پرش به محتوا

جزع و فزع در عزاداری برای امام حسین(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
Rezvani (بحث | مشارکت‌ها)
جز ابرابزار
Fabbasi (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
فزع در عزاداری امام حسین (علیه السلام) به چه معنی است؟
جزع و فزع در عزاداری امام حسین(ع) به چه معنی است؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
پاسخ اجمالی:
{{پاسخ}}
{{درگاه|امام حسین}}
«فزع» به معنای ترسیدن است<ref>حسيني زبيدي، محمد مرتضى، تاج العروس من جواهر القاموس، بيروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۱۱، ص۳۴۳.</ref> <ref>راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ترجمه: غلامرضا خسروی حسینی، تهران، مرتضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۵۳.</ref> و از آن‌جا که انسان گاه بر اثر شدت ترس دچار بی‌تابی می‌شود، این حالت «جزع» نامیده می‌شود و جزع به معنای بی‌تابی است.<ref>ابن دريد، محمد، جمهره اللغه، ج۱، ص۴۶۹، ذیل واژه جزع.</ref> در روایات مربوط به عزاداری، واژه «فزع» به کار نرفته و «جزع» نیز در حالت معمول، رفتاری نکوهیده دانسته شده است.<ref>برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دوم، ۱۳۷۱ ق، ج۲، ص۳۱۴.</ref> <ref>كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ قف ج۳، ص۲۰۹.</ref> با این حال، در خصوص [[عزاداری برای امام حسین(ع) و آیه ۱۴۵ آل‌عمران|عزاداری برای امام حسین(ع)]]، تنها موردی که «جزع» توصیه شده، همین‌جاست و روایات آن را عملی پسندیده معرفی کرده‌اند.<ref>ابن قولويه، جعفر بن محمد، كامل الزيارات، نجف اشرف، دار المرتضويه، چاپ اول، ۱۳۵۶ش، ص۱۰۰.</ref> [[امام صادق(ع)]] می‌فرماید: {{عربی|کُلُ الْجَزَعِ وَ الْبُکَاءِ مَکْرُوهٌ سِوَی الْجَزَعِ وَ الْبُکَاءِ عَلَی الْحُسَیْنِ|ترجمه=بی‌تابی و گریه، امری پسندیده نیست؛ مگر این که بی‌تابی و گریه برای حسین(ع) باشد.}}<ref>طوسی، محمد، الأمالی، قم، دار الثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۱۶۱، مجلس ۶، حدیث۲۰.</ref>


معنای اصلی «فزع» ترسیدن است و چون از شدت ترس گاهی انسان بی‌تاب می‌شود، جزع هم گفته می‌شود؛ دربارهٔ عزاداری از «فزع» استفاده نشده؛ بلکه در روایات آمده که «جزع» امری ناپسند است، اما «جزع» در عزاداری امام حسین «ع» خوب و پسندیده است.
از آن‌جا که فزع نیز گاه به مرحله جزع می‌رسد، گفته مي شود در عزاي امام «فزع»  و «جزع» كردن خوب است. [[امام باقر(ع)]] در بیان آداب و ثواب زیارت امام حسین(ع) می‌فرماید که شخص باید اهل خانه را به گریه دعوت کند و در منزل خود با جزع و بی‌تابی بر امام حسین(ع)، مراسم سوگواری برپا دارد… .<ref>ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، نجف اشرف، دار المرتضویه، چاپ اول، ۱۳۵۶، ص۱۷۵، حدیث۸.</ref> در زیارت دیگر امام حسین(ع) گفته می‌ود: {{متن عربی|أَنَا بِكُمْ لَجَزِعٌ|ترجمه=من براي مصيبت شما از جزع كنندگانم}}‏<ref>ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، نجف اشرف، دار المرتضویه، چاپ اول، ۱۳۵۶، ص۲۴۳، حدیث۱۲.</ref>  
 
پاسخ تفصیلی:
 
«فزع» به معنی ترسیدن است، منتهی ترس از یک چیز وحشتناک یا کاری خطرناک که همراه با اضطراب باشد و حالت انقباضی در انسان رخ دهد.
 
