برهان نظم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
...
'''برهان نظم''' ...


== تیتر ==
مشاهدۀ نظم و سامان حاكم بر جهان از دیرباز انسانها را به وجود خدا به عنوان صانع و تدبیركنندۀ جهان دلالت می‌كرده است. این نوع رهیافت، با همۀ خرده‌هایی كه بر صورت برهانی آن گرفته‌اند، نسبت به دیگر استدلالها به فهم عموم نزدیك‌تر است و با تجربه‌های دینی مؤمنان نیز سازگاری بیشتری دارد.
مشاهدۀ نظم و سامان حاكم بر جهان از دیرباز انسانها را به وجود خدا به عنوان صانع و تدبیركنندۀ جهان دلالت می‌كرده است. این نوع رهیافت، با همۀ خرده‌هایی كه بر صورت برهانی آن گرفته‌اند، نسبت به دیگر استدلالها به فهم عموم نزدیك‌تر است و با تجربه‌های دینی مؤمنان نیز سازگاری بیشتری دارد.



نسخهٔ ‏۱۱ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۲۹

سؤال

کتاب هستی از نظر فلسفه و عرفان از کیست و چه محتوایی دارد؟

برهان نظم ...

تیتر

مشاهدۀ نظم و سامان حاكم بر جهان از دیرباز انسانها را به وجود خدا به عنوان صانع و تدبیركنندۀ جهان دلالت می‌كرده است. این نوع رهیافت، با همۀ خرده‌هایی كه بر صورت برهانی آن گرفته‌اند، نسبت به دیگر استدلالها به فهم عموم نزدیك‌تر است و با تجربه‌های دینی مؤمنان نیز سازگاری بیشتری دارد.

مایه‌های اصلی برهان نظم را در آیات فراوانی از قرآن كریم می‌توان دید كه نشانه‌های خلقت و حكمت الهی را در چند نمونه از نظامهای سنجیدۀ طبیعت بیان می‌كند و انسانها را دعوت می‌كند كه در بدایع طبیعت بیندیشند (برای نمونه، ﻧﻜ: بقره/۲/۱۶۴؛ نبأ/۷۸/۶-۱۶). اینگونه استدلال ـ كه در ادوار پیشین «اتقان صنع» نامیده شده است ـ در قالب برهانیش اغلب برای اثبات صففاتی چون علم و حكمت الهی به‌كار رفته است (ﻧﻜ: اشعری، ۱۰؛ غزالی، احیاء، ۱/۱۲۹).

از ویژگیهای برهان نظم تنوع گسترده‌ای است كه در تقریرهای آن وجود دارد. در شیوۀ استنتاج آن نیز مبانی متفاوتی به كار گرفته‌اند. قالب مشترك این تقریرها بر دو مقدمۀ كلی استوار است: ۱. جهان طبیعت در بردارندۀ پدیده‌های منظم است، ۲. هر نظمی نیازمند تدبیر فاعلی نظم‌آفرین است. مقدمۀ نخست این برهان كه چگونگی تبیین آن در پذثیرش مقدمۀ دوم نیز مؤثر است، از راه شناخت سازوكارها و قوانین طبیعت حاصل می‌شود. از همین‌رو، یافته‌های علمی جدید به گسترش دامنۀ بحث دربارۀ برهان نظم مدد رسانده است. برخی متفكران مسلمان معاصر با آگاهی از اشكالهای معروف هیوم و بحثهای جدیدتر میان فیلسوفان دین در غرب، دیدگاه‌های تازه‌ای را در باب این بهران و مبانی فلسفی آن به میان آورده‌اند.

برهان نظم در میان متكلمان رواج بیشتری داشته است. سابقۀ این نوع برهان به پیش از دروه‌ای باز می‌گردد كه استدلالهای عقلی پیچیده‌تری چون برهان حدوث رواج یافت. آیات قرآنی و احادیثی كه پدیده‌های جهان را نشانه‌های خلقت الهی معرفی می‌كند، الها‌م‌بخش عموم متكلمان اعم از اصحاب حدیث و مكاتب عقل‌گرا بوده است. استدلال ساده و دور از مناقشات عقلی ویژگی مشترك در بیانهای مختلف آنان است، چنانكه اختلاف مبانی اعتقادی تأثیری در نوع تقریر این برهان ندارد.

آنچه از راه برهان نظم اثبات می‌شود، ضرورت وجود نیرویی نظم‌دهنده و هدف دار برای جهان است، زیرا ركن مفهوم نظم را عنایت و تدبیر تشكیل می‌دهد. با توجه به این نكته می‌توان دربارۀ حدود كاربرد این برهان بحث كرد. كسانی كه اعتبار این برهان را نپذیرفته‌اند، هیچ‌گاه منكر وجود علت فاعلی برای نظم پدیده‌ها نبوده‌اند، چنانكه اصل علیت یا موجبیت، وجود علتی را برای مجموعۀ منظم ایجاب می‌كند. اختلاف در این است كه منكر آن وجود خدا نظم موجود را معلول عوامل درون طبیعت قلمداد می‌كنند و غایت را به نهاد طبیعت نسبت می‌دهند. از اینجاست كه برخی معتقدند برهان نظم به لحاظ فلسفی از اثبات وجود مبدأی بی‌نیاز از طبیعت قاصر است. از این دیدگاه كه با مبانی اغلب فلاسفۀ مسلمان نیز سازگاری دارد، برهان نظم را می‌تون مكمل برهانهایی چون وجوب و امكان دانست و از آن برای شناخت صفات واجب متعال بهره گرفت.[۱]

تیتر

برهان نظم ، بر فرض تماميّت ، داراي يک مقدمه تجربي و يک مقدمه عقلي است و چون اعتبار علمي مقدمه تجربي به قياس خَفي است که او را همراهي کرده و پشتيباني مي نمايد ، لذا اعتبار مقدمه تجربي به همان قياس خفي عقلي است . در نتيجه ، برهان نظم از مقدمات عقلي ( بدون واسطه يا با واسطه ) برخوردار است ، لذا هرگز صغراي برهان نظم حسّي نيست ، چون نظم عبارت از ربط وجودي و ناگسستني بين دو يا چند چيز است و هرگز نظم به معناي خاص که تحليل آن گذشت ، از راه حسّ به دست نمي آيد و جزء کيفيات محسوس نيست ، همان طور که قانون عليّت توسط حسّ احراز نمي گردد.ص۲۷.

آنچه معلوم حضوري هر انساني نسبت به جهاز طبيعي ، مثالي و عقلي اوست ، هماهنگي کامل در نظام داخلي و غايي اوست ، چه اينکه پيشرفت هاي علوم تجربي عهده دار اثبات نظم داخلي و نيز نظام غايي بسياري از موجود هاي طبيعي است .بنابراين اصل نظم در موجود هاي طبيعي في الجمله قطعي است.ص۳۱.[۲]

بیان برهان نظم

انسان‌هاى خداپرست براى اثبات وجود آفريدگار جهان، دلايل فراوانى را آورده‌اند و روشن‌ترين و قانع‌كننده‌ترين دليل آنها برهان نظم مى‌باشد. چرا كه برهان نظم، عقل و وجدان را قانع و راضى مى‌سازد. به همين دليل، اين برهان، هميشه مورد توجّه دانشمندان و فلاسفه الهى قرار گرفته است.ص۴۹.

برهان نظم بر دو محور عمده قرار گرفته است:

1. در سرتاسر جهان، آثار و نشانه‌هاى نظم، حساب، قانون و هدف به چشم مى‌خورد.

2. هر دستگاه و مجموعه‌اى كه در آن، آثار نظم، حساب، قانون و هدف باشد، نشان‌دهنده آن است كه سازنده آن از علم و عقل برخوردار بوده است.ص۴۹.

جهان منظم است

در تمام نقاط اين دنياى وسيع، دستگاه‌ها و سازمان‌هاى منظّم و مرتّبى به چشم‌

مى‌خورد در حالى كه برنامه، حساب و قانون، حتّى بر كوچك‌ترين اجزاى آنها حكومت مى‌كند. موجودات گوناگون جهان، مانند لشكرى بزرگ كه به گروههاى مختلفى تقسيم شده‌اند، با صف‌هاى منظّم و هماهنگى شگرف و عجيبى، زير نظر فرمانده‌اى واحد، به سمت هدف مشخّصى، حركت مى‌كنند.

به عبارت ديگر جهان آفرينش، آشفته و مشوّش نيست بلكه مى‌بايست موجودات و حوادث در مسير مشخّصى حركت كنند تا سرانجام به هدف نهايى كه دست تقدير براى آنها رقم زده برسند. به عبارت سوم‌ يك نوع ارتباط و هماهنگى خاصّى در بين تمام اجزا و موجودات عالَم هستى ديده مى‌شود.ص۵۰.

نظم نتیجه اتفاق نیست

نمى‌توان باور داشت كه دقّت و نظم چنين سازمانى، نتيجه اتّفاق و تصادف باشد. يعنى، تعدادى عوامل بدون درك و شعور، آن را به وجود آورده باشند.ص۵۲.

از اين دو مقدّمه (نظم عالم و ممكن نبودن آن نظم بدون فاعل عاقل حكيم) مى‌توان چنين نتيجه گرفت كه جهان داراى آفريدگارى دانا و تواناست و اين آفريدگار دانا و توانا، سازمان عظيمى را طبق نقشه و هدف خاصّى ايجاد كرده و رهبرى و هدايت مى‌كند.ص۵۲.[۳]

منابع

  1. انواری، محمدجواد، «براهین اثبات باری»، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، تهران، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ذیل مدخل.
  2. جوادی آملی، عبدالله، تبيين براهين اثبات خدا، قم، مرکز نشر اسراء، ۱۳۸۶ش.
  3. مكارم شيرازى، ناصر، آفريدگار جهان، قم، مدرسه الامام على بن ابى طالب( ع)، ۱۳۷۹ش.