|
|
خط ۳۲: |
خط ۳۲: |
| امام علی در چند سال حکومت خود تلاش کرد امکاناتی را که از داراییهای عمومی در اختیار دولت بود افزایش دهند تا سطح زندگی مردم ارتقا پیدا نماید. این مسئله را حضرت به عنوان یکی از حقوق مردم بر حکومت برشمرده، فرمودند: اما حق شما بر من (نخست) این است که از خیرخواهی شما دریغ نورزم و بیت المال را در راه شما بهطور کامل به کار گیرم و شما را تعلیم کنم تا از جهل و نادانی رهایی یابید و شما را تربیت کنم تا فراگیرید و آگاه شوید.<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۳۴.</ref> | | امام علی در چند سال حکومت خود تلاش کرد امکاناتی را که از داراییهای عمومی در اختیار دولت بود افزایش دهند تا سطح زندگی مردم ارتقا پیدا نماید. این مسئله را حضرت به عنوان یکی از حقوق مردم بر حکومت برشمرده، فرمودند: اما حق شما بر من (نخست) این است که از خیرخواهی شما دریغ نورزم و بیت المال را در راه شما بهطور کامل به کار گیرم و شما را تعلیم کنم تا از جهل و نادانی رهایی یابید و شما را تربیت کنم تا فراگیرید و آگاه شوید.<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۳۴.</ref> |
|
| |
|
| همچنین فرمودند: «والبستکم العافیه من عدلی و فرشتکم المعروف من قولی و فعلی و اریتکم کرائم الاخلاق من نفسی<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۷</ref>؛ پیراهن عافیت را با عدل خود به اندام شما پوشاندم و نیکیها را با اعمال و گفتار خود در میان شما رواج دادم و ملکات اخلاق انسانی را به شما نشان دادم». | | همچنین امام فرمود: پیراهن عافیت را با عدل خود به اندام شما پوشاندم و نیکیها را با اعمال و گفتار خود در میان شما رواج دادم و ملکات اخلاق انسانی را به شما نشان دادم.<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۸۷.</ref> |
|
| |
|
| ===رسیدگی به نیازمندان=== | | ===رسیدگی به نیازمندان=== |
| | در کنار توجه به قشرهای مختلف جامعه، حضرت توجه ویژهای نسبت به نیازمندان جامعه داشت. در سفارش به مالک اشتر فرمود: خدا را درباره طبقه پایین جامعه در نظر داشته باش، مردمی که چاره ای ندارند، از بیچارگان، نیازمندان، گرفتارانِ رنجور و ناتوانان زمین گیر. در بین این طبقه، افراد قانع و سؤال کننده وجود دارد. حقی را که خداوند برای آن، نگهبانیاش را به تو سپرده، پاس بدار و بخشی از بیتالمال را به آنان اختصاص بده!<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref> |
|
| |
|
| در کنار توجه به قشرها مختلف جامعه، حضرت توجه ویژه ای نسبت به نیازمندان جامعه داشتند. در سفارش به مالک اشتر فرمودند: «اللَّهَ اللّهَ فِی الطَّبَقَه السُّفْلی مِنَ الَّذینَ لا حیلَه لَهُمْ مِنَ المَساکینِ وَ الْمُحْتاجینَ وَ أَهْلِ الْبُؤْسی وَ الذَّمْنی فَإنَّ فی هذِهِ الطَّبَقَه قانِعاً وَ مُعْتَرّاً وَ احْفَظْ لِلَّهِ ما اُسْتُحْفَظَکَ مِن حَقِّهِ فیهِمْ وَاجْعَلْ لَهُمْ قِسْماً مِنْ بَیتِ مالِکَ<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>؛ خدا را، خدا را درباره طبقه پایین جامعه در نظر داشته باش، مردمی که چاره ای ندارند، از بیچارگان، نیازمندان، گرفتارانِ رنجور و ناتوانان زمین گیر. در بین این طبقه، افراد قانع و سؤال کننده وجود دارد. حقّی را که خداوند برای آن، نگهبانی اش را به تو سپرده، پاس بدار و بخشی از بیت المال را به آنان اختصاص بده!»
