وجوب تخریب قبر رسول خدا (ص) در نگاه وهابیت: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{شروع متن}} {{سوال}} آیا واقعا وهابیها اعتقاد دارند که قبر رسول خدا(ص) نیز باید تخریب شود؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}} اعتقاد وهابیت بر این است که همه قبرهایی که دارای گنبد و ساختمان است بدعت و شرک به خدا است. این عقیده وهابیت قبر رسول خدا(ص) را هم شا...» ایجاد کرد) |
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۷ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۵
آیا واقعا وهابیها اعتقاد دارند که قبر رسول خدا(ص) نیز باید تخریب شود؟
اعتقاد وهابیت بر این است که همه قبرهایی که دارای گنبد و ساختمان است بدعت و شرک به خدا است. این عقیده وهابیت قبر رسول خدا(ص) را هم شامل میشود. محمد بن عبدالوهاب می خواست آن را هم تخریب کند وقتی که از ترس مسلمانان نتوانست آن را تخریب کند به دفاع از خود بر آمده که او نمیخواسته است آن را تخریب کند. مفتیان بعدی وهابیت به صراحت گفته اند که قبر رسول خدا موجب شرک شده و باید تخریب گردد اما تخریب آن فعلا به مصلحت دولت سعودی نیست. این عقیده وهابیها کاملاً با آموزههای دین اسلام در تضاد است.
محمد بن عبدالوهاب و تخریب قبر نبی(ص)
محمد بن عبدالوهاب مؤسس فرقه وهابیت در ابتدای کارزار خود با مسلمانان تمام قبرهای اولیا و اصحاب و بزرگان دین را در مناطق تحت تسلط خود تخریب نمود. او می خواست که قبر رسول گرامی اسلام(ص) را نیز منهدم کند؛ اما از ترس مسلمانان جهان موفق به این کار نگردید. در زمان خود محمد بن عبدالوهاب برای مسلمانان ثابت شده بود که او می خواسته است قبر پیامبر اسلام(ص) را مانند سایر قبرها ازبین ببرد. به همین علت محمد بن عبدالوهاب برای تبرئه خود مدعی شده که برخی چیزهایی به او به افتراء بسته شده است که حتی بیشتر آنها در ذهنش نیامده است؛ مثلا گفته شده که او کتابهای مذاهب اربعه را باطل اعلام کرده و مردم از نظر او مدت شش قرن مسلمان نبودهاند و متوسلین به صالحین را تکفیر کرده و گفتهاست که اگر قدرت می¬داشت قبه رسول خدا(ص) را از بین میبرد و میزاب کعبه را بر می¬داشت و میزابی از چوب برای آن میساخت و نیز به او تهمت زدهاند که زیارت قبر نبی(ص) را تحریم کرده و زیارت قبر والدین و غیر آنها را منکر شده است.[۱]
دیدگاه بن باز درباره تخریب قبر پیامبر(ص)
عبدالعزیز بن باز مفتی اعظم وهابیت پیش از آل الشیخ که در سال ۱۴۲۰ ق فوت نموده ، عقیده محمد بن عبدالوهاب را درباره تخریب قبر پیامبر گرامی اسلام(ص) آشکار نموده و خوداو نیز بر تخریب این قبه مبارک فتوا داده و آن را واجب دانسته است. در زیر این فتوای او در ضمن پرسشی که از او شده است بیان میگردد:
پرسشگری از بنباز سؤال میکند که برخی میگویند وجود قبه بر قبر رسول خدا(ص) دلیل بر جواز ساختن قبه بر قبر است و محمد بن عبدالوهاب تمام قبهها را از بین برد و قبه رسول خدا را باقی گذاشت؟ بنباز در پاسخ این پرسش میگوید: شکی در این نیست که قبهها بر قبور بدعت و منکر است مانند مسجد بر قبرها همگی منکر است به دلیل اینکه رسول خدا فرمود:«لعن الله الیهود والنصارى اتخذوا قبور أنبیائهم مساجد؛ خداوند لعنت کرد یهود و نصاری را که قبرهای انبیای شان را مسجد قرار دادند». بنباز یکی دو روایت دیگر را از کتابهای حدیثی اهلسنت در نهی تجصیص و نشستن بر قبر و بناء بر آن ذکر میکند و سپس میگوید واجب است قبرها بر روی زمین باز و بدون سقف باشد؛ چنانکه قبرها در زمان پیامبر اسلام(ص) مثل قبرستان بقیع مکشوف و فقط به اندازه یک وجب از زمین بلندتر بود... اما قبه نبی(ص) چیزی است که بعدا به وسیله حکام تُرک در بعضی قرون متأخر- قرن هفتم یا هشتم - حادث شده و مردم آن را بنا به سبب های زیادی خراب نکردهاند. یکی از این اسباب نادانی امراء مدینه بوده است. سبب دیگر ترس از فتنه است؛ زیرا اگر کسی آن را خراب میکرد به بهانه بغض با پیامبر(ص) در برابر شورش مردم قرار میگرفت. همین خراب نکردن قبه رسول خدا سرّ ماندگاری دولت سعودی است؛ زیرا اگر آن را تخریب میکرد جاهلان که اکثر مردم جاهل هستند میگفتند آنان قبه رسول خدا(ص) را به خاطر بغضی که نسبت به رسول خدا(ص) دارند تخریب کردند. پس حکومت اولی و آخری سعودی تا زمان ما به دلیل ایجاد نشدن فتنه و برای اینکه مردم نسبت به حاکمان سعودی بدگمان نشوند آن را تخریب نکردند؛ در حالیکه هیچ شکی در حرمت بناء و ساختن قبه بر قبور وجود ندارد!
او سپس میگوید رسول خدا(ص) برای اجتناب از فتنه در خانه عایشه دفن گردید که دیوارهای خانه از او محافظت کند اما قبهای که آلان بر روی آن وجود دارد بعدها به وسیله حاکمان جاهل ساخته شده است. بنابراین اگر قبه رسول خدا تخریب شود اشکالی ندارد بلکه حق این است که باید تخریب شود. لکن بعضی جاهلان این کار را تحمل نمیتوانند و تخریب کنندگان را متهم به بغض نسبت به پیامبر میکنند و به همین دلیل دولت سعودی این قبه را تخریب نکرده و همانطور باقی گذاشته است... . و عالمان سعودی مثل محمد بن عبدالوهاب و دیگران در توحید و اخلاص و دوری از شرک و بدعت همگی بر سنت رسول خدا و بر طریق صحابه و اتباع آنان بودند. سلف صالح از کسانی بودند که نسبت به پیامبر(ص) و اصحاب او تعظیم شدید داشتند و تعظیم باید خالی از غلو و بدعت باشد بلکه تعظیم آن حضرت با متابعت از شریعت او، با تعظیم امر و نهی او، با دعوت مردم به سوی متابعت از او، با دور کردن از شرک به او و به غیراو و با دور شدن از بدعت و... قابل تحقق است؛ بنابراین وجود قبه بر قبر رسول خدا بدعت است.[۲]
نقد فتوا و بیانات بنباز
موارد متعددی در این سخنان بنباز مبنی بر وجوب تخریب قبر مطهر رسول خدا(ص) در خور نقد و بررسی است که به صورت مختصر به آنها پرداخته میشود:
حدیث «لعن الله الیهود والنصارى اتخذوا قبور أنبیائهم مساجد» با فرضی که صحیح هم باشد، هیچ ربطی به موضوع ندارد. این حدیث یهود و نصاری را مورد لعن قرار میدهد که قبور انبیاء شان را مسجد قرار دادهاند. با توجه به اینکه یک قبر قابلیت برای مسجد را ندارد پس مراد از این حدیث این خواهد بود که آنان بر قبر انبیاء شان سجده میکنند و یا قبر انبیای شان را قبله قرار داده و به سوی آن عبادت میکنند. حدیث نمیگوید که آنان انبیاء شان را در مسجد دفن میکنند و یا بر روی قبر آنان قبه میسازند. و هیچ مسلمانی بر قبور انبیاء و اولیاء و غیر آنان نه سجده انجام میدهند و نه آنها را قبله برای عبادت قرار میدهند. بنابراین، این حدیث هیچ ربطی به موضوع ندارد.
اینکه بنباز گفته پیکر رسول خدا(ص) را برای اجتناب از فتنه در خانه اش زیر سقف دفن کردند، از ترس چه فتنه ای این کار را انجام دادند؟ او هرگز نمیتواند مصداق این فتنه را نشان دهد؛ زیرا در مدینه منوره در هنگام فوت آن حضرت هیچ مسئلهای وجود نداشته که پیکر مطهر آن حضرت را تهدید کند. ثانیاً اجتناب از فتنه با کار حرام و بدعت قابل پذیرش نیست. پس دفن پیکر پاک پیامبر خدا(ص) در زیر سقف نه تنها کار جایز و به دور از بدعت بوده است بلکه این کار فقط برای احترام و تعظیم آن حضرت انجام گرفته است. بنابراین دفن پیکر پاک پیامبر خدا(ص) در زیر سقف دلیل بر جواز ساختن قبه و بناء بر قبر است.
بنباز برای توجیه وجوب تخریب قبر رسول خدا(ص) میگوید که تعظیم و احترام رسول خدا(ص) باید خالی از غلو و بدعت باشد این سخن درست است؛ لکن ساختن قبه بر قبر رسول خدا(ص) نه غلو است و نه بدعت؛ زیرا غلو در اصطلاح بر دو معنا اطلاق میشود: یکی از معانی آن این است که درباره آن حضرت و هر کسی دیگری چیزی گفته شود که از برای او نباشد مثل تفویض امر کائنات به او و امثال آن. معنای دوم آن عبارت است از: اعتقاد به اینکه شناخت او و پذیرش ولایتش، کافی از فرایض و واجبات باشد و از اینرو غالیان؛ نماز، زکات و تمام عبادات را به دلیل اعتماد بر ولایت امامان ترک میکنند.[۳] و هیچ یکی از این معانی غلو در ساختن بنا بر قبر پیامبر اسلام(ص) و دیگران صدق نمیکند.
این کار بدعت هم نیست؛ به دلیل اینکه رسول خدا(ص) در داخل بنا دفن شد و هیچ کسی نگفت که این کار بدعت است چه اینکه بدعت بودن و نبودن نسبت به دفن پیامبر اسلام(ص) قابل تصور نیست چون بعد از آن است که بدعت بودن و نبودن یک کار با این معیار سنجیده میشود.
منابع
- ↑ محمد بن عبدالوهاب، مؤلفات محمد بن عبدالوهاب فی العقیده ، ص۱۲و۶۴، ریاض، جامعه الامام محمد بن سعود، بیتا.
- ↑ بن باز، عبدالعزیر بن عبدالله، فتاوی نور علی الدرب، جمع کننده: محمد بن سعد شویعر،(قدم لها عبدالعزیز بن عبدالله بن محمد آل الشیخ) ج۲، ص۳۳۶-۳۳۹، بیجا، بیتا.
- ↑ شیخ صدوق، محمد بن بابویه، خصال، ص۱۵۴، قم، جامعهي مدرسين، [بيتا].