|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| [[خداوند]] با [[حضرت موسی(ع)]] مستقیم، بدون واسطه و در غیر قالب همیشگی وحی، سخن گفت. [[شیخ طوسی]] و برخی دیگر از عالمان شیعه، معتقدند سخن گفتن خداوند، امر حقیقی بوده که آثاری مانند سخن گفتنهای عادی دارد، اما به اعضا و جوارح مادی مثل دهان نیاز ندارد.
| | ==جایگاه== |
| | موسى بن عمران<ref>التفسير الواضح، ج1، ص: 746</ref> بزرگترین پیامبر بنیاسرائیل<ref>شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۸۷ش، ص۹۳۷</ref> و رهبر آنان که آنها را از مصر و از اسارت بیرون آورد و به سمت سرزمین موعود حرکت داد.<ref>خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۲۱۸۰.</ref> |
| | حضرت موسی(ع) یکی از پنج پیامبر<ref>تفسير الوسيط (الزحيلي)، ج2، ص: ۱۱۸۱.</ref> اولوالعزم بود.<ref>شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۸۷ش، ص۹۳۷</ref> |
|
| |
|
| برخی مفسران شیعه مانند [[آیت الله مکارم شیرازی]] معتقدند خداوند امواج صوتى و کلمات را در فضا يا اجسام میآفريد و سخن گفتن او، این چنین بود. در مقابل برخی مانند [[علامه طباطبایی]] معتقدند، خداوند برای ما چگونگی سخن گفتن را ذکر نکرده و ما نیز از تعابیر قرآن، چگونگی این سخن گفتن را بهدست نمیآوریم.
| | نام حضرت موسی(ع) ۱۳۶ بار در قرآن آمده است.<ref>رهبریان، «موسی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۱۱۲۳.</ref> قران داستانهای مختلفی از زندگی حضرت موسی را نقل کرده است و وقایع زندگی او بیش از دیگر پیامبران در قران یاد شده است.<ref>رهبریان، «موسی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۱۱۲۳.</ref> همچنین معجزات بسیاری از حضرت موسی در قران نقل شده است.<ref>رهبریان، «موسی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۱۱۲۳.</ref> |
| | قران موسی(ع) را با اخلاص، رسول و نبی معرفی میکند<ref>سوره مریم، آیه۵۱.</ref> و در آیه ۱۴۴ سوره اعراف میکوید او را به جت رسالت و گفتگو کردن با خداوند بر قومش برتری داده است.<ref>سوره اعراف، آیه۱۴۴.</ref> |
| | الواح<ref> المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز، ج1، ص: 148</ref> و تورات بر حضرت موسی نازل شد.<ref>التفسير المنير في العقيدة و الشريعة و المنهج، ج21، ص: 216.</ref> او صاحب کتاب آسمانی و شریعت بود<ref>رهبریان، «موسی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۱۱۲۳.</ref> و شريعت او را نزدیکترین شریعت در میان ادیان الهی به شریعت اسلام دانستهاند.<ref>التفسير الواضح، ج1، ص: 746</ref> |
|
| |
|
| سخن گفتن بدون واسطه با خداوند را برخی مختص به حضرت موسی دانستهاند. در مقابل عدهای معتقدند علاوه بر موسی(ع)، خداوند با [[پیامبر اسلام]] نیز بدون واسطه سخن گفت. در هر صورت صفت «کلیم الله» (کسی که خدا با او سخن گفت) را مختص به حضرت موسی(ع) دانستهاند.
