ماجرای سخن گفتن جن با امام علی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۷: خط ۱۷:


:امام باقر(ع): هنگامی که امام علی(ع) بر منبر بود، اژدهایی از طرف یکی از درهای مسجد جلو آمد. مردم خواستند او را بکشند. امام علی(ع) کسی را فرستاد که از کشتن آن جلوگیری کند. اژدها تا پای منبر خزید و روی دمش ایستاد و به امیر المؤمنین سلام کرد. امام(ع) به او اشاره کرد که بنشیند تا سخنرانی‌اش تمام شود. امام(ع) پس از تمام شدن سخنرانی، از اژدها پرسید: «کیستی؟» پاسخ داد: «من عمرو ب عثمان کارگزار شما بر طایفه جن هستم. پدرم درگذشت و به من سفارش کرد نزد تو بیایم و نظر شما را بخواهم. اکنون نزد شما آمدم تا چه دستور فرمائی.» امام علی(ع) فرمود: «تو را به تقوای خدا سفارش می‌کنم و اینکه بازگردی و در میان جنیان به‌جای پدرت کارگزار باشی که تو از طرف من نیابت داری.» عمرو بن عثمان با امام علی(ع) خداحافظی کرد و او نائب وی بر جنیان است...
:امام باقر(ع): هنگامی که امام علی(ع) بر منبر بود، اژدهایی از طرف یکی از درهای مسجد جلو آمد. مردم خواستند او را بکشند. امام علی(ع) کسی را فرستاد که از کشتن آن جلوگیری کند. اژدها تا پای منبر خزید و روی دمش ایستاد و به امیر المؤمنین سلام کرد. امام(ع) به او اشاره کرد که بنشیند تا سخنرانی‌اش تمام شود. امام(ع) پس از تمام شدن سخنرانی، از اژدها پرسید: «کیستی؟» پاسخ داد: «من عمرو ب عثمان کارگزار شما بر طایفه جن هستم. پدرم درگذشت و به من سفارش کرد نزد تو بیایم و نظر شما را بخواهم. اکنون نزد شما آمدم تا چه دستور فرمائی.» امام علی(ع) فرمود: «تو را به تقوای خدا سفارش می‌کنم و اینکه بازگردی و در میان جنیان به‌جای پدرت کارگزار باشی که تو از طرف من نیابت داری.» عمرو بن عثمان با امام علی(ع) خداحافظی کرد و او نائب وی بر جنیان است...
===سند روایت کافی و بصائر الدرجات===
این روایت که در کتاب کافی و بصائر الدرجات آمده است، دو سند مشترک دارد:
سند اول: مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ….
سند دوم: أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ عُثْمَانَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَیُّوبَ عَنْ عَمْرِو بْنِ شِمْرٍ عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ….
در هر دو سند محمد بن یحیی<ref>وی محمد بن یحیی العطار است و ثقه می‌باشد. رک: رجال النجاشی، ص۳۵۴؛ رجال ابن داود، ص۳۴۱؛ خلاصه الاقوال علامه حلی، ص۱۵۷.</ref> و احمد بن محمد<ref>وی احمد بن محمد بن عاصم معروف به العاصمی است و ثقه می‌باشد. رک: الفهرست شیخ طوسی، ص۷۳؛ رجال ابن داوود حلی، ص۴۴؛ نقد الرجال تفرشی، ج۱، ص۱۵۱؛ الرسائل الرجالیه محمد بن محمد ابراهیم کلباسی، ج۳، ص۹۹.</ref> و محمد بن الحسن<ref>وی محمد بن حسن بن فروخ الصفار است و ثقه می‌باشد. رک: رجال النجاشی، ص۳۵۴؛ خلاصه الاقوال علامه حلی، ص۳۶۰؛ رجال ابن داود حلی، ص۱۷۰؛ نقد الرجال تفرشی، ج۴، ص۱۸۱.</ref> ثقه هستند؛ اما ابراهیم بن ایوب مجهول است یعنی در کتب معتبر رجالی نامش نیامده یا اشاره‌ای به ثقه یا غیر ثقه بودندش نشده است.<ref>نام وی در جلد ۱ صفحه ۱۹۳ معجم رجال الحدیث خوئی آمده است اما اشاره به ثقه بودن یا نبودنش نکرده است؛ محمد جواهری در صفحه ۶ المفید من معجم رجال الحدیث وی را مجهول می‌داند؛ نام وی در دیگر کتاب‌های رجالی نیامده است.</ref> عمرو بن شمر نیز ضعیف است.<ref>رک: رجال النجاشی، ص۲۸۷؛ رجال ابن غضائری، ص۷۴؛ خلاصه الاقوال علامه حلی، ص۳۷۸؛ رجال ابن داود، ص۲۶۴؛ نقد الرجال تفرشی، ج۳، ص۳۳۶.</ref>
علامه مجلسی هم در کتاب مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول می‌نویسد: این حدیث ضعیف است.<ref>مجلسی، محمد باقر، مرآه العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق، ج‏۴، ص۲۹۵.</ref>


== حدیث دوم ==
== حدیث دوم ==