خواستگاری زن از مرد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۸: خط ۴۸:


اگر به شما علاقمند باشد، قطعاً اظهار مي‌كند و اگر توجهي به اين مسأله نداشته باشد يا شناختي نسبت به شما نداشته باشد، فردي كه واسطه قرار داده‌ايد، مي‌تواند شما را براي ايشان معرفي كند بدون اينكه از علاقه شما نسبت به ايشان سخني به ميان آورد اگر واقعاً ايشان به اين موضوع و ازدواج با شما علاقمند باشد، پيشنهاد مي‌كند. اين بهترين و مطمئن‌ترين راهي است كه شما مي‌توانيد در پيش بگيريد.
اگر به شما علاقمند باشد، قطعاً اظهار مي‌كند و اگر توجهي به اين مسأله نداشته باشد يا شناختي نسبت به شما نداشته باشد، فردي كه واسطه قرار داده‌ايد، مي‌تواند شما را براي ايشان معرفي كند بدون اينكه از علاقه شما نسبت به ايشان سخني به ميان آورد اگر واقعاً ايشان به اين موضوع و ازدواج با شما علاقمند باشد، پيشنهاد مي‌كند. اين بهترين و مطمئن‌ترين راهي است كه شما مي‌توانيد در پيش بگيريد.
=تقویت۲=
در ابتدا لازم به ذكر است كه در صيغه عقد، درخواست ازدواج از جانب زن و پذيرش آن از طرف مرد است و از نظر حكم اسلامي خواستگاري زن حرام نمي‌باشد و اين (خواستگاري مرد) از سنّت و عرف جامعه است. هرچند سنّتي خوب و پسنديده است و با تحليل و بررسي آن به درستي و هماهنگي آن با روحيّات دخترو پسر پي‌مي‌بريم.
از دوران گذشته و در بسياري از اقوام و ملل مختلف خواستگاري مردان مرسوم بوده كه از بزرگترين عوامل حفظ حيثيّت و احترام زن بوده است، پس اين رسم منحصر به جامعه اسلامي و يا ايران نمي‌باشد.
استاد شهيد مطهّري در اين باره سخن جامع و كاملي دارند :
طبيعت، مرد را مظهر طلب و عشق و تقاضا آفريده است و زن را مظهر مطلوب بودن و معشوق بودن، طبيعت زن را گُل و مرد را بلبل، زن را شمع و مرد را پروانه قرارداده است. (مطهري، مرتضي، نظام حقوق زن در اسلام، قم: صدرا، ابتداي كتاب.)
اين يكي از تدابير حكيمانه و شاهكارهاي خلقت است كه در غزيزه مرد نياز و طلب و در غريزه زن ناز و جلوه قرار داده است. ضعف جسماني زن را در مقابل نيرومندي جسماني مرد با اين وسيله جبران كرده است.
خلاف حيثيّت و احترام زن است كه به دنبال مرد بدود، براي مرد قابل تحمّل است كه از زني خواستگاري كند و جواب رّد بشنود و آن‌گاه از زن ديگري خواستگاري كند و جواب رّد بشنود تا بالآخره زني رضايت خود را به همسري با او اعلام كند.
اما براي زن كه مي‌خواهد محبوب و معشوق و مورد پرستش باشد و در قلب مرد نفوذ كند تا بر دل او حكومت نمايد، قابل تحمّل و موافق غريزه نيست كه مردي را به همسري خود دعوت كند واحياناً جواب رّد بشنود و سراغ مرد ديگري برود.
به عقيده ويليام جيمز فيلسوف معروف امريكايي: حيا و خودداري ظريفانه زن غريزه نيست بلكه دختران حوّا، در طول تاريخ دريافتند كه عزّت و احترامشان به اين است كه دنبال مردان نروند و خود را مبتذل نكنند و از دسترس مرد، خود را دورنگه دارند، زنان اين درس‌ها را در طول تاريخ دريافتند و به دختران خود ياد دادند.
مرد، خريدار وصال زن است و با خضوع و خشوع، خود را نيازمند به عشق به زن نشان مي‌دهد و او با بي‌نيازي تمام در مقام معشوقيت، سنگ محك مدعيّان عشق شده و بهترين را انتخاب مي‌كند.
در طول تاريخ، زن مظهر عشق و جمال ـ با كمال خردورزي و هنر توانست مرد را در هر مقامي و هر وضعي كه بوده است به آستان خود بكشاند و خود را مظهر مطلوبيت و پاسخگويي قرار داده است.
اين بهترين ضامن حيثيت و احترام زن و جبران كننده ضعف جسماني او در مقابل نيروي جسماني مرد است و هم بهترين عامل حفظ تعادل و توازن زندگي مشترك آنهاست.( مطهري، مرتضي، نظام حقوق زن در اسلام، قم: صدرا، ۱۳۷۸، ص۳۹ و ۴۰؛ صدوق، من لا يحضره الفقه، انتشارات الاعلمي المطبوعات، ج۳، ص۲۴۷، كناب النكاح.)
استاد فرزانه آيت الله جوادي آملي در كتاب ارزشمند زن در آينه جلال و جمال روايتي پيرامون خلقت آدم و حوّا نقل مي‌كند. حضرت آدم آگاهي از خلقت حوّا از پروردگارش پرسيد: اين كيست كه قرب و نگاه او مايه انس من شده است؟ خداوند فرمود: اين حوّا است؛ آيا دوست داري كه با تو بوده و مايه انس تو شود؟ آدم گفت: (آري). آنگاه خداوند فرمود: از من ازدواج با او را بخواه، چون صلاحيّت همسري تو را جهت علاقه جنسي نيز دارد... پس آدم عرض كرد: من پيشنهاد ازدواج با وي را عرضه مي‌دارم.
بعد از ازدواج، آدم به حوّا گفت: به طرف من بيا و به من روكن. و حوّا به او گفت: تو به سوي من روكن. خداوند امر كرد كه آدم برخيزد و به طرف حوّا برود.
اين همان راز خواستگاري مرد از زن است وگرنه زن به خواستگاري مرد بر مي‌خواست.
پس در نتيجه:
۱ـ الزام شرعي در خواستگاري مرد نبوده و خواستگاري زن حرام نمي‌باشد.
۲ـ رسم خواستگاري مرد منحصر به ايران و جوامع اسلامي و زمان حاضر نبوده بلكه از دير باز در اقوام و ملل مختلف مرسوم بوده است.
۳ـ خواستگاري مرد مطابق با راز خلقت انسان و هماهنگ با روحيات ونقش زن و مرد در زندگي است.
۴ ـ شكست و ناكامي در خواستگاري، براي مرد قابل تحمّل است اما در زن اثر روحي ـ رواني نامطلوب مي‌نهد.
۵ ـ خواستگاري مرد ضامن حفظ تعادل نظام اجتماعي است و ايجاد توازن ميان قدرت جسماني مرد و ضعف جسماني زن است.
۶ ـ در مجموع خواستگاري مرد نوعي احترام به شخصيّت زن است.


{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}