فترت وحی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
فترت وحی به چه دوره‌ای گفته می‌شود، نظر مستشرقان و خاورشناسان در مورد فترت وحی چه می‌باشد؟
فترت وحی به چه دوره‌ای گفته می‌شود، نظر مستشرقان و خاورشناسان در مورد فترت وحی چه می‌باشد؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}دوره انقطاع وحی را فترت وحی می‌نامند. در دوره‌هایی از زندگی پیامبر(ص) قرآن بر او نازل نمی‌شد.
{{پاسخ}}دوره انقطاع وحی را فَترَت وحی می‌نامند. در دوره‌هایی از زندگی پیامبر(ص) قرآن بر او نازل نمی‌شد که بین دوازده روز تا سه سال نقل شده است.


==مفهوم شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
فَترَت در لغت به معنای سکون بعد از حدّت است.<ref>قاموس قرآن، ج‏۵، ص: ۱۴۶- المفردات فی غریب القرآن، ص: ۶۲۲</ref> در اصطلاح به معنای تأخیر و توقف در وحی به پیامبر(ص) است. زمان این دوره را دوازده روز تا سه سال نقل کرده‌اند، که این دوره با توجه به سؤالات مشرکین از پیامبر(ص) و انقطاع وحی، برای پیامبر(ص) بسیار سخت بوده است. در قرآن به این موضوع اشاره شده است:  
فَترَت در لغت به معنای سکون بعد از حدّت است.<ref>قاموس قرآن، ج‏۵، ص: ۱۴۶- المفردات فی غریب القرآن، ص: ۶۲۲</ref> در اصطلاح به معنای تأخیر و توقف در وحی به پیامبر(ص) است. زمان این دوره را دوازده روز تا سه سال نقل کرده‌اند، که این دوره با توجه به سؤالات مشرکین از پیامبر(ص) و انقطاع وحی، برای پیامبر(ص) بسیار سخت بوده است. در قرآن به این موضوع اشاره شده است:  




این تأخیر در پاسخ مشرکان در خصوص سوالات مربوط به داستان اصحاب کهف، موسی و خضر، و یأجوج و مأجوج رخ داده و نیز بیش از چهل روز به طول نکشید. طولانی‌تر از آن در تاریخ ثبت نشده است.
این تأخیر در پاسخ مشرکان در خصوص سوالات مربوط به داستان [[اصحاب کهف]]، [[موسی]] و [[خضر]]، و [[یأجوج و مأجوج]] رخ داده و نیز بیش از چهل روز به طول نکشید. طولانی‌تر از آن در تاریخ ثبت نشده است.


[[وحی]] در مدت نزول قرآن همواره میان جبرئیل و پیامبر(ص) جریان نداشته است؛ بلکه هر از گاهی آن رشته متصل می‌گشته و جبرئیل تعالیم الهی را به پیامبر(ص) منتقل می‌کرد؛ اما در این میان یک یا چند بار رشته وحی منقطع شد. این نحوه انقطاعِ وحی، به [[فترت]] وحی تعبیر شده است.
[[وحی]] در مدت نزول قرآن همواره میان [[جبرئیل]] و پیامبر(ص) جریان نداشته است؛ بلکه هر از گاهی آن رشته متصل می‌گشته و جبرئیل تعالیم الهی را به پیامبر(ص) منتقل می‌کرد؛ اما در این میان یک یا چند بار رشته وحی منقطع شد. این نحوه انقطاعِ وحی، به [[فترت وحی]] تعبیر شده است.


این انقطاعِ وحی در نازل شدن چند سوره بوده است:
این انقطاعِ وحی در نازل شدن چند سوره بوده است:


۱. قبل از نازل شدن سوره ضحی که حداکثر چهل روز بوده است. ۲. قبل از نازل شدن سوره مدثر که پس از آن وحی مستمر شده است. ۳. در اثناء سوره مریم: پس از نزول بخشی از سوره مریم حداکثر چهل روز در وحی فترت پدید آمد. ۴. پیش از سوره کهف پیش از نزول سوره کهف، حداکثر چهل روز جریان وحی متوقف شد.<ref>حویزی؛ تفسیر نور الثقلین، ج۳، ص۲۵۵</ref>
۱. قبل از نازل شدن سوره ضحی که حداکثر چهل روز بوده است. ۲. قبل از نازل شدن سوره مدثر که پس از آن وحی مستمر شده است. ۳. در اثناء [[سوره مریم]]: پس از نزول بخشی از سوره مریم حداکثر چهل روز در وحی فترت پدید آمد. ۴. پیش از سوره کهف پیش از نزول سوره کهف، حداکثر چهل روز جریان وحی متوقف شد.<ref>حویزی؛ تفسیر نور الثقلین، ج۳، ص۲۵۵</ref>


==نظر مستشرقان و خاورشناسان==
==نظر مستشرقان و خاورشناسان==
خط ۳۳: خط ۳۲:
این مرحله از دعوت اسلامی، دشمنی قریش با پیامبر اکرم رو به کاهش رفته و در عین حال روابط بین آنان قطع شده است. و این مهم، بدان جهت بود که پیامبر اکرم قریش را به کنارگذاشتن بت‌ها، تأکید بر وحدانیت خداوند و جلوگیری از بهره‌کشی بردگان و فقرا فراخوانده و در نتیجه باعث از دست رفتن امتیازات طبقاتی قریش شده است.
این مرحله از دعوت اسلامی، دشمنی قریش با پیامبر اکرم رو به کاهش رفته و در عین حال روابط بین آنان قطع شده است. و این مهم، بدان جهت بود که پیامبر اکرم قریش را به کنارگذاشتن بت‌ها، تأکید بر وحدانیت خداوند و جلوگیری از بهره‌کشی بردگان و فقرا فراخوانده و در نتیجه باعث از دست رفتن امتیازات طبقاتی قریش شده است.


غالباً مقطعه و دارای یک ریتم و آوازی معین هستند.
غالباً مقطعه و دارای یک ریتم و آوازی معین هستند. با قسم و سوگند به پدیده‌های طبیعی و حسی همراه است. و همینطور قصص انبیا و اقوام گذشته را دارد.
 
با قسم و سوگند به پدیده‌های طبیعی و حسی همراه است.
 
و همینطور قصص انبیا و اقوام گذشته را دارد.


بلاشر از پیامبر اکرم شخصیتی شتاب زده، متردد از تکلیف، تأثیر پذیرفته از محیط اجتماعی منحط مکه و… یاد می‌کند.<ref>معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، دار القرآن الکریم، ۱۴۱۰ق، چاپ اول ص۱۲۵–۱۵۶؛ مرکز الثقافه و المعارف القرآنیه، علوم القرآن عند المفسرین، مطبعه مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۳۷۴ق، چاپ اول. ج۲ ص۱۳۰.</ref> که این مطلب مورد انکار اجماع مسلمین است.<ref>بهتر است براسی اطلاع بیشتر به این سایت نیز مراجعه بفرمایید: Ahmadifar۶۵@yahoo.com</ref> و نیز مطالبی را که به آیات مکی نسبت داده است از آثار فترت وحی به شمار نمی‌آید، بلکه فترت در وحی به جهت مصالحی بوده است که از طرف خداوند مورد توجه بوده است.
بلاشر از پیامبر اکرم شخصیتی شتاب زده، متردد از تکلیف، تأثیر پذیرفته از محیط اجتماعی منحط مکه و… یاد می‌کند.<ref>معرفت، محمد هادی، صیانه القرآن من التحریف، قم، دار القرآن الکریم، ۱۴۱۰ق، چاپ اول ص۱۲۵–۱۵۶؛ مرکز الثقافه و المعارف القرآنیه، علوم القرآن عند المفسرین، مطبعه مکتب الاعلام الاسلامی، ۱۳۷۴ق، چاپ اول. ج۲ ص۱۳۰.</ref> که این مطلب مورد انکار اجماع مسلمین است.<ref>بهتر است براسی اطلاع بیشتر به این سایت نیز مراجعه بفرمایید: Ahmadifar۶۵@yahoo.com</ref> و نیز مطالبی را که به آیات مکی نسبت داده است از آثار فترت وحی به شمار نمی‌آید، بلکه فترت در وحی به جهت مصالحی بوده است که از طرف خداوند مورد توجه بوده است.