تعارض ضمان عاقله و جریره با اصل شخصیبودن مجازاتها: تفاوت میان نسخهها
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
A.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
برخی از حقوقدانان ضمان عاقله را استثنایی بر قاعده وزر (اصل شخصی بودن) مجازاتها میدانند. چه جوابی در پاسخ به این حقوق دانان قابل ارائه است؟ | برخی از حقوقدانان ضمان عاقله را استثنایی بر قاعده وزر (اصل شخصی بودن) مجازاتها میدانند. چه جوابی در پاسخ به این حقوق دانان قابل ارائه است؟ | ||
{{پایان سوال}} | {{پایان سوال}} | ||
{{پاسخ}}اصل شخصی بودن مجازاتها، یکی از اساسیترین اصول حقوق کیفری به شمار میرود. به موجب این اصل فقط شخص مرتکب جرم مسئولیت کیفری دارد و به مجازات میرسد. ضمان عاقله و جریره تعارضی با این اصل ندارد زیرا | {{پاسخ}}اصل شخصی بودن مجازاتها، یکی از اساسیترین اصول حقوق کیفری به شمار میرود. به موجب این اصل فقط شخص مرتکب جرم مسئولیت کیفری دارد و به مجازات میرسد. [[ضمان عاقله]] و [[ضمان جریره]] تعارضی با این اصل ندارد زیرا دیهای که عاقله میپردازد از نوع کیفر نیست بلکه یک نوع ضمانت و مسئولیت اجتماعی است. | ||
طبق مواد (۳۰۵) و (۳۱۲) ق.م. ا مسئولیت پرداخت دیه در قتل خطای محض با عاقله است. و ماده (۳۱۲) ق.م. ا بیان میدارد: «هر گاه جانی دارای عاقله نباشد یا عاقله او نتواند دیه را در مدت سه سال بپردازد، دیه از بیت المال پرداخت میشود». | طبق مواد (۳۰۵) و (۳۱۲) ق.م. ا مسئولیت پرداخت دیه در قتل خطای محض با عاقله است. و ماده (۳۱۲) ق.م. ا بیان میدارد: «هر گاه جانی دارای عاقله نباشد یا عاقله او نتواند [[دیه]] را در مدت سه سال بپردازد، دیه از بیت المال پرداخت میشود». | ||
== مفهوم مسئولیت == | == مفهوم مسئولیت == | ||
مسئولیت به معنای مسئول بودن و موظف بودن به انجام کاری میباشد و مسئول کسی است که فریضهای بر ذمه دارد که اگر به آن عمل نکند، بازخواست میشود. | مسئولیت به معنای مسئول بودن و موظف بودن به انجام کاری میباشد و مسئول کسی است که فریضهای بر ذمه دارد که اگر به آن عمل نکند، بازخواست میشود. در اصطلاح حقوق، مسئولیت یعنی تعهد قانونی شخص به رفع ضرری که به دیگری وارد کرده است؛ خواه این ضرر ناشی از تقصر خود او باشد یا ناشی از فعالیت غیر مقصرانه. در فقه نیز در همین معنی، لفظ ضمان را به کار بردهاند و معنی آن هر نوع مسئولیت اعم از مالی و کیفری است. | ||
در اصطلاح حقوق، مسئولیت یعنی تعهد قانونی شخص به رفع ضرری که به دیگری وارد کرده است؛ خواه این ضرر ناشی از تقصر خود او باشد یا ناشی از فعالیت غیر مقصرانه. در فقه نیز در همین معنی، لفظ ضمان را به کار بردهاند و معنی آن هر نوع مسئولیت اعم از مالی و کیفری است. | |||
مسئولیت، انواع مختلفی دارد؛ مسئولیت اخلاقی، مسئولیت اداری، مسئولیت تضامنی، مسئولیت تقصیری، مسئولیت کیفری، مسئولیت مدنی. آنچه در این نوشتار برای ما مهم است؛ مسئولیت کیفری است. مسئولیت کیفری عبارت است از انتساب فعل یا ترک فعل مجرمانه به شخص یا اشخاصی که با انجام بزه به قوانین کیفری تجاوز کرده و توان تحمل بار مجازات فعل یا ترک فعل خود را دارند. | مسئولیت، انواع مختلفی دارد؛ مسئولیت اخلاقی، مسئولیت اداری، مسئولیت تضامنی، مسئولیت تقصیری، مسئولیت کیفری، مسئولیت مدنی. آنچه در این نوشتار برای ما مهم است؛ مسئولیت کیفری است. مسئولیت کیفری عبارت است از انتساب فعل یا ترک فعل مجرمانه به شخص یا اشخاصی که با انجام بزه به قوانین کیفری تجاوز کرده و توان تحمل بار مجازات فعل یا ترک فعل خود را دارند. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۵: | ||
== اصل شخصی بودن مسئولیت کیفری == | == اصل شخصی بودن مسئولیت کیفری == | ||