«فزع» چون با کلمه «الی» متعدی شود به معنی استغاثه است: «فَزِعَ الیه» یعنی به او پناه برد و استغاثه کرد و چون با «لام» متعدّی شود معنی پناه دادن می‌دهد. «فَزِعَ له» یعنی به او پناه داد و به فریادش رسید و «مَفْزَع» یعنی محل پناه. در دعای هفتم صحیفهٔ سجادیه آمده: «وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ»؛ «(خدایا) تو محل پناه در شدائد [هستی]».<ref>رک: حسینی زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج‏۱۱، ص۳۴۵؛ طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵، ج‏۴، ص۳۷۵؛ فیومی، أحمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، مؤسسه دار الهجره، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق، ج‏۲، ص۴۷۲؛ ابن منظور، محمد، لسان العرب، بیروت، دار الفکر للطباعه و النشر و التوزیع – دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق، ج‏۸، ص۲۵۱؛ قرشی بنایی، علی اکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ ششم، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۱۷۴؛ مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸، ج۹، ص۸۱.</ref>
 
درحقیقت معنای اصلی «فزع»، ترسیدن است و چون فرد ترسیده به دنبال سرپناه می‌گردد، معنای پناه دادن، پناه گرفتن و پناهگاه نیز می‌دهد.<ref>رک: ابن اثیر جزری، مبارک، النهایه فی غریب الحدیث و الأثر، قم، مؤسسه مطبوعاتی اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۳۶۷، ج‏۳، ص۴۴۳؛ زمخشری، محمود، الفائق فی غریب الحدیث، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق، ج‏۳، ص۲۹؛ راغب اصفهانی، حسین، مفردات الفاظ قرآن، ترجمه: غلامرضا خسروی، تهران، مرتضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۴، ج‏۴، ص۵۳.</ref>
 
برخی گفته‌اند: «فزع» از جنس «جزع» است؛ یعنی بی‌تابی و فریاد زدن و عبارت «جزع» به «فزع» ترجمه می‌شود، چون گاهی از شدت ترس، حالت بی‌تابی به انسان ترسیده دست می‌دهد و گاهی فریاد هم می‌زند و بی‌طاقت می‌شود.<ref>رک: التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، پیشین، ج۹، ص۸۲؛ تاج العروس من جواهر القاموس، پیشین، ج۱۱، ص۳۴۳.</ref>
 
بر همین اساس، در ترجمهٔ روایاتی که درآن کلمهٔ «جزع» آمده، می‌نویسند: «جزع» و «فزع» حاصل ترسی است که گاهی انسان را بی‌تاب می‌کند و به «جزع» می‌رساند.
 
بنابراین، در متن عربی روایات لفظ «فزع» نیامده است؛ بلکه از کلمهٔ «جزع» یعنی بی‌تاب شدن و با فریاد بلند نالیدن، آمده است و با توجه به این که «فزع کردن» هم گاهی به «جزع» می‌رسد، برخی در ترجمهٔ این واژگان گفته‌اند: «فزع» و «جزع» در عزاداری امام حسین (علیه السلام) امری پسندیده و خوب است؛ امام صادق «ع» می‌فرماید: «کُلُ الْجَزَعِ وَ الْبُکَاءِ مَکْرُوهٌ سِوَی الْجَزَعِ وَ الْبُکَاءِ عَلَی الْحُسَیْنِ (عَلَیْهِ السَّلَامُ»؛<ref>طوسی، محمد، الأمالی، قم، دار الثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۱۶۱، مجلس ۶، حدیث۲۰.</ref> «بی‌تابی و گریه، امری پسندیده نیست؛ مگر این که بی‌تابی و گریه برای امام حسین (علیه السلام) باشد.
 
در زیارت عاشورا نیز آمده است وقتی امام باقر (علیه السلام) پاداش و آداب زیارت را بیان می‌کند، می‌فرماید: «... وَ یَأْمُرُ مَنْ فِی دَارِهِ بِالْبُکَاءِ عَلَیْهِ وَ یُقِیمُ فِی دَارِهِ مُصِیبَتَهُ بِإِظْهَارِ الْجَزَعِ عَلَیْه … ‏»؛<ref>ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، نجف اشرف، دار المرتضویه، چاپ اول، ۱۳۵۶، ص۱۷۵، حدیث۸.</ref> «... و اهل خانه را به گریه دعوت کند و در خانه خود با جزع کردن بر امام حسین مراسم سوگواری برپا کند …».
 
در زیارت دیگر امام حسین (علیه السلام) نیز که از امام صادق «ع» نقل شده است، عرضه می‌داریم:
 
«... أَنَا بِکُمْ لَجَزِعٌ‏»؛<ref>همان، کامل الزیارات، نجف اشرف، پیشین، ص۲۴۳، حدیث۱۲.</ref> «... من برای مصیبت شما از جزع کنندگانم».
 
