اختلاف اصلی شیعیان و اهل‌سنت: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۸: خط ۱۸:
مسلمانان پس از وفات پیامبر اسلام(ص) در اثر عوامل متعدد اجتماعی و غیر اجتماعی حاکم بر روحیات و افکار برخی از مسلمانان چه در صدر اسلام و چه بعد از آن، راه‌های مختلفی را به عنوان اسلام در پیش گرفته و هر کدام راه خود را به عنوان اسلام تلقی نموده و آن را به عنوان حق پذیرفته و معرفی می‌نماید و به تبع آن حق واقعی و دین راستین اسلام که بدون هیچ نوع نقص و عیبی بر پیامبر اسلام(ص) برای هدایت بشر نازل شده است در میان این راه‌های مختلف و متضاد برای اکثریت مردم ناآشنا و نامشخص گردیده و باعث حیرت و سردرگمی آنان شده است و نیز جامعه اسلامی نه تنها اتحاد و وحدت خود را از دست داده بلکه گرفتار منازعات، مشاجرات و زد و خوردهای خونین شده و در مقابل دشمنان توانایی و قدرت خود را تضعیف نموده‌اند.
مسلمانان پس از وفات پیامبر اسلام(ص) در اثر عوامل متعدد اجتماعی و غیر اجتماعی حاکم بر روحیات و افکار برخی از مسلمانان چه در صدر اسلام و چه بعد از آن، راه‌های مختلفی را به عنوان اسلام در پیش گرفته و هر کدام راه خود را به عنوان اسلام تلقی نموده و آن را به عنوان حق پذیرفته و معرفی می‌نماید و به تبع آن حق واقعی و دین راستین اسلام که بدون هیچ نوع نقص و عیبی بر پیامبر اسلام(ص) برای هدایت بشر نازل شده است در میان این راه‌های مختلف و متضاد برای اکثریت مردم ناآشنا و نامشخص گردیده و باعث حیرت و سردرگمی آنان شده است و نیز جامعه اسلامی نه تنها اتحاد و وحدت خود را از دست داده بلکه گرفتار منازعات، مشاجرات و زد و خوردهای خونین شده و در مقابل دشمنان توانایی و قدرت خود را تضعیف نموده‌اند.


==تلاش پیامبر(ص) برای تعیین جانشین پس از خود==
==اهتمام پیامبر(ص) در تعیین جانشین پس از خود==
خداوند دین کاملی را با رسالت خاتم الانبیاء(ص) برای بشر نعمت بزرگی قرار داده است.<ref>(مائده: ۳).</ref> در این راستا یکی از برنامه‌های مهم رسمی و الهی پیامبر خدا(ص) بیان و تثبیت نعمت امامت و خلافت بعد از خودش بود<ref>(مائده: ۶۷).</ref> و پیامبر خدا(ص) به خاطر حساس بودن مسئله امامت و نقش اساسی آن در رهبری امت اسلامی در ابعاد اعتقادی، دینی، علمی و سیاسی در طول مدت رسالت الهی خود تأکید زیادی بر آن داشته است و بارها در محافل و مکان‌های مختلف آن را به مسلمین بیان نمود تا بعد از او امتش در گمراهی بسر نبرند و راه حق را توسط رهبری امامان بر حق و جانشینان واقعی او پیروی نموده و به سعادت و قله کمال برسند. روایات و حوادث تاریخی متعددی از آن جمله حدیث ثقلین،<ref>نیشابوری، حاکم محمد بن محمد، المستدرک علی الصحیحین، دارالمعرفه، بیروت، بی تا، ج۳، ص۱۱۰.</ref> حدیث منزلت،<ref>نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۷، ص۱۲۰.</ref> حدیث و واقعه غدیر،<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، تهران، اسماعیلیان، بی تا، ج۵، ص۲۰۵.</ref> حدیث قلم و دوات (یا حدیث قرطاس)<ref>بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت، دارصعب، بی تا، ج۳، ص۹۱.</ref> و… دلایل قطعی بر این مطلب می‌باشند، که در کتاب‌های شیعه و سنی از پیامبر اسلام(ص) در رابطه با امامت و وصایت و جانشینی آن حضرت نقل شده است.
