کاربر:A.rezapour/صفحه تمرین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۲۱: خط ۲۱:
از پيرى سال‌خورده، نقل شده است كه براى پدرش، فرزندى نمى‌مانْد و خداوند، مرا در پيرى به او داد و از تولّد من، خوش‌حال شد؛ امّا هفت ساله بودم كه پدرم مُرد و عمويم سرپرستم شد. وى، روزى مرا خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله برد و گفت: اى پيامبر خدا! اين، برادرزاده من است و پدرش مُرده است. پس به من تعويذى بياموز كه او را با آن، حفظ كنم. پيامبر ص فرمود: «با سوره‌هاى با" قُلْ" آغاز شده،. پيرمرد سال‌خورده گفت: تا به امروز، خود را با اينها تعويذ مى‌كنم. نه داغِ فرزندى ديده‌ام، نه صدمه مالى خورده‌ام، نه بيمار شده‌ام، نه فقير گشته‌ام، و سنّم به اين جا رسيده است كه مى‌بينيد.<ref>محمدی ری‌شهری، محمد، شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث، مترجم: شيخى، حميدرضا، قم، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر، ۱۳۹۱ش، ج۳، ص۱۳۳.</ref>
از پيرى سال‌خورده، نقل شده است كه براى پدرش، فرزندى نمى‌مانْد و خداوند، مرا در پيرى به او داد و از تولّد من، خوش‌حال شد؛ امّا هفت ساله بودم كه پدرم مُرد و عمويم سرپرستم شد. وى، روزى مرا خدمت پيامبر صلى الله عليه و آله برد و گفت: اى پيامبر خدا! اين، برادرزاده من است و پدرش مُرده است. پس به من تعويذى بياموز كه او را با آن، حفظ كنم. پيامبر ص فرمود: «با سوره‌هاى با" قُلْ" آغاز شده،. پيرمرد سال‌خورده گفت: تا به امروز، خود را با اينها تعويذ مى‌كنم. نه داغِ فرزندى ديده‌ام، نه صدمه مالى خورده‌ام، نه بيمار شده‌ام، نه فقير گشته‌ام، و سنّم به اين جا رسيده است كه مى‌بينيد.<ref>محمدی ری‌شهری، محمد، شناخت نامه قرآن بر پايه قرآن و حديث، مترجم: شيخى، حميدرضا، قم، موسسه علمى فرهنگى دار الحديث، سازمان چاپ و نشر، ۱۳۹۱ش، ج۳، ص۱۳۳.</ref>


چهار قل : چهار سوره پايان قرآن كه با كلمه قل آغاز مى شود. نام سوره ها ( فاتحة الكتاب , بقره , آل عمران , نساء , تا آخر ) توقيفى يعنى به تعيين رسول اللّه (ص ) بوده است.<ref>خرمشاهی، بهاءالدین،  قرآن و قرآن پژوهي، ج۱، ص۱۶.</ref>
چهار قل: چهار سوره پايان قرآن كه با كلمه قل آغاز مى شود. نام سوره ها ( فاتحة الكتاب , بقره , آل عمران , نساء , تا آخر ) توقيفى يعنى به تعيين رسول اللّه (ص ) بوده است.<ref>خرمشاهی، بهاءالدین،  قرآن و قرآن پژوهي، ج۱، ص۱۶.</ref>
 
خواندن چهارقل در ماه های رجب و شعبان و رمضان و نمازهای آن هم سفارش شده است و آثار آن را بخشش گناهان گفته اند.<ref>قمی، شیخ عباس، کلیات مفاتیح الجنان، اسوه، ج۱، ص۱۳۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==