پیش نویس:روایت «توبه بداخلاق»: تفاوت میان نسخه‌ها

    از ویکی پاسخ
    بدون خلاصۀ ویرایش
     
    (۲۷ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
    خط ۱: خط ۱:
    {{پیش نویس|در حال نگارش}}
    {{پیش نویس|تکمیل}}
    {{شروع متن}}
    {{شروع متن}}
    {{سوال}}
    {{سوال}}
    منظور از جمله {{متن عربی|لاِنـَّهُ اِذا تابَ مِنْ ذَنـْبٍ وَقَعَ فى اَعْظَمَ مِنَ الذَّنـْبِ الّذى تابَ مِنْهُ}} در حدیث نبوی(ص){{متن عربی|اَبَى اللّه‏ُ لِصاحِبِ الْخُلْقِ السَّيِّى‏ءِ بِالتَّوبَةِ. فَقيلَ: يا رَسول اللّه‏ِ، وَ كَيْفَ ذلِكَ؟ قالَ: لاِنـَّهُ اِذا تابَ مِنْ ذَنـْبٍ وَقَعَ فى اَعْظَمَ مِنَ الذَّنـْبِ الّذى تابَ مِنْهُ‏<ref>{{پک|کلینی|1407|ک=کافی|ص=241|ج=2}}</ref> خداوند از آدم بد اخلاق توبه نمى ‏پذيرد. عرض شد: اى رسول خدا، چرا؟ فرمودند: چون هرگاه از گناهى توبه كند در ورطه گناهى بدتر از آن كه توبه كرده است مى ‏افتد.}}، چیست؟
    منظور از جمله {{متن عربی|لاِنـَّهُ اِذا تابَ مِنْ ذَنـْبٍ وَقَعَ فی اَعْظَمَ مِنَ الذَّنـْبِ الّذی تابَ مِنْهُ}} در حدیث نبوی(ص){{متن عربی|اَبَی اللّهُ لِصاحِبِ الْخُلْقِ السَّیِّیءِ بِالتَّوبَةِ. فَقیلَ: یا رَسول اللّهِ، وَ کَیْفَ ذلِکَ؟ قالَ: لاِنـَّهُ اِذا تابَ مِنْ ذَنـْبٍ وَقَعَ فی اَعْظَمَ مِنَ الذَّنـْبِ الّذی تابَ مِنْهُ خداوند از آدم بد اخلاق توبه نمی‌پذیرد. عرض شد: ای رسول خدا، چرا؟ فرمودند: چون هرگاه از گناهی توبه کند در ورطه گناهی بدتر از آن که توبه کرده است می‌افتد.}}، چیست؟ آیا سند این حدیث قابل اطمینان و استناد است تا بتوان به دلالت آن تکیه کرد؟
    {{پایان سوال}}
    {{پایان سوال}}
    {{درگاه|سنت}}


    == شروط خداوند برای پذیرش توبه ==
    == شروط خداوند برای پذیرش توبه ==


    === 1. مشرك نبودن توبه کننده ===
    === ۱. مشرک نبودن توبه کننده ===
    توبه همراه با شرك پذیرفتنی نیست. چنانچه می فرماید:  
    [[توبه]] همراه با شرک پذیرفتنی نیست. چنانچه می‌فرماید:
    خداوند شرك را نمی بخشد و پائین تر از آن برای هر كسی كه شایسته بداند می بخشد و آن كسی كه برای خدا شریكی قرار دهد گناه بزرگی كرده است.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=409|ج=3}}</ref>  
    خداوند شرک را نمی‌بخشد و پائین تر از آن برای هر کسی که شایسته بداند می‌بخشد و آن کسی که برای خدا شریکی قرار دهد [[گناه]] بزرگی کرده است.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=409|ج=3}}</ref>


    === 2. اصلاح و جبران بعد از توبه ===
    === ۲. اصلاح و جبران بعد از توبه ===
    باید توبه كننده، حقوقی را كه پایمال كرده بود جبران كند یعنی اگر حق مردم را ضایع كرده، به او بدهد یا حلالیت گیرد و حقوق الهی كه قابل جبران است مانند نماز و روزه و... كه می شود قضا كرد، باید جبران كند تا توبه اش پذیرفته شود:
    باید توبه کننده، حقوقی را که پایمال کرده جبران کند. اگر حق پایمال شده حق الناس است باید حق مردم را پس بدهد یا حلالیت گیرد. اگر حق ضایع شده از حقوق الهی قابل جبران است مانند نماز، روزه و …، باید آن‌ها را جبران کند؛ مثلاً اگر نمازی فوت شده آن را قضاء نماید.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=649|ج=2}}</ref><ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=375|ج=4}}</ref><ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=650|ج=2}}</ref>


