حکومت تئوکراسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{در حال ویرایش}} {{شروع متن}} {{سوال}} تئوکراسی چه حکومتی است. آیا مورد تأیید اسلام است؟ {{پایان سوال}} {{پاسخ}} {{درگاه|واژه‌ها}} {{درگاه|حکومت دینی}} تئوکراسی یا همان Theocracy، به معنی حکومت الهی یا حکومت مذهبی است،<ref>طلوعی، محمد، فرهنگ جامع سیاسی...» ایجاد کرد)
 
(تغییرمسیر به حکومت دینی)
برچسب: تغییر مسیر جدید
 
(۱۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در حال ویرایش}}
#تغییر_مسیر [[حکومت دینی]]
 
{{شروع متن}}
{{سوال}}
تئوکراسی چه حکومتی است. آیا مورد تأیید اسلام است؟
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{درگاه|واژه‌ها}}
{{درگاه|حکومت دینی}}
[[تئوکراسی]] یا همان Theocracy، به معنی [[حکومت الهی]] یا [[حکومت مذهبی]] است،<ref>طلوعی، محمد، فرهنگ جامع سیاسی، نشر علم.</ref> [[تئوکراسی]] یک نوع حکومتی است که در آن اساس نظری حکومت بر این است که حکومت از جانب [[شناخت خدا|خدا]]ست و در آن قدرت سیاسی در دست مرجع عالی دینی است<ref>آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، انتشارات مروارید.</ref>که آن مقام، پیشوای مذهبی و حکومت را با هم در دست داشته<ref>همان.</ref>و فرمان‌های [[شناخت خدا|خداوند]] را تفسیر و اجرا می‌کند.<ref>آشوری، داریوش، همان.</ref>
 
== تاریخچه تئوکراسی ==
[[تئوکراسی]] یا [[ربانی سالاری]] به اشکال گوناگون در تاریخ ظاهر شده است شکلی از آن در جوامع ابتدایی نظیر [[مصر]] و [[هند]] و [[چین]] وجود داشته است<ref>جوان آراسته، حسین، مبانی حکومت اسلامی، قم، انتشارات بوستان کتاب، ص ۳۰.</ref> شکل دیگری از آن در جهان [[مسیحیان|مسیحیت]] پدید آمد و رهبران کلیسا با آن که ایده الوهیت حاکمان را رد نمودند اما به نوعی تفویض مستقیم حق حکومت به رهبران دینی را قائل شدند و حاکم را تنها در برابر [[شناخت خدا|خداوند]] مسئول دانسته و اطاعت مطلق از او را واجب و هرگونه مخالفت با او را غیرقابل پذیرش تلقی کردند.<ref>همان.</ref> اما از نظر اسلام باید گفت مطابق جهان بینی اسلامی، سراسر هستی ملک طلق [[شناخت خدا|خداوند]] است<ref>مائده/۱۷.</ref>و در این قلمرو برای او شریکی متصور نیست و به همین جهت در اصل و بالذّات فرمانی جز فرمان او وجود ندارد<ref>انعام/۵۷.</ref>از این رو حاکمیت چه در [[نظام تکوین]] و چه در [[نظام تشریع]]، اختصاص به [[شناخت خدا|خداوند]] دارد، [[شناخت خدا|خداوند]] منشأ تمام قدرت‌ها ست و شریعت اسلام تنها مصدر و منشأ و خاستگاه قانونگذاری است، چرا که خالقیت، [[ربوبیت تکوینی و تشریعی|ربوبیت]] و خلاقیت مختص [[شناخت خدا|خداوند]] است.<ref>جوان آراسته، حسین، همان، ص ۱۳۵.</ref>
 
از این خاطر در اصل دوم قانون اساسی [[جمهوری اسلامی و اهداف انقلاب|جمهوری اسلامی]] ایران آمده است که:
 
'''«[[جمهوری اسلامی و اهداف انقلاب|جمهوری اسلامی]] نظامی است بر پایه [[ایمان و اراده انسان|ایمان]] به [[شناخت خدا|خدای]] یکتا و اختصاص حاکمیت و تشریع به او و لزوم تسلیم در برابر امر او است.»'''
 
و یا اصل پنچاه و ششم اعلام می‌دارد:
 
'''«حاکمیت مطلق بر جهان وانسان از آن [[شناخت خدا|خداست]] و با توجه به این حاکمیت چه بر اساس مبانی دینی و چه مطابق موازین حقوق اساسی [[جمهوری اسلامی و اهداف انقلاب|جمهوری اسلامی]] اختصاص به [[شناخت خدا|خداوند]] دارد».'''
 
