اصلاح زبان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour }}
{{در دست ویرایش|کاربر=A.rezapour}}
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
خط ۹: خط ۹:


== اهمیت ==
== اهمیت ==
در بسيارى از روايات درباره اصلاح زبان و اهمّيّت فوق‌العاده‌اى براى هر دو بيان گرديده است، و از نظر علماى اخلاق نيز اين دو داراى اهمّيّت ويژه‌اى هستند، تا آنجا كه آنها معتقدند سالكان راه حق بدون رعايت سكوت و بدون حفظ زبان از انواع گناهانى كه به آن آلوده مى‌شوند به جائى نمى‌رسند، هرچند در رياضتهاى بدنى و روحانى و انجام انواع عبادات كوشا باشند.ج۱، ص۲۹۸.
در بسیاری از روایات درباره اصلاح زبان و اهمّیّت فوق‌العاده‌ای برای هر دو بیان گردیده است، و از نظر علمای اخلاق نیز این دو دارای اهمّیّت ویژه‌ای هستند، تا آنجا که آنها معتقدند سالکان راه حق بدون رعایت سکوت و بدون حفظ زبان از انواع گناهانی که به آن آلوده می‌شوند به جائی نمی‌رسند، هرچند در ریاضتهای بدنی و روحانی و انجام انواع عبادات کوشا باشند. ج۱، ص۲۹۸.


زبان در عين اين كه يكى از بزرگترين نعمتهاى پروردگار است تا چه اندازه خطرناك مى‌تواند باشد تا آنجا كه سرچشمه گناهان بى‌شمار مى‌گردد، و خرمن سعادت انسان را به آتش مى‌كشد.ص۳۱۸.
زبان در عین این که یکی از بزرگترین نعمتهای پروردگار است تا چه اندازه خطرناک می‌تواند باشد تا آنجا که سرچشمه گناهان بی‌شمار می‌گردد، و خرمن سعادت انسان را به آتش می‌کشد. ص۳۱۸.


اگر انسان پيش از آن كه شروع به سخن گفتن كند در محتوا و انگيزه و نتيجه سخنان خود كمى بينديشد، بسيارى از لغزشهاى زبان و گناهان، از او دور مى‌شود. آرى! بى‌مطالعه سخن گفتن است كه انسان را در انواع گناهان كه از اين عضو مخصوص سرچشمه مى‌گيرد، غوطه‌ور مى‌سازد!ص..۳۲۰.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، قم، ۱۳۷۷ش، </ref>
اگر انسان پیش از آن که شروع به سخن گفتن کند در محتوا و انگیزه و نتیجه سخنان خود کمی بیندیشد، بسیاری از لغزشهای زبان و گناهان، از او دور می‌شود. آری! بی‌مطالعه سخن گفتن است که انسان را در انواع گناهان که از این عضو مخصوص سرچشمه می‌گیرد، غوطه‌ور می‌سازد! ص..۳۲۰.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش،</ref>


رابطه‌اى كه ميان اصلاح زبان و قلب و ايمان در اين حديث آمده، دقيق و حساب شده است. تجربه نشان داده كه آلودگى زبان به انواع گناهان و سخنان لغو و بيهوده، قلب را تاريك و روح را تهى از معنويت مى‌كند و بديهى است هنگامى كه قلب، تاريك شود جاى درخشش نور ايمان نخواهد بود. قرآن مجيد در يك تعبير حساب شده مى‌گويد: « «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِيداً يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمالَكُمْ»؛ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، تقواى الهى پيشه كنيد و سخن حق بگوييد تا خدا اعمال شما را اصلاح كند». [1] سوره احزاب، آيات 70 و 71. بنابر اين رابطه لازم و ملزوم بودن اصلاح زبان و اصلاح قلب و اصلاح ايمان، يك رابطه روشنى است. همه مربوط به اصلاح زبان بود كه مهم‌ترين گام در راه خودسازى و قرب الى اللّه است.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، پيام امام امير المومنين(ع)، تهران، دار الكتب الاسلاميه‌، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۵۸۷.</ref>
رابطه‌ای که میان اصلاح زبان و قلب و ایمان در این حدیث آمده، دقیق و حساب شده است. تجربه نشان داده که آلودگی زبان به انواع گناهان و سخنان لغو و بیهوده، قلب را تاریک و روح را تهی از معنویت می‌کند و بدیهی است هنگامی که قلب، تاریک شود جای درخشش نور ایمان نخواهد بود. قرآن مجید در یک تعبیر حساب شده می‌گوید: « «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیداً یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمالَکُمْ»؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید تا خدا اعمال شما را اصلاح کند». [۱] سوره احزاب، آیات ۷۰ و ۷۱. بنابر این رابطه لازم و ملزوم بودن اصلاح زبان و اصلاح قلب و اصلاح ایمان، یک رابطه روشنی است. همه مربوط به اصلاح زبان بود که مهم‌ترین گام در راه خودسازی و قرب الی اللّه است.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۵۸۷.</ref>


علماى اخلاق اهميت خاصى براى اصلاح زبان قائل هستند و اصلاح آن را نشانه تكامل روح و تقويت فضائل و ملكات برجسته اخلاقى مى‌دانند.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، زندگى در پرتو اخلاق، قم، سرور، ۱۳۸۶ش، ص۷۱.</ref>
علمای اخلاق اهمیت خاصی برای اصلاح زبان قائل هستند و اصلاح آن را نشانه تکامل روح و تقویت فضائل و ملکات برجسته اخلاقی می‌دانند.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، زندگی در پرتو اخلاق، قم، سرور، ۱۳۸۶ش، ص۷۱.</ref>


== جایگاه سکوت در اصلاح زبان ==
== جایگاه سکوت در اصلاح زبان ==
اهمّيّت «صَمْت» (سكوت) در روايات اسلامى بازتاب بسيار گسترده‌اى دارد، و نكته‌هاى دقيق و ظريفى درباره آن بيان شده، و آثار و ثمرات آن با تعبيرات جالبى‌ تشريح شده است، كه به بخشى از آن ذيلًا اشاره مى‌شود. در زمينه تأثير سكوت در تعميق تفكّر و استوارى عقل، از رسول خدا صلى الله عليه و آله نقل شده كه فرمود: هنگامى كه مؤمن را خاموش ببينيد به او نزديك شويد كه دانش و حكمت به شما القا مى‌كند، و مؤمن كمتر سخن مى‌گويد و بسيار عمل مى‌كند، و منافق بسيار سخن مى‌گويد و كمتر عمل مى‌كند.»  
اهمّیّت «صَمْت» (سکوت) در روایات اسلامی بازتاب بسیار گسترده‌ای دارد، و نکته‌های دقیق و ظریفی درباره آن بیان شده، و آثار و ثمرات آن با تعبیرات جالبی تشریح شده است، که به بخشی از آن ذیلًا اشاره می‌شود. در زمینه تأثیر سکوت در تعمیق تفکّر و استواری عقل، از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: هنگامی که مؤمن را خاموش ببینید به او نزدیک شوید که دانش و حکمت به شما القا می‌کند، و مؤمن کمتر سخن می‌گوید و بسیار عمل می‌کند، و منافق بسیار سخن می‌گوید و کمتر عمل می‌کند


در حديث ديگرى در همين زمينه از امام صادق عليه السلام مى‌خوانيم كه فرمود: نشانه عاقل فكر كردن و نشانه فكر كردن، سكوت نمودن است.» در حديث ديگرى از امام اميرالمؤمنين عليه السلام آمده است: بسيار خاموشى برگزين تا فكرت زياد شود، و عقلت نورانى گردد، و مردم از دست (و زبان) تو سالم بمانند!»ص۳۰۲.
در حدیث دیگری در همین زمینه از امام صادق علیه السلام می‌خوانیم که فرمود: نشانه عاقل فکر کردن و نشانه فکر کردن، سکوت نمودن است.» در حدیث دیگری از امام امیرالمؤمنین علیه السلام آمده است: بسیار خاموشی برگزین تا فکرت زیاد شود، و عقلت نورانی گردد، و مردم از دست (و زبان) تو سالم بمانند!» ص۳۰۲.