    كسانی كه توبه كنند و اصلاح نمایند (در مقام جبران گناهان گذشته بر آیند) توبه آنها پذیرفته می شود زیرا خداوند آمرزنده و بخشنده است.2 و باز فرموده است: اما آن كس كه پس از ستم كردن توبه و جبران نمایند خداوند توبه او را می پذیرد زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است.3  
    === ۳. اصرار نکردن بر گناه بعد از توبه ===
    خداوند در آیه ۱۳۵ [[سوره آل عمران]] می‌فرماید: و آن‌ها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند یا به خود ستم کنند، به یاد خدا می‌افتند و برای گناهان خود، طلب آمرزش می‌کنند و کیست که جز خدا گناهان را ببخشد و بر گناه اصرار نمی‌ورزند با اینکه می‌دانند. آنها پاداش شان آمرزش پروردگار و بهشت است که از زیر درختانش، نهرها جاری است، جاودانه در آن می‌مانند.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=90|ج=3}}</ref>


    === 3. اصرار نكردن بر گناه بعد از توبه ===
    == متن و ترجمه حدیث ==
    خداوند می فرماید: و آنها كه وقتی مرتكب عمل زشتی شوند یا به خود ستم كنند، به یاد خدا می افتند و برای گناهان خود، طلب آمرزش می كنند و كیست كه جز خدا، گناهان را ببخشد و بر گناه اصرار نمی ورزند با اینكه می دانند. آنها پاداش شان آمرزش پروردگار و بهشت است كه از زیر درختانش، نهرها جاری است، جاودانه در آن می مانند.4
    {{عربی بزرگ| عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ النَّبِیُّ ص أَبَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِصَاحِبِ الْخُلُقِ السَّیِّئِ بِالتَّوْبَةِ قِیلَ وَ کَیْفَ ذَاکَ یَا رَسُولَ اللَّهِ قَالَ لِأَنَّهُ إِذَا تَابَ مِنْ ذَنْبٍ وَقَعَ فِی ذَنْبٍ أَعْظَمَ مِنْهُ.<ref>{{پک|کلینی|1407|ک=الکافی (ط- الإسلامیة)|ص=321|ج=2}}</ref> خداوند از آدم بد اخلاق توبه نمی‌پذیرد. عرض شد: ای رسول خدا، چرا؟ فرمودند: چون هرگاه از گناهی توبه کند در ورطه گناهی بدتر از آن که توبه کرده است می‌افتد.}}


    با این مقدمه به اصل حدیث بر می گردیم، مرحوم كلینی و شیخ حر عاملی چنین می نویسند:
    == بررسی سند حدیث ==
    علی بن ابراهیم از پدرش از نوفلی (حسین بن یزید) و او از سكونی (اسماعیل بن ابی زیاد) از امام صادق علیه السلام كه فرمود: رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرمود: خداوند توبه شخص بداخلاق را قبول نمی كند! گفتند یا رسول الله چرا؟ فرمود: چون شخص بداخلاق هر وقت توبه كند از گناهی، یك گناه بزرگتر از آن مرتكب می شود.
    دو تن از روایانی که در این حدیث مورد تضعیف قرار گرفته‌اند «حسین بن یزید نخعی» ملقّب به «نوفلی»<ref>{{پک|1=طوسی|2=1427|ک=رجال الطوسی|ص=355}}</ref> و اسماعیل بن ابی زیاد السکونی می‌باشند؛ لذا به جهت وجود این دو راوی در [[سند حدیث]]، نمی‌توان به آن اطمینان و استناد کرد.<ref>{{پک|1=تقی الدین حلی (ابن داود)|2=1342|ک=الرجال|ص=28}}</ref>