قرآن این اصل را صراحتاً در آیات متعددی آورده است: {{قرآن|وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ|ترجمه=هیچکس جرمی نمیکند مگر آنکه زیان آن بر او است، و هیچکس بار گناه دیگری را برنمیدارد.}} | قرآن این اصل را صراحتاً در آیات متعددی آورده است: {{قرآن|وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْهَا ۚ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَىٰ|ترجمه=هیچکس جرمی نمیکند مگر آنکه زیان آن بر او است، و هیچکس بار گناه دیگری را برنمیدارد.|سوره=انعام|آیه=۱۶۴}} بر این اساس قرآن کریم، دیگران را حتی اگر از افراد خانواده بزهکار باشند، بری از مسئولیت کیفری میداند. بهطور کلی در ادیان الهی این اصل به صراحت قبول شده است. در تورات در مورد قصاص آمده است: «پدران برای پسران کشته نشوند و نه پسران به عوض پدران کشته شوند. هر کس برابر گناه خود کشته شود». با توجه به اهمیتی که نظام اسلامی برای آزادی فردی و امنیت قضایی قائل است، قبول مسئولیت شخصی اجتنابناپذیر است و این اصل دارای ریشههای قرآنی است. | ||
در [[قرآن مجید]] پنج بار آیه «ولا تزر وازره وزر آخری» تکرار شده است و آن پنج آیه عبارت است از آیه ۶۴ سوره | در [[قرآن مجید]] پنج بار آیه «ولا تزر وازره وزر آخری» تکرار شده است و آن پنج آیه عبارت است از آیه ۶۴ [[سوره انعام]]، آیه ۱۵ [[سوره اسراء]]، آیه ۱۸ [[سوره فاطر]]، آیه ۷ [[سوره زمر]] و آیه ۳۸ [[سوره نجم]] که تفاوت اینها فقط در مقدمه جمله است. | ||
در سنت نیز روایتی در دست است که ابوداوود از ابورمئه نقل میکند و در این روایت پیامبر به پدر و پسری که به هم شباهت داشته و در کنار هم بودهاند، میگوید: «بدان که او (پسر) جنایت تو (پدر) را بر عهده نمیگیرد و تو جنایت او را نمیتوانی بر عهده بگیری و سپس میفرمایند: «ولاتزر وازره و زر آخری». | در سنت نیز روایتی در دست است که ابوداوود از ابورمئه نقل میکند و در این روایت [[پیامبر (ص)]] به پدر و پسری که به هم شباهت داشته و در کنار هم بودهاند، میگوید: «بدان که او (پسر) جنایت تو (پدر) را بر عهده نمیگیرد و تو جنایت او را نمیتوانی بر عهده بگیری و سپس میفرمایند: «ولاتزر وازره و زر آخری». | ||
اصل شخصی بودن مسئولیت یک اصل عقلایی است؛ چرا که گذاشتن بار مسئولیت کسی بر دوش دیگری زشت و قبیح است و حکم عقل به قبح آن مسلم است. علاوه بر این، قاعده لاضرر نیز در قواعد فقهی وجود دارد که بر اساس آن، نباید ضرر و زیان دیگری بر شخص تحمیل گردد؛ لذا تنها مجرم مجازات میبیند و دیگری مسئول اعمال او نیست. | اصل شخصی بودن مسئولیت یک اصل عقلایی است؛ چرا که گذاشتن بار مسئولیت کسی بر دوش دیگری زشت و قبیح است و حکم عقل به قبح آن مسلم است. علاوه بر این، قاعده لاضرر نیز در قواعد فقهی وجود دارد که بر اساس آن، نباید ضرر و زیان دیگری بر شخص تحمیل گردد؛ لذا تنها مجرم مجازات میبیند و دیگری مسئول اعمال او نیست. | ||
== | == تعریف عاقله == | ||
عاقله هر کسی، عصبه اوست و سپس آزاد کننده او و آن گاه ضامن جریره او و در آخر امام(ع). | عاقله هر کسی، عصبه اوست و سپس آزاد کننده او و آن گاه ضامن جریره او و در آخر امام(ع). | ||
خط ۳۵: | خط ۳۲: | ||
'''عصبه''': واژه عصبه در لغت از (عصب) گرفته شده است که به معنی احاطه با قوت است و فرهنگ نویسان مراد و مقصود از آن را نزدیکان پدری ذکر کردهاند. افاده معنی احاطه توأم با قوت (عصبه) از این جهت است که پسر از یک طرف و پدر از طرف دیگر و برادر از جانبی و عموزادگان از سوی دیگر با احاطه کردن شخص باعث قوت و قدرت او میشوند. | '''عصبه''': واژه عصبه در لغت از (عصب) گرفته شده است که به معنی احاطه با قوت است و فرهنگ نویسان مراد و مقصود از آن را نزدیکان پدری ذکر کردهاند. افاده معنی احاطه توأم با قوت (عصبه) از این جهت است که پسر از یک طرف و پدر از طرف دیگر و برادر از جانبی و عموزادگان از سوی دیگر با احاطه کردن شخص باعث قوت و قدرت او میشوند. | ||