يعنى اهمّيّت سكوت و صمت و تأثير آن در تهذيب نفوس و اخلاق گذشت، در واقع يكى از طرق اساسى براى پيشگيرى از آفات زبان است.ص۳۰۷.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، قم، ۱۳۷۷ش،</ref>
یعنی اهمّیّت سکوت و صمت و تأثیر آن در تهذیب نفوس و اخلاق گذشت، در واقع یکی از طرق اساسی برای پیشگیری از آفات زبان است. ص۳۰۷.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش،</ref>


مراد از سكوت، سكوت مطلق نيست- زيرا بسيارى از مسائل مهمّ زندگى اعم از معنوى و مادّى و اطاعات و عبادات و نشر علوم و فضائل و اصلاح در ميان مردم، از طريق سخن گفتن است- بلكه منظور از قِلّةُ الكلام‌ (كم سخن گفتن) يا به تعبير ديگر، خاموشى، در برابر سخنان فساد انگيز يا مشكوك و بى محتوا و مانند آن است. به همين دليل، در حديثى از اميرمؤمنان على عليه السلام مى‌خوانيم: كسى كه سخن بسيار بگويد خطا و لغزش او فراوان مى‌شود؛ و كسى كه خطا و لغزشش فراوان گردد، حياء او كم مى‌شود؛ و كسى كه حيائش كم شود، پرهيزگارى‌اش كم مى‌شود؛ و كسى كه ورعش كم شود، قلبش مى‌ميرد؛ و كسى كه قلبش بميرد، داخل آتش دوزخ مى‌شود
مراد از سکوت، سکوت مطلق نیست- زیرا بسیاری از مسائل مهمّ زندگی اعم از معنوی و مادّی و اطاعات و عبادات و نشر علوم و فضائل و اصلاح در میان مردم، از طریق سخن گفتن است- بلکه منظور از قِلّةُ الکلام (کم سخن گفتن) یا به تعبیر دیگر، خاموشی، در برابر سخنان فساد انگیز یا مشکوک و بی محتوا و مانند آن است. به همین دلیل، در حدیثی از امیرمؤمنان علی علیه السلام می‌خوانیم: کسی که سخن بسیار بگوید خطا و لغزش او فراوان می‌شود؛ و کسی که خطا و لغزشش فراوان گردد، حیاء او کم می‌شود؛ و کسی که حیائش کم شود، پرهیزگاری‌اش کم می‌شود؛ و کسی که ورعش کم شود، قلبش می‌میرد؛ و کسی که قلبش بمیرد، داخل آتش دوزخ می‌شود
(نخست انديشه كردن سپس گفتار).ص۳۲۰.
(نخست اندیشه کردن سپس گفتار). ص۳۲۰.


== آفات زبان ==
== آفات زبان ==
محقّق بزرگوار مرحوم «فيض كاشانى» در كتاب «المحجّة البيضاء»، و «غزالى» در «احياء العلوم» بحث بسيار مشروحى تحت عنوان گناهان زبان ذكر كرده‌اند، از جمله غزالى بيست نوع انحراف و آفت براى زبان شمرده؛ به اين ترتيب:
محقّق بزرگوار مرحوم «فیض کاشانی» در کتاب «المحجّة البیضاء»، و «غزالی» در «احیاء العلوم» بحث بسیار مشروحی تحت عنوان گناهان زبان ذکر کرده‌اند، از جمله غزالی بیست نوع انحراف و آفت برای زبان شمرده؛ به این ترتیب:


1- گفتگو كردن در امورى كه به انسان مربوط نيست (و در سرنوشت او اثر مادّى و معنوى ندارد).
# گفتگو کردن در اموری که به انسان مربوط نیست (و در سرنوشت او اثر مادّی و معنوی ندارد).
# بیهوده گویی و پرحرفی
# گفتگو در امور گناه آلود مانند وصف مجالس شراب و قمار و زنان آلوده
# جدال و مراء (منظور از «جدال» جرّو بحث‌هایی‌است که برای تحقیر دیگران انجام می‌شود، و «مراء» به معنی بحثهایی است که به عنوان اظهار فضل و برتری جویی است)
# خصومت و نزاع و لجاج در کلام
# تکلّف در سخن گفتن و تصنّع در سجع و قافیه پردازی و مانند آن
# بد زبانی و دشنام
# لعن کسی که مستحقّ لعن نیست
# غنا و اشعار (منظور اشعاری است که محتوای باطل دارد یا با آهنگ لهوی خوانده می‌شود)
# مزاح و شوخی‌های رکیک و زشت
# سخریّه و استهزای دیگران
# فاش کردن اسرار مردم
# وعده‌های دروغین
۱۴- دروغ و خبرهای خلاف گفتن. ص۳۱۶.


