فضیلت تشییع جنازه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
خط ۱: خط ۱:
{{ویرایش}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۱۲: خط ۱۱:
[[امام على(ع)]] در تشييع جنازه‌اى شنيد كه مردى مى‌خندد، فرمود: «گويى كه مرگ را در اين جهان براى ديگران رقم زده اند».<ref name=":1" /> سپس اخطار می‌دهد که این جنازه‌هایی که تشییع می‌شوند، باز نمی‌گردند و ما نیز در این دنیا جاودانه نخواهیم بود.<ref name=":1">صبحي صالح، نهج البلاغة، حکمت ۱۲۲، ص۴۹۰.</ref>
[[امام على(ع)]] در تشييع جنازه‌اى شنيد كه مردى مى‌خندد، فرمود: «گويى كه مرگ را در اين جهان براى ديگران رقم زده اند».<ref name=":1" /> سپس اخطار می‌دهد که این جنازه‌هایی که تشییع می‌شوند، باز نمی‌گردند و ما نیز در این دنیا جاودانه نخواهیم بود.<ref name=":1">صبحي صالح، نهج البلاغة، حکمت ۱۲۲، ص۴۹۰.</ref>
== بخشش گناهان تشییع‌کننده و تشییع‌شونده ==
== بخشش گناهان تشییع‌کننده و تشییع‌شونده ==
يكى از فوايد تشييع جنازه را ثوابى دانسته‌اند كه نصيب شركت كنندگان مى‌شود.<ref>الانوار النعمانيه، ص۲۲۰.</ref> [[امام باقر(ع)]] نیز در روایاتی، چهار شفاعت را برای تشییع کننده دانسته‌اند.<ref>سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار نویسنده : القمي، الشيخ عباس    جلد : 4  صفحه : 565</ref> و آورده که فرشتگان، به تشییع کنندگان وعده [[بهشت]] می‌دهند.<ref name=":0">الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏3، ص: 172.</ref>
يكى از فوايد تشييع جنازه را ثوابى دانسته‌اند كه نصيب شركت كنندگان مى‌شود.<ref>الانوار النعمانيه، ص۲۲۰.</ref> [[امام باقر(ع)]] نیز در روایاتی، چهار شفاعت را برای تشییع کننده دانسته‌اند.<ref>قمی، شیخ عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم،  نشر اسوه،‌ ج۴، ص۵۶۵.</ref> و آورده که فرشتگان، به تشییع کنندگان وعده [[بهشت]] می‌دهند.<ref name=":0">کلینی، الكافي، ۱۴۰۷، ج۳، ص۱۷۲.</ref>


در روایت دیگری نقل شده که هر فردی، جنازه‌ى مؤمنى را تا دفن همراهى كند، خداوند در [[قيامت]]، هفتاد فرشته را بر او می‌گمارد كه او را همراهى کرده و برايش استغفار كنند.<ref>محمد باقر مجلسى، زاد المعاد، ص۵۴ و ۵۵.</ref>
در روایت دیگری نقل شده که هر فردی، جنازه‌ى مؤمنى را تا دفن همراهى كند، خداوند در [[قيامت]]، هفتاد فرشته را بر او می‌گمارد كه او را همراهى کرده و برايش استغفار كنند.<ref>محمد باقر مجلسى، زاد المعاد، ص۵۴ و ۵۵.</ref>