| | این توجه حضرت تنها اختصاص به مسلمانان نداشته و همه افراد مسلمان و غیر مسلمان را در بر میگرفت. به عنوان نمونه؛ پیر مرد فرتوت و نابینایی، در حال گدایی، بر [[امیرمؤمنان]] گذشت. امام فرمود: این مرد کیست و چرا گدایی میکند؟ جواب گفتند: نصرانی است. امام فرمود: تا آن زمان که قدرت کار کردن داشت از او کار کشیدید و اینک که پیر شده و قدرت کار کردن ندارد، از تأمین روزی وی دریغ میورزید؟ از بیت المال زندگی او را تأمین کنید.<ref>الحر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، بیروت:دار احیاء التراث العربی، ج۱۵، ص۶۶.</ref> |
| | |
| این توجه حضرت تنها اختصاص به مسلمانان نداشته و همه افراد مسلمان و غیر مسلمان را در بر میگرفت. به عنوان نمونه «مَرَّ شَیخٌ مَکفُوفٌ کَبیرٌ یَسألُ. فَقالَ أمیرُالمُؤمِنینَ: ما هذا؟ فقالُوا: یا أمیرَالمُؤمِنینَ! نَصرانیٌّ. فَقالَ: استَعمَلتُمُوهُ حَتّی إذا کَبُرَ و عَجَزَ مَنَعتُمُوهُ، أنفِقُوا عَلَیهِ مِن بَیتِ المالِ<ref>الحر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، بیروت:دار احیاء التراث العربی، ج۱۵، ص۶۶</ref>؛ پیر مرد فرتوت و نابینایی، در حال گدایی، بر امیرمؤمنان علیبنابیطالب علیهالسلام گذشت. امام فرمود: این مرد کیست و چرا گدایی میکند؟ جواب گفتند: نصرانی است. امام علیهالسلام فرمود: تا آن زمان که قدرت کار کردن داشت از او کار کشیدید و اینک که پیر شده و قدرت کار کردن ندارد، از تأمین روزی وی دریغ میورزید؟ از بیت المال زندگی او را تأمین کنید». | |
|
| |
|
| ===تلاش برای رفع فقر مطلق=== | | ===تلاش برای رفع فقر مطلق=== |
| | | حضرت در راستای تحقق عدالت، تلاش کردند تا فقر مطلق را از جامعه اسلامی ریشه کن نمایند و در سالهای پایانی عمر شریفشان در مورد تدثیر اقداماتشان فرمودند: همه مردم کوفه از رفاه برخوردار هستند. پایینترین آنها (فقیرترین) نان گندم میخورند و سرپناه مناسب دارند و از آب سالم (فرات) مینوشند.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، پیشین، ج۴۰، ص۳۲۷.</ref> |
| حضرت در راستای تحقق عدالت، تلاش کردند تا فقر مطلق را از جامعه اسلامی ریشه کن نمایند و در سالهای پایانی عمر شریفشان در مورد تدثیر اقداماتشان فرمودند: «ما أَصْبَحَ بِالْکُوفَه أَحَدٌ الاَّ ناعِماً، اِنَّ أَدْناهُمْ مَنْزِلَه لَیَأْکُلُ مِنَ البُرِّ وَ یَجْلِسُ فِی الظِّلِّ وَ یَشْرَبُ مِنْ ماءِ الفُراتِ<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، پیشین، ج۴۰، ص۳۲۷</ref>؛ همه مردم کوفه از رفاه برخوردار هستند. پایینترین آنها (فقیرترین) نان گندم میخورند و سرپناه مناسب دارند و از آب سالم (فرات) مینوشند». | |
|
| |
|
| ===انتخاب کارگزاران لایق و شایسته=== | | ===انتخاب کارگزاران لایق و شایسته=== |
| | حضرت به انتخاب کارگزاران شایسته توجه ویژه ای داشتند و در عهد نامه به مالک اشتر فرمودند: سپس در امور کارگزارانت بنگر آنها را آزموده به کارگیر و محور گزینش تو میل و گرایش شخصی نباشد زیرا که این دو کانونی از شعبههای جور و خیانت است و از میان آنها افرادی که باتجربهتر و پاک تر و پیشگام تر در اسلامند برگزین، زیرا اخلاق آنها بهتر وخانواده آنها پاک تر و هم چنین کم طمع تر و در سنجش عواقب اموربیناترند.<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref> |
|
| |
|
| حضرت به انتخاب کارگزاران شایسته توجه ویژه ای داشتند و در عهد نامه به مالک اشتر فرمودند: «ثم انظر فی امور عمالک فاستعملهم اختبارا ولاتولهم محاباه و اثره و توفی منهم اهل التجربه والحیاء من اهل البیوتات الصالحه والقدم فی الاسلام فانهم اکرم اخلاقاً و اصح اعراضا و اقل فی المطامع اشرافا و ابلغ فی عواقب الامور نظراً<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>؛ سپس در امور کارگزارانت بنگر آنها را آزموده به کارگیر و محور گزینش تو میل و گرایش شخصی نباشد زیرا که این دو کانونی از شعبههای جور و خیانت است و از میان آنها افرادی که باتجربهتر و پاک تر و پیشگام تر در اسلامند برگزین، زیرا اخلاق آنها بهتر وخانواده آنها پاک تر و هم چنین کم طمع تر و در سنجش عواقب اموربیناترند.»
| | حضرت کنار گذاردن انسانهای شایسته و مقدم داشتن افراد غیر شایسته را از عوامل شکست دولتها برشمرده، فرمودند: چهار عامل باعث شکست دولتها میشود: ضایع کردن اصول و مسائل راهبردی، سرگرم شدن به فروع و مسائل غیراولویتدار و بیاهمیت یا کماهمیت، بکار گماردن آدمهای پست و ناشایسته سالاری، کنار گذاردن انسانهای فاضل و ترک شایستهسالاری.<ref>آمدی، عبد الواحد، غرر الحکم، پیشین، ص۳۴۲، ح ۷۸۳۵.</ref> |
| | |
| حضرت کنار گذاردن انسانهای شایسته و مقدم داشتن افراد غیر شایسته را از عوامل شکست دولتها برشمرده، فرمودند: «یُسْتَدَلُّ عَلَی اِدبارِ الدُّوَلِ بِاَربَعٍ: تَضییعِ الاُصولِ وَ التَّمَسُّکِ بِالفُرُوعِ وَ تقدیمِ الاَراذِلِ وَ تَاخیرِ الاَفاضِلِ؛ چهار عامل باعث شکست دولتها میشود: ضایع کردن اصول و مسائل راهبردی، سرگرم شدن به فروع و مسائل غیراولویتدار و بیاهمیت یا کماهمیت، بکار گماردن آدمهای پست و ناشایسته سالاری، کنار گذاردن انسانهای فاضل و ترک شایستهسالاری».<ref>آمدی، عبد الواحد، غرر الحکم، پیشین، ص۳۴۲، ح ۷۸۳۵</ref> | |
|
| |
|
| ===اصلاح نظام مالیاتی=== | | ===اصلاح نظام مالیاتی=== |
| | | حضرت در راستای اجرای عدالت تلاش کردند تا نگاه به مالیات را اصلاح نموده و آن را در مسیر تحقق آبادانی جامعه قرار دهند. امام در این رابطه به مالک اشتر فرمودند: باید بیش از تحصیل خراج در اندیشه زمین باشی، زیرا خراج حاصل نشود، مگر به آبادانی زمین و هر که خراج طلبد و زمین را آباد نسازد، شهرها و مردم را هلاک کرده است و کارش استقامت نیابد، مگر اندکی. هرگاه از سنگینی خراج یا آفت محصول یا بریدن آب یا نیامدن باران یا دگرگون شدن زمین، چون در آب فرورفتن آن یا بی آبی، شکایت نزد تو آوردند، از هزینه و رنجشان بکاه، آن قدر که امید میداری که کارشان را سامان دهد و کاستن از خراج بر تو گران نیاید، زیرا اندوختهای شود برای آبادانی بلاد تو و زیور حکومت تو باشد که ستایش آنها را به خود جلب کردهای و سبب شادمانی دل تو گردد که عدالت را در میانشان گستردهای و به افزودن ارزاقشان و به آنچه در نزد ایشان اندوختهای از آسایش خاطرشان و اعتمادشان به دادگری خود و مدارا در حق ایشان، برای خود تکیه گاهی استوار ساختهای. چه بسا کارها پیش آید که اگر رفع مشکل را بر عهده آنها گذاری، به خوشدلی به انجامش رسانند؛ زیرا چون بلاد آباد گردد، هر چه بر عهده مردمش نهی، انجام دهند که ویرانی زمین را تنگدستی مردم آن سبب شود و مردم زمانی تنگدست گردند که همت والیان، همه گرد آوردن مال بود و به ماندن خود بر سر کار اطمینان نداشته باشند و از آنچه مایه عبرت است، سود برنگیرند.<ref>سید، رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref> |
| حضرت در راستای اجرای عدالت تلاش کردند تا نگاه به مالیات را اصلاح نموده و آن را در مسیر تحقق آبادانی جامعه قرار دهند. امام «ع» در این رابطه به مالک اشتر فرمودند: «وَلْیَکُنْ نَظَرُکَ فِی عِمَارَه الاْرْضِ أَبْلَغَ مِنْ نَظَرِکَ فِی اسْتِجْلاَبِ الْخَرَاجِ، لاِنَّ ذَلِکَ لاَ یُدْرَکُ إِلاَّ بِالْعِمَارَه؛ وَمَنْ طَلَبَ الْخَرَاجَ بِغَیْرِ عِمَارَه أَخْرَبَ الْبِلاَدَ، وَأَهْلَکَ الْعِبَادَ، وَلَمْ یَسْتَقِمْ أَمْرُهُ إِلاَّ قَلِیلاً. فَإِنْ شَکَوْا ثِقَلاً أَوْ عِلَّه، أَوِ انْقِطَاعَ شِرْب أَوْ بَالَّه، أَوْ إِحَالَه أَرْض اغْتَمَرَهَا غَرَقٌ، أَوْ أَجْحَفَ بِهَا عَطَشٌ، خَفَّفْتَ عَنْهُمْ بِمَا تَرْجُو أَنْ یَصْلُحَ بِهِ أَمْرُهُمْ؛ وَلاَ یَثْقُلَنَّ عَلَیْکَ شَیْءٌ خَفَّفْتَ بِهِ الْمَؤُونَه عَنْهُمْ، فَإِنَّهُ ذُخْرٌ یَعُودُونَ بِهِ عَلَیْکَ فِی عِمَارَه بِلاَدِکَ وَتَزْیِینِ وِلاَیَتِکَ، مَعَ اسْتِجْلاَبِکَ حُسْنَ ثَنَائِهِمْ، وَتَبَجُّحِکَ بِاسْتِفَاضَه الْعَدْلِ فِیهِمْ، مُعْتَمِداً فَضْلَ قُوَّتِهِمْ بِمَا ذَخَرْتَ عِنْدَهُمْ مِنْ إِجْمَامِکَ لَهُمْ، وَالثِّقَه مِنْهُمْ بِمَا عَوَّدْتَهُمْ مِنْ عَدْلِکَ عَلَیْهِمْ وَرِفْقِکَ بِهِمْ فَرُبَّمَا حَدَثَ مِنَ الاْمُورِ مَا إِذَا عَوَّلْتَ فِیهِ عَلَیْهِمْ مِنْ بَعْدُ احْتَمَلُوهُ طَیِّبَه أَنْفُسُهُمْ بِهِ، فَإِنَّ الْعُمْرَانَ مُحْتَمِلٌ مَا حَمَّلْتَهُ؛ وَإِنَّمَا یُؤْتَی خَرَابُ الاْرْضِ مِنْ إِعْوَازِ أَهْلِهَا، وَإِنَّمَا یُعْوِزُ أَهْلُهَا لاِشْرَافِ أَنْفُسِ الْوُلاَه عَلَی الْجَمْعِ، وَسُوءِ ظَنِّهِمْ بِالْبَقَاءِ، وَقِلَّه انْتِفَاعِهِمْ بِالْعِبَرِ<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>؛ باید بیش از تحصیل خراج در اندیشه زمین باشی، زیرا خراج حاصل نشود، مگر به آبادانی زمین و هر که خراج طلبد و زمین را آباد نسازد، شهرها و مردم را هلاک کرده است و کارش استقامت نیابد، مگر اندکی. هرگاه از سنگینی خراج یا آفت محصول یا بریدن آب یا نیامدن باران یا دگرگون شدن زمین، چون در آب فرورفتن آن یا بی آبی، شکایت نزد تو آوردند، از هزینه و رنجشان بکاه، آن قدر که