| | داماد حضرت شعیب بود.<ref>تراجم أعلام النساء، ج2، ص: 145</ref> |
| | موسی(ع) از پیامبران اولوالعزم بود و به همین جهت رسالت او را محدود به گروهی یا مکان معینی ندانستهاند و معتقدند رسالت او جهانی و برای همگان بوده است.<ref>تفسير من وحي القرآن، ج14، ص: 28</ref> البته برخی محققان براساس آیات قران و تورات معتقدند که دین یهود و کتاب تورات، دینى است قومى و خطاب آن به بنى اسرائیل (فرزندان یعقوب) میباشد و خطابى به سایر امتها ندارد.<ref>احمدی، [http://ensani.ir/fa/article/91907/نظریه-اى-در-باره-محدود-بودن-شریعت-حضرت-موسى-و-حضرت-مسیح-به-بنى-اسرائیل-1- «نظریهای درباره محدود بودن شریعت حضرت موسی و خضرت عیسی به بنیاسرائیل»]</ref> |
|
| |
|
| == روشهای سخن گفتنِ خداوند ==
| |
| [[خداوند]] در [[سوره شوری]] سه روش برای سخن گفتن خود با بندگان، آورده است:
| |
| * وحی
| |
| * از پس پرده (مِنْ وَراءِ حِجابٍ)
| |
| * بهوسیله فرستادهاى از فرشتگان.<ref>سوره شوری، آیه۵۱.</ref>
| |
|
| |
|
| مفسران گفتگوی خداوند با [[حضرت موسی(ع)]] را از نوع دوم دانستهاند.<ref name=":3" /> این گفتگو را مستقیم و بدون واسطه دانستهاند.<ref name=":3">مغنیه، تفسير الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۴۹۵.</ref> در این نوع گفتگو، کلام به مخاطب میرسد اما گوینده کلام دیده نمیشود؛ زیرا یک حجاب و مانعی وجود دارد که از دیدن متکلم جلوگیری میکند.<ref>فضل الله، تفسير من وحي القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲۰، ص۲۰۲.</ref>
| | '''سخن گفتن با خداوند'''{{سخ}} |
| | | حضرت موسی(ع) را به جهت گفتگو با خداوند کلیم الله<ref>تفسير الصافي، ج2، ص: 26</ref> و کلیم الرحمن<ref>شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۸۷ش، ص۹۳۷</ref> خواندهاند. |
| [[امام علی(ع)]] در ذیل گفتاری، سخن گفتن خداوند با حضرت موسی(ع) را گفتاری بدون نیاز به اعضا و جوارح مادی مثل دهان دانسته است.<ref>شیخ صدوق، التوحيد، ۱۳۹۸ق، ص۷۹.</ref> [[امام رضا(ع)]] نیز سخن گفتن خداوند را بدون استفاده از دهان و زبان دانسته که با سخن گفتن مخلوقات با یکدیگر تفاوت دارد.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۱۵۲.</ref>
| | تميز موسى عليه السلام عن سائر الأنبياء و الرسل بأنه كليم اللّه، كلمه ربه في طور سيناء<ref>تفسير الوسيط (الزحيلي)، ج1، ص: 719</ref> |
| == سخن گفتن خداوند با حضرت موسی ==
| | کلیم الله |
| خداوند در [[سوره نساء]] آورده که با موسی(ع) سخن گفته است: «كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَكْليماً؛ خداوند با موسى سخن گفت».<ref>سوره نساء، آیه ۱۶۴.</ref> همچنین در [[سوره اعراف]] خطاب به موسی(ع) فرموده که او را به جهت رسالتها و سخن گفتن با خداوند، بر مردم برتری داده است.<ref>سوره اعراف، آیه۱۴۴.</ref>
| | كيف كلّم اللّه موسى؟ |
| | | يا مُوسى إِنَّهُ أَنَا اللَّهُ الْعَزيزُ الْحَكيمُ (9 |
| خداوند در [[سوره بقره]] برتری دادن برخی [[پیامبران]] بر برخی دیگر را ذکر میکند که گاه این برتری بوسیله سخن گفتن با خدواند بوده است.<ref>بقره، ۲۵۳.</ref> مشهور مفسران این فضیلت گفتگو را برای حضرت موسی دانستهاند.<ref>رشید رضا، المنار، ۱۹۹۰م، ج۳، ص۴.</ref> اختصاص گفتگو با خداوند به حضرت موسی را نشانه این دانستهاند که این سخن گفتن، غیر وحی رایج بوده است.<ref>رشید رضا، المنار، ۱۹۹۰م، ج۳، ص۴.</ref>
| | وَ لَمَّا جاءَ مُوسى لِميقاتِنا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ أَرِني أَنْظُرْ إِلَيْكَ قالَ لَنْ تَرانی |
| | | کلیم الرحمن<ref>شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۸۷ش، ص۹۳۷</ref> |
| مفسران این سخن گفتن را فضیلتی برای حضرت موسی دانستهاند<ref name=":0">حسینی، تفسير اثنا عشري، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۶۵۳.</ref> که البته نبود آن، نقص و مشکلی در نبوت دیگر پیامبران نیست.<ref name=":4">فخر رازی، مفاتيح الغيب، ۱۴۲۰ق، ج۱۱، ص۲۶۷.</ref> صفت «کلیم الله» به معنای کسی که خدا با او سخن گفت، اختصاص به حضرت موسی دارد؛ زیرا او تنها پیامبری بود که بدون واسطه با خداوند، سخن گفت.<ref name=":1">فضل الله، تفسير من وحي القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲۰، ص۲۰۲.</ref>
| |
| | |
| در مقابل، برخی با اینکه صفت کلیم الله را مختص به موسی(ع) میدانند، اما معتقدند خداوند در [[معراج]] با [[پیامبر اسلام]] نیز سخن گفت و روایات بر این سخن گفتن، دلالت دارد.<ref name=":2">بانوی اصفهانی، مخزن العرفان در تفسير قرآن، ۱۳۶۱ش، ج۲، ص۳۷۹.</ref> این محققان معتقدند سخن گفتن بدون واسطه با خداوند، مخصوص پیامبر اسلام(ص) و موسی(ع) بوده است.<ref>بروجردی، تفسير جامع، ۱۳۶۶ش، ج۲، ص۴۶۲.</ref>
| |
| | |
| صفت کلیم الله برای حضرت موسی سبب شد، یهودیان، «کلیمی» خوانده شوند.<ref>«[http://www.iranjewish.com/FAQ/FAQ29_Laghab.htm لقب جضرت موسی به فارسی چه می باشد و نبوت ایشان چگونه بود؟]»، انجمن کلیمیان تهران.</ref>
| |
| == چگونگی سخن خداوند با موسی(ع) ==
| |
| همه مسلمانان، خداوند را دارای صفت کلام و سخن گفتن دانستهاند، اما در چگونگی کلام خداوند اختلاف دارند.<ref>لب الأثر في الجبر و القدر-الأمر بين الأمرين، ص: 20</ref> گروهها و فرقههای مختلف، از جمله [[اشاعره]] و [[معتزله]] در مورد این صفت خداوند و چگونگی آن، اختلاف نظر دارند.<ref>ابنکثیر، تفسير القرآن العظيم، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۴۲۱.</ref> [[شیخ طوسی]] به حقیقی بودن سخن گفتن خدواند با موسی(ع) اشاره کرده است.<ref>شیخ طوسی، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، ج۳، ص۲۴۰.</ref> [[علامه طباطبایی]] نویسنده [[تفسیر المیزان]] معتقد است سخن گفتن خداوند امر حقیقی بوده که آثاری مانند سخن گفتنهای عادی برای آن وجود دارد، اما شکل خاصی از سخن گفتن بود.<ref>طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۱۵.</ref>
| |
| | |
| همچنین برخی مفسران تأکید با کلمه «تَكْليماً» در آیه «وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَكْليماً<ref>سوره نساء، آیه۱۶۴.</ref>» را شاهد بر حقیقت بودن سخن گفتن خداوند دانستهاند و معتقدند نمیتوان این سخن گفتن را به معنای مجازی آن دانست.<ref>قرطبی، الجامع لأحكام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۶، ص۱۸.</ref>
| |
| | |
| === خلق کلام ===
| |
| [[آیت الله مکارم شیرازی]] از مفسران شیعه معتقد است سخن گفتن خدا با موسى(ع) چنین بوده كه امواج صوتى را در فضا يا اجسام میآفريد؛ اين امواج صوتى از میان «شجره وادى ايمن»، و گاه در [[طور سیناء|طور]] به گوش موسى(ع) میرسيد.<ref>مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۳۶۳.</ref> شیخ طوسی در [[کتاب الرسائل العشر]] آورده که خداوند کلام را در جسمی از اجسام ایجاد میکند تا هدفش را به مخلوقات برساند.<ref>شیخ طوسی، الرسائل العشر، ۱۴۱۴ق، ص۹۵.</ref> برخی دیگر از مفسران نیز نقل کردهاند که خداوند صوت و کلام را آفرید و موسی(ع) آنرا شنید.<ref>حسینی شیرازی، تبيين القرآن، ۱۴۲۳ق، ص۱۱۵.</ref>
| |
| === نامعلوم بودن نوع سخن ===
| |
| علامه طباطبایی معتقد است خداوند برای ما چگونگی سخن گفتن را ذکر نکرده است و ما نیز از تعابیر قرآن چگونگی این سخن گفتن را بهدست نمیآوریم و تنها میدانیم کلام حقیقی بوده که آثار عادی سخن گفتن را داشته است.<ref>طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۱۶.</ref> [[محمد جواد مغنیه]] از مفسران شیعه نیز معتقد است خداوند از چگونگی سخن گفتن خود، ساکت بوده و آنرا توضیح نداده است و ما نیز از آن ساکت بوده و از ماهیت آن سخن نمیگوییم.<ref name=":3" />
| |
| ==پانویس==
| |
| {{پانویس۲}}
| |
| ==منابع==
| |
| * ابنکثیر، اسماعیل بن عمرو، تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: محمد حسین شمسالدین، دارالکتب العلمیة، بیروت، منشورات محمدعلی بیضون، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
| |
| * بروجردی، سید محمدابراهیم، تفسیر جامع، تهران، انتشارات صدر، چاپ ششم، ۱۳۶۶ش.
| |
| * حسینی شاه عبدالعظیمی، حسین بن احمد، تفسیر اثنا عشری، تهران، انتشارات میقات، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
| |
| * حسینی شیرازی، سیدمحمد، تبیین القرآن، بیروت، دارالعلوم، چاپ دوم، ۱۴۲۳ق.
| |
| * رشیدرضا، تفسیر المنار، مصر، الهیئة المصریة العامة للکتاب، ۱۹۹۰م.
| |
| * سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، تهران، نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۱ش.
| |
| * شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، محقق و مصحح: هاشم حسینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۸ق.
| |
| * شیخ طوسی، محمد بن حسن، الرسائل العشر، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
| |
| * شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق: احمد قصیر عاملی، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بیتا.
| |
| * طباطبائی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
| |
| * فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
| |
| * فضل الله، سید محمدحسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت، دارالملاک للطباعة و النشر، چاپ دوم، ۱۴۱۹ق.
| |
| * قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
| |
| * «[http://www.iranjewish.com/FAQ/FAQ29_Laghab.htm لقب جضرت موسی به فارسی چه می باشد و نبوت ایشان چگونه بود؟]»، انجمن کلیمیان تهران تاریخ بازدید: ۱۷ آبان ۱۴۰۰ش.
| |
| * مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
| |
| * مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۴۲۴ق.
