پیش نویس:معارف الفاظ قرآن/وحیانی بودن الفاض قرآن: تفاوت میان نسخهها
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) |
Mohammad7576 (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
در برخی آیات قرآن همانند آیه 98 سوره نحل، آیه 45 و 106 سوره اسراء، آیه 6 سوره اعلی و برخی آیات دیگر، واژههاي تلاوت، قرائت و ترتيل استفاده شده است.<ref>{{پک|1=معرفت|2=1380|ک=علوم قرآنی|ص=58}}</ref> تلاوت در لغت به معنای تبعیت کردن و به دنبال آمدن است. لذا تلاوت یک کلام تنها به معنای بازگو كردن سخنان ديگران است. یعنی الفاظ و معاني هر دو از ديگري باشد و بازگو كننده، آن را صرفاً تلاوت ميكند و از خود چيزي را تغییر نمی دهد.<ref>{{پک|1=فیومی|2=1414|ک=المصباح المنير في غريب الشرح الكبير|ص=76|ج=2}}</ref><ref>{{پک|1=مصطفوی|2=1368|ک= التحقيق في كلمات القرآن الكريم|ص=395|ج=1}}</ref> قرائت در مقابل تكلّم است، قرائت حكايت نثري است كه الفاظ و عبارات آن قبلاً تنظيم شده است و تكلّم، انشاء معنا است با الفاظ و عباراتي كه خود تنظيم ميكند. و هرگز در جايي نيامده كه پيامبر قرآن را تكلم مينمود. به علاوه از قرآن صريحاً به عنوان «كلام الله» ياد شده است. مانند: {{قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ|ترجمه=و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست، پس پناهش بده تا سخن خدا را بشنود، آن گاه او را به جایگاه امنش برسان؛ این به سبب آن است که آنان گروهی هستند که [حقایق را] نمی دانند [باشد که در پناه تو و شنیدن سخن حق مسلمان شوند.]|سوره=توبه|آیه=6}}.<ref>{{پک|1=معرفت|2=1380|ک=علوم قرآنی|ص=58 - 59}}</ref> | در برخی آیات قرآن همانند آیه 98 سوره نحل، آیه 45 و 106 سوره اسراء، آیه 6 سوره اعلی و برخی آیات دیگر، واژههاي تلاوت، قرائت و ترتيل استفاده شده است.<ref>{{پک|1=معرفت|2=1380|ک=علوم قرآنی|ص=58}}</ref> تلاوت در لغت به معنای تبعیت کردن و به دنبال آمدن است. لذا تلاوت یک کلام تنها به معنای بازگو كردن سخنان ديگران است. یعنی الفاظ و معاني هر دو از ديگري باشد و بازگو كننده، آن را صرفاً تلاوت ميكند و از خود چيزي را تغییر نمی دهد.<ref>{{پک|1=فیومی|2=1414|ک=المصباح المنير في غريب الشرح الكبير|ص=76|ج=2}}</ref><ref>{{پک|1=مصطفوی|2=1368|ک= التحقيق في كلمات القرآن الكريم|ص=395|ج=1}}</ref> قرائت در مقابل تكلّم است، قرائت حكايت نثري است كه الفاظ و عبارات آن قبلاً تنظيم شده است و تكلّم، انشاء معنا است با الفاظ و عباراتي كه خود تنظيم ميكند. و هرگز در جايي نيامده كه پيامبر قرآن را تكلم مينمود. به علاوه از قرآن صريحاً به عنوان «كلام الله» ياد شده است. مانند: {{قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ|ترجمه=و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست، پس پناهش بده تا سخن خدا را بشنود، آن گاه او را به جایگاه امنش برسان؛ این به سبب آن است که آنان گروهی هستند که [حقایق را] نمی دانند [باشد که در پناه تو و شنیدن سخن حق مسلمان شوند.]|سوره=توبه|آیه=6}}.<ref>{{پک|1=معرفت|2=1380|ک=علوم قرآنی|ص=58 - 59}}</ref> | ||
ازسوي ديگرخداوندمتعال ميفرمايد: پيامبر اختيار تبديل و تغيير در قرآن را ندارد: «وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ[10]» اين سلب اختيار، نشان دهنده آن است كه الفاظ و عبارت قرآن از پيامبر نيست و گرنه هر انساني ميتواند آنچه را كه گفته به تعبير و بيان ديگر بگويد. | علاوه بر این در برخی آیات همانند ازسوي ديگرخداوندمتعال ميفرمايد: پيامبر اختيار تبديل و تغيير در قرآن را ندارد: «وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ[10]» اين سلب اختيار، نشان دهنده آن است كه الفاظ و عبارت قرآن از پيامبر نيست و گرنه هر انساني ميتواند آنچه را كه گفته به تعبير و بيان ديگر بگويد. | ||
=== 3 '''ـ پيامبر اكرم(ص)''' === | === 3 '''ـ پيامبر اكرم(ص)''' === |
نسخهٔ ۱۲ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۰۶:۲۷
آیا الفاظ قرآن کریم نیز همانند محتوای آن از سوی خدا نازل شده است و یا تنها محتوای قرآن از خدا است و الفاظ آن از جانب نبی اکرم(ص) می باشد؟
الفاظ قرآن کریم نیز همانند معانی و محتوای قرآن از جانب خداوند نازل شده است.
