نظریه اسلام منهای روحانیت: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{درگاه|حوزه و روحانیت}}
{{درگاه|حوزه و روحانیت}}
== خاستگاه ==
این شعار ریشه در فرهنگ و تفکر غربی و شکل‌گیری نهضت اصلاح دینی و پروتستان در قرن شانزدهم و به‌طور خاص اندیشه‌های مارتین لوتر(۱۴۸۳–۱۵۴۶) از متفکران جنبش دین پیرایی دارد. وی با زیر سؤال بردن وساطت کشیش‌های مسیحی در فهم و ارایه انجیل تلاش نمود تا زمینه را برای کنار نهادن دین از عرصه اجتماع که با رنسانس آغاز شده بود فراهم نماید.
این شعار ریشه در فرهنگ و تفکر غربی و شکل‌گیری نهضت اصلاح دینی و پروتستان در قرن شانزدهم و به‌طور خاص اندیشه‌های مارتین لوتر(۱۴۸۳–۱۵۴۶) از متفکران جنبش دین پیرایی دارد. وی با زیر سؤال بردن وساطت کشیش‌های مسیحی در فهم و ارایه انجیل تلاش نمود تا زمینه را برای کنار نهادن دین از عرصه اجتماع که با رنسانس آغاز شده بود فراهم نماید.


خط ۱۵: خط ۱۷:
پیامد چنین تفکری زمینه‌سازی برای سکولاریسم و کنار نهادن دین از زندگی اجتماعی بود که به عنوان یکی از مبانی اساسی تفکر غربی نمایان شد.
پیامد چنین تفکری زمینه‌سازی برای سکولاریسم و کنار نهادن دین از زندگی اجتماعی بود که به عنوان یکی از مبانی اساسی تفکر غربی نمایان شد.


== ورود این نظریه به ایران ==
برخی از روشنفکران داخلی نیز که تحصیلات غربی را فراگرفته بودند، متأثر از چنین تفکراتی، تلاش نمودند تا به نوعی این مبانی را در کشور ما بازسازی نمایند و در این راستا پروتستانیسم اسلامی را دنبال نموده و وساطت روحانیت را همچون وساطت ارباب کلیسا انگاشته و شعار اسلام منهای روحانیت را سر دادند.
برخی از روشنفکران داخلی نیز که تحصیلات غربی را فراگرفته بودند، متأثر از چنین تفکراتی، تلاش نمودند تا به نوعی این مبانی را در کشور ما بازسازی نمایند و در این راستا پروتستانیسم اسلامی را دنبال نموده و وساطت روحانیت را همچون وساطت ارباب کلیسا انگاشته و شعار اسلام منهای روحانیت را سر دادند.


== انتقاد از این نظریه ==
غافل از آنکه این شعار و نگاه به روحانیت بیش از آنکه به جایگاه روحانیت لطمه وارد سازد، بیانگر فقدان شناخت و آگاهی آنان از اسلام و روحانیت است. این دسته از روشنفکران در حالی اسلام را با مسیحیت تحریف شده یکسان انگاشتند که دین اسلام از اساس با مسیحیت تحریف شده تفاوت داشته و ماهیت و جایگاه روحانیت اسلام با کشیشان مسیحی بسیار متفاوت است، مسیحیت کاتولیک برآموزه‌های خرافی که در قالب گزاره‌های دینی مسلّم و یقینی شکل گرفته بودند، تأکید نموده و با هر نوع نظریه و دیدگاهی که مخالف آن بود مخالفت می‌نمود از این رو با پیشرفتهای علمی زمان خویش به مقابله برخاست ولی اسلام آموزه‌های خویش را از منابع معتبر و با اصول و شیوه‌های دریافت نموده و عقل را به عنوان یکی از منابع دین پذیرفته و بیشترین تأکید و توجه را به علم و دانش دارد و روحانیت به عنوان کارشناسان و متخصصان علوم دینی وظیفه تبیین آن را برعهده دارند.
غافل از آنکه این شعار و نگاه به روحانیت بیش از آنکه به جایگاه روحانیت لطمه وارد سازد، بیانگر فقدان شناخت و آگاهی آنان از اسلام و روحانیت است. این دسته از روشنفکران در حالی اسلام را با مسیحیت تحریف شده یکسان انگاشتند که دین اسلام از اساس با مسیحیت تحریف شده تفاوت داشته و ماهیت و جایگاه روحانیت اسلام با کشیشان مسیحی بسیار متفاوت است، مسیحیت کاتولیک برآموزه‌های خرافی که در قالب گزاره‌های دینی مسلّم و یقینی شکل گرفته بودند، تأکید نموده و با هر نوع نظریه و دیدگاهی که مخالف آن بود مخالفت می‌نمود از این رو با پیشرفتهای علمی زمان خویش به مقابله برخاست ولی اسلام آموزه‌های خویش را از منابع معتبر و با اصول و شیوه‌های دریافت نموده و عقل را به عنوان یکی از منابع دین پذیرفته و بیشترین تأکید و توجه را به علم و دانش دارد و روحانیت به عنوان کارشناسان و متخصصان علوم دینی وظیفه تبیین آن را برعهده دارند.