پس مردانی هستند که با قاتل قرابت از ناحیه پدر یا پدر و مادر دارند؛ مانند پدر و جد پدری هر چه بالا رود فرزندان و نوادگان هر چه پایین روند، برادران، عموها و فرزندان آنها البته در اصطلاحات فقهی زنان از خویشاوندان پدر متوفی نیز حکما ملحق به عصبه شدهاند. | پس مردانی هستند که با قاتل قرابت از ناحیه پدر یا پدر و مادر دارند؛ مانند پدر و جد پدری هر چه بالا رود فرزندان و نوادگان هر چه پایین روند، برادران، عموها و فرزندان آنها البته در اصطلاحات فقهی زنان از خویشاوندان پدر متوفی نیز حکما ملحق به عصبه شدهاند. ولی قانون مجازات اسلامی فقط بستگان ذکور را جزء عصبه میداند. پس زنان جزء عاقله نیستند. علاوه بر آن ماده (۳۰۸) ق.م. ا سه دسته دیگر از افراد را نیز عاقله به حساب نمیآورد. بر طبق مفاد این ماده نابالغ، دیوانه و معسر نیز جزء عاقله نیستند؛ پس جمعاً ۴ دسته از خویشاوندان فرد عاقله محسوب نمیشوند. | ||
ولی قانون مجازات اسلامی فقط بستگان ذکور را جزء عصبه میداند. پس زنان جزء عاقله نیستند. علاوه بر آن ماده (۳۰۸) ق.م. ا سه دسته دیگر از افراد را نیز عاقله به حساب نمیآورد. بر طبق مفاد این ماده نابالغ، دیوانه و معسر نیز جزء عاقله نیستند؛ پس جمعاً ۴ دسته از خویشاوندان فرد عاقله محسوب نمیشوند. | |||
'''ضامن جریره''': ضامن جریره هم طبق تبصره م (۳۰۷) ق.م. ا در زمره عاقله محسوب است. هر گاه کسی که با دیگری رابطه وراثت ندارد ضمن عقدی با او توافق کند که ضامن جریره او باشد؛ یعنی دیه او را بدهد و پس از مردن مضمون له از ترکه او ارث ببرد؛ این عقد را ضمان جریره نامند و سبب این ارث بردن را «ولای ضمان جریره» نامند. ضمان جریره در واقع نوعی بیمه قراردادی است. در این عقد شرط است که مضمون مجهول النسب بوده یا وارث نداشته باشد. | '''ضامن جریره''': ضامن جریره هم طبق تبصره م (۳۰۷) ق.م. ا در زمره عاقله محسوب است. هر گاه کسی که با دیگری رابطه وراثت ندارد ضمن عقدی با او توافق کند که ضامن جریره او باشد؛ یعنی دیه او را بدهد و پس از مردن مضمون له از ترکه او ارث ببرد؛ این عقد را ضمان جریره نامند و سبب این ارث بردن را «ولای ضمان جریره» نامند. ضمان جریره در واقع نوعی بیمه قراردادی است. در این عقد شرط است که مضمون مجهول النسب بوده یا وارث نداشته باشد. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۰: | ||
در بعضی از روایات مربوط به عاقله تعبیرهایی دیده میشود که نشان میدهد یکی از علتهای تشریع این حکم اسلامی حفظ احترام خون مسلمین و پرداخت دیه مناسب آنها است؛ زیرا غالباً مرتکبین توانایی پرداخت آن را ندارند و ممکن است خونبها به هدر رود. | در بعضی از روایات مربوط به عاقله تعبیرهایی دیده میشود که نشان میدهد یکی از علتهای تشریع این حکم اسلامی حفظ احترام خون مسلمین و پرداخت دیه مناسب آنها است؛ زیرا غالباً مرتکبین توانایی پرداخت آن را ندارند و ممکن است خونبها به هدر رود. | ||
از جمله در روایتی آمده که امام علی(ع) درباره کسی که مرتکب قتل خطا شده بود فرمود: «... و اگر هیچکس را نداشته باشد که دیه مقتول را بدهد، من (امام مسلمین) دیه او را میپردازم و (لایبطل دم امرء مسلم) مبادا خون مسلمانی به هدر برود». در واقع منشأ این حکم حمایتی است طبیعی در میان خویشان ذکور فرد. برای این مبنا شارع مقدس احکامی از قبیل ضمان عاقله را مقرر فرموده است که در حقیقت نوعی بیمه است. ضمان عاقله نوعی بیمه اجباری و ضمان جریره بیمه قراردادی است.{{پایان پاسخ}} | از جمله در روایتی آمده که [[امام علی(ع)]] درباره کسی که مرتکب قتل خطا شده بود فرمود: «... و اگر هیچکس را نداشته باشد که دیه مقتول را بدهد، من (امام مسلمین) دیه او را میپردازم و (لایبطل دم امرء مسلم) مبادا خون مسلمانی به هدر برود». در واقع منشأ این حکم حمایتی است طبیعی در میان خویشان ذکور فرد. برای این مبنا شارع مقدس احکامی از قبیل ضمان عاقله را مقرر فرموده است که در حقیقت نوعی بیمه است. ضمان عاقله نوعی بیمه اجباری و ضمان جریره بیمه قراردادی است.{{پایان پاسخ}} | ||
{{مطالعه بیشتر}} | {{مطالعه بیشتر}} | ||