|
|
(۲۵۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) |
خط ۱: |
خط ۱: |
| == روشهای سخن گفتنِ خداوند ==
| |
| خداوند در سوره شوری سه روش برای سخن گفتن خود با بندگان، آورده است: «براى هيچ انسانى ممكن نيست كه با خدا (با ديد مستقيم و آشكارا) سخن گويد، مگر بوسيله وحى يا از پس پرده (مِنْ وَراءِ حِجابٍ) يا اينكه فرستادهاى از فرشتگان مأمور شود»<ref>سوره شوری، آیه۵۱.</ref>
| |
|
| |
|
| مفسران گفتگوی خداوند با حضرت موسی(ع) را از نوع دوم و گفتگو مستقیم، بدون واسطه و تنها از پس پرده دانستهاند.<ref name=":3"> تفسير الكاشف، ج2، ص: 495</ref> در این نوع گفتگو، کلام به مخاطب میرسد اما گوینده کلام دیده نمیشود؛ زیرا یک حجاب و مانعی وجود دارد که از دیدن متکلم جلوگیری میکند. این نوع گفتگو اختصاص به حضرت موسی(ع) داشته است.<ref>تفسير من وحي القرآن، ج20، ص: ۲۰۲</ref>
| |
|
| |
| امام علی(ع) در ذیل گفتاری، سخن گفتن خداوند با حضرت موسی(ع) را گفتاری بدون دخالت اعضا و جوارح مادی مثل دهان دانسته است.<ref>التوحيد (للصدوق)، ص: 79</ref> امام رضا(ع) نیز سخن گفتن خداوند با مخلوقات را غیر از سخن گفتن مخلوقات با یکدیگر دانسته و سخن گفتن خداوند را بدون استفاده از دهان و زبان دانسته است.<ref>بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج4، ص: 152</ref>
| |
| == سخن گفتن خداوند با حضرت موسی ==
| |
| خداوند در سوره نساء آورده که با موسی(ع) سخن گفته است: «كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَكْليماً؛ خداوند با موسى سخن گفت».<ref>سوره نساء، آیه ۱۶۴.</ref> همچنین در سوره اعراف خطاب به موسی(ع) فرموده که او را به جهت رسالتها و سخن گفتن با خداوند، بر مردم برتری داده است.<ref>سوره اعراف، آیه۱۴۴.</ref>
| |
|
| |
| خداوند در سوره بقره برتری دادن برخی از پیامبران بر برخی دیگر را ذکر میکند که برخی از این برتری بوسیله سخن گفتن با خدواند بوده است.<ref>بقره، ۲۵۳.</ref> مشهور مفسران این فضیلت گفتگو را برای حضرت موسی دانستهاند.<ref>المنار، ج۳، ص۴.</ref> اختصاص گفتگو با خداوند به حضرت موسی را نشانه این دانستهاند که این سخن گفتن غیر وحی رایجی بوده که به پیامبران میشده است.<ref>المنار، ج۳، ص۴.</ref> این سخن گفتن را فضیلتی برای حضرت موسی دانستهاند<ref name=":0"> تفسير اثنا عشري، ج2، ص: 653</ref> که البته نبود آن، نقص و مشکلی در نبوت دیگر پیامبران نیست.<ref>مفاتيح الغيب، ج11، ص ۲۶۷</ref> در همین راستا صفت «کلیم الله» به معنای کسی که خدا با او سخن گفت، اختصاص به حضرت موسی دارد؛ زیرا او تنها پیامبری بود که بدون واسطه با خداوند، سخن گفت.<ref name=":1">تفسير من وحي القرآن، ج20، ص: ۲۰۲</ref>
| |
|
| |
| در مقابل، برخی با اینکه صفت کلیم الله را مختص به موسی(ع) میدانند، اما اصل سخن گفتن بدون واسطه با خدواند اختصاص به موسی نداشته و خداوند در معراج با پیامبر اسلام نیز سخن گفت و روایات بر این سخن گفتن دلالت دارد.<ref name=":2">مخزن العرفان در تفسير قرآن، ج2، ص: ۳۷۹</ref> سخن گفتن با خداوند را مخصوص پیامبر اسلام و موسی(ع) دانستهاند.<ref>تفسير جامع، ج2، ص: ۴۶۲.</ref>
