فلسفه توسل: تفاوت میان نسخه‌ها

(جایگزینی متن - ' (ع) ' به '(ع) ')
(جایگزینی متن - ' (ص) ' به '(ص) ')
خط ۱۸: خط ۱۸:
۱. مهم‌ترین و اصلی‌ترین فلسفه توسل این نکته است که اولیاء الهی واسطه بین خالق و خلق هستند و واسطه همه برکاتی هستند که شامل حال انسان می‌گردد و همان طوری که در قوس نزول از نظر فلسفی واسطه بین ثابت و متغیر لازم است که وجهه ثبات و تغیّر را داشته باشد و اگر آن واسطه نباشد رسیدن فیض از ثابت و قدیم به متغیر و حادث از نظر سنت الهی محال است، هم چنین در قوس صعود و ترقی انسان و رسیدن او به مقام قرب خداوند، واسطه بین قلوب ناقصه و ارواح نازله و بین موجود تام و تمام از جمیع جهات، لازم است و اگر اولیاء الهی که واسطه روحانی و رابطه غیبی بین خدا و بندگانش هست نباشد، عروج و ترقی به مقام قرب الهی میسر نخواهد بود، لذا اگر کسی گمان کند که بدون توسل و تمسک به اولیاء الله که خود راه عروج به معارج را یافته و سیر الی الله را به اتمام رسانده‌اند، می‌تواند با اعمال ناقصه خود نجات پیدا کرده و بخدا برسد، سخت در اشتباه است، چون برای تقرب به خدا بین ما و خدا سنخیتی لازم است و آن با تبعیت از وسائط فیض ممکن است. روی همین جهت در روایات معتبر و فراوان شرط قبولی اعمال قبول [[ولایت]] شمرده شده است. در روایتی از [[امام محمد باقر(ع)]] این گونه آمده است: «اگر کسی شبها را به عبادت قیام کند و روزها را به [[روزه]] سپری نماید و تمام مالش را [[صدقه]] بدهد، و در تمام عمر [[حج]] کند، ولی ولایت ولیّ الله را نداشته باشد تا به دلالت و راهنمایی او اعمالش را انجام بدهد، او از اهل ایمان نبوده و نزد خدا ثوابی ندارد و نیز [[ابوحمزه ثمالی]] از [[امام سجاد(ع)]] روایت نموده است که فرمود:  
۱. مهم‌ترین و اصلی‌ترین فلسفه توسل این نکته است که اولیاء الهی واسطه بین خالق و خلق هستند و واسطه همه برکاتی هستند که شامل حال انسان می‌گردد و همان طوری که در قوس نزول از نظر فلسفی واسطه بین ثابت و متغیر لازم است که وجهه ثبات و تغیّر را داشته باشد و اگر آن واسطه نباشد رسیدن فیض از ثابت و قدیم به متغیر و حادث از نظر سنت الهی محال است، هم چنین در قوس صعود و ترقی انسان و رسیدن او به مقام قرب خداوند، واسطه بین قلوب ناقصه و ارواح نازله و بین موجود تام و تمام از جمیع جهات، لازم است و اگر اولیاء الهی که واسطه روحانی و رابطه غیبی بین خدا و بندگانش هست نباشد، عروج و ترقی به مقام قرب الهی میسر نخواهد بود، لذا اگر کسی گمان کند که بدون توسل و تمسک به اولیاء الله که خود راه عروج به معارج را یافته و سیر الی الله را به اتمام رسانده‌اند، می‌تواند با اعمال ناقصه خود نجات پیدا کرده و بخدا برسد، سخت در اشتباه است، چون برای تقرب به خدا بین ما و خدا سنخیتی لازم است و آن با تبعیت از وسائط فیض ممکن است. روی همین جهت در روایات معتبر و فراوان شرط قبولی اعمال قبول [[ولایت]] شمرده شده است. در روایتی از [[امام محمد باقر(ع)]] این گونه آمده است: «اگر کسی شبها را به عبادت قیام کند و روزها را به [[روزه]] سپری نماید و تمام مالش را [[صدقه]] بدهد، و در تمام عمر [[حج]] کند، ولی ولایت ولیّ الله را نداشته باشد تا به دلالت و راهنمایی او اعمالش را انجام بدهد، او از اهل ایمان نبوده و نزد خدا ثوابی ندارد و نیز [[ابوحمزه ثمالی]] از [[امام سجاد(ع)]] روایت نموده است که فرمود:  


«کدام یک از بقعه‌ها افضل است؟ گفتیم خدا و رسول خدا و فرزند رسول خدا (ص) بهتر می‌دانند. فرمود: افضل بقعه‌ها برای ما، بین رکن و مقام است. اگر کسی عمر کند به اندازه عمر نوح و تمام عمرش را روزه بگیرد و شب‌ها به عبادت بپردازد در همان مکان، ولی خدا را بدون ولایت ما ملاقات کند، اعمال او به او نفعی نرساند».<ref>امام خمینی (ره)، روح الله، آداب نماز، مؤسسه نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۵.</ref>
«کدام یک از بقعه‌ها افضل است؟ گفتیم خدا و رسول خدا و فرزند رسول خدا(ص) بهتر می‌دانند. فرمود: افضل بقعه‌ها برای ما، بین رکن و مقام است. اگر کسی عمر کند به اندازه عمر نوح و تمام عمرش را روزه بگیرد و شب‌ها به عبادت بپردازد در همان مکان، ولی خدا را بدون ولایت ما ملاقات کند، اعمال او به او نفعی نرساند».<ref>امام خمینی (ره)، روح الله، آداب نماز، مؤسسه نشر آثار امام خمینی (ره)، چاپ اول، ۱۳۷۸ش، ص۱۳۵.</ref>


آری تمسک و توسل به معصومین و واسطه قرار دادن آنان در شخص توسل جوینده دگرگونی ایجاد می‌کند و سبب می‌شود که انسان به آنچه آنها احترام می‌گذارند، احترام بگذارد و سرانجام از جهتی یا جهاتی شبیه آنان گردد.
آری تمسک و توسل به معصومین و واسطه قرار دادن آنان در شخص توسل جوینده دگرگونی ایجاد می‌کند و سبب می‌شود که انسان به آنچه آنها احترام می‌گذارند، احترام بگذارد و سرانجام از جهتی یا جهاتی شبیه آنان گردد.