تاریخچه خلقت انسان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی پاسخ
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{شروع متن}}
{{شروع متن}}
{{سوال}}
{{سوال}}
در چند روزنامه و كتاب معتبر آمده است كه چندي پيش فسيل و جاي پاي آدمي را كه قدمت آن به ۵ ميليون سال قبل بر مي‌گردد در غارهاي چين كشف كرده‌اند، از طرفي در اكثر كتابهاي معتبر ديني آمده است كه خلقت حضرت آدم حدود ۷۰۰ هزار سال قبل بوده است اينها چگونه قابل جمع می باشند؟
در چند روزنامه و کتاب معتبر آمده است که فسیل و جای پای آدمی را که قدمت آن به ۵ میلیون سال قبل بر می‌گردد در غارهای چین کشف کرده‌اند، از طرفی در اکثر کتابهای معتبر دینی آمده است که خلقت حضرت آدم حدود ۷۰۰ هزار سال قبل بوده است اینها چگونه قابل جمع می‌باشند؟
{{پایان سوال}}
{{پایان سوال}}
{{پاسخ}}
{{پاسخ}}
در ابتدا مناسب است به آيات و رواياتي كه در اين زمينه قابل استناد هستند بپردازيم:
خلقت [[حضرت آدم(ع)]] به عنوان اولین خلقت بشر نبوده است ولی این امر بدان معنی نیست که خلقت‌های پیشین هم از لحاظ فیزیکی و جسمانی و هم از نظر روحی و روانی همانند آدم و فرزندان او بوده‌اند بلکه باید گفت که آن موجودات در مرتبه پایین‌تری از خلقت بوده‌اند و در واقع حضرت آدم(ع) اولین فرد از نوع انسانی کنونی است.
==خلقت انسان در قرآن و احادیث==
* [[خداوند]] در [[سوره بقره]] پس از آن که [[ملائکه]] را از خلقت انسان به عنوان خلیفه الله بر روی زمین آگاه می‌کند با این گفتار ملائکه مواجه می‌شود که گفتند: {{قرآن|قالُوا أَ تَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ|ترجمه=گفتند آیا می‌خواهی کسی را در روی زمین قرار دهی که فساد می‌کند و خون می‌ریزد|سوره=بقره|آیه=۳۰}} بعضی از تفاسیر در بیان این گفتار ملائکه وجود خلقت‌های مشابه را قبل از آدم(ع) مطرح می‌نمایند.<ref>طباطبایی، محمدحسین، المیزان، قم، انتشارات جامعه مدرسین، (بی تا) ج۱، ص۱۱۹.</ref>


۱. خداوند در سوره بقره پس از آن كه ملائكه را از خلقت انسان به عنوان خليفه الله برروي زمين آگاه مي‌كند با اين گفتار ملائكه مواجه مي‌شود كه گفتند: }}أتجعلُ فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء<ref>بقره/۳۰</ref>{{قرآن| آيا مي‌خواهي كسي را در روي زمين قرار دهي كه فساد مي‌كند و خون مي‌ريزد. بعضي از تفاسير در بيان اين گفتار ملائكه وجود خلقت‌هاي مشابه را قبل از آدم(ع) مطرح مي‌نمايند.<ref>علامه طباطبايي، محمدحسين، الميزان، قم: انتشارات جامعه مدرسين،(بی تا) ج۱، ص۱۱۹.</ref>
* جابر بن عبدالله انصاری از [[امام علی(ع)]] نقل می‌کند که چون از حضرت سؤال شد که آیا قبل از حضرت آدم(ع) کسی در زمین و آسمان خلق شده بود که عبادت خدا نماید؟ فرمود: آری، خداوند پس از خلق زمین و آسمان ملائکه را خلق نمود که بین طبقات آسمان در طیران و پرواز بوده و خدا را تقدیس می‌کردند. پس در روی زمین نیز جنیانی را خلق نمود که خلق آنها از خلق ملائکه پایین‌تر بود. پس خداوند خلقی پایین‌تر از جنیان نمود، خداوند موجوداتی را خلق نمود که روح و بدن داشتند ولی بال نداشتند، می‌خوردند و می‌نوشیدند اینان «نسناس»<ref>نسناس: میمون آدم نما، نوعی از بوزینه (فرهنگ عمید) اما از نظر اسلام نسناس نوع تکامل نیافته از انسانی بوده که قبل از حضرت آدم، که اولین انسان از نوع کنونی می‌باشد، بر روی زمین زندگی می‌کرده و این که برخی نسناس را میمون آدم نما تعبیر می‌کند تحت تأثیر نظریه تکامل انسان از میمون می‌باشد که مخالفت دیدگاه اسلام است..</ref> بودند ولی انسان نبودند. نسناس به همراه جن بر روی زمین سکونت داشتند تا اینکه دو گروه، یعنی نسناس و جنیان، عصیان خدا نمودند و به فساد و خونریزی پرداختند، و حتی خدا را منکر شدند.<ref>راوندی، قصص الانبیاء، تحقیق غلامرضا عرفانیان، قم: انتشارات الهادی، چ اول، ۱۴۱۸ ق، ص۳۸–۴۲؛ جزائری، قصص الانبیاء، ص۳۰؛ مجلسی، بحارالانوار، بیروت: مؤسسه الوفاء، چ دوم، ۱۴۰۳ هـ، ج۱۱، ص۱۰۳.</ref> بسیاری از تفاسیر به این روایت در تفسیر آیه ۳۰ سوره بقره بهره استناد کرده‌اند.<ref>نگاه کنید به تفسیرعیاشی، نور الثقلین، تفسیر الصافی.</ref>


