دین اقلی و اکثری: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:


==دیدگاه حداقلی دین==
==دیدگاه حداقلی دین==
معتقدان به دیدگاه حداقلی‌بودن دین، معانی مختلفی برای حداقلی ذکر کرده‌اند. در یکی از این معانی، اعتقاد به این است که هدف و وظیفه دین فقط ارائه رهنمودهایی جهت رسیدن به سعادت و کمال اخروی انسان است و دین، کاری به دنیای انسان‌ها ندارد. دین در صورتی که به تدبیر امور دنیوی بپردازد خود نیز دنیوی و ایدئولوژیک می‌شود و این با جاودانگی آن در تضاد است. چگونگی شناخت علوم انسانی و تجربی، تشکیل حکومت، روش اداره حکومت، چگونگی مبارزه با مشکلات و مفاسد اجتماعی، مهار قدرت سیاسی در جامعه دینی، چگونگی ایجاد عدالت اجتماعی و ده‌ها پرسش دیگر از قلمرو دین خارج است. پاسخ این پرسش‌ها را بشر باید با به کارگیری عقل و تجربه خود بیابد. معنای اقلی بودن دین در همه ابعادش اینست که دین به مقداری از امور پرداخته که با اقل شرایط معیشت آدمی وفق دارد و حاجات یک زندگی ساده را که همیشه و همه‌جا می‌توان داشت، برآورده می‌کند اما حاجات بزرگ‌تر در یک زندگی پیچیده‌تر را نباید از دین انتظار داشت.
معتقدان به دیدگاه حداقلی‌بودن دین، معانی مختلفی برای حداقلی ذکر کرده‌اند. در یکی از این معانی، اعتقاد به این است که هدف و وظیفه دین فقط ارائه رهنمودهایی جهت رسیدن به سعادت و کمال اخروی انسان است و دین، کاری به دنیای انسان‌ها ندارد. دین در صورتی که به تدبیر امور دنیوی بپردازد خود نیز دنیوی و [[ایدئولوژی|ایدئولوژیک]] می‌شود و این با جاودانگی آن در تضاد است. چگونگی شناخت علوم انسانی و تجربی، تشکیل حکومت، روش اداره حکومت، چگونگی مبارزه با مشکلات و مفاسد اجتماعی، مهار قدرت سیاسی در جامعه دینی، چگونگی ایجاد عدالت اجتماعی و ده‌ها پرسش دیگر از قلمرو دین خارج است. پاسخ این پرسش‌ها را بشر باید با به کارگیری [[عقل]] و تجربه خود بیابد. معنای اقلی بودن دین در همه ابعادش این است که دین به مقداری از امور پرداخته که با اقل شرایط معیشت آدمی وفق دارد و حاجات یک زندگی ساده را که همیشه و همه‌جا می‌توان داشت، برآورده می‌کند اما حاجات بزرگ‌تر در یک زندگی پیچیده‌تر را نباید از دین انتظار داشت.


بخش فقهی دین، تنها احکامی هستند که در بایدها و نبایدها و حلال و حرام خلاصه می‌شوند و این با برنامه‌ریزی و طراحی برای برنامه دنیایی فرق دارد. برنامه‌ریزی کاری علمی است و نیازمند علوم و فنون مختلف است که به هیچ‌رو چنین اموری از فقیه بر نمی‌آید و داشتن چنین انتظاری از آن بیهوده است.<ref>سروش، عبدالکریم، کیان، دین اقلی و اکثری، سال هشتم، ش۴۱، ص۲–۹.</ref>
بخش فقهی دین، تنها احکامی هستند که در بایدها و نبایدها و حلال و حرام خلاصه می‌شوند و این با برنامه‌ریزی و طراحی برای برنامه دنیایی فرق دارد. برنامه‌ریزی کاری علمی است و نیازمند علوم و فنون مختلف است که به هیچ‌رو چنین اموری از فقیه بر نمی‌آید و داشتن چنین انتظاری از آن بیهوده است.<ref>سروش، عبدالکریم، کیان، دین اقلی و اکثری، سال هشتم، ش۴۱، ص۲–۹.</ref>