بنابراین، «جزع» و «فزع» یعنی بی‌تابی کردن و برای امام حسین (علیه السلام) بلند گریه کردن، امری خوب و خداپسندانه و دارای پاداش‌های بزرگ معنوی و درجات بهشتی است و در متن روایات لفظ «جزع» آمده است و چون گاهی اثر «فزع» بر انسان به بی‌تابی و بی‌طاقت شدن نمی‌رسد، گفته می‌شود در عزای امام «فزع» و «جزع» کردن خوب است.<ref>. نساء/ ۶۴.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =
  | شاخه اصلی =امام حسین(ع)
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۱ =
  | شاخه فرعی۲ =
  | شاخه فرعی۲ =
خط ۳۸: خط ۱۸:
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =
  | شناسه =-
  | تیترها =
  | تیترها =-
  | ویرایش =
  | ویرایش =
  | لینک‌دهی =
  | لینک‌دهی =
خط ۴۶: خط ۲۶:
  | تغییر مسیر =
  | تغییر مسیر =
  | ارجاعات =
  | ارجاعات =
  | بازبینی =
  | ارزیابی کمی =
  | تکمیل =
  | تکمیل =
  | اولویت =
  | اولویت =
خط ۵۲: خط ۳۲:
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}
{{#seo:
|title=معنای فزع و جزع در عزاداری امام حسین(ع) - معنی جزع و فزع - ویکی پاسخ
|title_mode=Replaced Title
|keywords=فزع و جزع
|description=در قرآن و روایات، فزع به معنی ترس و جزع به معنی بی‌تابی آمده است. هرچند جزع در بیشتر موارد ناپسند شمرده شده، اما در عزاداری برای امام حسین(ع) جزع و گریه پسندیده و موجب ثواب دانسته شده است.
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۵۶

سؤال

جزع و فزع در عزاداری امام حسین(ع) به چه معنی است؟

درگاه‌ها


«فزع» به معنای ترسیدن است[۱] [۲] و از آن‌جا که انسان گاه بر اثر شدت ترس دچار بی‌تابی می‌شود، این حالت «جزع» نامیده می‌شود و جزع به معنای بی‌تابی است.[۳] در روایات مربوط به عزاداری، واژه «فزع» به کار نرفته و «جزع» نیز در حالت معمول، رفتاری نکوهیده دانسته شده است.[۴] [۵] با این حال، در خصوص عزاداری برای امام حسین(ع)، تنها موردی که «جزع» توصیه شده، همین‌جاست و روایات آن را عملی پسندیده معرفی کرده‌اند.[۶] امام صادق(ع) می‌فرماید: «کُلُ الْجَزَعِ وَ الْبُکَاءِ مَکْرُوهٌ سِوَی الْجَزَعِ وَ الْبُکَاءِ عَلَی الْحُسَیْنِ؛ بی‌تابی و گریه، امری پسندیده نیست؛ مگر این که بی‌تابی و گریه برای حسین(ع) باشد.»[۷]

از آن‌جا که فزع نیز گاه به مرحله جزع می‌رسد، گفته مي شود در عزاي امام «فزع»  و «جزع» كردن خوب است. امام باقر(ع) در بیان آداب و ثواب زیارت امام حسین(ع) می‌فرماید که شخص باید اهل خانه را به گریه دعوت کند و در منزل خود با جزع و بی‌تابی بر امام حسین(ع)، مراسم سوگواری برپا دارد… .[۸] در زیارت دیگر امام حسین(ع) گفته می‌ود: «أَنَا بِكُمْ لَجَزِعٌ؛ من براي مصيبت شما از جزع كنندگانم»‏[۹]

منابع

  1. حسيني زبيدي، محمد مرتضى، تاج العروس من جواهر القاموس، بيروت، دار الفکر، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ج۱۱، ص۳۴۳.
  2. راغب اصفهانى، حسين بن محمد، ترجمه و تحقيق مفردات الفاظ قرآن، ترجمه: غلامرضا خسروی حسینی، تهران، مرتضوی، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش، ج۴، ص۵۳.
  3. ابن دريد، محمد، جمهره اللغه، ج۱، ص۴۶۹، ذیل واژه جزع.
  4. برقى، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، قم، دار الكتب الإسلاميه، چاپ دوم، ۱۳۷۱ ق، ج۲، ص۳۱۴.
  5. كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران، دار الكتب الإسلاميه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ قف ج۳، ص۲۰۹.
  6. ابن قولويه، جعفر بن محمد، كامل الزيارات، نجف اشرف، دار المرتضويه، چاپ اول، ۱۳۵۶ش، ص۱۰۰.
  7. طوسی، محمد، الأمالی، قم، دار الثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص۱۶۱، مجلس ۶، حدیث۲۰.
  8. ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، نجف اشرف، دار المرتضویه، چاپ اول، ۱۳۵۶، ص۱۷۵، حدیث۸.
  9. ابن قولویه، جعفر، کامل الزیارات، نجف اشرف، دار المرتضویه، چاپ اول، ۱۳۵۶، ص۲۴۳، حدیث۱۲.