خود فراموشی: تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «{{ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} خود فراموشي چيست و چه آثار و پيامدهايي دارد؟ {{پای...» ایجاد کرد)
 
(ابرابزار)
خط ۲: خط ۲:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خود فراموشي چيست و چه آثار و پيامدهايي دارد؟
خود فراموشی چیست و چه آثار و پیامدهایی دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
اصطلاح خود فراموشي، عبارت است از بيگانه شدن انسان از شخصيت واقعي، انساني و الهي خويش و توجه به شخصيتِ پنداري، خيالي و غير واقعي خود.
اصطلاح خود فراموشی، عبارت است از بیگانه شدن انسان از شخصیت واقعی، انسانی و الهی خویش و توجه به شخصیتِ پنداری، خیالی و غیر واقعی خود.


چنان كه مي‌دانيم، انسان داراي دو بُعد حيواني و الهي (مادّي و معنوي) است. آن چيزي كه انسان را انسان مي‌كند، توجه او به شخصيت الهي و معنوي اش مي‌باشد. اين شخصيت الهي و انساني، همان شخصيت اصيل، واقعي و راستين اوست كه در فرهنگ اسلامي «خود واقعي»<ref>مطهري، مرتضي، فلسفه اخلاق، چاپ چهاردهم، تهران، صدرا، ۱۳۷۴، ص۱۲۷.</ref> نام گرفته است.
چنان‌که می‌دانیم، انسان دارای دو بُعد حیوانی و الهی (مادّی و معنوی) است. آن چیزی که انسان را انسان می‌کند، توجه او به شخصیت الهی و معنوی اش می‌باشد. این شخصیت الهی و انسانی، همان شخصیت اصیل، واقعی و راستین اوست که در فرهنگ اسلامی «خود واقعی»<ref>مطهری، مرتضی، فلسفه اخلاق، چاپ چهاردهم، تهران، صدرا، ۱۳۷۴، ص۱۲۷.</ref> نام گرفته است.


بديهي است كه نقطه مقابل «خود واقعي»، «خود غير واقعي» خواهد بود. خودِ غير واقعي همان شخصيتِ پنداري، خيالي و حيواني است كه در تعاليم اسلامي، «ناخود» «خودِ طُفيلي و غير واقعي»<ref>همان.</ref> شناخته مي شود.
بدیهی است که نقطه مقابل «خود واقعی»، «خود غیر واقعی» خواهد بود. خودِ غیر واقعی همان شخصیتِ پنداری، خیالی و حیوانی است که در تعالیم اسلامی، «ناخود» «خودِ طُفیلی و غیر واقعی»<ref>همان.</ref> شناخته می‌شود.


در منابع اسلامي، گاه نفس انساني يا «خود» مورد نكوهش قرار مي گيرد و به منزله بالاترين دشمن انساني معرفي مي شود. چنان كه از آقا اميرالمؤمنين علي(عليه السلام)نقل شده كه فرمودند: «لا عدو اعدي علي المرء من نفسه»<ref>آمدي، غرر الحكم، ترجمه محمد علي انصاري، قم، دارالكتب، بي تا، فصل ۸۶، حديث ۳۲۴.</ref> هيچ دشمني براي انسان بدتر از خود او نيست.
در منابع اسلامی، گاه نفس انسانی یا «خود» مورد نکوهش قرار می‌گیرد و به منزله بالاترین دشمن انسانی معرفی می‌شود. چنان‌که از آقا امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نقل شده که فرمودند: «لا عدو اعدی علی المرء من نفسه»<ref>آمدی، غرر الحکم، ترجمه محمد علی انصاری، قم، دارالکتب، بی تا، فصل ۸۶، حدیث ۳۲۴.</ref> هیچ دشمنی برای انسان بدتر از خود او نیست.


در مقابل، گاهي چنان از «خود» تعريف شده كه تمام دنيا را نيز نمي توان با آن برابر دانست، چنان كه از حضرت سيد الساجدين امام زين العابدين(عليه السلام) سؤال مي‌شود كه: «من اعظمُ الناس خطراً» از همه مردم با اهميت تر كيست؟ فرمود: «من لم ير الدنيا خَطَراً لنفسه» آن كسي كه تمام دنيا را با خودش برابر نمي كند.<ref>فلسفه اخلاق، پيشين.</ref>
در مقابل، گاهی چنان از «خود» تعریف شده که تمام دنیا را نیز نمی‌توان با آن برابر دانست، چنان‌که از حضرت سید الساجدین امام زین العابدین (علیه السلام) سؤال می‌شود که: «من اعظمُ الناس خطراً» از همه مردم با اهمیت تر کیست؟ فرمود: «من لم یر الدنیا خَطَراً لنفسه» آن کسی که تمام دنیا را با خودش برابر نمی‌کند.<ref>فلسفه اخلاق، پیشین.</ref>


با اندك تأملي مي‌توان دريافت كه «خود» مورد نكوهش، همان «ناخود» يا شخصيت دروغين و خيالي است كه انسان آن را «خود» مي‌پندارد؛ بنابراين وقتي سخن از «خودفراموشي» و از خودبيگانگي انسان به ميان مي‌آيد، منظور اين است كه انسانِ آگاه، خودِ اصيل و شخصيت واقعي خويش را به دست فراموشي سپرده، از او بيگانه شده و تمام توجه خويش را به شخصيت دروغين خود معطوف سازد.
با اندک تأملی می‌توان دریافت که «خود» مورد نکوهش، همان «ناخود» یا شخصیت دروغین و خیالی است که انسان آن را «خود» می‌پندارد؛ بنابراین وقتی سخن از «خودفراموشی» و از خودبیگانگی انسان به میان می‌آید، منظور این است که انسانِ آگاه، خودِ اصیل و شخصیت واقعی خویش را به دست فراموشی سپرده، از او بیگانه شده و تمام توجه خویش را به شخصیت دروغین خود معطوف سازد.


اميرمؤمنان علي(عليه السلام) مي‌فرمايند: «عجبتُ لمن ينشد ضالته و قد اضل نفسه فلايطلبها.»<ref>غررالحكم، پيشين.</ref> من تعجب مي كنم از مردمي كه وقتي چيزي را گم مي كنند، دستپاچه به دنبال گمشده شان هستند چطور اين ها خودشان را گم كرده اند، ولي دنبال اين نيستند كه خودشان را پيدا كنند؟
امیرمؤمنان علی (علیه السلام) می‌فرمایند: «عجبتُ لمن ینشد ضالته و قد اضل نفسه فلایطلبها.»<ref>غررالحکم، پیشین.</ref> من تعجب می‌کنم از مردمی که وقتی چیزی را گم می‌کنند، دستپاچه به دنبال گمشده شان هستند چطور این‌ها خودشان را گم کرده‌اند، ولی دنبال این نیستند که خودشان را پیدا کنند؟


اي كسي كه وقتي پولت را گم مي كني همه جا دنبال آن مي گردي و از اين و آن سراغ مي گيري، ببين آيا خودت را پيدا كرده اي؟
ای کسی که وقتی پولت را گم می‌کنی همه جا دنبال آن می‌گردی و از این و آن سراغ می‌گیری، ببین آیا خودت را پیدا کرده‌ای؟


اي كه در پيكار خود را باخته
ای که در پیکار خود را باخته


ديگران را تو ز خود نشناخته
دیگران را تو ز خود نشناخته


تو به هر صورت كه آيي بيستي<ref>بيستي، يعني بايستي.</ref>
تو به هر صورت که آیی بیستی<ref>بیستی، یعنی بایستی.</ref>


