کاربر:Rezapour/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
خط ۱۹: خط ۱۹:
صفت کلیم الله برای حضرت موسی سبب شد، یهودیان، «کلیمی» خوانده شوند.<ref>«[http://www.iranjewish.com/FAQ/FAQ29_Laghab.htm لقب جضرت موسی به فارسی چه می باشد و نبوت ایشان چگونه بود؟]»، انجمن کلیمیان تهران.</ref>
صفت کلیم الله برای حضرت موسی سبب شد، یهودیان، «کلیمی» خوانده شوند.<ref>«[http://www.iranjewish.com/FAQ/FAQ29_Laghab.htm لقب جضرت موسی به فارسی چه می باشد و نبوت ایشان چگونه بود؟]»، انجمن کلیمیان تهران.</ref>
== چگونگی سخن خداوند با موسی(ع) ==
== چگونگی سخن خداوند با موسی(ع) ==
همه مسلمانان، خداوند را دارای صفت کلام و سخن گفتن دانسته‌اند، اما در چگونگی کلام خداوند اختلاف دارند.<ref>لب الأثر في الجبر و القدر-الأمر بين الأمرين، ص: 20</ref> گروه‌‌ها و فرقه‌های مختلف، از جمله [[اشاعره]] و [[معتزله]] در مورد این صفت خداوند و چگونگی آن، اختلاف نظر دارند.<ref>                        تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)، ج‏2، ص: 421</ref> [[شیخ طوسی]] به حقیقی بودن سخن گفتن خدواند با موسی(ع) اشاره کرده است.<ref>التبيان في تفسير القرآن، ج‏3، ص: 240</ref> [[علامه طباطبایی]] نویسنده [[تفسیر المیزان]] معتقد است سخن گفتن خداوند امر حقیقی بوده که آثاری مانند سخن گفتن‌های عادی برای آن وجود دارد، اما شکل خاصی از سخن گفتن بود.<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج‏2، ص: 315</ref>
همه مسلمانان، خداوند را دارای صفت کلام و سخن گفتن دانسته‌اند، اما در چگونگی کلام خداوند اختلاف دارند.<ref>لب الأثر في الجبر و القدر-الأمر بين الأمرين، ص: 20</ref> گروه‌‌ها و فرقه‌های مختلف، از جمله [[اشاعره]] و [[معتزله]] در مورد این صفت خداوند و چگونگی آن، اختلاف نظر دارند.<ref>ابن‌کثیر، تفسير القرآن العظيم، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۴۲۱.</ref> [[شیخ طوسی]] به حقیقی بودن سخن گفتن خدواند با موسی(ع) اشاره کرده است.<ref>شیخ طوسی، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، ج‏۳، ص۲۴۰.</ref> [[علامه طباطبایی]] نویسنده [[تفسیر المیزان]] معتقد است سخن گفتن خداوند امر حقیقی بوده که آثاری مانند سخن گفتن‌های عادی برای آن وجود دارد، اما شکل خاصی از سخن گفتن بود.<ref>طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۱۵.</ref>


همچنین برخی مفسران تأکید با کلمه «تَكْليماً» در آیه «وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى‏ تَكْليماً<ref>سوره نساء، آیه۱۶۴.</ref>» را شاهد بر حقیقت بودن سخن گفتن خداوند دانسته‌اند و معتقدند نمی‌توان این سخن گفتن را به معنای مجازی آن دانست.<ref>                        الجامع لأحكام القرآن، ج‏6، ص: 18</ref>
همچنین برخی مفسران تأکید با کلمه «تَكْليماً» در آیه «وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى‏ تَكْليماً<ref>سوره نساء، آیه۱۶۴.</ref>» را شاهد بر حقیقت بودن سخن گفتن خداوند دانسته‌اند و معتقدند نمی‌توان این سخن گفتن را به معنای مجازی آن دانست.<ref>قرطبی، الجامع لأحكام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۶، ص۱۸.</ref>