2- بيهوده گويى و پرحرفى‌
# غیبت کردن
# سخن چینی (حرف این را برای آن بردن و میان دو نفر یا دو گروه نفاق و آشوب بپا کردن)
# نفاق در سخن (که در تعبیرات عربی به چنین کسان ذوللِّسانین گفته می‌شود؛ مثلًا، در پیش رو چیزی بگوید و در پشت سر چیز دیگر)
# مدح نا به جا و ستایش از کسانی که شایسته ستایش نیستند
# نسنجیده و بی‌مطالعه سخن گفتن که غالباً توأم با خطاها و خلافها است
۲۰- سؤال از مسائل پیچیده‌ای که درک آن خارج از توان فکری سؤال کننده است. ص۳۱۷.


3- گفتگو در امور گناه آلود مانند وصف مجالس شراب و قمار و زنان آلوده‌
# تهمت زدن
 
# شهادت به باطل
4- جدال و مراء (منظور از «جدال» جرّو بحث‌هايى‌است كه براى تحقير ديگران انجام مى‌شود، و «مراء» به معنى بحثهايى است كه به عنوان اظهار فضل و برترى جويى است.)
# خودستایی
 
# نشر شایعات بی‌اساس و اکاذیب، و اشاعه فحشاء، هرچند به عنوان ذکر احتمال باشد.
5- خصومت و نزاع و لجاج در كلام‌
# خشونت در سخن و بی‌ادبی در کلام
 
# اصرار بی جا (مانند اصرار بنی‌اسرائیل در مورد گاوی که مأمور به ذبح آن بودند)
6- تكلّف در سخن گفتن و تصنّع در سجع و قافيه پردازى و مانند آن‌
# ایذاء دیگران با گفتار، و به اصطلاح نیش زبان زدن
 
# مذمّت کسی که سزاوار مذمّت نیست
7- بد زبانى و دشنام‌
# کفران و ناسپاسی با زبان
 
۱۰- تبلیغ باطل و تشویق بر گناه و امر به منکر و نهی از معروف ص. ۳۱۸.<ref>مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش،</ref>
8- لعن كسى كه مستحقّ لعن نيست‌
 
9- غنا و اشعار (منظور اشعارى است كه محتواى باطل دارد يا با آهنگ لهوى خوانده مى‌شود.)
 
10- مزاح و شوخى‌هاى ركيك و زشت‌
 
11- سخريّه و استهزاى ديگران‌
 
12- فاش كردن اسرار مردم‌
 
13- وعده‌هاى دروغين‌
 
14- دروغ و خبرهاى خلاف گفتن‌.ص۳۱۶.
 
15- غيبت كردن‌
 
16- سخن چينى (حرف اين را براى آن بردن و ميان دو نفر يا دو گروه نفاق و آشوب بپا كردن.)
 
17- نفاق در سخن (كه در تعبيرات عربى به چنين كسان ذوللِّسانين گفته مى‌شود؛ مثلًا، در پيش رو چيزى بگويد و در پشت سر چيز ديگر.)
 
18- مدح نا به جا و ستايش از كسانى كه شايسته ستايش نيستند
 
19- نسنجيده و بى‌مطالعه سخن گفتن كه غالباً توأم با خطاها و خلافها است‌
 
20- سؤال از مسائل پيچيده‌اى كه درك آن خارج از توان فكرى سؤال كننده است‌.ص۳۱۷.
 
1- تهمت زدن‌
 
2- شهادت به باطل‌
 
3- خودستايى‌
 
4- نشر شايعات بى‌اساس و اكاذيب، و اشاعه فحشاء، هرچند به عنوان ذكر احتمال باشد.
 
5- خشونت در سخن و بى ادبى در كلام‌
 
6- اصرار بى جا (مانند اصرار بنى‌اسرائيل در مورد گاوى كه مأمور به ذبح آن بودند.)
 
7- ايذاء ديگران با گفتار، و به اصطلاح نيش زبان زدن‌
 
8- مذمّت كسى كه سزاوار مذمّت نيست‌
 
9- كفران و ناسپاسى با زبان‌
 
10- تبليغ باطل و تشويق بر گناه و امر به منكر و نهى از معروف‌ ص.۳۱۸.<ref>مكارم شيرازى، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، قم، ۱۳۷۷ش،</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۲ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۱۶

سؤال

اصلاح زبان در متون دینی چه جایگاهی دارد؟

'

اصلاح زبان ....