امید میداری که کارشان را سامان دهد و کاستن از خراج بر تو گران نیاید، زیرا اندوختهای شود برای آبادانی بلاد تو و زیور حکومت تو باشد که ستایش آنها را به خود جلب کردهای و سبب شادمانی دل تو گردد که عدالت را در میانشان گستردهای و به افزودن ارزاقشان و به آنچه در نزد ایشان اندوختهای از آسایش خاطرشان و اعتمادشان به دادگری خود و مدارا در حق ایشان، برای خود تکیه گاهی استوار ساختهای. چه بسا کارها پیش آید که اگر رفع مشکل را بر عهده آنها گذاری، به خوشدلی به انجامش رسانند؛ زیرا چون بلاد آباد گردد، هر چه بر عهده مردمش نهی، انجام دهند که ویرانی زمین را تنگدستی مردم آن سبب شود و مردم زمانی تنگدست گردند که همت والیان، همه گرد آوردن مال بود و به ماندن خود بر سر کار اطمینان نداشته باشند و از آنچه مایه عبرت است، سود برنگیرند». | |
|
| |
|
| ===نظارت و کنترل بر فعالیتهای اقتصادی=== | | ===نظارت و کنترل بر فعالیتهای اقتصادی=== |
| | از اقدامات حضرت در راستای تحقق و اجرای عدالت، کنترل و نظارت بر فعالیتهای اقتصادی و جلو گیری از انحراف بود. امام باقر(ع) فرمودند: امیرالمؤمنین در آن ایام که در کوفه بود چنین عادت داشت که هر روز صبح از دارالاماره بیرون میآمد و در بازارهای کوفه میگشت و تازیانهای دو شاخه بنام «سبیبه» بههمراه داشت، در هر بازاری میایستاد و در میان اهل آن صدا میزد: ای تاجران پیش از داد و ستد از خداوند خیر و نیکی بطلبید، و با آسانگیری در معامله از خداوند برکت جوئید و با خریداران نزدیک شوید (گران نفروشید تا از شما بگریزند)، و خود را به زینت حلم و بردباری آرایش دهید و از سوگند خوردن خودداری کنید و از دروغ بپرهیزید و از ستم کناره گیرید و با مظلومان به انصاف رفتار نمائید، و به ربا خواری نزدیک نشوید، و پیمانه را کامل بدهید (کم فروشی نکنید)، و چیزی از حقّ مردم کم نگذارید، و روی زمین در غرقاب فساد فرونروید.<ref>الحر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، پیشین، ج۱۲، ص۲۸۴.</ref> |
|
| |
|
| از اقدامات حضرت در راستای تحقق و اجرای عدالت، کنترل و نظارت بر فعالیتهای اقتصادی و جلو گیری از انحراف بود. امام باقر(ع) فرمودند: «کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ(ع) عِنْدَکُمْ بِالْکُوفَه یَغْتَدِی فِی کُلِّ یَوْمٍ مِنَ الْقَصْرِ فَیَطُوفُ فِی أَسْوَاقِ الْکُوفَه سُوقاً سُوقاً وَ مَعَهُ الدِّرَّه عَلَی عَاتِقِهِ وَکَانَ لَهَا طَرَفَانِ وَ کَانَتْ تُسَمَّی السَّبِیبَه قَالَ فَیَقِفُ عَلَی أَهْلِ کُلِّ سُوقٍ فَیُنَادِی فِیهِمْ یَا مَعْشَرَ التُّجَّارِ قَدِّمُوا لِاسْتِخَارَه وَ تَبَرَّکُوا بِالسُّهُولَه وَ اقْتَرِبُوا مِنَ الْمُبْتَاعِینَ وَ تَزَیَّنُوا بِالْحِلْمِ وَ تَنَاهَوْا عَنِ الْیَمِینِ وَ جَانِبُوا الْکَذِبَ وَ تَجَافَوْا عَنِ الظُّلْمِ وَ أَنْصِفُوا الْمَظْلُومِینَ وَ لَا تَقْرَبُوا الرِّبَا- وَ أَوْفُوا الْکَیْلَ وَ الْمِیزانَ وَ لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْیاءَهُمْ وَ لا تَعْثَوْا فِی الْأَرْضِ مُفْسِدِینَ؛ امیر المؤمنین «ع» در آن ایّام که در کوفه بودند چنین عادت داشتند که هر روز صبح از دار الاماره بیرون میآمدند و در بازارهای کوفه میگشتند و تازیانهای دو شاخه بنام «سبیبه» بههمراه داشتند، در هر بازاری میایستاد و در میان اهل آن صدا میزدند: ای تاجران پیش از داد و ستد از خداوند خیر و نیکی بطلبید، و با آسانگیری در معامله از خداوند برکت جوئید و با خریداران نزدیک شوید (گران نفروشید تا از شما بگریزند)، و خود را به زینت حلم و بردباری آرایش دهید و از سوگند خوردن خودداری کنید و از دروغ بپرهیزید و از ستم کناره گیرید و با مظلومان به انصاف رفتار نمائید، و به ربا خواری نزدیک نشوید، و پیمانه را کامل بدهید (کم فروشی نکنید)، و چیزی از حقّ مردم کم نگذارید، و روی زمین در غرقاب فساد فرونروید».<ref>الحر العاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، پیشین، ج۱۲، ص۲۸۴</ref>
| | حضرت در سفارش به مالک اشتر فرمودند: <ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>؛ امور آنان (تاجران و اهل صنایع) را چه در شهر و چه در اطراف و اکناف شهرهاها زیر نظر داشته باش و بدان که با این حال در عده ای فراوان از آنان تنگ نظری آشکار و شدید دارند و احتکار و انباشتن منافع و زورگوئی یا سلطه شدید، در معاملات، و این صفات منبع ضرر بر عموم جامعه است و عیب برای زمامداران. |
| | |
| حضرت در سفارش به مالک اشتر فرمودند: «و تفقّد امورهم بحضرتک و فی حواشی بلادک، و اعلم مع ذلک انّ فی کثیر منهم ضیقاً فاحشاً، و شحّاً قبیحاً، و احتکاراً للمنافع و تحکماً فی البیاعات وذلک باب مضّره للعامه و عیب الولاه<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>؛ امور آنان (تاجران و اهل صنایع) را چه در شهر و چه در اطراف و اکناف شهرهاها زیر نظر داشته باش و بدان که با این حال در عده ای فراوان از آنان تنگ نظری آشکار و شدید دارند و احتکار و انباشتن منافع و زورگوئی یا سلطه شدید، در معاملات، و این صفات منبع ضرر بر عموم جامعه است و عیب برای زمامداران». | |
|
| |
|
| ===برخورد با فساد اقتصادی=== | | ===برخورد با فساد اقتصادی=== |
|
| |
|
| یکی از برنامههای حضرت در راستای اجرای عدالت، برخورد با سوء استفادهها و دست اندازی به اموال عمومی بود. نمونههای فراوانی از برخورد حضرت با مفسدان و کارگزاران متخلف در نهج البلاغه وجود دارد به عنوان نمونه حضرت خطاب به کارگزار خود در بصره که با استفاده از فرصت سازمانی و بودجه عمومی برای زیارت خانه خدا به مکّه رفته بود، خطاب میکند که چرا با بیت المال به مکّه رفتی؟ آیا از حساب روز رستاخیز نترسیدی که این گونه با بیت المال، آب و غذا و توشه سفر تهیه کردی؟ از خدا بترس! | | یکی از برنامههای حضرت در راستای اجرای عدالت، برخورد با سوء استفادهها و دست اندازی به اموال عمومی بود. نمونههای فراوانی از برخورد حضرت با مفسدان و کارگزاران متخلف در نهج البلاغه وجود دارد به عنوان نمونه حضرت خطاب به کارگزار خود در بصره که با استفاده از فرصت سازمانی و بودجه عمومی برای زیارت خانه خدا به مکّه رفته بود، خطاب میکند که چرا با بیت المال به مکّه رفتی؟ آیا از حساب روز رستاخیز نترسیدی که این گونه با بیت المال، آب و غذا و توشه سفر تهیه کردی؟ از خدا بترس! پس تقوا پیشه کن و اموال مردم را به آنان بازگردان که در غیر این صورت، اگر بر تو دست یابم، باشمشیری که بر کسی نخورده، جز آن که به جهنّم واردش کرده است، تو را میکشم.<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۴۱.</ref> |
| | |
| «فَاتَّقِ اللَّهَ وَ ارْدُدْ إِلَی هَوءُلاَءِ الْقَوْمِ أَمْوَالَهُمْ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ ثُمَّ أَمْکَنَنِی اللَّهُ مِنْکَ لَأُعْذِرَنَّ إِلَی اللَّهِ فِیکَ وَ لَأَضْرِبَنَّکَ بِسَیْفِی الَّذِی مَا ضَرَبْتُ بِهِ أَحَدا إِلاَّ دَخَلَ النَّارَ<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۱</ref>؛ پس تقوا پیشه کن و اموال مردم را به آنان بازگردان که در غیر این صورت، اگر بر تو دست یابم، باشمشیری که بر کسی نخورده، جز آن که به جهنّم واردش کرده است، تو را میکشم».
| |
| | |
| حضرت مالک را متوجّه این میسازد که مبادا خودت زمینه رانت خواری بستگانت را فراهم سازی و به آنان فراتر از حق شهروندیشان بپردازی و فرمودند: «وَ لاَ تُقْطِعَنَّ لِأَحَدٍ مِنْ حَاشِیَتِکَ وَ حَامَّتِکَ قَطِیعَه وَ لاَ یَطْمَعَنَّ مِنْکَ فِی اعْتِقَادِ عُقْدَه تَضُرُّ بِمَنْ یَلِیهَا مِنَ النَّاسِ فِی شِرْبٍ أَوْ عَمَلٍ مُشْتَرَکٍ یَحْمِلُونَ مَؤونَتَهُ عَلَی غَیْرِهِمْ فَیَکُونَ مَهْنَأُ ذَلِکَ لَهُمْ دُونَکَ وَ عَیْبُهُ عَلَیْکَ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَه<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref>؛ مبادا به هیچیک از اطرافیان و نزدیکانت زمینی واگذاری و مبادا کسی از سوی تو به این طمع بیفتد که مالک آب و زمینی شود تا به همسایگان در آبیاری یا کار مشترک، خسارت وارد سازد و بارش را بر دوش دیگران نهد که بهره شیرین آن را فقط آنان میبرند و ننگ آن در دنیا و آخرت برای تو میماند».
| |
|
| |
|
| مجموع این سیاستها و برنامهها از سوی حضرت موجب شد تا سایه بی عدالتیها و تبعیضهایی که به دلیل فاصله گرفتن از اسلام اصیل و سیره رسول اکرم(ص) پس از ایشان به وجود آمده بود، برچیده شود و جامعه اسلامی طعم عدالت را بچشد.
| | حضرت مالک را متوجّه این میسازد که مبادا خودت زمینه رانت خواری بستگانت را فراهم سازی و به آنان فراتر از حق شهروندیشان بپردازی و فرمودند: مبادا به هیچیک از اطرافیان و نزدیکانت زمینی واگذاری و مبادا کسی از سوی تو به این طمع بیفتد که مالک آب و زمینی شود تا به همسایگان در آبیاری یا کار مشترک، خسارت وارد سازد و بارش را بر دوش دیگران نهد که بهره شیرین آن را فقط آنان میبرند و ننگ آن در دنیا و آخرت برای تو میماند.<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref> |
| {{پایان پاسخ}} | | {{پایان پاسخ}} |
|
| |
|