    سند این روایت به خاطر نوفلی و همچنین سكونی كه سنی مذهب بوده اند قابل اطمینان و استناد نیست چنانچه در رجال ابن داود آمده است.
    روایتی دیگر شبیه این روایت با اختلاف عبارت از شیخ صدوق در علل الشرایع ذکر شده است که در سند این روایت آمده «عَمَّن ذکره» یعنی یونس این روایت را از کسی که به او گفته نقل می‌کند.<ref>{{پک|1=ابن بابویه (شیخ صدوق)|2=بی تا|ک=علل الشرایع|ص=492|ج=2}}</ref> به حدیثی که چنین وضعیتی داشته باشد حدیث مجهول گفته می‌شود که از اقسام [[حدیث ضعیف]] بوده و لذا قابل استناد و اطمینان نیست.<ref>{{پک|1=جدیدی نژاد|2=1422|ک=معجم مصطلحات الرجال و الدرایة|ص=147}}</ref><ref>{{پک|1=سبحانی|2=1384|ک=اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایة|ص=119}}</ref> در مستدرک الوسائل و بحارالانوار نیز این روایت از علل الشرایع با همین سند نقل شده است.<ref>{{پک|1=نوری|2=1408|ک=مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‏|ص=74|ج=12}}</ref><ref>{{پک|1=مجلسی|2=1403|ک=بحار الأنوار (ط- بیروت)|ص=298|ج=70}}</ref>


    روایتی دیگر شبیه این روایت با اختلاف عبارت از شیخ صدوق در علل الشرایع ذكر شده است كه در سند این روایت آمده "عَمَن ذكره" یعنی یونس این روایت را از كسی كه به او گفته نقل می كند و متأسفانه اسم آن شخص نیامده برای همین این سند نیز قابل استناد نیست.7 و در مستدرك الوسائل و بحارالانوار هم این روایت از علل الشرایع با همین سند ذكر شده است.
    == بررسی دلالت حدیث ==
    محتوای این حدیث با مطالب مسلم موجود در منابع اسلامی سازگاری ندارد؛ زیرا بداخلاقی نیز همانند سایر گناهان با توبه و جبران گذشته و تغییر دادن رویه سابق قابل بخشش است.<ref>{{پک|1=مکارم شیرازی|2=1374|ک=تفسیر نمونه|ص=498|ج=19}}</ref>


    البته در كتاب های دیگری هم با عبارت های مختلفی آمده است ولی از مطالعه و بررسی همه استفاده می شود كه همه این روایات یك روایت است كه از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نقل شده است و با توجه به آیات ذكر شده در مقدمة این نوشتار و آیات فراوان دیگر در قرآن كریم و روایات اهل بیت علیهم السلام بر مورد پذیرش قرار گرفتن همه توبه ها، باید بگوئیم كه این روایت نمی تواند درست باشد. 
    البته توبه شخص بداخلاق به این است كه جبران كند، یعنی با بداخلاقی اشخاصی را ناراحت كرده و باید از آنها حلالیت بطلبد و بعد از آن با همه خوش رفتاری كند. بنابراین باید گفت چنین روایات مجهولی در كتاب ها به عنوان روایت نقل شده است كه باید اهل فن صحت و نادرستی آنها را بیان كنند و هر روایتی كه مخالفت آشكار با قرآن كریم و روایات صحیح دارد بهترین دلیل است بر اینكه از معصوم صادر نشده است و قابل قبول نیست كه بگوئیم پیامبر صلی الله علیه و آله مخالف قرآن كریم صحبت كرده است و روایت جعلی هیچ معنی و توضیحی ندارد. 
    منابع بیشتر برای مطالعه:
    1. جامع السعادات، محمدمهدی نراقی، ج 3، بحث توبه.
    2. كافی: محمد كلینی، ج 4، ص 165، باب توبه.
    پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمود:
    نیك خوئی گناهان را محو می كند چنانكه خورشید یخ را آب می كند.9
    پی نوشت ها:
    1 . نساء، 48.
    2 . آل عمران، 89، ر.ك: مكارم شیرازی، ناصر؛ نمونه، ج 2، ص 494، تهران.
    3 . مائده، 39.
    4 . ال عمران، 135-136.
    5 . كلینی، محمد، كافی، دارالكتب الاسلامیه، تهران، باب سوءالخلق، ص 321، حدیث 2، و حر عاملی، وسائل الشیعه، مؤسسه آل البیت، قم، ج 16، ص 27، حدیث 20876.
    6 . رجال ابن داود، ج 2، ص 442، باب هرفلی، و ص 426.
    7 . شیخ صدوق، علل الشرائع. ج 2، ص 492، حدیث 1.
    8 . محدث نوری؛ المستدرك الوسائل، ج 12، ص 74، حدیث 13547، و علامه مجلسی، بحار، مؤسسه الوفاء، بیروت، ج 70، ص 298، باب 135، حدیث 10.
    9 . نهج الفصاحه، ص 443، حدیث 1376، ترجمه: ابوالقاسم پاینده، بی جا، انتشارات جاویدان، سوم.
    == پانویس ==
    == پانویس ==
    {{پانویس}}
    {{پانویس}}