اهمیت

در بسیاری از روایات درباره اصلاح زبان و اهمّیّت فوق‌العاده‌ای برای هر دو بیان گردیده است، و از نظر علمای اخلاق نیز این دو دارای اهمّیّت ویژه‌ای هستند، تا آنجا که آنها معتقدند سالکان راه حق بدون رعایت سکوت و بدون حفظ زبان از انواع گناهانی که به آن آلوده می‌شوند به جائی نمی‌رسند، هرچند در ریاضتهای بدنی و روحانی و انجام انواع عبادات کوشا باشند. ج۱، ص۲۹۸.

زبان در عین این که یکی از بزرگترین نعمتهای پروردگار است تا چه اندازه خطرناک می‌تواند باشد تا آنجا که سرچشمه گناهان بی‌شمار می‌گردد، و خرمن سعادت انسان را به آتش می‌کشد. ص۳۱۸.

اگر انسان پیش از آن که شروع به سخن گفتن کند در محتوا و انگیزه و نتیجه سخنان خود کمی بیندیشد، بسیاری از لغزشهای زبان و گناهان، از او دور می‌شود. آری! بی‌مطالعه سخن گفتن است که انسان را در انواع گناهان که از این عضو مخصوص سرچشمه می‌گیرد، غوطه‌ور می‌سازد! ص..۳۲۰.[۱]

رابطه‌ای که میان اصلاح زبان و قلب و ایمان در این حدیث آمده، دقیق و حساب شده است. تجربه نشان داده که آلودگی زبان به انواع گناهان و سخنان لغو و بیهوده، قلب را تاریک و روح را تهی از معنویت می‌کند و بدیهی است هنگامی که قلب، تاریک شود جای درخشش نور ایمان نخواهد بود. قرآن مجید در یک تعبیر حساب شده می‌گوید: « «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلًا سَدِیداً یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمالَکُمْ»؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید، تقوای الهی پیشه کنید و سخن حق بگویید تا خدا اعمال شما را اصلاح کند». [۱] سوره احزاب، آیات ۷۰ و ۷۱. بنابر این رابطه لازم و ملزوم بودن اصلاح زبان و اصلاح قلب و اصلاح ایمان، یک رابطه روشنی است. همه مربوط به اصلاح زبان بود که مهم‌ترین گام در راه خودسازی و قرب الی اللّه است.[۲]

علمای اخلاق اهمیت خاصی برای اصلاح زبان قائل هستند و اصلاح آن را نشانه تکامل روح و تقویت فضائل و ملکات برجسته اخلاقی می‌دانند.[۳]

جایگاه سکوت در اصلاح زبان

اهمّیّت «صَمْت» (سکوت) در روایات اسلامی بازتاب بسیار گسترده‌ای دارد، و نکته‌های دقیق و ظریفی درباره آن بیان شده، و آثار و ثمرات آن با تعبیرات جالبی تشریح شده است، که به بخشی از آن ذیلًا اشاره می‌شود. در زمینه تأثیر سکوت در تعمیق تفکّر و استواری عقل، از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: هنگامی که مؤمن را خاموش ببینید به او نزدیک شوید که دانش و حکمت به شما القا می‌کند، و مؤمن کمتر سخن می‌گوید و بسیار عمل می‌کند، و منافق بسیار سخن می‌گوید و کمتر عمل می‌کند.»

در حدیث دیگری در همین زمینه از امام صادق علیه السلام می‌خوانیم که فرمود: نشانه عاقل فکر کردن و نشانه فکر کردن، سکوت نمودن است.» در حدیث دیگری از امام امیرالمؤمنین علیه السلام آمده است: بسیار خاموشی برگزین تا فکرت زیاد شود، و عقلت نورانی گردد، و مردم از دست (و زبان) تو سالم بمانند!» ص۳۰۲.

