اتفاقنظر اهل سنت بر مهدویت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
Nazarzadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' | بازبینی =' به ' | ارزیابی کمی =') |
||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
| تغییر مسیر = | | تغییر مسیر = | ||
| ارجاعات = | | ارجاعات = | ||
| | | ارزیابی کمی = | ||
| تکمیل = | | تکمیل = | ||
| اولویت =ج | | اولویت =ج |
نسخهٔ کنونی تا ۲۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۶
آیا مسئله مهدویت بین اهل سنت مورد اتفاق است؟ برخی از اهل سنت بر این باور هستند که مهدویت ساخته و پرداخته شیعه است و و یک یا دو حدیث بیشتر در متون اهل سنت و آن هم از نظر سند ضعیف هستند در متون اهل سنت وجود ندارد؟
با یک مروری گذرا بر مصادر حدیثی، تاریخی، عقیدتی و تفسیری اهل سنت به این حقیقت پی خواهیم برد که مسئله مهدویت یکی از مسائل مسلم و اجماعی علمای اهل سنت است و با انکار یک یا چند نفر از اهل سنت این اجماع و اتفاق قابل خدشه نیست. بررسی مجموع حوادث و وقایع تاریخی و مطالعه کتابهای حدیثی و تفسیری اهل سنت درباره ظهور و خروج مهدی ما را به این نتیجه میرساند که مسئله مهدویت، غیبت، انتظار، قیام مصلح غیبی، و ایمان به این امور از موضوعات مسلمی بوده که از پشتوانه محکمی همچون آیات قرآن و روایات متواتر نبوی برخوردار بوده و مسلمانان به همین دلیل به آن اعتقاد داشته و در انتظار ظهور مهدی روزشماری میکرده و میکنند و نصرت و غلبه را از لوازم حتمی او میدانند.
مهدویت از امور مورد اتفاق مسلمانان
اصل اندیشه مهدویت، غیبت، انتظار و ظهور حضرت مهدی در آخرالزمان برای برپایی حکومت عدل اسلامی در جهان از امور مسلم و ضروری دین اسلام است. همچنین اینکه ایشان از اولاد رسول خدا و علی و فاطمه(س) است و کسی است که حضرت عیسی بن مریم(ع) از آسمان نازلشده و پشت سرش نماز میخواند، مورد اتفاق همه فرق اسلامی است. در منابع روایی، تفسیری و… دو فرقه شیعه و سنی احادیث مرتبط با این موضوع، بهطور متواتر ثبت و ضبط شده است. حتی کسانی که میانه چندان خوبی با شیعه ندارند مانند فرقه وهابیت نیز این موضوع را یک اصل قطعی اسلامی میدانند و بر متواتر بودن احادیث مهدویت تأکید میکنند؛[۱] چنانکه شیخ عبد المحسن العباد استاد دانشگاه مدینه در فضای بسته عربستان سخنرانی تحقیقی در مورد مهدویت و مسائل مربوط به آن ایراد مینماید که بعدها بهصورت مقاله تحقیقی تحت عنوان «عقیده اهل السنه و الاثر فی المهدی المنتظر» و بعد با مقاله «الرد علی من کذب بالاحادیث الصحیحه الوارده فی المهدی» از همین نویسنده بهصورت کتاب به زیور طبع آراسته و منتشر میگردد. نویسنده در قسمتی از این مقاله میگوید «احادیث فراوانی از طریق عدهای زیادی از اصحاب رسول خدا و تابعین درباره مهدویت روایتشده که موجب علم قطعی میشود؛ بنابراین ایمان و اعتقاد به خروج و ظهور مهدی واجب است چنانکه این حقیقت نزد عالمان اهل سنت ثابت و در کتابهای اعتقادی آنان تدوینیافته است. در پایان رساله یادشده سخنانی از شیخ عبدالعزیز بن باز در تأیید این رساله آمده است».[۲]
اشاره به احادیث مهدویت