    == منابع ==
    == منابع ==
    * {{شاخه
    * {{شاخه
    | شاخه اصلی = قرآن
    | شاخه اصلی = سنت
    | شاخه فرعی۱ =
    | شاخه فرعی۱ =
    | شاخه فرعی۲ =
    | شاخه فرعی۲ =
    | شاخه فرعی۳ =
    | شاخه فرعی۳ =
    }}{{یادکرد کتاب|عنوان=کافی|سال=1407|پیوند=|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار الکتب الإسلامیة|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}}
    }}{{یادکرد کتاب|عنوان=کافی|سال=1407|پیوند=|نام=محمد بن یعقوب|نام خانوادگی=کلینی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار الکتب الإسلامیة|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}}
    *{{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=1374|پیوند=|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار الکتب الإسلامیة|مکان=تهران|کوشش=محمدرضا آشتیانی|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=تفسیر نمونه|سال=1374|پیوند=|نام=ناصر|نام خانوادگی=مکارم شیرازی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار الکتب الإسلامیة|مکان=تهران|کوشش=محمدرضا آشتیانی|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=الرجال|سال=1342|پیوند=|نام=حسن بن علی|نام خانوادگی=تقی الدین حلی (ابن داود)|پیوند نویسنده=|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=تهران|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=رجال الطوسی|سال=1427|پیوند=|نام=محمد بن حسن|نام خانوادگی=طوسی|پیوند نویسنده=|ناشر=جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی|مکان=قم|کوشش=جواد قیومی اصفهانی|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=علل الشرایع|سال=بی تا|پیوند=|نام=محمد بن علی|نام خانوادگی=ابن بابویه (شیخ صدوق)|پیوند نویسنده=|ناشر=مکتبة الداوری|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=معجم مصطلحات الرجال و الدرایة|سال=1422|پیوند=|نام=محمد رضا|نام خانوادگی=جدیدی نژاد|پیوند نویسنده=|ناشر=مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث. سازمان چاپ و نشر|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایة|سال=1384|پیوند=|نام=جعفر|نام خانوادگی=سبحانی|پیوند نویسنده=|ناشر=مؤسسه امام صادق(ع)|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‏|سال=1408|پیوند=|نام=حسین بن محمد تقی|نام خانوادگی=نوری|پیوند نویسنده=|ناشر=مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏|مکان=قم|کوشش=|مترجم=}}
    * {{یادکرد کتاب|عنوان=بحار الأنوار (ط- بیروت)|سال=1403|پیوند=|نام=محمد باقر بن محمدتقی|نام خانوادگی=مجلسی|پیوند نویسنده=|ناشر=دار إحیاء التراث العربی‏|مکان=بیروت|کوشش=|مترجم=}}

    نسخهٔ کنونی تا ‏۱۴ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۱۴:۰۶

    سؤال

    منظور از جمله «لاِنـَّهُ اِذا تابَ مِنْ ذَنـْبٍ وَقَعَ فی اَعْظَمَ مِنَ الذَّنـْبِ الّذی تابَ مِنْهُ» در حدیث نبوی(ص)«اَبَی اللّهُ لِصاحِبِ الْخُلْقِ السَّیِّیءِ بِالتَّوبَةِ. فَقیلَ: یا رَسول اللّهِ، وَ کَیْفَ ذلِکَ؟ قالَ: لاِنـَّهُ اِذا تابَ مِنْ ذَنـْبٍ وَقَعَ فی اَعْظَمَ مِنَ الذَّنـْبِ الّذی تابَ مِنْهُ خداوند از آدم بد اخلاق توبه نمی‌پذیرد. عرض شد: ای رسول خدا، چرا؟ فرمودند: چون هرگاه از گناهی توبه کند در ورطه گناهی بدتر از آن که توبه کرده است می‌افتد.»، چیست؟ آیا سند این حدیث قابل اطمینان و استناد است تا بتوان به دلالت آن تکیه کرد؟

    درگاه‌ها
    درگاه سنت.png


    شروط خداوند برای پذیرش توبه

    ۱. مشرک نبودن توبه کننده

    توبه همراه با شرک پذیرفتنی نیست. چنانچه می‌فرماید: خداوند شرک را نمی‌بخشد و پائین تر از آن برای هر کسی که شایسته بداند می‌بخشد و آن کسی که برای خدا شریکی قرار دهد گناه بزرگی کرده است.[۱]

    ۲. اصلاح و جبران بعد از توبه

    باید توبه کننده، حقوقی را که پایمال کرده جبران کند. اگر حق پایمال شده حق الناس است باید حق مردم را پس بدهد یا حلالیت گیرد. اگر حق ضایع شده از حقوق الهی قابل جبران است مانند نماز، روزه و …، باید آن‌ها را جبران کند؛ مثلاً اگر نمازی فوت شده آن را قضاء نماید.[۲][۳][۴]

    ۳. اصرار نکردن بر گناه بعد از توبه

    خداوند در آیه ۱۳۵ سوره آل عمران می‌فرماید: و آن‌ها که وقتی مرتکب عمل زشتی شوند یا به خود ستم کنند، به یاد خدا می‌افتند و برای گناهان خود، طلب آمرزش می‌کنند و کیست که جز خدا گناهان را ببخشد و بر گناه اصرار نمی‌ورزند با اینکه می‌دانند. آنها پاداش شان آمرزش پروردگار و بهشت است که از زیر درختانش، نهرها جاری است، جاودانه در آن می‌مانند.[۵]

    متن و ترجمه حدیث

    بررسی سند حدیث

    دو تن از روایانی که در این حدیث مورد تضعیف قرار گرفته‌اند «حسین بن یزید نخعی» ملقّب به «نوفلی»[۷] و اسماعیل بن ابی زیاد السکونی می‌باشند؛ لذا به جهت وجود این دو راوی در سند حدیث، نمی‌توان به آن اطمینان و استناد کرد.[۸]

    روایتی دیگر شبیه این روایت با اختلاف عبارت از شیخ صدوق در علل الشرایع ذکر شده است که در سند این روایت آمده «عَمَّن ذکره» یعنی یونس این روایت را از کسی که به او گفته نقل می‌کند.[۹] به حدیثی که چنین وضعیتی داشته باشد حدیث مجهول گفته می‌شود که از اقسام حدیث ضعیف بوده و لذا قابل استناد و اطمینان نیست.[۱۰][۱۱] در مستدرک الوسائل و بحارالانوار نیز این روایت از علل الشرایع با همین سند نقل شده است.[۱۲][۱۳]

    بررسی دلالت حدیث

    محتوای این حدیث با مطالب مسلم موجود در منابع اسلامی سازگاری ندارد؛ زیرا بداخلاقی نیز همانند سایر گناهان با توبه و جبران گذشته و تغییر دادن رویه سابق قابل بخشش است.[۱۴]

    پانویس

    منابع

    • کلینی، محمد بن یعقوب (۱۴۰۷). کافی. تهران: دار الکتب الإسلامیة.
    • مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۷۴). تفسیر نمونه. به کوشش محمدرضا آشتیانی. تهران: دار الکتب الإسلامیة.
    • تقی الدین حلی (ابن داود)، حسن بن علی (۱۳۴۲). الرجال. تهران: دانشگاه تهران.
    • طوسی، محمد بن حسن (۱۴۲۷). رجال الطوسی. به کوشش جواد قیومی اصفهانی. قم: جماعة المدرسین فی الحوزة العلمیة بقم. مؤسسة النشر الإسلامی.
    • ابن بابویه (شیخ صدوق)، محمد بن علی (بی تا). علل الشرایع. قم: مکتبة الداوری. تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
    • جدیدی نژاد، محمد رضا (۱۴۲۲). معجم مصطلحات الرجال و الدرایة. قم: مؤسسه علمی فرهنگی دار الحدیث. سازمان چاپ و نشر.
    • سبحانی، جعفر (۱۳۸۴). اصول الحدیث و احکامه فی علم الدرایة. قم: مؤسسه امام صادق(ع).
    • نوری، حسین بن محمد تقی (۱۴۰۸). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‏. قم: مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏.
    • مجلسی، محمد باقر بن محمدتقی (۱۴۰۳). بحار الأنوار (ط- بیروت). بیروت: دار إحیاء التراث العربی‏.