ظلم خلفا بر اهلبیت(ع): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
بنابراین نه تنها خلفای سهگانه چندان مودتی در حق اهلبیت نکردند؛ بلکه آنان را از حق مسلمی که داشتند محروم کردند؛ در حالیکه خطبه و [[حدیث غدیر]] که انتصاب حضرت علی(ع) را به جانشینی پیامبر(ص) بیان میکند، در بسیاری از کتب اهلسنت آمده است و [[علامه امینی]] در کتاب ارزشمند [[الغدیر (کتاب)|الغدیر]] کلیه اسناد و مدارک آن را از کتابهای اهلسنت جمعآوری کرده است. و در مقابل روایتهایی وجود دارد که از اِعمال زور بر حضرت علی(ع) و [[بنیهاشم]] برای بیعت با ابوبکر سخن میگویند.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۲م، ج۱، ص۱۸۱۹.</ref> | بنابراین نه تنها خلفای سهگانه چندان مودتی در حق اهلبیت نکردند؛ بلکه آنان را از حق مسلمی که داشتند محروم کردند؛ در حالیکه خطبه و [[حدیث غدیر]] که انتصاب حضرت علی(ع) را به جانشینی پیامبر(ص) بیان میکند، در بسیاری از کتب اهلسنت آمده است و [[علامه امینی]] در کتاب ارزشمند [[الغدیر (کتاب)|الغدیر]] کلیه اسناد و مدارک آن را از کتابهای اهلسنت جمعآوری کرده است. و در مقابل روایتهایی وجود دارد که از اِعمال زور بر حضرت علی(ع) و [[بنیهاشم]] برای بیعت با ابوبکر سخن میگویند.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۲م، ج۱، ص۱۸۱۹.</ref> | ||
== محروم کردن | == محروم کردن اهلبیت(ع) از حق ارث و هجوم به خانه امیرالمؤمنین(ع) == | ||
ابوبکر مطابق احکام | [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] مطابق احکام [[قرآن]]، [[ارث]]، [[خمس]] و فیء را به کسانی باید پرداخت میکرد که از سوی قرآن به عنوان اهلبیت مطرح بودند و وقتی [[حضرت فاطمه زهرا (س)|حضرت فاطمه(س)]] و [[عباس بن عبدالمطلب]]، میراث پیامبر را از ابوبکر طلب کردند او گفت: از پیامبر شنیدم که ما ارث نمیگذاریم و هر چه از ما بماند [[صدقه]] است.<ref>طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، چاپ دوم، ۱۳۶۲م، ج۱، ص۱۸۲۵.</ref> و با این سخن اهلبیت را از حق مسلم آنها محروم کرد و گفت: در صورت نیاز آنها میتوانند از صدقات استفاده کنند، در صورتی که پیامبر در دوران حیاتش استفاده از صدقات را برای اهلبیت خود [[حرام]] کرده بود. | ||
همچنین ابوبکر حضرت فاطمه را از فدک که پیامبر(ص) به حضرت بخشیده بود، محروم کرد؛ در حالی که ابوبکر به دختر خود در بخش عالیه در مدینه و بحرین زمینهایی واگذار کرد.<ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، لیدن، ۱۹۰۵م، ج۳، ص۱۳۸.</ref> | همچنین ابوبکر حضرت فاطمه را از [[فدک]] که پیامبر(ص) به حضرت بخشیده بود، محروم کرد؛ در حالی که ابوبکر به دختر خود در بخش عالیه در [[مدینه]] و [[بحرین]] زمینهایی واگذار کرد.<ref>ابن سعد، محمد، طبقات الکبری، لیدن، ۱۹۰۵م، ج۳، ص۱۳۸.</ref> | ||
عمر با حضرت علی(ع) مانند دیگر صحابه نخستین رفتار میکرد و توجه خود به خویشاوندان پیامبر را بیشتر با رعایت حال عباس نشان میداد. او امتیازاتی به بنیهاشم داد و میراث پیامبر را در مدینه به عباس و علی(ع) باز گرداند؛ اما سهم پیامبر(ص) از خیبر و فدک را نزد خود نگه داشت.<ref>بخاری، صحیح بخاری، قاهره، ۱۸۹۴م، خمس۲.</ref> عمر با این اقداماتش سعی داشت میان خلافت و بنیهاشم آشتی برقرار کند. | [[عمر بن خطاب]] با حضرت علی(ع) مانند دیگر صحابه نخستین رفتار میکرد و توجه خود به خویشاوندان پیامبر را بیشتر با رعایت حال عباس نشان میداد. او امتیازاتی به بنیهاشم داد و میراث پیامبر را در مدینه به عباس و علی(ع) باز گرداند؛ اما سهم پیامبر(ص) از خیبر و فدک را نزد خود نگه داشت.<ref>بخاری، صحیح بخاری، قاهره، ۱۸۹۴م، خمس۲.</ref> عمر با این اقداماتش سعی داشت میان خلافت و [[بنیهاشم]] آشتی برقرار کند. | ||
عمر به شدت درصدد کنترل بنیهاشم بود و سعی میکرد آنها از مدینه دور نشوند؛ در حالی که دیگران در آزادی کامل به سر میبردند. | عمر به شدت درصدد کنترل بنیهاشم بود و سعی میکرد آنها از مدینه دور نشوند؛ در حالی که دیگران در آزادی کامل به سر میبردند. | ||
ابوبکر و عمر با آنکه پس از رحلت پیامبر(ص) بنیهاشم را از حقوقشان محروم کردند؛ اما از آن به نفع خویشاوندان خود استفاده نکردند، بلکه آن را در بیت المال نهادند؛ اما عثمان حق اهلبیت را به خویشاوندان نزدیکش سپرد؛ چنانکه آبادی فدک را به [[مروان بن حکم]] داد.<ref>. دینوری، ابن قتیبه، المعارف،قاهره، ۱۹۶۰م، ص۱۹۵.</ref> | |||
یکی دیگر از ظلمهایی که در حق اهلبیت(ع) صورت | یکی دیگر از ظلمهایی که در حق اهلبیت(ع) صورت گرفت، [[هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)|هجوم به خانه امیرالمؤمنین(ع)]] و کتک زدن حضرت فاطمه(س) بود. ابوبکر در پایان عمر از این که حضرت فاطمه(س) را ناراضی کرده و به خانهاش هجوم برد، اظهار پشیمانی و ندامت کرد. او در روزهای آخر زندگی گفت: ای کاش هرگز خانه زهرا را مورد تفتیش قرار نداده بودم. این گزارش توسط بسیاری از مورخان اهلسنت روایت شده است.<ref>الکاند هلوی، حیاه الصحابه، دارالوعی، ۱۳۹۱م،ج۲، ص۲۴، و کنزالعمال، ج۵،ش ۱۴۱۱۳.</ref>{{پایان پاسخ}} | ||
{{پایان مطالعه بیشتر}} | {{پایان مطالعه بیشتر}} | ||
==مطالعه بیشتر== | ==مطالعه بیشتر== |