یعنی اهمّیّت سکوت و صمت و تأثیر آن در تهذیب نفوس و اخلاق گذشت، در واقع یکی از طرق اساسی برای پیشگیری از آفات زبان است. ص۳۰۷.[۴]

مراد از سکوت، سکوت مطلق نیست- زیرا بسیاری از مسائل مهمّ زندگی اعم از معنوی و مادّی و اطاعات و عبادات و نشر علوم و فضائل و اصلاح در میان مردم، از طریق سخن گفتن است- بلکه منظور از قِلّةُ الکلام (کم سخن گفتن) یا به تعبیر دیگر، خاموشی، در برابر سخنان فساد انگیز یا مشکوک و بی محتوا و مانند آن است. به همین دلیل، در حدیثی از امیرمؤمنان علی علیه السلام می‌خوانیم: کسی که سخن بسیار بگوید خطا و لغزش او فراوان می‌شود؛ و کسی که خطا و لغزشش فراوان گردد، حیاء او کم می‌شود؛ و کسی که حیائش کم شود، پرهیزگاری‌اش کم می‌شود؛ و کسی که ورعش کم شود، قلبش می‌میرد؛ و کسی که قلبش بمیرد، داخل آتش دوزخ می‌شود!» (نخست اندیشه کردن سپس گفتار). ص۳۲۰.

آفات زبان

محقّق بزرگوار مرحوم «فیض کاشانی» در کتاب «المحجّة البیضاء»، و «غزالی» در «احیاء العلوم» بحث بسیار مشروحی تحت عنوان گناهان زبان ذکر کرده‌اند، از جمله غزالی بیست نوع انحراف و آفت برای زبان شمرده؛ به این ترتیب:

  1. گفتگو کردن در اموری که به انسان مربوط نیست (و در سرنوشت او اثر مادّی و معنوی ندارد).
  2. بیهوده گویی و پرحرفی
  3. گفتگو در امور گناه آلود مانند وصف مجالس شراب و قمار و زنان آلوده
  4. جدال و مراء (منظور از «جدال» جرّو بحث‌هایی‌است که برای تحقیر دیگران انجام می‌شود، و «مراء» به معنی بحثهایی است که به عنوان اظهار فضل و برتری جویی است)
  5. خصومت و نزاع و لجاج در کلام
  6. تکلّف در سخن گفتن و تصنّع در سجع و قافیه پردازی و مانند آن
  7. بد زبانی و دشنام
  8. لعن کسی که مستحقّ لعن نیست
  9. غنا و اشعار (منظور اشعاری است که محتوای باطل دارد یا با آهنگ لهوی خوانده می‌شود)
  10. مزاح و شوخی‌های رکیک و زشت
  11. سخریّه و استهزای دیگران
  12. فاش کردن اسرار مردم
  13. وعده‌های دروغین

۱۴- دروغ و خبرهای خلاف گفتن. ص۳۱۶.

  1. غیبت کردن
  2. سخن چینی (حرف این را برای آن بردن و میان دو نفر یا دو گروه نفاق و آشوب بپا کردن)
  3. نفاق در سخن (که در تعبیرات عربی به چنین کسان ذوللِّسانین گفته می‌شود؛ مثلًا، در پیش رو چیزی بگوید و در پشت سر چیز دیگر)
  4. مدح نا به جا و ستایش از کسانی که شایسته ستایش نیستند
  5. نسنجیده و بی‌مطالعه سخن گفتن که غالباً توأم با خطاها و خلافها است

۲۰- سؤال از مسائل پیچیده‌ای که درک آن خارج از توان فکری سؤال کننده است. ص۳۱۷.

  1. تهمت زدن
  2. شهادت به باطل
  3. خودستایی
  4. نشر شایعات بی‌اساس و اکاذیب، و اشاعه فحشاء، هرچند به عنوان ذکر احتمال باشد.
  5. خشونت در سخن و بی‌ادبی در کلام
  6. اصرار بی جا (مانند اصرار بنی‌اسرائیل در مورد گاوی که مأمور به ذبح آن بودند)
  7. ایذاء دیگران با گفتار، و به اصطلاح نیش زبان زدن
  8. مذمّت کسی که سزاوار مذمّت نیست
  9. کفران و ناسپاسی با زبان

۱۰- تبلیغ باطل و تشویق بر گناه و امر به منکر و نهی از معروف ص. ۳۱۸.[۵]

منابع

  1. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش،
  2. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیر المومنین(ع)، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۸۶ش، ج۶، ص۵۸۷.
  3. مکارم شیرازی، ناصر، زندگی در پرتو اخلاق، قم، سرور، ۱۳۸۶ش، ص۷۱.
  4. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش،
  5. مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، مدرسه الامام علی بن ابی طالب(ع)، قم، ۱۳۷۷ش،