بر این مبنا است که هیچ انسانی حق حاکمیت و ولایت بر جامعه بشری را ندارد مگر آن که از سوی خالق و آفریدگار انسان باشد و انبیاء و اولیاء الهی که بر جامعه انسانی حاکمیت و ولایت دارند، ولایت آنان مظهری از ولایت [[شناخت خدا|خداوند]] و به اذن و فرمان او است.<ref>جوادی آملی، عبدالله، ولایت فقیه (ولایت فقاهت و عدالت)، انتشارات اسراء، ص ۱۴۸.</ref>
 
== تئوکراسی از منظر اسلام ==
بدین ترتیب دانستیم که [[ولایت]] و حاکمیت مطلق از آن [[شناخت خدا|خداوند]] است و به همین جهت هرگونه حاکمیت و [[ولایت|ولایتی]] چه [[تکوینی]] و چه [[تشریعی]] تنها به اذن [[شناخت خدا|خداوند]] تحقق می‌یابد<ref>جوان آراسته، حسین، همان، ص ۱۳۸.</ref> با این همه اسلام با اعتقاد به حاکمیت الهی و تبلور آن در عصر غیبت در [[اطاعت از ولایت فقیه|ولایت فقیه]]، [[تئوکراسی]] که به شکل معهود و موجود در جهان [[مسیحیان|مسیحیت]] است را نمی‌پذیرد<ref>همان، ص ۳۰۱.</ref>یا به عبارتی، [[تئوکراسی]]های رایج [[مسیحیان|مسیحی]] هیچ‌گونه ارتباطی با حاکمیت الهی در اسلام ندارد<ref>همان، ص ۲۹–۲۸.</ref> زیرا یزدان سالاری [[مسیحیان|مسیحی]] با توجه به این که در آن حکومت بدون هیچ دلیلی به فردی تفویض می‌گردد و هیچ گونه نظارتی بر اعمال او وجود ندارد و حاکم و فرمانروا خود را در برابر مردم مسئول نمی‌داند، با حاکمیت معقول، مسئول و انتقاد پذیری که تابع شریعت الهی است هیچ گونه سنخیتی و شباهتی ندارد.<ref>همان، ص ۲۹–۲۸.</ref>بلکه در اسلام و حکومت اسلامی علاوه بر این که حاکم، قانون [[شناخت خدا|خداست]] نه شخص<ref>جوادی آملی، همان، ص ۲۵۶.</ref> و حکومت به عنوان وظیفه است نه امتیاز<ref>همان، ص ۲۵۴.</ref> و مرجع عالی دینی تنها مبین و مجری قانون است<ref>همان، ص ۴۶۴.</ref> باید اضافه نمائیم که حاکم در حکومت اسلامی با داشتن صلاحیت و شرایط علم و عدالت، به صورت حاکمیتی عقلانی، مسئول، متکامل، قابل انتقاد و نظارت و هم‌چنین تابع شریعت الهی است،
 
== نتیجه‌گیری ==
در نتیجه این نوع حکومت هیچ ارتباطی با [[تئوکراسی]] [[مفهوم و جایگاه دین در غرب|غربی]] نداشته و ندارد<ref>جوان آراسته، همان، ص ۳۰۱.</ref> در واقع حاکم اسلامی با این که مشروعیت و حقانیت خود را از [[شناخت خدا|خداوند]] می‌گیرد امّا توسط مردم مورد پذیرش قرار می‌گیرد و بر او و شرایط او نظارت می‌شود و انتقاد نسبت به او رسمیت دارد. و این همان چیزهایی است که در [[تئوکراسی]] [[مفهوم و جایگاه دین در غرب|غربی]] وجود نداشته است.
 
== معرفی منع جهت مطالعه بیشتر ==
# قدردان قراملکی، محمد حسن، سکولاریزم در مسیحیت و اسلام، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
 
== جستارهای وابسته ==
{{ستون|۲}}
* [[اخلاقی‌بودن حکومت دینی]]
* [[مشروعیت حکومت دینی]]
* [[حکومت دینی از نگاه شیعه و سنی]]
* [[ضرورت تشکیل حکومت دینی از منظر شیعه]]
 
{{پایان}}
 
== منابع ==
{{پانویس|۲}}
{{شاخه
| شاخه اصلی =سیاست
| شاخه فرعی۱ = اندیشه سیاسی اسلام
| شاخه فرعی۲ =
| شاخه فرعی۳ =
}}
{{تکمیل مقاله
| شناسه =
| تیترها =
| ویرایش =
| لینک‌دهی =
| ناوبری =
| نمایه =
| تغییر مسیر =
| ارجاعات =
| بازبینی نویسنده =
| بازبینی =
| تکمیل =
| اولویت = ب
| کیفیت = ب
}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۵

تغییرمسیر به: