دانش زبان‌شناسی و کاربرد آن در مطالعات قرآنی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== تعریف زبان و زبان‌شناسی ==
== تعریف زبان و زبان‌شناسی ==
زبان پدیده ای ایستا (Static) نیست؛ بلکه در بستر جامعه و تاریخ شکل می‌گیرد و پیشرفت می‌کند. زبان مقوله ای اجتماعی است و ماهیت تاریخی دارد. زبان در پیوند تنگاتنگ با ابعاد دیگر زندگی اجتماعی، چون فرهنگ، دانش و دین است. زبان یک موجود اندام وار (Organic) است که دارای ابزار و آلات و ادوات مختلفی است و همانند انسان که دارای دست، پا، چشم، گوش و … است و همه این اعضاء در قالب یک نظام با یکدیگر در تعامل هستند و هدف و کارکردی را ایفا می‌کنند. زبان دارای اعضا و ساختار سازه ای، واجی، دستوری، معنایی، ریشه ای و … است و تمام این ساختارها، ساختارهای مستقل از هم نیستند، بلکه همانند اعضای بدن انسان هستند که در قالب یک واحد عمل می‌کنند (ن.ک. به: Hayes؛ هال، ۱۳۵۰، و باطنی، ۱۳۶۴ ش).
زبان پدیده‌ای ایستا (Static) نیست؛ بلکه در بستر جامعه و تاریخ شکل می‌گیرد و پیشرفت می‌کند. زبان مقوله‌ای اجتماعی است و ماهیت تاریخی دارد. زبان در پیوند تنگاتنگ با ابعاد دیگر زندگی اجتماعی، چون فرهنگ، دانش و دین است. زبان یک موجود اندام وار (Organic) است که دارای ابزار و آلات و ادوات مختلفی است و همانند انسان که دارای دست، پا، چشم، گوش و … است و همه این اعضاء در قالب یک نظام با یکدیگر در تعامل هستند و هدف و کارکردی را ایفا می‌کنند. زبان دارای اعضا و ساختار سازه‌ای، واجی، دستوری، معنایی، ریشه‌ای و … است و تمام این ساختارها، ساختارهای مستقل از هم نیستند، بلکه همانند اعضای بدن انسان هستند که در قالب یک واحد عمل می‌کنند (ن.ک. به: Hayes؛ هال، ۱۳۵۰، و باطنی، ۱۳۶۴ ش).


زبان یک مقوله ثابت نیست که در یک دوره پدید آید و به همان شکل بماند. طرز برداشت بسیاری از زبان شناسان کهن در ادبیات عرب این بوده که زبان مقوله ای ثابت است. این موضوع با عنوان توقیفی بودن یا اصطلاحی بودن زبان در منابع کهن ادبی و اصول فقه بحث شده است. پیروان نظریه توقیفی بر این باورند که زبان از سوی واضعی مشخص بنا نهاده شده است و به همان شکل به نسل‌های بعد منتقل می‌شود. پیروان نظریه اصطلاحی آن را پدیده ای صرفاً قراردادی می‌شمرند که تنها تابع قرارداد عمومی مردم و تحولات آن است (ن.ک. به: زبیدی، ۱۹۹۴م، ج۱، ص۵۳–۵۴). افسانه «یعرب بن قحطان» به روشنی طرز برداشت زبان شناسان کهن زبان عربی را بیان می‌کند. طبق این داستان از او به عنوان واضع زبان عربی یاد می‌شود و در برخی منابع دیگر هم از واضعان دیگری چون اسماعیل یاد شده است و بسیاری از ادیبان نیز بر این باورند که خدا زبان عربی را به‌طور مستقیم وضع کرد و زبان‌های دیگر از آن ریشه گرفتند (ن.ک. به: ابن منظور، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۵۸۷؛ زبیدی، ۱۹۹۴، ج۲، ص۲۲۳، ذیل ماده عرب). بسیاری از قواعد زبانی در دانش صرف، نحو و دیگر علوم ادبی سنتی بر مبنای همین اسطوره و افسانه ساخته شده است. اگرچه بسیاری از ادیبان از این داستان یاد نکرده و درباره آن نظر نداده‌اند؛ اما احیاناً ناخودآگاه در مقام بیان قواعد و پژوهش در حوزه زبان، بر مبنای چنین تصوری عمل کرده‌اند (برای نمونه ن.ک. به: سیوطی، ۱۹۹۸م، ۲۹–۳۰).
زبان یک مقوله ثابت نیست که در یک دوره پدید آید و به همان شکل بماند. طرز برداشت بسیاری از زبان شناسان کهن در ادبیات عرب این بوده که زبان مقوله‌ای ثابت است. این موضوع با عنوان توقیفی بودن یا اصطلاحی بودن زبان در منابع کهن ادبی و اصول فقه بحث شده است. پیروان نظریه توقیفی بر این باورند که زبان از سوی واضعی مشخص بنا نهاده شده است و به همان شکل به نسل‌های بعد منتقل می‌شود. پیروان نظریه اصطلاحی آن را پدیده‌ای صرفاً قراردادی می‌شمرند که تنها تابع قرارداد عمومی مردم و تحولات آن است (ن.ک. به: زبیدی، ۱۹۹۴م، ج۱، ص۵۳–۵۴). افسانه «یعرب بن قحطان» به روشنی طرز برداشت زبان شناسان کهن زبان عربی را بیان می‌کند. طبق این داستان از او به عنوان واضع زبان عربی یاد می‌شود و در برخی منابع دیگر هم از واضعان دیگری چون اسماعیل یاد شده است و بسیاری از ادیبان نیز بر این باورند که خدا زبان عربی را به‌طور مستقیم وضع کرد و زبان‌های دیگر از آن ریشه گرفتند (ن.ک. به: ابن منظور، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۵۸۷؛ زبیدی، ۱۹۹۴، ج۲، ص۲۲۳، ذیل ماده عرب). بسیاری از قواعد زبانی در دانش صرف، نحو و دیگر علوم ادبی سنتی بر مبنای همین اسطوره و افسانه ساخته شده است. اگرچه بسیاری از ادیبان از این داستان یاد نکرده و درباره آن نظر نداده‌اند؛ اما احیاناً ناخودآگاه در مقام بیان قواعد و پژوهش در حوزه زبان، بر مبنای چنین تصوری عمل کرده‌اند (برای نمونه ن.ک. به: سیوطی، ۱۹۹۸م، ۲۹–۳۰).


زبان در زبان‌شناسی ماهیت کاملاً تاریخی دارد؛ در قالب تاریخ زاییده و بزرگ می‌شود. دوره نوزادی، کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری و مرگ دارد، حتی ممکن است دچار تناسخ هم بشود و بعد از مرگ دوباره در قالب پیکره ای جدید ظاهر شود. ممکن است یک واژه در معنای واژه دیگری ظاهر شود یا به‌طور کلی معنای پیشین خود را از دست بدهد، و به اصطلاح دچار انسلاخ شود و معنای دیگری دریافت کند.
زبان در زبان‌شناسی ماهیت کاملاً تاریخی دارد؛ در قالب تاریخ زاییده و بزرگ می‌شود. دوره نوزادی، کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و پیری و مرگ دارد، حتی ممکن است دچار تناسخ هم بشود و بعد از مرگ دوباره در قالب پیکره‌ای جدید ظاهر شود. ممکن است یک واژه در معنای واژه دیگری ظاهر شود یا به‌طور کلی معنای پیشین خود را از دست بدهد، و به اصطلاح دچار انسلاخ شود و معنای دیگری دریافت کند.


دانش زبان‌شناسی یک دانش صد در صد تجربی دانسته می‌شود و برای هر ادعایی که بخواهد بیان کند، حتماً مدرک تجربی و مستند ارائه می‌دهد. اگر این کلمه در ابتدا این بوده و بعد به آن کلمه تبدیل شده، براساس چه مدرکی و سندی این کار صورت گرفته و در کدام منطقه و در کدام دوره زمانی و توسط چه واسطه‌ها و کاتالیزورهایی صورت گرفته است؟ در تک تک این موارد باید مستند تجربی، مادی و محسوس ارائه شود. زبان‌شناسی هیچ گونه تحلیل انتزاعی و ذهنی را درباره پدیده‌های زبانی به رسمیت نمی‌شناسد و از این جهت در چالش با علوم ادبی سنتی است که گاه تحلیل‌های فراوان و مفصلی در بیان سیر تحولات واژه و موضوعات دیگر زبانی ارایه می‌دهند که هیچ‌یک مستند تاریخی و تجربی ندارد و برآمده از تخیلات ادیبان هستند (ن. ک: به: Hayes, ۲۸–۳۵). نمونه این نوع تخیلات را می‌توان در کتاب مختصر شرح امثله مشاهده کرد.
دانش زبان‌شناسی یک دانش صد در صد تجربی دانسته می‌شود و برای هر ادعایی که بخواهد بیان کند، حتماً مدرک تجربی و مستند ارائه می‌دهد. اگر این کلمه در ابتدا این بوده و بعد به آن کلمه تبدیل شده، براساس چه مدرکی و سندی این کار صورت گرفته و در کدام منطقه و در کدام دوره زمانی و توسط چه واسطه‌ها و کاتالیزورهایی صورت گرفته است؟ در تک تک این موارد باید مستند تجربی، مادی و محسوس ارائه شود. زبان‌شناسی هیچ گونه تحلیل انتزاعی و ذهنی را درباره پدیده‌های زبانی به رسمیت نمی‌شناسد و از این جهت در چالش با علوم ادبی سنتی است که گاه تحلیل‌های فراوان و مفصلی در بیان سیر تحولات واژه و موضوعات دیگر زبانی ارایه می‌دهند که هیچ‌یک مستند تاریخی و تجربی ندارد و برآمده از تخیلات ادیبان هستند (ن. ک: به: Hayes, ۲۸–۳۵). نمونه این نوع تخیلات را می‌توان در کتاب مختصر شرح امثله مشاهده کرد.
خط ۱۸: خط ۱۸:


== مهم‌ترین مکاتب زبان‌شناسی ==
== مهم‌ترین مکاتب زبان‌شناسی ==
زبان‌شناسی نوین در طول عمر نه چندان دراز خود مکاتب چندی را به خود دیده است. در این بخش از مقاله نگاهی گذرا به مهم‌ترین آنها خواهیم افکند.
زبان‌شناسی نوین در طول عمر نه چندان دراز خود مکاتب چندی را به خود دیده است.  


=== زبان‌شناسی ساختارگرا ===
=== زبان‌شناسی ساختارگرا ===
دوسوسور (د ۱۹۲۳) بنیانگذار زبان‌شناسی نوین به شمار می‌رود که رهیافت جدیدی در دانش مطالعه زبان پایه گذارد. مهم‌ترین اثر او کتاب «دروسی در زبان‌شناسی عمومی» است که آقای کورش صفوی به زبان فارسی برگردانده است. او رهیافتی ساختارگرایانه به زبان دارد. سوسور با تفکیک زبان (Long) از گفتار (Parol) به نوعی آغازگر ساختارگرایی به شمار می‌آید. لانگ جنبه نظام یافته زبان است که پیش از فرد وجود دارد و افراد در سخن گفتن تابع آن هستند و پارول همان جنبه فردی زبان است که به صورت گفتار ظاهر می‌شود. در سطح لانگ با دو زنجیره موازی از دال و مدلول‌ها مواجه هستیم که هر دو بر مبنای تفاوت ساخته و گسترش یافته‌اند، اما یکی بر مبنای تفاوت‌های آوایی و دیگری بر مبنای تفاوت‌های اندیشگی. ساختارگرایان بر اساس همین طرز تفکر، خود را در برابر سامانه به نسبت ثابتی می‌دیدند که به دلیل نیاز گویندگان به ارتباط و انتقال مفاهیم، وحدتی از معنا را در خود حفظ می‌کند. سوسور به زبان ـ به مثابه یک نظام کلی متمایز از واقعیت بیرونی ـ کلیتی خودبسند بخشیده بود، اما از سوی دیگر ماهیت دو لایه ای زبان که هر دو لایه آن متحرکند این انسجام را فرو می‌پاشند. (ویدوسون، ۱۳۷۷ش، ۱۵۷–۱۶۶. برای آگاهی بیشتر درباره زبانشناسی ساختارگرا: ن.ک. به: سوسور، ۱۳۷۸ش).
دوسوسور (د ۱۹۲۳) بنیانگذار زبان‌شناسی نوین به شمار می‌رود که رهیافت جدیدی در دانش مطالعه زبان پایه گذارد. مهم‌ترین اثر او کتاب «دروسی در زبان‌شناسی عمومی» است که آقای کورش صفوی به زبان فارسی برگردانده است. او رهیافتی ساختارگرایانه به زبان دارد. سوسور با تفکیک زبان (Long) از گفتار (Parol) به نوعی آغازگر ساختارگرایی به شمار می‌آید. لانگ جنبه نظام‌یافته زبان است که پیش از فرد وجود دارد و افراد در سخن گفتن تابع آن هستند و پارول همان جنبه فردی زبان است که به صورت گفتار ظاهر می‌شود. در سطح لانگ با دو زنجیره موازی از دال و مدلول‌ها مواجه هستیم که هر دو بر مبنای تفاوت ساخته و گسترش یافته‌اند، اما یکی بر مبنای تفاوت‌های آوایی و دیگری بر مبنای تفاوت‌های اندیشگی. ساختارگرایان بر اساس همین طرز تفکر، خود را در برابر سامانه به نسبت ثابتی می‌دیدند که به دلیل نیاز گویندگان به ارتباط و انتقال مفاهیم، وحدتی از معنا را در خود حفظ می‌کند. سوسور به زبان ـ به مثابه یک نظام کلی متمایز از واقعیت بیرونی ـ کلیتی خودبسند بخشیده بود، اما از سوی دیگر ماهیت دو لایه ای زبان که هر دو لایه آن متحرکند این انسجام را فرو می‌پاشند. (ویدوسون، ۱۳۷۷ش، ۱۵۷–۱۶۶. برای آگاهی بیشتر درباره زبانشناسی ساختارگرا: ن.ک. به: سوسور، ۱۳۷۸ش).