۲. جابر بن عبدالله انصاری از امير المؤمنين(ع) نقل مي‌نمايد؛ كه چون از حضرت سوال شد كه آيا قبل از حضرت آدم(ع) كسي در زمين و آسمان خلق شده بود كه عبادت خدا نمايد؟ فرمود: آري، خداوند پس از خلق زمين و آسمان ملائكه را خلق نمود كه بين طبقات آسمان در طيران و پرواز بوده و خدا را تقديس مي‌كردند.
* جابر بن یزید جعفی از [[امام باقر(ع)]] در مورد آیه ۳۰ سوره بقره سؤال نمود. امام(ع) فرمودند: گویا تو گمان می‌کنی خداوند تنها این عالم را آفریده است و گمان می‌کنی خداوند غیر از شما بشر دیگری نیافریده است. بخدا سوگند خداوند هزار هزار عالم آفریده است و هزار هزار آدم و تو در آخرین این عالم و از آخرین این آدم‌ها هستی.<ref>صدوق، التوحید، قم:جامعه مدرسین، چ دوم، ج۲، ص۲۲۷؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۸ ص۳۷۴؛ شیخ صدوق، خصال، قم: جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۶۵۲.</ref>


پس در روي زمين نيز جنياني را خلق نمود كه خلق آنها از خلق ملائكه پايين‌تر بود. پس خداوند خلقي پايين‌تر از جنيان نمود، خداوند موجوداتي را خلق نمود كه روح و بدن داشتند ولي بال نداشتند، مي‌خوردند و مي‌نوشيدند اينان «نسناس»<ref>نسناس: ميمون آدم نما، نوعي از بوزينه (فرهنگ عميد) اما از نظر اسلام نسناس نوع تكامل نيافته از انساني بوده كه قبل از حضرت آدم، كه اولين انسان از نوع كنوني مي باشد، بر روي زمين زندگي مي كرده و اين كه برخي نسناس را ميمون آدم نما تعبير مي كند تحت تاثير نظريه تكامل انسان از ميمون مي باشد كه مخالفت ديدگاه اسلام است..</ref> بودند ولي انسان نبودند. نسناس به همراه جن بر روي زمين سكونت داشتند تا اينكه دو گروه، يعني نسناس و جنيان، عصيان خدا نمودند و به فساد و خونريزي پرداختند، و حتي خدا را منكر شدند.<ref>راوندي، قصص الانبياء، تحقيق غلامرضا عرفانيان، قم: انتشارات الهادي، چ اول، ۱۴۱۸ ق، ص۳۸ ـ ۴۲، جزائري، قصص الانبياء، ص۳۰؛ مجلسي، بحارالانوار، بيروت: موسسه الوفاء، چ دوم، ۱۴۰۳ هـ ، ج۱۱، ص۱۰۳.</ref> بسياري از تفاسير به اين روايت در تفسير آيه ۳۰ سوره بقره بهره استناد کرده‌اند. <ref>ر.ك: تفسيرعياشي، نور الثقلين، تفسير الصافي.</ref>
* ابوحمزه ثمالی می‌گوید از [[امام سجاد(ع)]] شنیدم که می‌فرمود: «... آیا گمان می‌کنی که خداوند خلقی غیر از شما نداشته است، آری به خدا قسم هزار هزار آدم و هزار هزار عالم خلق نموده و تو به خدا قسم در آخر آن عالم هستی.»<ref>مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۵.</ref>
 