دلایل نزول الفاظ قرآن از سوی خداوند
1.تحدي قرآن
قرآن كريم معجزه پيامبر اسلام(ص) است. ایشان آخرين پيامبر الهي ميباشد و بايد معجزه ايشان تا قيامت باقي بماند. به همين خاطر خداوند قرآن را به صورتي قرار داده است تا ابد باقي بماند و به صورت معجزه براي همه افراد قابل مشاهده باشد. بدون شك معجزه براي پيامبران وسيله اثباتي به شمار ميرود تا شاهد صدق دعوت آنان قرار گيرد و گواه باشد كه از جهان غيب پيام آوردهاند. معجزه بايد به گونهاي انجام گيرد كه كارشناسان به خوبي تشخيص دهند كه آن چه ارائه شده به درستي نشانه عالم غيب و بيرون از توان بشريّت است. از همين رو بزرگ ترين و مهم ترين معجزه اسلام قرآن است كه با شيواترين سبك و رساترين بيان و استوارترين محتوا بر عرب آن زمان عرضه شد تا جایی که آنان به خوبي تشخيص دادند كه اين سخن نميتواند ساخته بشر باشد. لذا قرآن کریم آنان را به تحدّي و همآوردي دعوت کرده و آن را بدین وسیله ناتوان ساخته است.[۱] تحدی در آیات قرآن کریم عمومیت دارد و الفاظ قرآن را نیز شامل می شود.[۲]
2ـ آيات قرآن
در برخی آیات قرآن همانند آیه 98 سوره نحل، آیه 45 و 106 سوره اسراء، آیه 6 سوره اعلی و برخی آیات دیگر، واژههاي تلاوت، قرائت و ترتيل استفاده شده است.[۳] تلاوت در لغت به معنای تبعیت کردن و به دنبال آمدن است. لذا تلاوت یک کلام تنها به معنای بازگو كردن سخنان ديگران است. یعنی الفاظ و معاني هر دو از ديگري باشد و بازگو كننده، آن را صرفاً تلاوت ميكند و از خود چيزي را تغییر نمی دهد.[۴][۵] قرائت در مقابل تكلّم است، قرائت حكايت نثري است كه الفاظ و عبارات آن قبلاً تنظيم شده است و تكلّم، انشاء معنا است با الفاظ و عباراتي كه خود تنظيم ميكند. و هرگز در جايي نيامده كه پيامبر قرآن را تكلم مينمود. به علاوه از قرآن صريحاً به عنوان «كلام الله» ياد شده است. مانند: ﴿وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّىٰ يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ؛ و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست، پس پناهش بده تا سخن خدا را بشنود، آن گاه او را به جایگاه امنش برسان؛ این به سبب آن است که آنان گروهی هستند که [حقایق را] نمی دانند [باشد که در پناه تو و شنیدن سخن حق مسلمان شوند.]﴾(توبه:6).[۶]
علاوه بر این در برخی آیات همانند ازسوي ديگرخداوندمتعال ميفرمايد: پيامبر اختيار تبديل و تغيير در قرآن را ندارد: «وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ[10]» اين سلب اختيار، نشان دهنده آن است كه الفاظ و عبارت قرآن از پيامبر نيست و گرنه هر انساني ميتواند آنچه را كه گفته به تعبير و بيان ديگر بگويد.
3 ـ پيامبر اكرم(ص)
پيامبر اكرم - صلي الله عليه و سلم- تلاش ميكرد كه آيات وحي شده را حفظ كند به همين جهت، در آغاز نبوّت آيات را مرتب در حال وحي تكرار ميكرد تا اينكه خداوند او را از اين كار نهي كرد و فرمود: «زبانت را به خاطر عجله براي خواندن قرآن حركت مده چرا كه جمع كردن و خواندن آن بر عهده ماست پس هرگاه آنرا خوانديم از خواندن ما پيروي كن»[11] حفظ وحي نشان ميدهد كه الفاظ و كلمات در اختيار پيامبر نبوده بلكه الفاظ و كلمات از سوي خداوند ميباشد.
4ـ تفاوت قرآن و حديث قدسي از لحاظ سبك و بيان و شيوه تركيب كلمات
اين تفاوت و دوگانگي كه واقعيتي انكار ناپذير است و با اندك توجهي آشكار ميشود، بهترين گواه بر عدم دخالت پيامبر-صلي الله عليه و آله وسلم- در شكل گيري ساختار لفظي و بياني قرآن است.[12]
[8] . معرفت، محمد هادي، علوم قرآني، ص 57.
[9] . توبه / 6.
[10] . يونس / 15.
[11] . قيامت /18 – 16 .
[12] . حسيني، موسي، مجله پژوهشهاي قرآني، وحياني بودن الفاظ قرآن، سال ششم، شماره 22 و 21، ص 233 .
پانویس
- ↑ معرفت، علوم قرآنی، 345.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 13: 201.
- ↑ معرفت، علوم قرآنی، 58.
- ↑ فیومی، المصباح المنير في غريب الشرح الكبير، 2: 76.
- ↑ مصطفوی، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، 1: 395.
- ↑ معرفت، علوم قرآنی، 58 - 59.
منابع
- معرفت، محمد هادی (۱۳۸۰). علوم قرآنی. قم: مؤسسة فرهنگي تمهيد.
- طباطبایی، محمد حسین (۱۳۵۲). المیزان فی تفسیر القرآن. بیروت: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات.
- فیومی، احمد بن محمد (۱۴۱۴). المصباح المنير في غريب الشرح الكبير. قم: موسسه دار الهجرة.
- مصطفوی، حسن (۱۳۶۸). التحقيق في كلمات القرآن الكريم. تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي.