اصحاب رقیق: تفاوت میان نسخه‌ها

(منابعی برای متن مقاله اضافه شد و قسمت‌هایی نیز حذف شد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
'''رقیقه''' از ریشه '''رِقّ''' در اصل به چیز نرم، نازک، چیزی مانند کاغذ، نوشته روشن، زمین نرم و هر چیز ناتوان گفته می‌شود. به برده رِقّ گفته‌ می‌شود، چون در مقابل مالک خود، ناتوان است و گویا همانند نوشته روی کاغذ، بردگی بر او نوشته شده است.<ref>رک: صاحب بن عباد، إسماعيل بن عباد، المحيط في اللغة - بيروت، عالم الکتاب، چاپ اول، 1414ق، ج5، ص210. فراهيدى، خليل بن أحمد، كتاب العين - قم، هجرت، چاپ دوم، 1409ق، ج5، ص24. ابن فارس، أحمد بن فارس، معجم مقاييس اللغة، قم،مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، 1404ق، ج2، ص376. راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، مترجم: غلامرضا خسروی، تهران، مرتضوی، چاپ: دوم، 1374ش.</ref>
'''رقیقه''' از ریشه '''رِقّ''' در اصل به چیز نرم، نازک، چیزی مانند کاغذ، نوشته روشن، زمین نرم و هر چیز ناتوان گفته می‌شود. به برده رِقّ گفته‌ می‌شود، چون در مقابل مالک خود، ناتوان است و گویا همانند نوشته روی کاغذ، بردگی بر او نوشته شده است.<ref>رک: صاحب بن عباد، إسماعيل بن عباد، المحيط في اللغة - بيروت، عالم الکتاب، چاپ اول، 1414ق، ج5، ص210. فراهيدى، خليل بن أحمد، كتاب العين - قم، هجرت، چاپ دوم، 1409ق، ج5، ص24. ابن فارس، أحمد بن فارس، معجم مقاييس اللغة، قم،مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، 1404ق، ج2، ص376. راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، مترجم: غلامرضا خسروی، تهران، مرتضوی، چاپ: دوم، 1374ش.</ref>


اصطلاح '''اصحاب الرقیق''' را  کلینی در کتاب کافی در سلسله سند روایتی آورده است<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج5، ص285، حدیث3:  أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا مِنْ أَصْحَابِ‏ الرَّقِيقِ.</ref>
اصطلاح '''اصحاب الرقیق''' را  [[کلینی]] در کتاب [[کافی]] در سلسله سند روایتی آورده است<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج5، ص285، حدیث3:  أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا مِنْ أَصْحَابِ‏ الرَّقِيقِ.</ref>
این اصطلاح در کتاب‌های رجالی اولیه نیامده است. [[الموسوعه الرجالیه]] فقط سلسله سند کافی را بدون توضیحی درباره اصحاب الرقیق آورده است<ref>تبریزی، جواد، الموسوعه الرجالیه، ج۵، ص۱۴۱، قم، دارالصدیقه الشهیده(س)، ۱۴۲۹، ه‍. ق، ج۵، ص۱۴۱.</ref> مامقانی اصطلاح ""صاحب الرقیق"" را برای ابو الجعيجعة صحابه رسول الله(ص) آورده است. <ref>مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، بى جا، بی‌نا، چاپ اول، بی‌تا، ج3الکنی، ص9. </ref> وی توضیحی درباره این اصطلاح نداده است.
این اصطلاح در کتاب‌های رجالی اولیه نیامده است. [[الموسوعه الرجالیه]] فقط سلسله سند کافی را بدون توضیحی درباره اصحاب الرقیق آورده است<ref>تبریزی، جواد، الموسوعه الرجالیه، ج۵، ص۱۴۱، قم، دارالصدیقه الشهیده(س)، ۱۴۲۹، ه‍. ق، ج۵، ص۱۴۱.</ref> [[مامقانی]] اصطلاح ""صاحب الرقیق"" را برای ابو الجعيجعة صحابه رسول الله(ص) آورده است.<ref>مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، بى جا، بی‌نا، چاپ اول، بی‌تا، ج3الکنی، ص9. </ref> وی توضیحی درباره این اصطلاح نداده است.


از متن روایت کلینی استفاده می‌شود که این فرد برده‌ای را خریداری کرده بود<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج5، ص285، حدیث3.</ref> برخی از مترجمان نیز اصحاب الرقیق را به برده فروش ترجمه کرده‌اند<ref>بروجردى، آقا حسين، منابع فقه شيعه (ترجمه جامع أحاديث الشيعة)، مترجم: جمعی از فضلا، تهران، فرهنگ سبز، چاپ اول، 1386 ق، ج22، ص651.</ref> برای برده فروش اصطلاح '''بيّاع‏ الرّقيق''' نیز آمده است.<ref>مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، بى جا، بی‌نا، چاپ اول، بی‌تا، ج1، ص2.</ref>
از متن روایت کلینی استفاده می‌شود که این فرد برده‌ای را برای [[امام صادق(ع)]] خریداری کرده بود<ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407 ق، ج5، ص285، حدیث3.</ref> برخی از مترجمان نیز اصحاب الرقیق را به برده فروش ترجمه کرده‌اند<ref>بروجردى، آقا حسين، منابع فقه شيعه (ترجمه جامع أحاديث الشيعة)، مترجم: جمعی از فضلا، تهران، فرهنگ سبز، چاپ اول، 1386 ق، ج22، ص651.</ref> برای برده فروش اصطلاح '''بيّاع‏ الرّقيق''' ؛ «فروشنده برده» نیز آمده است.<ref>مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال(رحلي)، بى جا، بی‌نا، چاپ اول، بی‌تا، ج1، ص2.</ref>
این اصطلاح فقط برای بیان شغل راوی گفته شده و ارتباطی به [[مدح راوی|مدح]] یا [[ذم راوی|ذمِّ]] راوی ندارد.
این اصطلاح فقط برای بیان شغل راوی گفته شده و ارتباطی به [[مدح راوی|مدح]] یا [[ذم راوی|ذمِّ]] راوی ندارد.