تعجب از خوشحالی با علم به مرگ: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
خط ۴: خط ۴:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در کتاب [[الکافی]] روایتی در این باره نقل شده است.
در کتاب [[الکافی]] روایتی از [[امام رضا(ع)]] نقل شده است: {{عربی بزرگ|
 
|ترجمه= امام رضا(ع): در آن گنجى كه خدا فرمود: {{قرآن|وَ کانَ تَحْتَهُ کنْزٌ لَهُما|سوره=کهف|آیه=۸۲}} در آن گنج نوشته شده بود بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ در شگفتم از کسی که به مرگ یقین دارد چگونه خوشحالی می‌کند و در شگفتم كسى كه يقين دارد به تقدير، چگونه غمگین شود و در شگفتم از كسى كه دنيا و زير و رو شدن آن را بر اهلش می‌بیند، چگونه به آن اعتماد كند.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۹؛ ترجمه اصول کافی، ترجمه محمدباقر کمره‌ای، قم، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۱۸۷</ref>}}
== متن روایت ==
{{عربی بزرگ|سَمِعْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا(ع) یَقُولُ کانَ فِی الْکنْزِ الَّذِی قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ {{قرآن|وَ کانَ تَحْتَهُ کنْزٌ لَهُما|سوره=کهف|آیه=۸۲}} کانَ فِیهِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ، عَجِبْتُ لِمَنْ أَیْقَنَ بِالْمَوْتِ کیْفَ یَفْرَحُ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ أَیْقَنَ بِالْقَدَرِ کیْفَ یَحْزَنُ وَ عَجِبْتُ لِمَنْ رَأَی الدُّنْیَا وَ تَقَلُّبَهَا بِأَهْلِهَا کیْفَ یَرْکنُ إِلَیْهَا وَ یَنْبَغِی لِمَنْ عَقَلَ عَنِ اللَّهِ أَنْ لَا یَتَّهِمَ اللَّهَ فِی قَضَائِهِ وَ لَا یَسْتَبْطِئَهُ فِی رِزْقِهِ|ترجمه=على بن اسباط می‌گويد: شنيدم از امام رضا (ع) مى‌فرمود: در آن گنجى كه خدا «و زير آن گنجى براى آن دو بود» در آن گنج نوشته شده بود كه: بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌ در شگفتم از کسی که به مرگ یقین دارد چگونه خوشحالی می‌کند و در شگفتم كسى كه يقين دارد به تقدير، چگونه غمگین شود و در شگفتم از كسى كه دنيا و زير و رو شدن آن را بر اهلش می‌بیند، چگونه به آن اعتماد كند، سزاوار است كسى كه از طرف خدا عقلى دارد، خدا را متهم نداند در قضاى او و به كندى نسبت ندهد در رسانيدن روزى.<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۵۹؛ ترجمه اصول کافی، ترجمه محمدباقر کمره‌ای، قم، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص۱۸۷</ref>}}


سند روایت اتصال دارد و مسند است، سلسله راویان به گونه‌ای است که می‌توانند از یکدیگر روایت داشته باشند.<ref>خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، بی‌جا، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۷۴؛ ج۱۱، ص۲۶۰؛ ج۱۸، ص۲۵۸.</ref>
سند روایت اتصال دارد و مسند است، سلسله راویان به گونه‌ای است که می‌توانند از یکدیگر روایت داشته باشند.<ref>خوئی، سید ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، بی‌جا، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق، ج۶، ص۷۴؛ ج۱۱، ص۲۶۰؛ ج۱۸، ص۲۵۸.</ref>