دارالاضواء، ج ۲، ص ۱۵۴.</ref>، [[سید محمدباقر خوانساری]]<ref>محمدباقر بن زین العابدین الخوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، قم، دهاقانی (اسماعیلیان)، ج ۶، ص ۱۳۲-۱۴۴.</ref> و [[عبدالله مامقانی]]<ref>عبدالله بن محمدحسن مامقانی، تنقیح المقال فی علم الرجال، قم، مؤسسة آل‌البیت علیهم السلام لاحیاء التراث، ج۲، ص ۲۵۱-۲۵۲.</ref>.  
خط ۲۰: خط ۲۰:
از نظر متنی نیز در این کتاب ضعف‌هایی دیده می‌شود. برخی محققان نقل برخی روایات در این کتاب را با مقام [[ائمه اطهار(ع)]] سازگار نمی‌دانند و حتی احتمال می‌دهند که این مطالب ساخته دشمنان ایشان باشد.<ref>ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، علل الشرایع، قم، مکتبة الداوری، مقدمة المحقق محمدصادق بحرالعلومی، ص ۲۴.</ref> از جمله، حدیث اول از باب ۱۹ این کتاب که ضمن آن صفاتی برای [[ادریس نبی(ع)]] بیان می‌شود که با عقاید شیعه درباره خصوصیات ظاهری [[انبیاء الهی(ع)]] منافات دارد. نیز، حدیث دوم از باب ۱۳۰ که در آن نقیصه‌ای اخلاقی برای یکی از معصومین(ع) نقل می‌گردد که با اصول اساسی نظریه [[عصمت]] در عقاید شیعه منافات دارد. نیز، روایتی که در هیچ کتاب حدیثی دیگر شیعه نیامده و مضمونش طوری است که [[سید مرتضی]] آن را باطل و جعلی می‌خواند و آن را ساخته دست دشمنان [[امام علی(ع)]] و اهل‌بیت(ع) بر می‌شمرد.<ref>مجید معارف و آتنا بهادری، «علل الشرایع اثری وزین در مجموعه آثار شیخ صدوق»، فصلنامه تخصصی حسنا، سال چهارم، ش ۱۵، ص ۱۳۴-۱۳۵.</ref>
از نظر متنی نیز در این کتاب ضعف‌هایی دیده می‌شود. برخی محققان نقل برخی روایات در این کتاب را با مقام [[ائمه اطهار(ع)]] سازگار نمی‌دانند و حتی احتمال می‌دهند که این مطالب ساخته دشمنان ایشان باشد.<ref>ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی، علل الشرایع، قم، مکتبة الداوری، مقدمة المحقق محمدصادق بحرالعلومی، ص ۲۴.</ref> از جمله، حدیث اول از باب ۱۹ این کتاب که ضمن آن صفاتی برای [[ادریس نبی(ع)]] بیان می‌شود که با عقاید شیعه درباره خصوصیات ظاهری [[انبیاء الهی(ع)]] منافات دارد. نیز، حدیث دوم از باب ۱۳۰ که در آن نقیصه‌ای اخلاقی برای یکی از معصومین(ع) نقل می‌گردد که با اصول اساسی نظریه [[عصمت]] در عقاید شیعه منافات دارد. نیز، روایتی که در هیچ کتاب حدیثی دیگر شیعه نیامده و مضمونش طوری است که [[سید مرتضی]] آن را باطل و جعلی می‌خواند و آن را ساخته دست دشمنان [[امام علی(ع)]] و اهل‌بیت(ع) بر می‌شمرد.<ref>مجید معارف و آتنا بهادری، «علل الشرایع اثری وزین در مجموعه آثار شیخ صدوق»، فصلنامه تخصصی حسنا، سال چهارم، ش ۱۵، ص ۱۳۴-۱۳۵.</ref>


[[وحید بهبهانی]] در یکی از رسائل فقهی خود با عنوان «[[رسالة فی صحة الجمع بین الفاطمیتین]]» به ضعف‌های سندی و متنی برخی از روایات کتاب علل الشرایع اشاره کرده است. او در این رساله، که در نقد نظر فقهی عالمی [[اخباریون|اخباری]] نگاشته شده، در ضمن استدلالات خود بر رد نظر آن عالم اخباری، که بر روایتی از علل الشرایع تکیه کرده است، برخی ضعف‌های سندی و متنی کتاب علل الشرایع را نشان می‌دهد.<ref>محمدباقر بهبهانی، الرسائل الفقهیة، قم، مؤسسة العلامة المجدّد الوحيد البهبهاني، ص ۱۸۹-۱۹۵.</ref>
[[وحید بهبهانی]] در یکی از رسائل فقهی خود با عنوان «[[رسالة فی صحة الجمع بین الفاطمیتین]]» به ضعف‌های سندی و متنی برخی از روایات کتاب علل الشرایع اشاره کرده است. او در این رساله، که در نقد نظر فقهی عالمی [[اخباریون|اخباری]] نگاشته شده، در ضمن استدلالات خود بر رد نظر آن عالم اخباری که بر روایتی از علل الشرایع تکیه کرده است، برخی ضعف‌های سندی و متنی کتاب علل الشرایع را نشان می‌دهد.<ref>محمدباقر بهبهانی، الرسائل الفقهیة، قم، مؤسسة العلامة المجدّد الوحيد البهبهاني، ص ۱۸۹-۱۹۵.</ref>
== مطالعه بیشتر ==
== مطالعه بیشتر ==
مجید معارف و آتنا بهادری، «علل الشرایع اثری وزین در مجموعه آثار شیخ صدوق»، فصلنامه تخصصی حسنا، سال چهارم، ش ۱۵، ص ۱۱۴-۱۵۰.
مجید معارف و آتنا بهادری، «علل الشرایع اثری وزین در مجموعه آثار شیخ صدوق»، فصلنامه تخصصی حسنا، سال چهارم، ش ۱۵، ص ۱۱۴-۱۵۰.