تفاوت برزخ با عالم مثال: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:
حقیقت عالم برزخ چگونه است و با عالم مثالی که فیلسوفان می‌گویند، چه ارتباطی دارد؟
حقیقت عالم برزخ چگونه است و با عالم مثالی که فیلسوفان می‌گویند، چه ارتباطی دارد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}در مباحث عقلی و فلسفی، طی مقدمات و براهین ویژه ای، ثابت شده است که میان دنیا و عالم اسمای الهی، دو عالم (تجرّد و مثال) وجود دارد. سرچشمه ی عوالم هستی از خداوند، طبق ترتیب است. اول: عالم تجرّد و جبروت است که موجوداتی برتر و دارای سعه ی خاص اند و ماده و آثار مادی ندارند; دوم: عالم مثال (برزخ) یا ملکوت است که تنها اشکال ماده را دارند و جرم و جسم آن را ندارند; سوّم: عالم جسم و نظام مادی است که عالم شهادت و ناسوت است. از نظر وجود، عالم تجرّد نزدیک‌ترین و عالم مادی دورترین عالم به مبدأ متعال هستند; از این رو در عالم تجرّد، نقص نیست و در عالم مادی نقص و محدودیت و تدریج و قوه است.
وجود برزخ و برخی از اوصاف آن، به کمک آیات، روایات و نیز دلایل عقلی ثابت شد. اما اینکه این عالم کجاست؟ آنجا ارواح با آبدان مثالی چه وضعیتی دارند؟ و… ; نیازمند تحقیق جداگانه ای است که اینجا در حد توان بیان می‌شود.
 
حضرت امیر(ع) دربارهٔ حیات برزخیان می‌فرماید:
 
اگر آنچه بر مردگان آشکار شده است، بر شما آشکار می‌شد، از ناراحتی و ترس فریاد می‌کشیدید و پس از آن، هر چه از رهبران دینی می‌شنیدید، پیروی می‌کردید؛ ولی آن حقایق]برزخی[از شما پوشیده است و به زودی]در اثر مرگ [پرده‌ها کنار می‌رود.<ref>محمد باقر شریعتی، معاد در نگاه عقل و وحی، ص۳۰۲، به نقل از: نهج البلاغه، کلام ۱۰.</ref>
 
یعنی حقیقت برزخ را اولیای الهی می‌دانند و ما پیش از مرگ، به زوایای نهان آن جهان گسترده پی نمی‌بریم; از این رو می‌گویند که انسان در این جهان، مانند بچه، در رحم مادر است. اگر چه برایش از جهان بیرون رحم بگویند، تا به این دنیا قدم ننهد، درکش از این جهان ناقص است.
 
در مباحث عقلی و فلسفی، طی مقدمات و براهین ویژه ای، ثابت شده است که میان دنیا و عالم اسمای الهی، دو عالم (تجرّد و مثال) وجود دارد. سرچشمه ی عوالم هستی از خداوند، طبق ترتیب است. اول: عالم تجرّد و جبروت است که موجوداتی برتر و دارای سعه ی خاص اند و ماده و آثار مادی ندارند; دوم: عالم مثال (برزخ) یا ملکوت است که تنها اشکال ماده را دارند و جرم و جسم آن را ندارند; سوّم: عالم جسم و نظام مادی است که عالم شهادت و ناسوت است. از نظر وجود، عالم تجرّد نزدیک‌ترین و عالم مادی دورترین عالم به مبدأ متعال هستند; از این رو در عالم تجرّد، نقص نیست و در عالم مادی نقص و محدودیت و تدریج و قوه است.


(قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی)<ref>اسراء: ۸۵.</ref> یعنی از عالم بالاست نه از سنخ موجودات زمینی. امام علی(علیه السلام) در وصف موجودات مجرّد فرمود:
(قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی)<ref>اسراء: ۸۵.</ref> یعنی از عالم بالاست نه از سنخ موجودات زمینی. امام علی(علیه السلام) در وصف موجودات مجرّد فرمود:
خط ۱۰۴: خط ۹۵:


البته معنای این سخن این نیست که عالم برزخ و مثال، خیالی هستند; بلکه مراد، تصور دنیای دیگر است. یعنی روح با بدن لطیف، درد می‌کشد، لذت می‌برد، فرا می‌گیرد، یاد می‌دهد و... . از این رو روایت می‌گوید:
البته معنای این سخن این نیست که عالم برزخ و مثال، خیالی هستند; بلکه مراد، تصور دنیای دیگر است. یعنی روح با بدن لطیف، درد می‌کشد، لذت می‌برد، فرا می‌گیرد، یاد می‌دهد و... . از این رو روایت می‌گوید:
در امت‌های نخستین خواب دیدن نبود. بعدها که خداوند به سوی قومی پیامبر فرستاد، تا آنها را به اطاعت خداوند بخواند و از بهشت و جهنم برای آنها بگوید; برای اینکه آن قوم، معنا و حقیقت بهشت و جهنم (دنیای دیگر) را تصور کنند، خواب دیدن مقرر شد.<ref>بحار الانوار، ج۶، ص۲۴۳، ح ۶۸.</ref>
روح در دنیا با جسم سنگین مادی، زنده و در تکاپو است، اما بدنِ برزخی، سبک است و وزن و جرم ندارد; اما شکل، کیفیت و مقدار دارد.
صدر المتألهین، دلایلی قوی، اقامه کرده است، برای اینکه عالم خیال متصل، مجرد است. او در آثار خود، به روشنی قائل شده است که برزخ و مثال منفصل وجود دارد و عبور از برزخ را برای وصول به قیامت، از ضروریات مسائل حکمیّه می‌داند.<ref>حسینی تهرانی، معادشناسی، ج۲، ص۱۹۳.</ref>
بنابراین مطالب و بر اساس آیات، برزخ در مسیر لقای رب و قیامت قرار گرفته و عالمی است که باید انسان، آن را پشت سر بگذارد<ref>محمد شجاعی، معاد یا بازگشت به سوی خدا، ص۲۱۲ـ۲۳۱.</ref>;(وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یَوْمِ یُبْعَثُونَ).<ref>مؤمنون: ۱۰۰.</ref> عالم برزخ را عالم مثال می‌گویند، چون نمونه ای از عالم قیامت است و به اندازه ی خودش از آن حکایت می‌کند.<ref>معادشناسی، ج۳، ص۲۸; یادنامه ی شهید مطهری «حیات پس از مرگ»; محمد حسین طباطبایی،المیزان، .</ref>


== منابع ==
== منابع ==