|
|
خط ۸: |
خط ۸: |
| عالمان اخباری، معتقد به [[تواتر]] روایات [[کتب اربعه]] بلکه همه کتابهای روایی شیعه شدند؛ بنابراین [[علم رجال]] را بیفایده شمردهاند. به اعتقاد آنها، [[اجتهاد]] جایز نیست و مکلفان باید خود، به کتابهای حدیثی مراجعه کرده و تکلیف خود را بفهمند و اگر در موضوعی روایتی یافت نشد [[احتیاط]] کنند. | | عالمان اخباری، معتقد به [[تواتر]] روایات [[کتب اربعه]] بلکه همه کتابهای روایی شیعه شدند؛ بنابراین [[علم رجال]] را بیفایده شمردهاند. به اعتقاد آنها، [[اجتهاد]] جایز نیست و مکلفان باید خود، به کتابهای حدیثی مراجعه کرده و تکلیف خود را بفهمند و اگر در موضوعی روایتی یافت نشد [[احتیاط]] کنند. |
|
| |
|
| == مفهومشناسی و پیشینه == | | == انکار حجیت عقل == |
| اخباریگری رویکردی در مباحث [[فقه|فقهی]] است که در آن، تمایلی به اصول کلّی عقلی و شرعی در استنباط احکام شرعی نیست و تنها، بر اساس نصِّ [[حدیث|احادیث]] عمل میشود.<ref>فائز، قاسم و محمد شریفی، پیدایش سیر تطور و تداوم اخباریگری، در کتاب قیم، شماره ۱۱، پاییز و زمستان ۱۳۹۳ش، ص۲۱۴.</ref> مفهوم مقابل اخباریگری، [[اصولیگری]] است.
| | اخباریان [[عقل]] را جایزالخطا شمرده و به او در شناخت [[اصول دین|اصول]] و [[فروع دین]] نقشی نمیدهند. محمدامین استرآبادی بنیانگذار اخباریگری، مدعی است عقل فقط در اموری که مبدأ حسی یا نزدیک به حس دارند (مانند ریاضیات) حجت است.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref> |
|
| |
|
| در دوره بعد از غیبت صغرا در افکار و آراء برخی از عالمان شیعه رگههایی از اخباریگری به وجود آمد، ولی با توجه به وجود عالمانی چون شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی اندیشههای اخباریگری قدرت و تداوم نیافت. اخباریگری با شروع دوره صفویه، بهتدریج قدرت یافت و در قرن دوازدهم با ظهور محمدامین استرآبادی (درگذشت ۱۰۳۶ق)، بر بیشتر حوزههای شیعه سیطره یافت.
| | == انکار حجیت ظواهر قرآن == |
| | اخباریان فهم غیر معصوم از [[قرآن]] را حجت نمیدانند. دلیل آنها روایاتی است که فهم قرآن را مختص [[معصومان(ع)]] شمرده و نیز روایاتی که از [[تفسیر به رأی]] نهی کرده است. |
|
| |
|
| پیشینه حدیثگرایی که رگههایی از اخباریگری دانسته شده در میان عالمان شیعه، به زمان [[شهید ثانی]] (۹۱۱–۹۵۶ق) بازگردانده شده است.
| | == انکار حجت ظنون معتبر == |
| | اخباریها حجیت هر گمانی حتی [[ظنون معتبره]] را نفی کردهاند. آنها برای این نظر، به آیات و روایات نهی کننده از عمل به گمان استناد کردهاند. |
|
| |
|
| | == تواتر کتب اربعه و حجیت احادیث == |
| | عالمان اخباری، معتقد به [[تواتر]] روایات [[کتب اربعه]] بلکه همه کتابهای روایی شیعه شدند. آنها با توجه به این اعتقاد، احتیاج به [[علم رجال]] را منکر شدند؛ زیرا با توجه به متواتر شمردن کتب اربعه، بحثهای رجالی فایده نخواهد داشت. همچنین علم رجال حداکثر به ما گمان قوی به صدور حدیث از معصوم(ع) میدهد و گمان هم که حجت نیست. |
|
| |
|
| | == عدم اعتبار و جواز اجتهاد == |
| | اخباریان معتقدند دلیلی برای تقلید از فتاوای [[مجتهد]] نیست و افراد باید با رجوع به کتابهای حدیث، وظیفه خود را بفهمند. زیرا [[اجتهاد]] به معنای به کار بردن دقتهای عقلی و رجالی برای درک احکام از مضمون آیات و روایات است؛ با اینکه از نظر اخباریان دقت عقلی اعتبار نداشته و مباحث رجالی نیز فایدهای ندارد. |
|
| |
|
| | | == لزوم احتیاط == |
| | | به باور اخباریها، درباره موضوعاتی که برای آن روایتی در کتب اربعه نیست، باید [[احتیاط]] شود (واجب احتمالی انجام شود و حرام احتمالی ترک شود). |
| {{جعبه نقل قول|شهید مطهری: جمود اخباریگری در بسیاری از مسائل اخلاقی و اجتماعی و بلکه پارهای مسائل فقهی هنوز هم حکومت میکند.<ref>ده گفتار، مطهری، مرتضی، ج۱، ص۱۰۷</ref>}}
| |
| | |
| == ویژگیها == | |
| برخی از ویژگیهای اخبارگری را چنین دانستهاند:
| |
| * '''انکار حجیت عقل''': اخباریان [[عقل]] را جایزالخطا شمرده و به او در شناخت [[اصول دین|اصول]] و [[فروع دین]] نقشی نمیدهند. محمدامین استرآبادی بنیانگذار اخباریگری، مدعی است عقل فقط در اموری که مبدأ حسی یا نزدیک به حس دارند (مانند ریاضیات) حجت است.<ref>مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲۰، ص۱۶۹.</ref>
| |
| * '''انکار حجیت ظواهر قرآن''': اخباریان فهم غیر معصوم از [[قرآن]] را حجت نمیدانند. دلیل آنها روایاتی است که فهم قرآن را مختص [[معصومان(ع)]] شمرده و نیز روایاتی که از [[تفسیر به رأی]] نهی کرده است.
| |
| * '''انکار حجت ظنون معتبر''': اخباریها حجیت هر گمانی حتی [[ظنون معتبره]] را نفی کردهاند. آنها برای این نظر، به آیات و روایات نهی کننده از عمل به گمان استناد کردهاند.
| |
| * '''تواتر کتب اربعه و حجیت احادیث''': عالمان اخباری، معتقد به [[تواتر]] روایات [[کتب اربعه]] بلکه همه کتابهای روایی شیعه شدند. آنها با توجه به این اعتقاد، احتیاج به [[علم رجال]] را منکر شدند؛ زیرا با توجه به متواتر شمردن کتب اربعه، بحثهای رجالی فایده نخواهد داشت. همچنین علم رجال حداکثر به ما گمان قوی به صدور حدیث از معصوم(ع) میدهد و گمان هم که حجت نیست.
| |
| * '''عدم اعتبار و جواز اجتهاد''': اخباریان معتقدند دلیلی برای تقلید از فتاوای [[مجتهد]] نیست و افراد باید با رجوع به کتابهای حدیث، وظیفه خود را بفهمند. زیرا [[اجتهاد]] به معنای به کار بردن دقتهای عقلی و رجالی برای درک احکام از مضمون آیات و روایات است؛ با اینکه از نظر اخباریان دقت عقلی اعتبار نداشته و مباحث رجالی نیز فایدهای ندارد.
| |
| * '''لزوم احتیاط''': به باور اخباریها، درباره موضوعاتی که برای آن روایتی در کتب اربعه نیست، باید [[احتیاط]] شود (واجب احتمالی انجام شود و حرام احتمالی ترک شود).
| |
|
| |
|
| == منابع == | | == منابع == |