كه منم اين، و الله آن تو نيستي
که منم این، و الله آن تو نیستی


يك زمان تنها بماني تو ز خلق
یک زمان تنها بمانی تو ز خلق


در غم و انديشه ماني تا به حلق
در غم و اندیشه مانی تا به حلق


اين تو كي باشي؟ كه تو آن اوحدي
این تو کی باشی؟ که تو آن اوحدی


كه خوش و زيبا و سرمست خودي<ref>مولوي، مثنوي معنوي، ص۳۵۵، سطر ۱۸.</ref>
که خوش و زیبا و سرمست خودی<ref>مولوی، مثنوی معنوی، ص۳۵۵، سطر ۱۸.</ref>


خود را گم كردن و فراموش كردن، منحصر به اين نيست كه انسان درباره هويت و ماهيت خود اشتباه كند؛ بلكه هر موجودي در مسير تكامل فطري خودش، كه راه كمال را مي پيمايد، در حقيقت از خود سفر مي كند، يعني از خود ضعيف به خود قوي مي رود؛ پس انحراف هر موجود از مسير تكامل واقعي، انحراف از خود به ناخود است.
خود را گم کردن و فراموش کردن، منحصر به این نیست که انسان درباره هویت و ماهیت خود اشتباه کند؛ بلکه هر موجودی در مسیر تکامل فطری خودش، که راه کمال را می‌پیماید، در حقیقت از خود سفر می‌کند، یعنی از خود ضعیف به خود قوی می‌رود؛ پس انحراف هر موجود از مسیر تکامل واقعی، انحراف از خود به ناخود است.


==عوامل انحراف خودفراموش==
== عوامل انحراف خودفراموش ==
== ۱. اهداف انحرافی ==
این انحراف، بیش از همه جا، در مورد انسان که موجودی مختار و آزاد است، صورت می‌گیرد. انسان هر غایت انحرافی را که انتخاب کند، در حقیقت او را به جای «خود» واقعی گذاشته است، یعنی ناخود را خود پنداشته است؛ پس غایات و اهداف انحرافی داشتن، یکی از عواملی است که انسان، غیر خود را به جای خود می‌گیرد و در نتیجه خود واقعی را فراموش می‌کند و از دست می‌دهد.


==۱. اهداف انحرافي==
== ۲. بحران هویت و الگوهای منفی ==
این بحران در همه سنین ـ مخصوصاً در سنین نوجوانی و جوانی ـ به اوج خود می‌رسد؛ چرا که سنین نوجوانی، زمان جستجوی هویت است. اگر جوان بتواند هویت خویش را بازیابد و به خود توجه کند و شخصیت واقعی خویش را بیابد، راه خود را هموار ساخته است؛ اما اگر نتواند، دچار خود فراموشی و به عبارت دیگر دچار بی‌هویتی می‌شود.


اين انحراف، بيش از همه جا، در مورد انسان كه موجودي مختار و آزاد است، صورت مي گيرد. انسان هر غايت انحرافي را كه انتخاب كند، در حقيقت او را به جاي «خود» واقعي گذاشته است، يعني ناخود را خود پنداشته است; پس غايات و اهداف انحرافي داشتن، يكي از عواملي است كه انسان، غير خود را به جاي خود مي گيرد و در نتيجه خود واقعي را فراموش مي كند و از دست مي دهد.
در چنین مرحله ای است که برای خود، شخصیتی پنداری و خیالی (از چهره‌های رهبران سیاسی و مذهبی و ملی گرفته تا قهرمانان افسانه ای و ورزشی و سینمایی) درست کرده و همه حرکات و سکنات خود را با آن‌ها هماهنگ می‌کند؛ چرا که در چنین سنینی جوانان وارد برهه ای از زندگی می‌شوند که به دنبال الگو و اسوه ای هستند تا شخصیت خود را به کمک آنها تکمیل کنند. اگر در این مرحله ـ که شخصیت یک جوان شکل می‌گیرد ـ از الگوهای مناسب استفاده نشود، چون زمینه خالی است، طبیعتاً همان پندارهای خیالی، زمینه شخصیت سازی را ایفا کرده موجب ورود جوانان به دوران شوم بی‌هویتی می‌شوند.


