بازگشت مردگان نزد خانواده در دنیا: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|کاربر=Rezvani }} | |||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
خط ۵: | خط ۶: | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}} | {{پاسخ}} | ||
طبق آیات و روایات اسلامی روح انسان پس از مرگ در عالمی بنام «عالم برزخ» قرار میگیرد ولی ارتباطش به | طبق آیات و روایات اسلامی روح انسان پس از مرگ در عالمی بنام «عالم برزخ» قرار میگیرد ولی ارتباطش به کلی با دنیا قطع نمیشود. مقدار این ارتباط بستگی به درجه ایمان و فضیلتهای ارواح دارد؛ آنها که نزد خداوند مقربتر و محبوبتر بودند از إذن بیشتری برای دیدار از دنیا، برخوردار خواهند بود، و آنهایی که درجه ایمانشان کمتر است، ارتباط کمتری با دنیا خواهند داشت. | ||
در روایتی از امام کاظم نقل شده است که روح مومن میتواند پس از مرگ هم به دیدار خانوادهاش برود. برخی هر روز، برخی دو روز یکبار و برخی چند روز یکبار میتوانند خانوادهشان را در دنیا ببیند و میزان رفت و آمد هر کس وابسته به قدر منزلت و جایگاه معنوی است.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، موسسّه الوفاء، ج۶، ص۲۵۷.</ref> | |||
در | همچنین امام کاظم در پاسخ کسی که از دیدار اموات از خانواده اش پرسیده بود، فرمود: هر کس به قدر منزلتش، در هر جمعه، در هر ماه و یا در هر سال می تواند به خانوادهاش سر بزند.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، موسسّه الوفاء، ج۶، ص۲۵۷.</ref> | ||
در روایتی است از امام صادق(ع) که فرمودند: إنّ المؤمن لیزور اهله فیری ما یحبّ و یستر عنه ما یکره و إن الکافر لیزور اهله فیری ما یکره و یستر عنه ما یحبّ؛ یعنی روح مؤمن خانواده اش را زیارت میکند و در این دیدار فقط چیزهایی را میبیند که باعث مسرّت اوست یا کافر در دیدارش با خانواده، فقط چیزهایی را میبیند که باعث ناراحتی او میشود.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، موسسّه الوفاء، ج۶، ص۲۵۶.</ref> | در روایتی است از امام صادق(ع) که فرمودند: إنّ المؤمن لیزور اهله فیری ما یحبّ و یستر عنه ما یکره و إن الکافر لیزور اهله فیری ما یکره و یستر عنه ما یحبّ؛ یعنی روح مؤمن خانواده اش را زیارت میکند و در این دیدار فقط چیزهایی را میبیند که باعث مسرّت اوست یا کافر در دیدارش با خانواده، فقط چیزهایی را میبیند که باعث ناراحتی او میشود.<ref>مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، بیروت، موسسّه الوفاء، ج۶، ص۲۵۶.</ref> |