قصیده امیری فیروزکوهی درباره پیامبر(ص): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(ابرابزار) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{در دست ویرایش|کاربر=Shamloo }} | |||
{{شروع متن}} | {{شروع متن}} | ||
{{سوال}} | {{سوال}} | ||
آیا امیری فیروزکوهی شعری درباره پیامبر(ص) دارد؟ | آیا امیری فیروزکوهی شعری درباره پیامبر(ص) دارد؟ | ||
{{پایان سوال}}{{شعر|آنک آواز | {{پایان سوال}} | ||
}}{{پاسخ}} | کریم (۱۲۸۸–۱۳۶۳ش/۱۹۰۹–۱۹۸۴م)، فرزند مصطفی قلی منتظمالدوله، متخلص به امیر، شاعر و ادیب معاصر. وی در فرحآباد فیروزکوه به دنیا آمد (امیری، دیوان، ۱/نه). نیاکان او از روزگار کریمخان زند تا اواخر حکومت قاجار، از امیران سپاه و سران لشکر بودند و «امیر» جزء اول نام آنان بود (همان، ۱/نه - یازده؛ نیز نک: بامداد، ۱/۲۳۶، ۴/۳۳۴). | ||
زندگی: امیری در ۷ سالگی (۱۲۹۵ش) همراه پدرش به تهران آمد و تحصیلات ابتدایی را در مدرسة سیروس آغاز کرد (امیری، همان، ۱/چهارده)؛ سپس در مدرسههای ثروت، آلیانس، سلطانی و کالج آمریکایی به تحصیل پرداخت (همان، ۱/پانزده، هفده) و در ۱۳۰۸ش تحصیلات رسمی را ناتمام گذاشت (همان، ۱/نوزده) و به استخدام ادارة ثبت اسناد و املاک درآمد (همانجا). امیری تا ۱۳۱۴ش به فراگیری موسیقی پرداخت، اما در ۲۶ سالگی در پی تغییر حال روحی، موسیقی را رها کرد و به تحصیل علوم قدیم رو آورد و مدت ۶ سال نزد شیخ عبدالنبی کجوری، سیدحسین کاشانی، سیدکاظم عصار، میرزا خلیل کمرهای و سیدمحمود امام جمعه، ادبیات عرب، منطق، کلام، حکمت و فقه و اصول را آموخت و در نوشتن و سرودن به زبان عربی تسلط یافت (همان، ۱/بیست و سه - سی و هشت؛ نیز نک: میرانصاری، ۱/۴۶۹). | |||
امیری پس از کنارهگیری از خدمت رسمی دولت در ۱۳۱۹ش، از ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۶ش سردفتر اسناد رسمی بود و از آن پس به هیچ شغلی نپرداخت (امیری، همانجا). | |||
امیری فیروز کوهی با انجمنهای ادبی چون: انجمن ادبی ایران، انجمن ادبی حکیم نظامی و انجمن ادبی فرهنگستان همکاری داشت (همان، ۱/سی و پنج). وی در تهران درگذشت و در حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد (میرانصاری، همانجا). بسیاری از شاعران در سوگ او مرثیه سرودهاند (نک: سوکنامة امیر، سراسر کتاب). | |||
امیری از میان ادیبان معاصر با رهی معیری، بهمنیار و محمدعلی بامداد (امیری، همان، ۱/بیست و یک، بیست و سه، سی و شش)، وحید دستگردی (همو، «بر بالین…»، ۳۹۵–۴۰۱)، صادق هدایت، و از موسیقیدانان معاصر با حبیب سماعی، ابوالحسن صبا، عبدالحسین شهنازی و بسیاری دیگر از استادان موسیقی معاشرت داشت (همو، دیوان، ۱/چهل - چهل و چهار). | |||
آثار: بجز مقالهها، آثار دیگر او اینهاست: | |||
الف - چاپی: ۱. عفافنامه، مثنویی در لزوم حجاب؛ ۲. مقدمه بر چاپ نسخهای از دیوان صائب؛ ۳. دیوان، که در دو جلد به کوشش امیر بانو کریمی به چاپ رسیده، و مشتمل است بر غزلیات، منظومهها، قصاید، قطعهها و مثنویها. | |||
ب - چاپ نشده: ۱. احقاق الحق؛ ۲. ترجمة مکاتیب نهجالبلاغة؛ ۳. ترجمة نفس المهموم (امیری، همان، ۱/چهلونه؛ میرانصاری، ۱/۴۷۰–۴۷۱). | |||