=== خلق کلام ===
=== خلق کلام ===
[[آیت الله مکارم شیرازی]] از مفسران شیعه معتقد است سخن گفتن خدا با موسى(ع) چنین بوده كه امواج صوتى را در فضا يا اجسام می‌‏آفريد؛ اين امواج صوتى از میان «شجره وادى ايمن»، و گاه در [[طور سیناء|طور]] به گوش موسى(ع) می‌رسيد.<ref>تفسير نمونه، ج‏6، ص: 363</ref> شیخ طوسی در [[کتاب الرسائل العشر]] آورده که خداوند کلام را در جسمی از اجسام ایجاد می‌کند تا هدفش را به مخلوقات برساند.<ref>الرسائل العشر، ص: 95</ref> برخی دیگر از مفسران نیز نقل کرده‌اند که خداوند صوت و کلام را آفرید و موسی(ع) آن‌را شنید.<ref>تبيين القرآن، ص: 115</ref>
[[آیت الله مکارم شیرازی]] از مفسران شیعه معتقد است سخن گفتن خدا با موسى(ع) چنین بوده كه امواج صوتى را در فضا يا اجسام می‌‏آفريد؛ اين امواج صوتى از میان «شجره وادى ايمن»، و گاه در [[طور سیناء|طور]] به گوش موسى(ع) می‌رسيد.<ref>مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۳۶۳.</ref> شیخ طوسی در [[کتاب الرسائل العشر]] آورده که خداوند کلام را در جسمی از اجسام ایجاد می‌کند تا هدفش را به مخلوقات برساند.<ref>الرسائل العشر، ص: 95</ref> برخی دیگر از مفسران نیز نقل کرده‌اند که خداوند صوت و کلام را آفرید و موسی(ع) آن‌را شنید.<ref>تبيين القرآن، ص: 115</ref>
=== نامعلوم بودن نوع سخن ===
=== نامعلوم بودن نوع سخن ===
علامه طباطبایی معتقد است خداوند برای ما چگونگی سخن گفتن را ذکر نکرده است و ما نیز از تعابیر قرآن چگونگی این سخن گفتن را به‌دست نمی‌آوریم و تنها می‌دانیم کلام حقیقی بوده که آثار عادی سخن گفتن را داشته است.<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج‏2، ص: ۳۱۶.</ref> [[محمد جواد مغنیه]] از مفسران شیعه نیز معتقد است خداوند از چگونگی سخن گفتن خود، ساکت بوده و آن‌را توضیح نداده است و ما نیز از آن ساکت بوده و از ماهیت آن سخن نمی‌گوییم.<ref name=":3" />  
علامه طباطبایی معتقد است خداوند برای ما چگونگی سخن گفتن را ذکر نکرده است و ما نیز از تعابیر قرآن چگونگی این سخن گفتن را به‌دست نمی‌آوریم و تنها می‌دانیم کلام حقیقی بوده که آثار عادی سخن گفتن را داشته است.<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج‏2، ص: ۳۱۶.</ref> [[محمد جواد مغنیه]] از مفسران شیعه نیز معتقد است خداوند از چگونگی سخن گفتن خود، ساکت بوده و آن‌را توضیح نداده است و ما نیز از آن ساکت بوده و از ماهیت آن سخن نمی‌گوییم.<ref name=":3" />  


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۸ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۰۹:۱۹

روش‌های سخن گفتنِ خداوند

خداوند در سوره شوری سه روش برای سخن گفتن خود با بندگان، آورده است:

  • وحی
  • از پس پرده (مِنْ وَراءِ حِجابٍ)
  • به‌وسیله فرستاده‏‌اى از فرشتگان.[۱]

مفسران گفتگوی خداوند با حضرت موسی(ع) را از نوع دوم دانسته‌اند.[۲] این گفتگو را مستقیمو بدون واسطه دانسته‌اند.[۲] در این نوع گفتگو، کلام به مخاطب می‌رسد اما گوینده کلام دیده نمی‌شود؛ زیرا یک حجاب و مانعی وجود دارد که از دیدن متکلم جلوگیری می‌کند.[۳]

امام علی(ع)‌ در ذیل گفتاری، سخن گفتن خداوند با حضرت موسی(ع) را گفتاری بدون نیاز به اعضا و جوارح مادی مثل دهان دانسته است.[۴] امام رضا(ع) نیز سخن گفتن خداوند را بدون استفاده از دهان و زبان دانسته که با سخن گفتن مخلوقات با یکدیگر تفاوت دارد.[۵]

سخن گفتن خداوند با حضرت موسی

خداوند در سوره نساء آورده که با موسی(ع) سخن گفته است: «كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى‏ تَكْليماً؛ خداوند با موسى سخن گفت».[۶] همچنین در سوره اعراف خطاب به موسی(ع) فرموده که او را به جهت رسالت‌ها و سخن گفتن با خداوند، بر مردم برتری داده است.[۷]

خداوند در سوره بقره برتری دادن برخی پیامبران بر برخی دیگر را ذکر می‌کند که گاه این برتری بوسیله سخن گفتن با خدواند بوده است.[۸] مشهور مفسران این فضیلت گفتگو را برای حضرت موسی دانسته‌اند.[۹] اختصاص گفتگو با خداوند به حضرت موسی را نشانه این دانسته‌اند که این سخن گفتن، غیر وحی رایج بوده است.[۱۰]

مفسران این سخن گفتن را فضیلتی برای حضرت موسی دانسته‌اند[۱۱] که البته نبود آن، نقص و مشکلی در نبوت دیگر پیامبران نیست.[۱۲] صفت «کلیم الله» به معنای کسی که خدا با او سخن گفت، اختصاص به حضرت موسی دارد؛ زیرا او تنها پیامبری بود که بدون واسطه با خداوند، سخن گفت.[۱۳]

در مقابل، برخی با این‌که صفت کلیم الله را مختص به موسی(ع) می‌دانند، اما معتقدند خداوند در معراج با پیامبر اسلام نیز سخن گفت و روایات بر این سخن گفتن، دلالت دارد.[۱۴] این محققان معتقدند سخن گفتن بدون واسطه با خداوند، مخصوص پیامبر اسلام(ص) و موسی(ع) بوده است.[۱۵]