| |
|
| |
| صفت کلیم الله برای حضرت موسی سبب شد، یهودیان، کلیمی خوانده شوند.<ref>«[http://www.iranjewish.com/FAQ/FAQ29_Laghab.htm لقب جضرت موسی به فارسی چه می باشد و نبوت ایشان چگونه بود؟]»، انجمن کلیمیان تهران.</ref>
| |
| == چگونگی سخن خداوند با موسی(ع) ==
| |
| همه مسلمانان، خداوند را دارای صفت کلام و سخن گفتن دانستهاند، اما در چگونگی کلام خداوند اختلاف دارند.<ref>لب الأثر في الجبر و القدر-الأمر بين الأمرين، ص: 20</ref> گروهها و فرقههای مختلف مسلمان، از جمله اشاعره و معتزله در مورد این صفت خداوند و چگونگی آن، اختلاف نظر دارند.<ref> تفسير القرآن العظيم (ابن كثير)، ج2، ص: 421</ref> علامه طباطبایی نویسنده تفسیر المیزان معتقد است سخن گفتن خداوند امر حقیقی بوده که آثاری مانند سخن گفتنهای عادی برای آن وجود دارد، اما باید آنرا شکل خاصی از سخن گفتن دانست.<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج2، ص: 315</ref> شیخ طوسی نیز به حقیقی بودن این سخن گفتن اشاره کرده است.<ref>التبيان في تفسير القرآن، ج3، ص: 240</ref>
| |
|
| |
| همچنین برخی مفسران تأکید با کلمه «تَكْليماً» در آیه «وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَكْليماً<ref>سوره نساء، آیه۱۶۴.</ref>» را شاهد بر حقیقت بودن سخن گفتن خداوند است و نمیتوان سخن گفتن را به معنای مجازی آن دانست.<ref> الجامع لأحكام القرآن، ج6، ص: 18</ref>
| |
|
| |
| === خلق کلام ===
| |
| آیت الله مکارم شیرازی از مفسران شیعه معتقد است سخن گفتن خدا با موسى(ع) چنین بوده كه امواج صوتى را در فضا يا اجسام میآفريد؛ اين امواج صوتى از میان «شجره وادى ايمن»، و گاه در «كوه طور» به گوش موسى(ع) میرسيد.<ref>تفسير نمونه، ج6، ص: 363</ref> شیخ طوسی
| |
|
| |
| وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَكْلِيماً بأن خلق الصوت فسمعه الكليم عليه السّلام<ref> تبيين القرآن، ص: 115</ref>
| |
|
| |
| مسألة: اللَّه تعالى متكلم لا بجارحة
| |
| [بمعنى أنه أوجد الكلام في جسم من الأجسام لإيصال غرضه الى الخلق[1]]، بدليل قوله تعالى «وَ كَلَّمَ اللَّهُ مُوسى تَكْلِيما<ref>الرسائل العشر، ص: 95</ref>
| |
|
| |
| === نامعلوم بودن نوع سخن ===
| |
| علامه طباطبایی معتقد است خداوند برای ما چگونگی سخن گفتن را ذکر نکرده است و ما نیز از تعابیر قرآن چگونگی این سخن گفتن را بهدست نمیآوریم و تنها میدانیم کلام حقیقی بوده که آثار عادی سخن گفتن را داشته است.<ref>الميزان في تفسير القرآن، ج2، ص: ۳۱۶.</ref> محمد جواد مغنیه از مفسران شیعه نیز معتقد است خداوند از چگونگی سخن کفت خود، ساکت بوده و آنرا توضیح نداده است و ما نیز از آن ساکت بوده و سخنی از ماهیت ان نمیکنیم.<ref name=":3" />
| |
|
| |
| ==پانویس==
| |