نقد آثار: امیری در ۱۲ سالگی سرودن غزل را آغاز کرد (امیری، همان، ۱/هجده) و تا ۲۰ سالگی به پیروی از حافظ شعر میسرود، اما پس از آشنایی با صائب، شیفتة سبک او شد (همو، «گفت و گو»، ۲۸۹) و از اینرو، منتقدان معاصر، امیری را در غزلسرایی پیرو سبک هندی میدانند (درودیان، ۷۰۷؛ صبور، ۳۸؛ آرینپور، ۳/۵۳۰)، اما غزل امیری فاقد پیچیدگیهای سبک هندی و بیشتر نزدیک به شیوة شاعران سبک عراقی است. زبان امیری در غزل پاک، روشن، هموار و اندیشمندانه است. | |||
شیوة سخنوری امیری در قصیده، یادآور جزالت سخن خاقانی، و دلتنگیهای شاعرانة او یادآور دلتنگیهای مسعود سعد است. وی در سرودن قصیده، میراث سبک خراسانی و دستاوردهای دورة بازگشت را درهم آمیخته، و قصاید استواری سروده که اغلب بیانگر تألمات اوست. در ستایش اسلام و اهل بیت(ع) (نک: دیوان، ۲/۹۰۸، ۹۴۹، ۹۵۸، ۱۰۰۳) سخن او سخته، متکلف و آمیخته به اصطلاحات قرآنی است و در اخوانیات لحنی نرم و پرشور و حال دارد و در مرثیهسرایی کلامش صمیمی و پرسوز و گداز است. | |||
قطعههای امیری به لحاظ سبکشناختی، دنبالة قصاید اوست. در مقایسه با قصیدهها، مضمون قطعهها، حکمتآمیز، و زبان آنها دشوارتر و کهنتر است (نک: همان ۲/۱۱۱۴، ۱۲۶۳). امیری قالب مثنوی را برای حسب حال برگزیده است. شیوة ترکیبسازی امیری در مثنوی، یادآور شیوة نظامی است. منظومههای امیری بالغ بر ۳ هزار بیت است. وی در سرودن منظومهها، تمام دقت و وسواس خود را به کار گرفته، و در سایة برخورداری از تنوع قافیه و کثرت ابیات، تصویرهای جدیدی ساخته که حاصل تعامل اندیشه و احساس اوست. | |||
== متن شعر == | |||
{{شعر|آنک آواز نبی از در بطحا شنوید|ذکر حق را ز درافتادن بتها شنوید|نور اسلام برآمد ز کران تا نگرید|بانگ توحید درآمد به جهان تا شنوید|سخنی از سر مهر و خبری از در صدق|گر ز جایی نشنیدید، از اینجا شنوید}}{{پاسخ}} | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس|۲}} | {{پانویس|۲}} |
نسخهٔ ۱۲ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۵۴
این مقاله هماکنون به دست Shamloo در حال ویرایش است. |
آیا امیری فیروزکوهی شعری درباره پیامبر(ص) دارد؟
کریم (۱۲۸۸–۱۳۶۳ش/۱۹۰۹–۱۹۸۴م)، فرزند مصطفی قلی منتظمالدوله، متخلص به امیر، شاعر و ادیب معاصر. وی در فرحآباد فیروزکوه به دنیا آمد (امیری، دیوان، ۱/نه). نیاکان او از روزگار کریمخان زند تا اواخر حکومت قاجار، از امیران سپاه و سران لشکر بودند و «امیر» جزء اول نام آنان بود (همان، ۱/نه - یازده؛ نیز نک: بامداد، ۱/۲۳۶، ۴/۳۳۴). زندگی: امیری در ۷ سالگی (۱۲۹۵ش) همراه پدرش به تهران آمد و تحصیلات ابتدایی را در مدرسة سیروس آغاز کرد (امیری، همان، ۱/چهارده)؛ سپس در مدرسههای ثروت، آلیانس، سلطانی و کالج آمریکایی به تحصیل پرداخت (همان، ۱/پانزده، هفده) و در ۱۳۰۸ش تحصیلات رسمی را ناتمام گذاشت (همان، ۱/نوزده) و به استخدام ادارة ثبت اسناد و املاک درآمد (همانجا). امیری تا ۱۳۱۴ش به فراگیری موسیقی پرداخت، اما در ۲۶ سالگی در پی تغییر حال روحی، موسیقی را رها کرد و به تحصیل علوم قدیم رو آورد و مدت ۶ سال نزد شیخ عبدالنبی کجوری، سیدحسین کاشانی، سیدکاظم عصار، میرزا خلیل کمرهای و سیدمحمود امام جمعه، ادبیات عرب، منطق، کلام، حکمت و فقه و اصول را آموخت و در نوشتن و سرودن به زبان عربی تسلط یافت (همان، ۱/بیست و سه - سی و هشت؛ نیز نک: میرانصاری، ۱/۴۶۹). امیری پس از کنارهگیری از خدمت رسمی دولت در ۱۳۱۹ش، از ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۶ش سردفتر اسناد رسمی بود و از آن پس به هیچ شغلی نپرداخت (امیری، همانجا). امیری فیروز کوهی با انجمنهای ادبی چون: انجمن ادبی ایران، انجمن ادبی حکیم نظامی و انجمن ادبی فرهنگستان همکاری داشت (همان، ۱/سی و پنج). وی در تهران درگذشت و در حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد (میرانصاری، همانجا). بسیاری از شاعران در سوگ او مرثیه سرودهاند (نک: سوکنامة امیر، سراسر کتاب). امیری از میان ادیبان معاصر با رهی معیری، بهمنیار و محمدعلی بامداد (امیری، همان، ۱/بیست و یک، بیست و سه، سی و شش)، وحید دستگردی (همو، «بر بالین…»، ۳۹۵–۴۰۱)، صادق هدایت، و از موسیقیدانان معاصر با حبیب سماعی، ابوالحسن صبا، عبدالحسین شهنازی و بسیاری دیگر از استادان موسیقی معاشرت داشت (همو، دیوان، ۱/چهل - چهل و چهار). آثار: بجز مقالهها، آثار دیگر او اینهاست: الف - چاپی: ۱. عفافنامه، مثنویی در لزوم حجاب؛ ۲. مقدمه بر چاپ نسخهای از دیوان صائب؛ ۳. دیوان، که در دو جلد به کوشش امیر بانو کریمی به چاپ رسیده، و مشتمل است بر غزلیات، منظومهها، قصاید، قطعهها و مثنویها. ب - چاپ نشده: ۱. احقاق الحق؛ ۲. ترجمة مکاتیب نهجالبلاغة؛ ۳. ترجمة نفس المهموم (امیری، همان، ۱/چهلونه؛ میرانصاری، ۱/۴۷۰–۴۷۱). نقد آثار: امیری در ۱۲ سالگی سرودن غزل را آغاز کرد (امیری، همان، ۱/هجده) و تا ۲۰ سالگی به پیروی از حافظ شعر میسرود، اما پس از آشنایی با صائب، شیفتة سبک او شد (همو، «گفت و گو»، ۲۸۹) و از اینرو، منتقدان معاصر، امیری را در غزلسرایی پیرو سبک هندی میدانند (درودیان، ۷۰۷؛ صبور، ۳۸؛ آرینپور، ۳/۵۳۰)، اما غزل امیری فاقد پیچیدگیهای سبک هندی و بیشتر نزدیک به شیوة شاعران سبک عراقی است. زبان امیری در غزل پاک، روشن، هموار و اندیشمندانه است. شیوة سخنوری امیری در قصیده، یادآور جزالت سخن خاقانی، و دلتنگیهای شاعرانة او یادآور دلتنگیهای مسعود سعد است. وی در سرودن قصیده، میراث سبک خراسانی و دستاوردهای دورة بازگشت را درهم آمیخته، و قصاید استواری سروده که اغلب بیانگر تألمات اوست. در ستایش اسلام و اهل بیت(ع) (نک: دیوان، ۲/۹۰۸، ۹۴۹، ۹۵۸، ۱۰۰۳) سخن او سخته، متکلف و آمیخته به اصطلاحات قرآنی است و در اخوانیات لحنی نرم و پرشور و حال دارد و در مرثیهسرایی کلامش صمیمی و پرسوز و گداز است. قطعههای امیری به لحاظ سبکشناختی، دنبالة قصاید اوست. در مقایسه با قصیدهها، مضمون قطعهها، حکمتآمیز، و زبان آنها دشوارتر و کهنتر است (نک: همان ۲/۱۱۱۴، ۱۲۶۳). امیری قالب مثنوی را برای حسب حال برگزیده است. شیوة ترکیبسازی امیری در مثنوی، یادآور شیوة نظامی است. منظومههای امیری بالغ بر ۳ هزار بیت است. وی در سرودن منظومهها، تمام دقت و وسواس خود را به کار گرفته، و در سایة برخورداری از تنوع قافیه و کثرت ابیات، تصویرهای جدیدی ساخته که حاصل تعامل اندیشه و احساس اوست.
متن شعر
آنک آواز نبی از در بطحا شنوید | ذکر حق را ز درافتادن بتها شنوید | |
نور اسلام برآمد ز کران تا نگرید | بانگ توحید درآمد به جهان تا شنوید | |
سخنی از سر مهر و خبری از در صدق | گر ز جایی نشنیدید، از اینجا شنوید |