| |
| * مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
| |
جایگاه
موسى بن عمران[۱] بزرگترین پیامبر بنیاسرائیل[۲] و رهبر آنان که آنها را از مصر و از اسارت بیرون آورد و به سمت سرزمین موعود حرکت داد.[۳]
حضرت موسی(ع) یکی از پنج پیامبر[۴] اولوالعزم بود.[۵]
نام حضرت موسی(ع) ۱۳۶ بار در قرآن آمده است.[۶] قران داستانهای مختلفی از زندگی حضرت موسی را نقل کرده است و وقایع زندگی او بیش از دیگر پیامبران در قران یاد شده است.[۷] همچنین معجزات بسیاری از حضرت موسی در قران نقل شده است.[۸]
قران موسی(ع) را با اخلاص، رسول و نبی معرفی میکند[۹] و در آیه ۱۴۴ سوره اعراف میکوید او را به جت رسالت و گفتگو کردن با خداوند بر قومش برتری داده است.[۱۰]
الواح[۱۱] و تورات بر حضرت موسی نازل شد.[۱۲] او صاحب کتاب آسمانی و شریعت بود[۱۳] و شريعت او را نزدیکترین شریعت در میان ادیان الهی به شریعت اسلام دانستهاند.[۱۴]
داماد حضرت شعیب بود.[۱۵]
موسی(ع) از پیامبران اولوالعزم بود و به همین جهت رسالت او را محدود به گروهی یا مکان معینی ندانستهاند و معتقدند رسالت او جهانی و برای همگان بوده است.[۱۶] البته برخی محققان براساس آیات قران و تورات معتقدند که دین یهود و کتاب تورات، دینى است قومى و خطاب آن به بنى اسرائیل (فرزندان یعقوب) میباشد و خطابى به سایر امتها ندارد.[۱۷]
سخن گفتن با خداوند
حضرت موسی(ع) را به جهت گفتگو با خداوند کلیم الله[۱۸] و کلیم الرحمن[۱۹] خواندهاند.
تميز موسى عليه السلام عن سائر الأنبياء و الرسل بأنه كليم اللّه، كلمه ربه في طور سيناء[۲۰]
کلیم الله
كيف كلّم اللّه موسى؟
يا مُوسى إِنَّهُ أَنَا اللَّهُ الْعَزيزُ الْحَكيمُ (9
وَ لَمَّا جاءَ مُوسى لِميقاتِنا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ أَرِني أَنْظُرْ إِلَيْكَ قالَ لَنْ تَرانی
کلیم الرحمن[۲۱]
- ↑ التفسير الواضح، ج1، ص: 746
- ↑ شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۸۷ش، ص۹۳۷
- ↑ خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۲، ص۲۱۸۰.
- ↑ تفسير الوسيط (الزحيلي)، ج2، ص: ۱۱۸۱.
- ↑ شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۸۷ش، ص۹۳۷
- ↑ رهبریان، «موسی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۱۱۲۳.
- ↑ رهبریان، «موسی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۱۱۲۳.
- ↑ رهبریان، «موسی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۱۱۲۳.
- ↑ سوره مریم، آیه۵۱.
- ↑ سوره اعراف، آیه۱۴۴.
- ↑ المحرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز، ج1، ص: 148
- ↑ التفسير المنير في العقيدة و الشريعة و المنهج، ج21، ص: 216.
- ↑ رهبریان، «موسی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۱۱۲۳.
- ↑ التفسير الواضح، ج1، ص: 746
- ↑ تراجم أعلام النساء، ج2، ص: 145
- ↑ تفسير من وحي القرآن، ج14، ص: 28
- ↑ احمدی، «نظریهای درباره محدود بودن شریعت حضرت موسی و خضرت عیسی به بنیاسرائیل»
- ↑ تفسير الصافي، ج2، ص: 26
- ↑ شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۸۷ش، ص۹۳۷
- ↑ تفسير الوسيط (الزحيلي)، ج1، ص: 719
- ↑ شبستری، اعلام القرآن، ۱۳۸۷ش، ص۹۳۷