=== مردم‌شناسی و زبان‌شناسی ===
=== مردم‌شناسی و زبان‌شناسی ===
خط ۲۸: خط ۲۸:
جهان خارج (آنچه هست) ـ روح زبان (آنچه مشترکاً احساس می‌شود) ـ نظام معنایی (آنچه مشترکاً فهمیده می‌شود) ـ نظام لفظی (آنچه مشترکاً گفته می‌شود).
جهان خارج (آنچه هست) ـ روح زبان (آنچه مشترکاً احساس می‌شود) ـ نظام معنایی (آنچه مشترکاً فهمیده می‌شود) ـ نظام لفظی (آنچه مشترکاً گفته می‌شود).


== زبان‌شناسی همگانی ==
=== زبان‌شناسی همگانی ===
«نوآم چامسکی» زبان‌شناس معروف آمریکایی، بنیانگذار این مکتب به شمار می‌رود و بعد از وی افرادی مانند «کاتز» و «رودوف» از چهره‌های سرشناس این مکتب هستند. مکتب زبان‌شناسی همگانی بر این باور است که زبان دارای یک ماهیت کاملاً واحد است و همه زبان‌ها از یک منطق پیروی می‌کنند. پس این مکتب را از این جهت می‌توان در برابر مکتب بن قرار داد. وایسگربر سعی داشت، بین زبان‌ها مرز فرهنگی و تمدنی کاملاً مشخصی ایجاد کند و زبان‌ها را مستقل از هم تحلیل نماید. در نتیجه امکان تحلیل یک پدیده زبانی فارغ از نوع زبان آن وجود ندارد. در مقابل «نوآم چامسکی» تأکید دارد که زبان پدیده‌ای کاملاً واحد است و باید به دنبال مطالعه قواعد عمومی زبان جهت دستیابی به منطق واحد آن باشیم. نظریات و مبانی «نوآم چامسکی» در دانش ترجمه و تولید مترجمهای ماشینی کاربرد فراوانی داشته است (برای آگاهی بیشتر درباره زبان‌شناسی همگانی، ن.ک. به: اچسون، ۱۳۷۰ش و درباره دیدگاه زبان‌شناسی چامسکی: چامسکی، ۱۳۸۴ش؛ سازمند، ۱۳۸۳ش؛ اسمیت، ۱۳۶۷ش).
«نوآم چامسکی» زبان‌شناس معروف آمریکایی، بنیانگذار این مکتب به شمار می‌رود و بعد از وی افرادی مانند «کاتز» و «رودوف» از چهره‌های سرشناس این مکتب هستند. مکتب زبان‌شناسی همگانی بر این باور است که زبان دارای یک ماهیت کاملاً واحد است و همه زبان‌ها از یک منطق پیروی می‌کنند. پس این مکتب را از این جهت می‌توان در برابر مکتب بن قرار داد. وایسگربر سعی داشت، بین زبان‌ها مرز فرهنگی و تمدنی کاملاً مشخصی ایجاد کند و زبان‌ها را مستقل از هم تحلیل نماید. در نتیجه امکان تحلیل یک پدیده زبانی فارغ از نوع زبان آن وجود ندارد. در مقابل «نوآم چامسکی» تأکید دارد که زبان پدیده‌ای کاملاً واحد است و باید به دنبال مطالعه قواعد عمومی زبان جهت دستیابی به منطق واحد آن باشیم. نظریات و مبانی «نوآم چامسکی» در دانش ترجمه و تولید مترجمهای ماشینی کاربرد فراوانی داشته است (برای آگاهی بیشتر درباره زبان‌شناسی همگانی، ن.ک. به: اچسون، ۱۳۷۰ش و درباره دیدگاه زبان‌شناسی چامسکی: چامسکی، ۱۳۸۴ش؛ سازمند، ۱۳۸۳ش؛ اسمیت، ۱۳۶۷ش).