==۲. بحران هويت و الگوهاي منفي==
== ۳. محبت دنیا ==
کسی که علایق او مخالف با بعد انسانیش باشد به تدریج خود انسانی خویش را فراموش می‌کند و متوجه چیزی می‌شود که با او هم خونی و هم خوانی ندارد؛ مثل انسان متشخص و صاحب اسم و رسمی که به موارد مخدر معتاد شود و کم‌کم زندگی و اعتبار خود را در این راه ببازد.


اين بحران در همه سنين ـ مخصوصاً در سنين نوجواني و جواني ـ به اوج خود مي رسد; چرا كه سنين نوجواني، زمان جستجوي هويت است. اگر جوان بتواند هويت خويش را باز يابد و به خود توجه كند و شخصيت واقعي خويش را بيابد، راه خود را هموار ساخته است; اما اگر نتواند، دچار خود فراموشي و به عبارت ديگر دچار بي هويتي مي شود.
== ۴. از یاد بردن خداوند ==
 
آیه نهم سوره حشر می‌فرماید: «همانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند و خداوند هم نفوس آنها را از یادشان برد». کسی که خدا را فراموش کند در حقیقت اصل و ریشه خود را فراموش کرده است. انسان که نفحه الهی است و در زمین نقش خلیفه او را دارد لزوماً باید همواره به یاد خدا باشد و در همه حالات به اصل خود رجوع کند. طبیعی است، کسی که چنین نکند، خود را و حقیقت خود را هم از یاد می‌برد.
در چنين مرحله اي است كه براي خود، شخصيتي پنداري و خيالي (از چهره هاي رهبران سياسي و مذهبي و ملي گرفته تا قهرمانان افسانه اي و ورزشي و سينمايي) درست كرده و همه حركات و سكنات خود را با آن ها هماهنگ مي كند; چرا كه در چنين سنيني جوانان وارد برهه اي از زندگي مي شوند كه به دنبال الگو و اسوه اي هستند تا شخصيت خود را به كمك آنها تكميل كنند. اگر در اين مرحله ـ كه شخصيت يك جوان شكل مي گيرد ـ از الگوهاي مناسب استفاده نشود، چون زمينه خالي است، طبيعتاً همان پندارهاي خيالي، زمينه شخصيت سازي را ايفا كرده موجب ورود جوانان به دوران شوم بي هويتي مي شوند.
 
==۳. محبت دنيا==
 
كسي كه علايق او مخالف با بعد انسانيش باشد به تدريج خود انساني خويش را فراموش مي كند و متوجه چيزي مي شود كه با او هم خوني و هم خواني ندارد؛ مثل انسان متشخص و صاحب اسم و رسمي كه به موارد مخدر معتاد شود و كم كم زندگي و اعتبار خود را در اين راه ببازد.
 
==۴. از ياد بردن خداوند==
 
آيه نهم سوره حشر مي فرمايد: «همانند كساني نباشيد كه خدا را فراموش كردند و خداوند هم نفوس آنها را از يادشان برد». كسي كه خدا را فراموش كند در حقيقت اصل و ريشه خود را فراموش كرده است. انسان كه نفحه الهي است و در زمين نقش خليفه او را دارد لزوماً بايد همواره به ياد خدا باشد و در همه حالات به اصل خود رجوع كند. طبيعي است، كسي كه چنين نكند، خود را و حقيقت خود را هم از ياد مي برد.
{{پایان پاسخ}}
{{پایان پاسخ}}


==منابع==
== منابع ==
<references />
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی = اخلاق
  | شاخه اصلی = اخلاق
|شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
|شاخه فرعی۱ = رذائل اخلاقی
|شاخه فرعی۲ = غفلت
|شاخه فرعی۲ = غفلت
|شاخه فرعی۳ =  
|شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =
  | تیترها =  
  | تیترها =
  | ویرایش =  
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی =
  | تکمیل =  
  | تکمیل =
  | اولویت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =  
  | کیفیت =
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}