صفت کلیم الله برای حضرت موسی سبب شد، یهودیان، «کلیمی» خوانده شوند.[۱۶]

چگونگی سخن خداوند با موسی(ع)

همه مسلمانان، خداوند را دارای صفت کلام و سخن گفتن دانسته‌اند، اما در چگونگی کلام خداوند اختلاف دارند.[۱۷] گروه‌‌ها و فرقه‌های مختلف، از جمله اشاعره و معتزله در مورد این صفت خداوند و چگونگی آن، اختلاف نظر دارند.[۱۸] شیخ طوسی به حقیقی بودن سخن گفتن خدواند با موسی(ع) اشاره کرده است.[۱۹] علامه طباطبایی نویسنده تفسیر المیزان معتقد است سخن گفتن خداوند امر حقیقی بوده که آثاری مانند سخن گفتن‌های عادی برای آن وجود دارد، اما شکل خاصی از سخن گفتن بود.[۲۰]

همچنین برخی مفسران تأکید با کلمه «تَكْليماً» در آیه «وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى‏ تَكْليماً[۲۱]» را شاهد بر حقیقت بودن سخن گفتن خداوند دانسته‌اند و معتقدند نمی‌توان این سخن گفتن را به معنای مجازی آن دانست.[۲۲]

خلق کلام

آیت الله مکارم شیرازی از مفسران شیعه معتقد است سخن گفتن خدا با موسى(ع) چنین بوده كه امواج صوتى را در فضا يا اجسام می‌‏آفريد؛ اين امواج صوتى از میان «شجره وادى ايمن»، و گاه در طور به گوش موسى(ع) می‌رسيد.[۲۳] شیخ طوسی در کتاب الرسائل العشر آورده که خداوند کلام را در جسمی از اجسام ایجاد می‌کند تا هدفش را به مخلوقات برساند.[۲۴] برخی دیگر از مفسران نیز نقل کرده‌اند که خداوند صوت و کلام را آفرید و موسی(ع) آن‌را شنید.[۲۵]

نامعلوم بودن نوع سخن

علامه طباطبایی معتقد است خداوند برای ما چگونگی سخن گفتن را ذکر نکرده است و ما نیز از تعابیر قرآن چگونگی این سخن گفتن را به‌دست نمی‌آوریم و تنها می‌دانیم کلام حقیقی بوده که آثار عادی سخن گفتن را داشته است.[۲۶] محمد جواد مغنیه از مفسران شیعه نیز معتقد است خداوند از چگونگی سخن گفتن خود، ساکت بوده و آن‌را توضیح نداده است و ما نیز از آن ساکت بوده و از ماهیت آن سخن نمی‌گوییم.[۲]

پانویس

  1. سوره شوری، آیه۵۱.
  2. ۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ مغنیه، تفسير الكاشف، ۱۴۲۴ق، ج۲، ص۴۹۵.
  3. فضل الله، تفسير من وحي القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲۰، ص۲۰۲.
  4. شیخ صدوق، التوحيد، ۱۳۹۸ق، ص۷۹.
  5. مجلسی، بحار الأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۴، ص۱۵۲.
  6. سوره نساء، آیه ۱۶۴.
  7. سوره اعراف، آیه۱۴۴.
  8. بقره، ۲۵۳.
  9. رشید رضا، المنار، ۱۹۹۰م، ج۳، ص۴.
  10. رشید رضا، المنار، ۱۹۹۰م، ج۳، ص۴.
  11. حسینی، تفسير اثنا عشري، ۱۳۶۳ش، ج۲، ص۶۵۳.
  12. مفاتيح الغيب، ج‏11، ص ۲۶۷
  13. فضل الله، تفسير من وحي القرآن، ۱۴۱۹ق، ج۲۰، ص۲۰۲.
  14. بانوی اصفهانی، مخزن العرفان در تفسير قرآن، ۱۳۶۱ش، ج۲، ص۳۷۹.
  15. بروجردی، تفسير جامع، ۱۳۶۶ش، ج۲، ص۴۶۲.
  16. «لقب جضرت موسی به فارسی چه می باشد و نبوت ایشان چگونه بود؟»، انجمن کلیمیان تهران.
  17. لب الأثر في الجبر و القدر-الأمر بين الأمرين، ص: 20
  18. ابن‌کثیر، تفسير القرآن العظيم، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۴۲۱.
  19. شیخ طوسی، التبيان في تفسير القرآن، بیروت، ج‏۳، ص۲۴۰.
  20. طباطبائی، الميزان في تفسير القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۳۱۵.
  21. سوره نساء، آیه۱۶۴.
  22. قرطبی، الجامع لأحكام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج۶، ص۱۸.
  23. مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ۱۳۷۴ش، ج۶، ص۳۶۳.
  24. الرسائل العشر، ص: 95
  25. تبيين القرآن، ص: 115
  26. الميزان في تفسير القرآن، ج‏2، ص: ۳۱۶.