خداوند دین کاملی را با رسالت خاتم الانبیاء(ص) برای بشر نعمت بزرگی قرار داده است.<ref>(مائده: ۳).</ref> در این راستا یکی از برنامه‌های مهم رسمی و الهی پیامبر خدا(ص) بیان و تثبیت نعمت امامت و خلافت بعد از خودش بود<ref>(مائده: ۶۷).</ref> و پیامبر خدا(ص) به خاطر حساس بودن مسئله امامت و نقش اساسی آن در رهبری امت اسلامی در ابعاد اعتقادی، دینی، علمی و سیاسی در طول مدت رسالت الهی خود تأکید زیادی بر آن داشته است و بارها در محافل و مکان‌های مختلف آن را به مسلمین بیان نمود تا بعد از او امتش در گمراهی بسر نبرند و راه حق را توسط رهبری امامان بر حق و جانشینان واقعی او پیروی نموده و به سعادت و قله کمال برسند. روایات و حوادث تاریخی متعددی از آن جمله حدیث ثقلین،<ref>نیشابوری، حاکم محمد بن محمد، المستدرک علی الصحیحین، دارالمعرفه، بیروت، بی تا، ج۳، ص۱۱۰.</ref> حدیث منزلت،<ref>نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، بی تا، ج۷، ص۱۲۰.</ref> حدیث و واقعه غدیر،<ref>ابن اثیر، اسدالغابه، تهران، اسماعیلیان، بی تا، ج۵، ص۲۰۵.</ref> حدیث قلم و دوات (یا حدیث قرطاس)<ref>بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح بخاری، بیروت، دارصعب، بی تا، ج۳، ص۹۱.</ref> و… دلایل قطعی بر این مطلب می‌باشند، که در کتاب‌های شیعه و سنی از پیامبر اسلام(ص) در رابطه با امامت و وصایت و جانشینی آن حضرت نقل شده است.


اینک به‌طور خلاصه به برخی از آنها در اینجا اشاره می‌شود:
* پیامبر خدا(ص) فرمود: اسلام پیوسته با دوازده امام خواهد بود.<ref>متقی هندی، کنز العمال، بیروت، مؤسسه الرساله، بی تا ج۱۲، ص۳۲؛ حجر عسقلانی، فتح الباری، بیروت، دارالمعرفه للطباعه و النشر، چاپ دوم، ج۱۳، ص۱۸۱؛ ابوداد و طیاسی، مسند ابی داود، بیروت، دارالحدیث، ص۱۰۵؛ عمر بن عاصم، ضحاک، کتاب السنه، بیروت، المکتب الاسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۳ق، ص۵۱۸.</ref> و فرمود: من در بین شما دو چیز گرانبها به جا گذاشتم که تا قیامت از هم دیگر جدا نمی‌شوند یکی قرآن و دیگری عترت و اهل بیتم می‌باشد اگر به آنها تمسک کنید هرگز گمراه نخواهید شد.<ref>امام احمد بن حنبل، مسند احمد، بیروت، دارصادر، ج۳، ص۱۴ و ج۵، ص۱۸۲ و ۱۸۹؛ ترمزی، محمد بن عیسی، سنن ترمزی، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۹؛ حاکم نیشابوری، محمد بن محمد، مستدرک حاکم، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۱۱۰؛ متقی هندی، کنزالعمال، بیروت، مؤسسه الرساله چاپ پنجم، ۱۴۰ ق، ج۱، ص۳۸۱.</ref> و نیز از پیامبر اسلام نقل شده است که فرمود: یا علی منزلت تو به من مثل منزلت هارون به موسی است با این فرق که بعد از من پیامبری نخواهد بود؟<ref>نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ۷/۱۲۰ و ۱۲۱ بیروت، دارالفکر، بی تا. و ترمزی، محمد بن عیسی، سنن ترمزی، ۵/۳۰۲، بیروت، دارالفکر، دوم، ۱۴۰۳ ق، و حاکم نیشابوری، محمد بن محمد، مستدرک حاکم، ۲/۳۳۷، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ ق.</ref> و باز نقل شده است که پیامبر اسلام وقتی که از حجه الوداع برمی‌گشتند همه حجاج را در منطقه ای بنام غدیر متوقف نمودند و در مراسم رسمی فرمودند: آگاه باشید هر که من مولای او هستم این علی مولای او خو اهد بود.<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ۵/۲۰۵، تهران، اسماعیلیان. و ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۲/۲۸۹ و ۱۷/۱۷۴ قم، دار احیاء الکتب العربیه، بی تا، و ابن النجار البغد ادی، ذیل تاریخ بغداد ۳/۱۰، بیروت، دارالکتب العلمیه، اول، ۱۴۱۷، و الخوارزمی، الموفق، مناقب خوارزمی، ص۷، قم، نشر اسلام، دوم، ۱۴۱۱ ق، و قندوزی حنفی، شیخ سلیمان، ینابیع الموده ۱/۱۰۷ و ۲/۲۴۹ دارالاسوه، اول ۱۴۱۶ ق.</ref> و بالاخره آخرین تلاش و تأکید پیامبر اسلام(ص) در روزهای آخر زندگی اش صورت گرفت. پیامبر(ص) خواست که در آخرین روزهای حیات خودش، بعضی از مزاحمین را به عنوان سریه تحت فرماندهی اسامه بن زید از مدینه دور کند و مسئله امامت را با نصب علی(ع) در این مقام الهی تثبیت نماید لکن عده ای از اصحاب از آن جمله عمر و ابوبکر از این دستور پیامبر(ص) سر برتافتند و بر حضورشان در مدینه و خانه رسول خدا سماجت ورزیدند تا اینکه پیامبر(ص) مجبور شد در حضور آنان مسئله را تمام کند و لذا فرمود: «بیائید کاغذ و دوات برایم بیاورید تا چیزی برای تان بنویسم که هرگز بعد از آن گمراه نشوید» عمر بلافاصله گفت درد بر رسول خدا غلبه کرده است (العیاذ بالله هذیان می‌گوید) و شما قرآن را دارید و قرآن ما را کفایت می‌کند. با این سخن عمر اختلاف و مشاجره بین اصحاب درگرفت تا اینکه پیامبر عصبانی شدند و فرمود از خانه من بیرون روید. و بدین سان نامه رسول خدا(ص) نوشته نشد و ابن عباس همواره با چشم گریان می‌گفت: بالاترین مصیبت بر اسلام مصیبتی بود که نگذاشتند پیامبر خدا نامه را بنویسد.»<ref>بخاری، محمد ابن اسماعیل، صحیح بخاری، ۳/۹۱، بیروت، دارصعب، بی تا و نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ۵/۷۶، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.</ref>
 
پیامبر خدا(ص) فرمود: اسلام پیوسته با دوازده امام عزیز خواهد بود.<ref>متقی هندی، کنز العمال، بیروت، مؤسسه الرساله، بی تا ج۱۲، ص۳۲؛ حجر عسقلانی، فتح الباری، بیروت، دارالمعرفه للطباعه و النشر، چاپ دوم، ج۱۳، ص۱۸۱؛ ابوداد و طیاسی، مسند ابی داود، بیروت، دارالحدیث، ص۱۰۵؛ عمر بن عاصم، ضحاک، کتاب السنه، بیروت، المکتب الاسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۳ق، ص۵۱۸.</ref>و فرمود: من در بین شما دو چیز گرانبها به جا گذاشتم که تا قیامت از هم دیگر جدا نمی‌شوند یکی قرآن و دیگری عترت و اهل بیتم می‌باشد اگر به آنها تمسک کنید هرگز گمراه نخواهید شد.<ref>امام احمد بن حنبل، مسند احمد، بیروت، دارصادر، ج۳، ص۱۴ و ج۵، ص۱۸۲ و ۱۸۹؛ ترمزی، محمد بن عیسی، سنن ترمزی، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۳۲۹؛ حاکم نیشابوری، محمد بن محمد، مستدرک حاکم، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ق، ج۳، ص۱۱۰؛ متقی هندی، کنزالعمال، بیروت، مؤسسه الرساله چاپ پنجم، ۱۴۰ ق، ج۱، ص۳۸۱.</ref> و نیز از پیامبر اسلام نقل شده است که فرمود: یا علی منزلت تو به من مثل منزلت هارون به موسی است با این فرق که بعد از من پیامبری نخواهد بود؟<ref>نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ۷/۱۲۰ و ۱۲۱ بیروت، دارالفکر، بی تا. و ترمزی، محمد بن عیسی، سنن ترمزی، ۵/۳۰۲، بیروت، دارالفکر، دوم، ۱۴۰۳ ق، و حاکم نیشابوری، محمد بن محمد، مستدرک حاکم، ۲/۳۳۷، بیروت، دارالمعرفه، ۱۴۰۶ ق.</ref> و باز نقل شده است که پیامبر اسلام وقتی که از حجه الوداع برمی‌گشتند همه حجاج را در منطقه ای بنام غدیر متوقف نمودند و در مراسم رسمی فرمودند: آگاه باشید هر که من مولای او هستم این علی مولای او خو اهد بود.<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ۵/۲۰۵، تهران، اسماعیلیان. و ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۲/۲۸۹ و ۱۷/۱۷۴ قم، دار احیاء الکتب العربیه، بی تا، و ابن النجار البغد ادی، ذیل تاریخ بغداد ۳/۱۰، بیروت، دارالکتب العلمیه، اول، ۱۴۱۷، و الخوارزمی، الموفق، مناقب خوارزمی، ص۷، قم، نشر اسلام، دوم، ۱۴۱۱ ق، و قندوزی حنفی، شیخ سلیمان، ینابیع الموده ۱/۱۰۷ و ۲/۲۴۹ دارالاسوه، اول ۱۴۱۶ ق.</ref> و بالاخره آخرین تلاش و تأکید پیامبر اسلام(ص) در روزهای آخر زندگی اش صورت گرفت. پیامبر(ص) خواست که در آخرین روزهای حیات خودش، بعضی از مزاحمین را به عنوان سریه تحت فرماندهی اسامه بن زید از مدینه دور کند و مسئله امامت را با نصب علی(ع) در این مقام الهی تثبیت نماید لکن عده ای از اصحاب از آن جمله عمر و ابوبکر از این دستور پیامبر(ص) سر برتافتند و بر حضورشان در مدینه و خانه رسول خدا سماجت ورزیدند تا اینکه پیامبر(ص) مجبور شد در حضور آنان مسئله را تمام کند و لذا فرمود: «بیائید کاغذ و دوات برایم بیاورید تا چیزی برای تان بنویسم که هرگز بعد از آن گمراه نشوید» عمر بلافاصله گفت درد بر رسول خدا غلبه کرده است (العیاذ بالله هذیان می‌گوید) و شما قرآن را دارید و قرآن ما را کفایت می‌کند. با این سخن عمر اختلاف و مشاجره بین اصحاب درگرفت تا اینکه پیامبر عصبانی شدند و فرمود از خانه من بیرون روید. و بدین سان نامه رسول خدا(ص) نوشته نشد و ابن عباس همواره با چشم گریان می‌گفت: بالاترین مصیبت بر اسلام مصیبتی بود که نگذاشتند پیامبر خدا نامه را بنویسد.»<ref>بخاری، محمد ابن اسماعیل، صحیح بخاری، ۳/۹۱، بیروت، دارصعب، بی تا و نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ۵/۷۶، بیروت، دارالمعرفه، بی تا.</ref>


این قدر مسلّم است که در زمان حیات پیامبر(ص) هیچ نوع اختلاف اعتقادی و سیاسی در بین مسلمین لااقل در ظاهر وجود نداشت و همه مسلمانان با یک پرچم و یک هدف و یک عقیده در تحت رهبری و رسالت پیامبر اسلام(ص) امت واحد اسلامی را تشکیل می‌دادند. لکن بعد از رسول الله آنچه که باعث تفرقه دربین مسلمین گردید اختلاف آنان در مسئله امامت و رهبری مسلمین بود. و این اختلاف با توجه به حدیث دوات و قلم، در لحظات آخر زندگی پیامبر خدا(ص) بین پیامبر و عمر آغاز گردید. و براساس همین واقعیت در مقدمه صواعق المحرقه - نوشتهٔ یکی علمای اهل سنت - وقتی که این حدیث را از کتاب شرح مواقف نقل می‌کند می‌گوید این اختلاف بین رسول الله و عمر در مسئله امامت و منصب خلافت بوده است.<ref>هیتمی، احمد بن حجر، الصواعق المحرقه، مقدمه، ص (هـ) مصر، مکتبه القاهره، بی تا.</ref>
این قدر مسلّم است که در زمان حیات پیامبر(ص) هیچ نوع اختلاف اعتقادی و سیاسی در بین مسلمین لااقل در ظاهر وجود نداشت و همه مسلمانان با یک پرچم و یک هدف و یک عقیده در تحت رهبری و رسالت پیامبر اسلام(ص) امت واحد اسلامی را تشکیل می‌دادند. لکن بعد از رسول الله آنچه که باعث تفرقه دربین مسلمین گردید اختلاف آنان در مسئله امامت و رهبری مسلمین بود. و این اختلاف با توجه به حدیث دوات و قلم، در لحظات آخر زندگی پیامبر خدا(ص) بین پیامبر و عمر آغاز گردید. و براساس همین واقعیت در مقدمه صواعق المحرقه - نوشتهٔ یکی علمای اهل سنت - وقتی که این حدیث را از کتاب شرح مواقف نقل می‌کند می‌گوید این اختلاف بین رسول الله و عمر در مسئله امامت و منصب خلافت بوده است.<ref>هیتمی، احمد بن حجر، الصواعق المحرقه، مقدمه، ص (هـ) مصر، مکتبه القاهره، بی تا.</ref>