فضیلت تشییع جنازه: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: ویرایش مبدأ ۲۰۱۷
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
== یاد مرگ و آخرت ==
== یاد مرگ و آخرت ==
روایات به یاد مرگ و آخرت افتادن را از فایه‌های تشییع جنازه دانسته‌اند
روایات به یاد مرگ و آخرت افتادن را از فایه‌های تشییع جنازه دانسته‌اند:
   
   
يَا أَبَا ذَرٍّ اخْفِضْ صَوْتَكَ عِنْدَ الْجَنَائِزِ وَ عِنْدَ الْقِتَالِ وَ عِنْدَ الْقُرْآنِ يَا أَبَا ذَرٍّ إِذَا تَبِعْتَ‏ جَنَازَةً فَلْيَكُنْ‏ عَقْلُكَ‏ فِيهَا مَشْغُولًا بِالتَّفَكُّرِ وَ الْخُشُوعِ وَ اعْلَمْ أَنَّكَ لَاحِقٌ بِه‏؛ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اى ابوذر! هرگاه در پى جنازه اى به راه افتادى ، بايد عقلت با تفكّر و خشوع به آن مشغول شود و بدان كه تو نيز به او مى پيوندى.<ref>طبرسی،‌ مكارم الأخلاق‏، ۱۴۱۲ق، ص۴۶۵.</ref>  
يَا أَبَا ذَرٍّ اخْفِضْ صَوْتَكَ عِنْدَ الْجَنَائِزِ وَ عِنْدَ الْقِتَالِ وَ عِنْدَ الْقُرْآنِ يَا أَبَا ذَرٍّ إِذَا تَبِعْتَ‏ جَنَازَةً فَلْيَكُنْ‏ عَقْلُكَ‏ فِيهَا مَشْغُولًا بِالتَّفَكُّرِ وَ الْخُشُوعِ وَ اعْلَمْ أَنَّكَ لَاحِقٌ بِه‏؛ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : اى ابوذر! هرگاه در پى جنازه اى به راه افتادى ، بايد عقلت با تفكّر و خشوع به آن مشغول شود و بدان كه تو نيز به او مى پيوندى.<ref>طبرسی،‌ مكارم الأخلاق‏، ۱۴۱۲ق، ص۴۶۵.</ref>  
{{جعبه نقل قول| عنوان = | نقل‌قول = [[امام صادق(ع)]]:{{-}}'''«هنگام تشييع جنازه، بپندار كه خداوند تو را دوباره به دنيا برگردانده است. اكنون ببين كه چگونه جبران مى كنى.»'''<ref>حسينى تهرانى، معادشناسى، ج۳، ص۳۴.</ref>| منبع = | تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = 14px|رنگ پس‌زمینه =#FFF9E7| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
   
   
وَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع‏ أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الرَّجُلِ يُدْعَى إِلَى جِنَازَةٍ وَ وَلِيمَةٍ أَيُّهُمَا يُجِيبُ قَالَ يُجِيبُ الْجِنَازَةَ فَإِنَ‏ حُضُورَ الْجِنَازَةِ يُذَكِّرُ الْمَوْتَ‏ وَ الْآخِرَةَ وَ حُضُورَ الْوَلَائِمِ يُلْهِي عَنْ ذَلِكَ.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۸، ص۲۸۴.</ref>  
وَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع‏ أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الرَّجُلِ يُدْعَى إِلَى جِنَازَةٍ وَ وَلِيمَةٍ أَيُّهُمَا يُجِيبُ قَالَ يُجِيبُ الْجِنَازَةَ فَإِنَ‏ حُضُورَ الْجِنَازَةِ يُذَكِّرُ الْمَوْتَ‏ وَ الْآخِرَةَ وَ حُضُورَ الْوَلَائِمِ يُلْهِي عَنْ ذَلِكَ.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۸، ص۲۸۴.</ref>  
خط ۱۵: خط ۱۷:
عنه عليه السلام ـ لمّا سُئلَ عن إجابَةِ الدَّعوَةِ إلَى الجَنازَة: يُجيبُ الجَنازَةَ ؛ فإنّ حُضورَ الجَنازَةِ يُذكِّرُ المَوتَ و الآخِرَةَ ، و حُضورَ الوَلائمِ يُلهي عن ذلكَ؛ امام باقر عليه السلام ـ در پاسخ به اين سؤال كه انسان بهتر است دعوت به تفرمود : دعوت به تشييع جنازه را بپذيرد؛ زيرا حضور در تشييع جنازه، يادآور مرگ و آخرت است و حضور در وليمه ها از اين امور غافل مى گرداند.  
عنه عليه السلام ـ لمّا سُئلَ عن إجابَةِ الدَّعوَةِ إلَى الجَنازَة: يُجيبُ الجَنازَةَ ؛ فإنّ حُضورَ الجَنازَةِ يُذكِّرُ المَوتَ و الآخِرَةَ ، و حُضورَ الوَلائمِ يُلهي عن ذلكَ؛ امام باقر عليه السلام ـ در پاسخ به اين سؤال كه انسان بهتر است دعوت به تفرمود : دعوت به تشييع جنازه را بپذيرد؛ زيرا حضور در تشييع جنازه، يادآور مرگ و آخرت است و حضور در وليمه ها از اين امور غافل مى گرداند.  
   
   
حسن ختام اين پاسخ، كلام امام صادق(عليه السلام) كه فرموده است: هنگام تشييع جنازه، بپندار كه خداوند تو را دوباره به دنيا برگردانده است. اكنون ببين كه چگونه جبران مى كنى.<ref>حسينى تهرانى، معادشناسى، ج۳، ص۳۴.</ref>
   
   
هر گاه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) جنازه اى را تشييع مى كرد، اندوه ايشان زياد مى شد، با خود حديث نفس مى كرد و كم سخن مى گفت.<ref>شيخ عباس قمى، سفينه البحار، ص۹۲۵.</ref>
هر گاه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) جنازه اى را تشييع مى كرد، اندوه ايشان زياد مى شد، با خود حديث نفس مى كرد و كم سخن مى گفت.<ref>شيخ عباس قمى، سفينه البحار، ص۹۲۵.</ref>
خط ۲۲: خط ۲۳:
   
   
گويا مرگ، براى غير ما نوشته شده است و گويا رعايت حق، براى غير ما واجب شده است.<ref>محمد دشتى، نهج البلاغه، ص۱۹۹، كلمه ى ۱۲۲.</ref> الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ لَمّا تَبِعَ جَنازَةً فسَمِعَ رجُلاً يَضحَكُ ـ: كأنّ المَوتَ فيها على غَيرِنا كُتِبَ ، و كأنّ الحَقَّ فيها على غَيرِنا وَجَبَ ، و كأنّ الّذي نَرى من الأمواتِ سَفْرٌ عمّا قَليلٍ إلَينا راجِعونَ ، نُبَوّئُهُم أجداثَهُم و نأكُلُ تُراثَهُم كأنّا مُخَلَّدونَ بَعدَهُم ، ثُمّ قد نَسِينا كُلَّ واعِظٍ و واعِظَةٍ ، و رُمِينا بكُلِّ فادِحٍ و جائحَةٍ؛ امام على عليه السلام ـ چون در تشييع جنازه اى صداى خنده مردى را شنيد ـفرمود : گويى كه مرگ را در اين جهان براى ديگران رقم زده اند و انگار كه حق در اين دنيا بر ديگران واجب گشته است و گويى مردگانى را كه مى بينيم، مسافرانى هستند كه به زودى سوى ما باز مى گردند! آنان را در گورهايشان مى نهيم و ميراثشان را مى خوريم، آن گونه كه پندارى پس از آنها جاودان خواهيم ماند. هر پند دهنده اى را به دست فراموشى سپرده ايم، حال آنكه هدف هر بلا و حادثه اى بنيان كن قرار داريم.
گويا مرگ، براى غير ما نوشته شده است و گويا رعايت حق، براى غير ما واجب شده است.<ref>محمد دشتى، نهج البلاغه، ص۱۹۹، كلمه ى ۱۲۲.</ref> الإمامُ عليٌّ عليه السلام ـ لَمّا تَبِعَ جَنازَةً فسَمِعَ رجُلاً يَضحَكُ ـ: كأنّ المَوتَ فيها على غَيرِنا كُتِبَ ، و كأنّ الحَقَّ فيها على غَيرِنا وَجَبَ ، و كأنّ الّذي نَرى من الأمواتِ سَفْرٌ عمّا قَليلٍ إلَينا راجِعونَ ، نُبَوّئُهُم أجداثَهُم و نأكُلُ تُراثَهُم كأنّا مُخَلَّدونَ بَعدَهُم ، ثُمّ قد نَسِينا كُلَّ واعِظٍ و واعِظَةٍ ، و رُمِينا بكُلِّ فادِحٍ و جائحَةٍ؛ امام على عليه السلام ـ چون در تشييع جنازه اى صداى خنده مردى را شنيد ـفرمود : گويى كه مرگ را در اين جهان براى ديگران رقم زده اند و انگار كه حق در اين دنيا بر ديگران واجب گشته است و گويى مردگانى را كه مى بينيم، مسافرانى هستند كه به زودى سوى ما باز مى گردند! آنان را در گورهايشان مى نهيم و ميراثشان را مى خوريم، آن گونه كه پندارى پس از آنها جاودان خواهيم ماند. هر پند دهنده اى را به دست فراموشى سپرده ايم، حال آنكه هدف هر بلا و حادثه اى بنيان كن قرار داريم.
== استغفار برای شخص فوت شده ==
== استغفار برای شخص فوت شده ==
اسلام براى احترام به كرامت و جايگاه انسان، در باره ى تشييع جنازه، سفارش كرده است: امام صادق(ع) بهتر دانسته صاحبان عزا، برادران دينى شخص مرده را از مرگ او با خبر سازند تا در تشييع جنازه حاضر شوند، بر او نماز خوانند و این‌گونه هم براى آنان اجرى حاصل شود و هم استغفار برای فرد مرده باشد.<ref>طبرسی، مكارم الأخلاق‏، ۱۴۱۲ق، ص۳۶۰.</ref>  
اسلام براى احترام به كرامت و جايگاه انسان، در باره ى تشييع جنازه، سفارش كرده است: امام صادق(ع) بهتر دانسته صاحبان عزا، برادران دينى شخص مرده را از مرگ او با خبر سازند تا در تشييع جنازه حاضر شوند، بر او نماز خوانند و این‌گونه هم براى آنان اجرى حاصل شود و هم استغفار برای فرد مرده باشد.<ref>طبرسی، مكارم الأخلاق‏، ۱۴۱۲ق، ص۳۶۰.</ref>