۳. جابر بن يزيد جعفی از امام باقر(ع) در مورد آيه(۳۰ سوره بقره) سؤال نمود. حضرت(ع) فرمودند: گويا تو گمان مي‌كني خداوند تنها اين عالم را آفريده است و گمان مي‌كني خداوند غير از شما بشر ديگري نيافريده است. بخدا سوگند خداوند هزار هزار عالم آفريده است و هزار هزار آدم و تو در آخرين اين عالم و از آخرين اين آدم‌ها هستي.<ref>صدوق، التوحيد، قم:‌جامعه مدرسين، چ دوم، ج۲، ص۲۲۷؛ مجلسي، پيشين، ج۸ ص۳۷۴؛ شيخ صدوق، خصال، قم: جامعه مدرسين، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۶۵۲.</ref>
 
۴. ابوحمزه ثمالي مي‌گويد از امام سجاد(ع) شنيدم كه مي‌فرمود: «... آيا گمان مي‌كني كه خداوند خلقي غير از شما نداشته است، آري به خدا قسم هزار هزار آدم و هزار هزار عالم خلق نموده و تو به خدا قسم در آخر آن عالم هستي.»<ref>مجلسي، پيشين، ج۲۵، ص۲۵.</ref>
 
از مجموع آيات و روايات مذكور مي‌توان نتيجه گرفت كه:
 
خلقت حضرت آدم(ع) به عنوان اولين خلقت بشر نبوده است ولي اين امر بدان معني نيست كه خلقتهاي پيشين هم از لحاظ فيزيكي و جسماني و هم از نظر روحي و رواني همانند آدم و فرزندان او بوده‌اند بلكه بايد گفت كه آن موجودات در مرتبه پايين‌تري از خلقت بوده‌اند و در واقع حضرت آدم(ع) اولين فرد از نوع انساني كنوني است.
{{پایان پاسخ}}
{{مطالعه بیشتر}}
 
==مطالعه بيشتر==
 
* قصص الانبياء، نويسنده:آيت الله جزايري.
* قصص الانبياء،نويسنده: راوندي.


{{پایان مطالعه بیشتر}}
{{پایان مطالعه بیشتر}}


==منابع==
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
{{شاخه
{{شاخه
  | شاخه اصلی =  
  | شاخه اصلی =تاریخ
|شاخه فرعی۱ =  
| شاخه فرعی۱ =
|شاخه فرعی۲ =  
| شاخه فرعی۲ =
|شاخه فرعی۳ =  
| شاخه فرعی۳ =
}}
}}
{{تکمیل مقاله
{{تکمیل مقاله
  | شناسه =  
  | شناسه =شد
  | تیترها =  
  | تیترها =شد
  | ویرایش =  
  | ویرایش =شد
  | لینک‌دهی =  
  | لینک‌دهی =شد
  | ناوبری =  
  | ناوبری =
  | نمایه =  
  | نمایه =
  | تغییر مسیر =  
  | تغییر مسیر =شد
  | ارجاعات =  
  | ارجاعات =
  | بازبینی =  
  | بازبینی نویسنده =
  | تکمیل =  
| ارزیابی کمی =
  | اولویت =  
  | تکمیل =
  | کیفیت =  
  | اولویت =
  | کیفیت =د
}}
}}
{{پایان متن}}
{{پایان متن}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۲۶

سؤال

در چند روزنامه و کتاب معتبر آمده است که فسیل و جای پای آدمی را که قدمت آن به ۵ میلیون سال قبل بر می‌گردد در غارهای چین کشف کرده‌اند، از طرفی در اکثر کتابهای معتبر دینی آمده است که خلقت حضرت آدم حدود ۷۰۰ هزار سال قبل بوده است اینها چگونه قابل جمع می‌باشند؟

خلقت حضرت آدم(ع) به عنوان اولین خلقت بشر نبوده است ولی این امر بدان معنی نیست که خلقت‌های پیشین هم از لحاظ فیزیکی و جسمانی و هم از نظر روحی و روانی همانند آدم و فرزندان او بوده‌اند بلکه باید گفت که آن موجودات در مرتبه پایین‌تری از خلقت بوده‌اند و در واقع حضرت آدم(ع) اولین فرد از نوع انسانی کنونی است.

خلقت انسان در قرآن و احادیث

  • خداوند در سوره بقره پس از آن که ملائکه را از خلقت انسان به عنوان خلیفه الله بر روی زمین آگاه می‌کند با این گفتار ملائکه مواجه می‌شود که گفتند: ﴿قالُوا أَ تَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ؛ گفتند آیا می‌خواهی کسی را در روی زمین قرار دهی که فساد می‌کند و خون می‌ریزد(بقره:۳۰) بعضی از تفاسیر در بیان این گفتار ملائکه وجود خلقت‌های مشابه را قبل از آدم(ع) مطرح می‌نمایند.[۱]
  • جابر بن عبدالله انصاری از امام علی(ع) نقل می‌کند که چون از حضرت سؤال شد که آیا قبل از حضرت آدم(ع) کسی در زمین و آسمان خلق شده بود که عبادت خدا نماید؟ فرمود: آری، خداوند پس از خلق زمین و آسمان ملائکه را خلق نمود که بین طبقات آسمان در طیران و پرواز بوده و خدا را تقدیس می‌کردند. پس در روی زمین نیز جنیانی را خلق نمود که خلق آنها از خلق ملائکه پایین‌تر بود. پس خداوند خلقی پایین‌تر از جنیان نمود، خداوند موجوداتی را خلق نمود که روح و بدن داشتند ولی بال نداشتند، می‌خوردند و می‌نوشیدند اینان «نسناس»[۲] بودند ولی انسان نبودند. نسناس به همراه جن بر روی زمین سکونت داشتند تا اینکه دو گروه، یعنی نسناس و جنیان، عصیان خدا نمودند و به فساد و خونریزی پرداختند، و حتی خدا را منکر شدند.[۳] بسیاری از تفاسیر به این روایت در تفسیر آیه ۳۰ سوره بقره بهره استناد کرده‌اند.[۴]
  • جابر بن یزید جعفی از امام باقر(ع) در مورد آیه ۳۰ سوره بقره سؤال نمود. امام(ع) فرمودند: گویا تو گمان می‌کنی خداوند تنها این عالم را آفریده است و گمان می‌کنی خداوند غیر از شما بشر دیگری نیافریده است. بخدا سوگند خداوند هزار هزار عالم آفریده است و هزار هزار آدم و تو در آخرین این عالم و از آخرین این آدم‌ها هستی.[۵]
  • ابوحمزه ثمالی می‌گوید از امام سجاد(ع) شنیدم که می‌فرمود: «... آیا گمان می‌کنی که خداوند خلقی غیر از شما نداشته است، آری به خدا قسم هزار هزار آدم و هزار هزار عالم خلق نموده و تو به خدا قسم در آخر آن عالم هستی.»[۶]


منابع

  1. طباطبایی، محمدحسین، المیزان، قم، انتشارات جامعه مدرسین، (بی تا) ج۱، ص۱۱۹.
  2. نسناس: میمون آدم نما، نوعی از بوزینه (فرهنگ عمید) اما از نظر اسلام نسناس نوع تکامل نیافته از انسانی بوده که قبل از حضرت آدم، که اولین انسان از نوع کنونی می‌باشد، بر روی زمین زندگی می‌کرده و این که برخی نسناس را میمون آدم نما تعبیر می‌کند تحت تأثیر نظریه تکامل انسان از میمون می‌باشد که مخالفت دیدگاه اسلام است..
  3. راوندی، قصص الانبیاء، تحقیق غلامرضا عرفانیان، قم: انتشارات الهادی، چ اول، ۱۴۱۸ ق، ص۳۸–۴۲؛ جزائری، قصص الانبیاء، ص۳۰؛ مجلسی، بحارالانوار، بیروت: مؤسسه الوفاء، چ دوم، ۱۴۰۳ هـ، ج۱۱، ص۱۰۳.
  4. نگاه کنید به تفسیرعیاشی، نور الثقلین، تفسیر الصافی.
  5. صدوق، التوحید، قم:جامعه مدرسین، چ دوم، ج۲، ص۲۲۷؛ مجلسی، بحارالانوار، ج۸ ص۳۷۴؛ شیخ صدوق، خصال، قم: جامعه مدرسین، ۱۴۰۳ق، ج۲، ص۶۵۲.
  6. مجلسی، بحارالانوار، ج۲۵، ص۲۵.