احادیث نبوی رسیده از رسول اکرم(ص) در موضوع مهدویت به دلیل اهمیت موضوع، انعکاس وسیعی در مجامع روایی شیعه و اهل سنت داشته است. بنا به استقصای که در کتاب «معجم احادیث الامام المهدی(عج)» انجامگرفته تنها در این کتاب، از حدود چهارصد منبع معتبر نزد شیعیان و اهل تسنن، تعداد ۱۸۶۱ حدیث درباره این موضوع گردآوریشده است که از این تعداد، ۵۶۳ حدیث در منابع حدیثی اهل سنت واردشده است[۳] در اینجا لازم است به مطالبی که در صحیح بخاری و مسلم نقل شده اشاره شود:
- بخاری در صحیح خود در باب نزول عیسی بن مریم از ابوهریره نقل میکند پیامبر خدا(ص) فرمود: «کیف أنتم إذا نزل ابن مریم فیکم، و إمامکم منکم، چگونه خواهید بود آن گاه که فرزند مریم در میان شما فرود آید و امام تان از خودتان باشد».[۴]
- شیخ عبد المحسن العباد در مقاله «الرد علی من کذّب بالاحادیث الصحیحه الوارده فی المهدی» که آن را در رد مقاله «لا مهدی ینتظر بعد الرسول خیر البشر» نوشته شیخ عبدالله آل محمود رئیس وقت دادگاه قطر نوشته است، از صحیح مسلم روایت ذیل را نقل کرده که رسول خدا فرموده: «لا تزال طائفه من أمتی یقاتلون فی الحق ظاهرین إلی یوم القیامه قال: فینزل عیسی بن مریم(ص)، فیقول أمیرهم: تعال صلّ بنا، فیقول: لا إن بعضکم علی بعض أمراء تکرمه الله هذه الامه»؛ گروهی از امت من تا روز قیامت هم چنان در راه حق میرزمند، سپس عیسی بن مریم(ع) فرود میآید رهبر آن گروه به عیسی میگوید: بیا تا پشت سر تو به نماز بایستیم، عیسی(ع) میگوید خیر، گروهی از شما بر گروهی دیگر امیر خواهید بود و این گرامی داشت این امت از سوی خداست،».[۵] نام این امیر که عیسی پشت سر او نماز میخواند در حدیث جابر که در «مسند حارث بن ابی اسامه» آمده است مهدی ذکرشده است. ابن قیم پس از ثبت متن و سند این حدیث در کتاب «المنار المنیف»، مینویسد: سند این حدیث بسیار خوب است.[۶]
این احادیث که در صحیح بخاری و مسلم نقلشده و علمای اهل سنت آنها را علیه منکران امام مهدی(ع) اقامه کردهاند، از احادیثی است که بر مهدویت در دین اسلام دلالت دارند.
مهدویت در متون حدیثی اهل سنت
در متون حدیثی اهل سنت احادیث مهدویت بهصورت گسترده منعکسشده است. ما در اینجا جهت بطلان ادعای نفی مهدویت در احادیث اهل سنت به نقل متن عربی این احادیث اکتفا میکنیم:
احادیث مهدویت در مستدرک حاکم
در المستدرک حاکم نیشابوری چندین حدیث در این رابطه نقلشده و آنها را بر شرط بخاری و مسلم صحیح دانسته است و ما فقط متن این احادیث را بدون ترجمه نقل میکنیم:
- عن أبی سعید رضی الله عنه قال قال رسولالله(ص) المهدی منا أهل البیت أشم الأنف أقنی أجلی یملأ الأرض قسطا وعدلاً کما ملئت جوراً و ظلما یعیش هکذا وبسط یساره وإصبعین من یمینه المسبحه والإبهام و عقد ثلاثه هذا حدیث صحیح علی شرط مسلم ولم یخرجاه.
- عن سعید بن المسیب عن أم سلمه رضی الله عنها قالت ذکر رسولالله(ص) المهدی فقال هو من ولد فاطمه.
- عن أبی سعید الخدری رضی الله عنه أن رسولالله(ص) قال یخرج فی آخر أمتی المهدی یسقیه الله الغیث وتخرج الأرض نباتها ویعطی المال صحاحا وتکثر الماشیه وتعظم الأمه یعیش سبعا أو ثمانیا یعنی حججا هذا حدیث صحیح الإسناد ولم یخرجاه.
- عن أبی سعید الخدری رضی الله عنه أن رسولالله(ص) قال تملأ الأرض جورا وظلما فیخرج رجل من عترتی الحدیث هذا حدیث صحیح علی شرط مسلم ولم یخرجاه.
- عن أبی سعید الخدری رضی الله عنه عن النبی(ص) قال یکون فی أمتی المهدی إن قصر فسبع و إلا فتسع تنعم أمتی فیه نعمه لم ینعموا مثلها قط تؤتی الأرض أکلها لا تدخر عنهم شیئا والمال یومئذ کدوس یقوم الرجل فیقول یا مهدی أعطنی فیقول خذ آخر کتاب الفتن.[۷]
احادیث مهدویت در صحیح ابن حبان
- أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَلِی بْنِ الْمُثَنَّی قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو خَیثَمَه قَالَ حَدَّثَنَا یحْیی بْنُ سَعِیدٍ قَالَ حَدَّثَنَا عَوْفٌ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو الصِّدِّیقِ عَنْ أَبِی سَعِیدٍ الْخُدْرِی عَنِ النَّبِی(ص) قَالَ لا تَقُومُ السَّاعَه حَتَّی تَمْتَلِئَ الأَرْضُ ظُلْمًا وَعُدْوَانًا ثُمَّ یخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ اهلبیتی أَوْ عِتْرَتِی فَیمْلَؤُهَا قِسْطًا وَعَدْلا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْمًا وَعُدْوَانًا.
در ذیل این حدیث میگوید که اخباری که از وصف واسم مهدی نقلشده است بر ضد سخن کسی است که گمان کرده مهدی همان عیسی بن مریم است.
- عَنْ سُفْیانَ عَنْ عَاصِمٍ عَنْ زِرٍّ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) لا تَقُومُ السَّاعَه حَتَّی یمْلِکَ النَّاسَ رَجُلٌ مِنْ اهلبیتی یوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی وَاسْمُ أَبِیهِ اسْمَ أَبِی فَیمْلَؤُهَا قِسْطًا وَعَدْلا.[۸]
احادیث مهدویت در کتاب حدیثی موارد الظمآن تحت عنوان «باب ما جاء فی المهدی»
- عن أبی صالح عن أبی هریره قال قال رسولالله(ص) لو لم یبق من الدنیا إلا لیله لملک فیها رجل من اهلبیت النبی(ص).
- عن زر عن ابن مسعود قال قال رسولالله(ص) لو لم یبق من الدنیا إلا لیله لملک رجل من اهلبیتی یواطیء اسمه اسمی.
- عن عاصم عن زر عن عبدالله قال قال رسولالله(ص) لا تقوم الساعه حتی یملک رجل من اهلبیتی یواطیء اسمه اسمی واسم أبیه اسم أبی فیملأها قسطا وعدلا.
- عن عاصم بن أبی النجود عن زر عن عبدالله قال قال رسولالله(ص) یخرج رجل من اهلبیتی یواطیء اسمه اسمی وخلفه خلفی فیملأها قسطا وعدلا کما ملئت ظلما وجورا.
- حدثنا أبو الصدیق عن أبی سعید الخدری عن النبی(ص) قال لا تقوم الساعه حتی تملأ الأرض ظلما وعدوانا ثم یخرج رجل من اهلبیتی أو عترتی فیملأها قسطا وعدلا کما ملئت ظلما وعدوانا.
- عن قتاده عن صالح أبی الخلیل عن مجاهد عن أم سلمه قالت قال رسولالله(ص) یکون اختلاف عند موت خلیفه یخرج رجل من قریش من أهل المدینه إلی مکه فیأتیه ناس من اهل مکه فیخرجونه وهو کاره فیبایعونه بین الرکن والمقام فیبتعثون إلیه جیشا من أهل الشام فإذا کانوا بالبیداء خسف بهم فإذا بلغ الناس ذلک أتاه أهل الشام وعصائب من أهل العراق فیبایعونه وینشأ رجل من قریش أخواله من کلب فیبتعثون إلیهم جیشا فیهزمونهم ویظهرون علیهم فیقسم بین الناس فیؤهم ویعمل فیهم بسنه نبیهم(ص) ویلقی الإسلام بجرانه إلی الأرض یمکث سبع سنین.[۹]
احادیث مهدویت در سنن ابی داود تحت عنوان «کتاب المهدی»
- عن جَابِرِ بن سَمُرَه قال سمعت رَسُولَ اللَّهِ(ص) یقول لَا یزَالُ هذا الدِّینُ قَائِمًا حتی یکُونَ عَلَیکُمْ اثْنَا عَشَرَ خَلِیفَه کلهم تَجْتَمِعُ علیه الْأُمَّه فَسَمِعْتُ کَلَامًا من النبی(ص) لم أَفْهَمْهُ قلت لِأَبِی ما یقول قال کلهم من قُرَیشٍ.
- عن جَابِرِ بن سَمُرَه قال سمعت رَسُولَ اللَّهِ(ص) یقول لَا یزَالُ هذا الدِّینُ عَزِیزًا إلی اثْنَی عَشَرَ خَلِیفَه قال فَکَبَّرَ الناس وَضَجُّوا ثُمَّ قال کَلِمَه خفیه قلت لِأَبِی یا أَبَتِ ما قال قال کلهم من قُرَیشٍ.
- عن عَاصِمٍ عن زِرٍّ عن عبد اللَّهِ عن النبی(ص) قال لو لم یبْقَ من الدُّنْیا إلا یوْمٌ قال زَائِدَه فی حَدِیثِهِ لَطَوَّلَ الله ذلک الْیوْمَ ثُمَّ اتَّفَقُوا حتی یبْعَثَ فیه رَجُلًا مِنِّی أو من اهلبیتی یواطیء اسْمُهُ اسْمِی وَاسْمُ أبیه اسْمُ أبی زَادَ فی حدیث فِطْرٍ یمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطًا وَعَدْلًا کما مُلِئَتْ ظُلْمًا وَجَوْرًا وقال فی حدیث سُفْیانَ لَا تَذْهَبُ أو لَا تَنْقَضِی الدُّنْیا حتی یمْلِکَ الْعَرَبَ رَجُلٌ من اهلبیتی یواطیء اسْمُهُ.
- عن أبی الطُّفَیلِ عن عَلِی رضی الله عنه عن النبی(ص) قال لو لم یبْقَ من الدَّهْرِ إلا یوْمٌ لَبَعَثَ الله رَجُلًا من اهلبیتی یملأها عَدْلًا کما مُلِئَتْ جَوْرًا.
- عن سَعِیدِ بن الْمُسَیبِ عن أُمِّ سَلَمَه قالت سمعت رَسُولَ اللَّهِ(ص) یقول الْمَهْدِی من عِتْرَتِی من وَلَدِ فَاطِمَه قال عبد اللَّهِ بن جَعْفَرٍ وَسَمِعْتُ أَبَا الْمَلِیحِ یثْنِی علی عَلِی بن نُفَیلٍ وَیذْکُرُ منه صَلَاحًا.
- عن أبی سَعِیدٍ الْخُدْرِی قال قال رسول اللَّهِ(ص) الْمَهْدِی مِنِّی أَجْلَی الْجَبْهَه أَقْنَی الْأَنْفِ یمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطًا وَعَدْلًا کما مُلِئَتْ جَوْرًا وَظُلْمًا یمْلِکُ سَبْعَ سِنِینَ.
- عن أُمِّ سَلَمَه زَوْجِ النبی(ص) عن النبی(ص) قال یکُونُ اخْتِلَافٌ عِنْدَ مَوْتِ خَلِیفَه فَیخْرُجُ رَجُلٌ من أَهْلِ الْمَدِینَه هَارِبًا إلی مَکَّه فَیأْتِیهِ نَاسٌ من أَهْلِ مَکَّه فَیخْرِجُونَهُ وهو کَارِهٌ فَیبَایعُونَهُ بین الرُّکْنِ وَالْمَقَامِ وَیبْعَثُ إلیه بَعْثٌ من الشَّامِ فَیخْسَفُ بِهِمْ بِالْبَیدَاءِ بین مَکَّه وَالْمَدِینَه فإذا رَأَی الناس ذلک أَتَاهُ أَبْدَالُ الشَّامِ وَعَصَائِبُ أَهْلِ الْعِرَاقِ فَیبَایعُونَهُ بین الرُّکْنِ وَالْمَقَامِ ثُمَّ ینْشَأُ رَجُلٌ من قُرَیشٍ أَخْوَالُهُ کَلْبٌ فَیبْعَثُ إِلَیهِمْ بَعْثًا فَیظْهَرُونَ علیهم وَذَلِکَ بَعْثُ کَلْبٍ وَالْخَیبَه لِمَنْ لم یشْهَدْ غَنِیمَه کَلْبٍ فَیقْسِمُ الْمَالَ وَیعْمَلُ فی الناس بِسُنَّه نَبِیهِمْ(ص) وَیلْقِی الْإِسْلَامُ بِجِرَانِهِ إلی الأرض فَیلْبَثُ سَبْعَ سِنِینَ ثُمَّ یتَوَفَّی وَیصَلِّی علیه الْمُسْلِمُونَ قال أبو دَاوُد قال بَعْضُهُمْ عن هِشَامٍ تِسْعَ سِنِینَ وقال بَعْضُهُمْ سَبْعَ سِنِینَ.[۱۰]
احادیث مهدویت در سنن ابن ماجه تحت عنوان «بَاب خُرُوجِ الْمَهْدِی»
- عن عبد اللَّهِ قال بَینَمَا نَحْنُ عِنْدَ رسول اللَّهِ(ص) إِذْ أَقْبَلَ فِتْیه من بَنِی هَاشِمٍ فلما رَآهُمْ النبی(ص) اغْرَوْرَقَتْ عَینَاهُ وَتَغَیرَ لَوْنُهُ قال فقلت ما نَزَالُ نَرَی فی وَجْهِکَ شیئا نَکْرَهُهُ فقال إِنَّا اهلبیت اخْتَارَ الله لنا الْآخِرَه علی الدُّنْیا وَإِنَّ اهلبیتی سَیلْقَوْنَ بَعْدِی بَلَاءً وَتَشْرِیدًا وَتَطْرِیدًا حتی یأْتِی قَوْمٌ من قِبَلِ الْمَشْرِقِ مَعَهُمْ رَایاتٌ سُودٌ فَیسْأَلُونَ الْخَیرَ فلا یعْطَوْنَهُ فَیقَاتِلُونَ فَینْصَرُونَ فَیعْطَوْنَ ما سَأَلُوا فلا یقْبَلُونَهُ حتی یدْفَعُوهَا إلی رَجُلٍ من اهلبیتی فَیمْلَؤُهَا قِسْطًا کما ملؤها جَوْرًا فَمَنْ أَدْرَکَ ذلک مِنْکُمْ فَلْیأْتِهِمْ وَلَوْ حَبْوًا علی الثَّلْجِ.
- عن أبی صِدِّیقٍ النَّاجِی عن أبی سَعِیدٍ الْخُدْرِی أَنَّ النبی(ص) قال یکُونُ فی أُمَّتِی الْمَهْدِی إن قُصِرَ فَسَبْعٌ وَإِلَّا فَتِسْعٌ فَتَنْعَمُ فیه أُمَّتِی نِعْمَه لم ینْعَمُوا مِثْلَهَا قَطُّ تُؤْتَی أُکُلَهَا ولا تَدَّخِرُ منهم شیئا وَالْمَالُ یوْمَئِذٍ کُدُوسٌ فَیقُومُ الرَّجُلُ فیقول یا مَهْدِی أَعْطِنِی فیقول خُذْ.
- عن ثَوْبَانَ قال قال رسول اللَّهِ(ص) یقْتَتِلُ عِنْدَ کَنْزِکُمْ ثَلَاثَه کلهم بن خَلِیفَه ثُمَّ لَا یصِیرُ إلی وَاحِدٍ منهم ثُمَّ تَطْلُعُ الرَّایاتُ السُّودُ من قِبَلِ الْمَشْرِقِ فَیقْتُلُونَکُمْ قَتْلًا لم یقْتَلْهُ قَوْمٌ ثُمَّ ذَکَرَ شیئا لَا أَحْفَظُهُ فقال فإذا رَأَیتُمُوهُ فَبَایعُوهُ وَلَوْ حَبْوًا علی الثَّلْجِ فإنه خَلِیفَه اللَّهِ الْمَهْدِی.
- عن عَلِی قال قال رسول اللَّهِ(ص) الْمَهْدِی مِنَّا أَهْلَ الْبَیتِ یصْلِحُهُ الله فی لَیلَه.[۱۱]
احادیث مهدویت در سنن ترمذی تحت عنوان «بَاب ما جاء فی الْمَهْدِی»
- عن زِرٍّ عن عبد اللَّهِ قال قال رسول اللَّهِ(ص) لَا تَذْهَبُ الدُّنْیا حتی یمْلِکَ الْعَرَبَ رَجُلٌ من اهلبیتی یوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی قال أبو عِیسَی وفی الْبَاب عن عَلِی وَأَبِی سَعِیدٍ وَأُمِّ سَلَمَه وَأَبِی هُرَیرَه وَهَذَا حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیحٌ.
- عن عَاصِمٍ عن زِرٍّ عن عبد اللَّهِ عن النبی(ص) قال یلِی رَجُلٌ من اهلبیتی یوَاطِئُ اسْمُهُ اسْمِی قال عَاصِمٌ وأنا أبو صَالِحٍ عن أبی هُرَیرَه قال لو لم یبْقَ من الدُّنْیا إلا یوْمٌ لَطَوَّلَ الله ذلک الْیوْمَ حتی یلِی قال أبو عِیسَی هذا حَدِیثٌ حَسَنٌ صَحِیحٌ.[۱۲]
احادیث مهدویت در کتاب حدیثی الجامع فی الحدیث در ذیل عنوان «باب المهدی»
- أخبرنا عبد الرزاق عن معمر عن قتاده یرفعه إلی النبی(ص) قال یکون اختلاف عند موت خلیف فیخرج رجل المدینه فیأتی مکه فیستخرجه الناس من بیته وهو کاره فیبایعونه بین الرکن والمقام فیبعث إلیه جیش من الشام حتی إذا کانوا بالبیداء خسف بهم فیأتیه عصائب العراق وأبدال الشام فیبایعونه فیستخرج الکنوز ویقسم المال ویلقی الإسلام بجرانه إلی الأرض یعیش فی ذلک سبع سنین أو قال تسع سنین.
- عن أبی سعید الخدری قال ذکر رسولالله(ص) بلاء یصیب هذه الأمه حتی لا یجد الرجل ملجأ إلیه من الظلم فیبعث الله رجلا من عترتی من اهلبیتی فیملا به الأرض قسطا کما ملئت ظلما وجورا یرضی عنه ساکن السماء وساکن الأرض لا تدع السماء من قطرها شیئا إلا صبته مدرارا ولا تدع الأرض من مائها شیئا إلا أخرجته حتی تتمنی الأحیاء الأموات یعیش فی ذلک سبع سنین أو ثمان أو تسع سنین.
- أخبرنا عبد الرزاق عن معمر عن مطر قال کعب إنما سمی المهدی لأنه لا یهدی لأمر قد خفی قال ویستخرج التوراه والإنجیل من أرض یقال لها أنطاکیه.
- أخبرنا عبدالرزاق عن معمر عن مطر عن رجل عن أبی سعید الخدری قال إن المهدی أقنی أجلی.
- أخبرنا عبد الرزاق عن معمر عن ابن طاووس عن علی ابن عبدالله بن عباس قال لایخرج المهدی حتی تطلع مع الشمس آیه.
- عن علی قال لتملأن الأرض ظلما وجورا حتی لایقول أحد الله الله یستعلق به ثم لتملأن بعد ذلک قسطا وعدلا کما ملئت ظلما وجورا.[۱۳]
احادیث مهدویت در تفاسیر اهل سنت
سایر کتابهای اهل سنت بهطور گسترده روایاتی مربوط به مهدویت را منعکس کرده و به ذکر همه آنها نیازی نیست و فقط به چند مورد از تفاسیر اهل سنت اشاره میکنیم:
فخر رازی در تفسیرش در ذیل آیه «لِیظْهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلّهِ» در یکی از پاسخهای این شبهه که اسلام هنوز بر همه ادیان غلبه نکرده است از قول سدی میگوید که این غلبه در زمان خروج مهدی تحقق پیدا میکند و در آن زمان کسی باقی نمیماند مگر اینکه داخل در اسلام شده باشد.[۱۴]
سیوطی در الدرالمنثور در تفسیر آیه که خزی و خواری کفار را وعده داده است میگوید که این خزی برای آنان زمانی تحقق پیدا میکند که مهدی قیام کند.[۱۵] و نیز میگوید از ابنعباس نقلشده که پیامبر(ص) فرمود: اصحاب کهف از اعوان مهدی هستند.[۱۶] و در موارد متعدد دیگر روایاتی را از کتابهای حدیثی اهل سنت در این تفسیر خود انعکاس داده است.[۱۷]
در تفسیر ابن ابی حاتم و تفسیر ابن کثیر نیز تحقق خزی کفار در دنیا بر ظهور و خروج حضرت مهدی (عج) متوقفشده است.[۱۸]
قرطبی در تفسیر آیه «لیظهره علی الدین کله» میگوید: بنا بر قول سدی این غلبه در زمان خروج مهدی حاصل میشود و کسی که گفته مهدی همان عیسی است این سخن درست نیست؛ زیرا اخبار صحیح متواتر آمده که مهدی از عترت رسول خدا(ص) است پس حمل آن بر عیسی جایز نیست. حدیثی که گفته است «لا مهدی إلا عیسی» صحیح نیست و راوی آن مجهول است. بلکه صحیحترین احادیث بهصورت نص بر خروج مهدی دلالت دارند که از عترت رسول خدا(ص) است.[۱۹]
آلوسی درباره مهدویت مطالبی زیادی را در تفسیر روح المعانی بیان داشته است که بهعنوان نمونه به چند مورداشاره میشود:
او در ذیل آیه «قلْ إِنِّی أَخافُ إِنْ عَصَیتُ رَبِّی عَذابَ یوْمٍ عَظیم» بعد از ذکر مطالبی میگوید: در بعضی اخبار آمده است که هنگامیکه باد شدید میوزید پیامبر خدا صورتش زرد میشد و میفرمود که من میترسم از اینکه روز قیامت برپا شود. این روایات و سخنانی که به رسول خدا نسبت داده صحیح نیست زیرا قیامت بعد از ظهور مهدی و عیسی و خروج دجال و طلوع شمس از مغرب و سایر امارات و نشانههای که هنوز محقق نشده است برپا میشود.[۲۰]
منابع
- ↑ در این خصوص، صدور فتوای رسمی از سوی «رابطه العالم الاسلامی» به عنوان بزرگترین مرجع فقهی اهل سنت در عربستان در سال۱۹۷۶ میلادی و تأکید بر متواتر بودن احادیث حضرت مهدی(عج) دلیل روشنی بر این ادعا است. برای آگاهی بیشتر نسبت به متن کامل این فتوا و ترجمه آن، ر، ک: مکارم شیرازی، حکومت جهانی مهدی، ص۱۳۳. و نیز مطالعه فتوای علمای چهار مذهب اهل سنت در مکه در سده دهم هجری درباره ضرورت اعتقاد به مهدی، ظهور، و علامات ظهور بر اساس روایات متواتر و رد مدعیان باطل که برخی از این مدعیان دروغین در هندوستان ادعای مهدویت کرده و همین امر سبب استفتاء دیگر مسلمانان از مفتیان وقت مکه میشود. ضروری مینماید. برای مطالعه اصل ماجرا، استفتا و متن فتاوای چهار مذهب ر، ک: علاء الدین علی متقی هندی (از علمای اهل سنت)، البرهان فی علامات مهدی آخر الزمان، نسخه خطی، ص۶۶؛ محمدرضا حکیمی، خورشید مغرب، ص۷۳.
- ↑ شیخ العباد، عبد المحسن، عقیده اهل السنه و الاثر فی المهدی المنتظر و الرد علی من کذب بالاحادیث الصحیحه الوارده فی المهدی، ص۵–۹۴، مدینه، مطابع الرشید، چ۱،۱۴۰۲ق. مجله الجامعه الاسلامی، سال اول، شماره سوم، ذیقعده۱۳۸۸(۱۹۶۹میلادی) این کتاب به ضمیمه گفتاری از ابو الاعلی مودودی تحت عنوان «مصلح جهانی از دیدگاه شیعه و اهل سنت» توسط سید هادی خسروشاهی ترجمه و بوستان کتاب آن را در سال ۱۳۸۶ برای اولین بار چاپ کرده است.
- ↑ ر، ک: معجم احادیث الامام المهدی(عج). طبع مؤسسه آل البیت(ع)، ۸جلدی.
- ↑ بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ص۶۱۸، حدیث۳۴۴۹، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چ۱،۱۴۲۲ق.
- ↑ عقیده اهل السنه و الاثر فی المهدی المنتظر و الرد علی من کذب بالاحادیث الصحیحه الوارده فی المهدی، ص۱۳۰.
- ↑ شیخ عبد المحسن العباد و ابو الاعلی مودودی، مصلح جهانی از دیدگاه شیعه و اهل سنت، ترجمه سید هادی خسروشاهی، ص۱۵۵، بوستان کتاب، چ۱،۱۳۸۶ش.
- ↑ حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، المستدرک علی الصحیحین، ج۴، ص۶۰۰–۶۰۱، بیروت، دار الکتب العلمیه، چ۱، ۱۴۱۱ق/۱۹۹۰م. تحقیق: مصطفی عبد القادر عطا.
- ↑ تمیمی بستی، محمد بن حبان، صحیح ابن حبان، ج۱۵، ص۲۳۶، بیروت، مؤسسه الرساله، چ۲، ۱۴۱۴ق. / ۱۹۹۳م. تحقیق: شعیب الأرنؤوط.
- ↑ ابوالحسن هیثمی، علی بن أبی بکر، موارد الظمآن، ج۱، ص۴۶۳، بیروت، دار الکتب العلمیه، تحقیق: محمد عبد الرزاق حمزه.
- ↑ ابو داود سجستانی، سلیمان بن الأشعث، سنن ابی داود ج۴، ص۱۰۶ – ۱۰۷، دار الفکر، تحقیق: محمد محیی الدین عبد الحمید.
- ↑ ابو عبدالله قزوینی، محمد بن یزید، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۳۶۶ – ۱۳۶۷، بیروتف، دار الفکر، تحقیق: محمد فؤاد عبد الباقی.
- ↑ ترمذی، محمد بن عیسی، سنن ترمذی، ج۴، ص۵۰۵، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، تحقیق: أحمد محمد شاکر وآخرون.
- ↑ قرشی، عبدالله بن وهب، الجامع فی الحدیث، ج۱۱، ص۳۷۱ – ۳۷۳، عربستان سعودی، دار ابن الجوزی، چ۱، ۱۹۹۶م، تحقیق: د. مصطفی حسن حسین أبو الخیر.
- ↑ فخررازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر أو مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۳۳، بیروت، دار الکتب العلمیه، چ۱، ۱۴۲۱هـ - ۲۰۰۰م.
- ↑ جلال الدین سیوطی، عبد الرحمن بن الکمال، الدرالمنثور، ج۱، ص۲۶۴، بیروت، دار الفکر، ۱۹۹۳م.
- ↑ جلال الدین سیوطی، عبد الرحمن بن الکمال، الدرالمنثور، ج۵، ص۳۷۰، بیروت، دار الفکر، ۱۹۹۳م.
- ↑ جلال الدین سیوطی، عبد الرحمن بن الکمال، الدرالمنثور، ج۷، ص۴۸۳–۴۸۵، بیروت، دار الفکر، ۱۹۹۳م.
- ↑ رازی، عبد الرحمن بن محمد، تفسیر ابن ابی حاتم، ج۱، ص۲۱۱، صیدا، المکتبه العصریه، تحقیق: أسعد محمد الطیب؛ ابن کثیر دمشقی، إسماعیل بن عمر، تفسیر ابن کثیر (تفسیر القرآن العظیم) ج۱ ص۱۵۸، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۱ق.
- ↑ قرطبی، أبو عبدالله محمد بن أحمد، تفسیر قرطبی (الجامع لأحکام القرآن)، ج۸، ص۱۲۱–۱۲۲، قاهره، دار الشعب.
- ↑ العلامه أبی الفضل شهاب الدین السید محمود الألوسی البغدادی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم والسبع المثانی، ج۷ ص۱۱۱ و ج۱۳ص۱۷۱، دار إحیاء التراث العربی – بیروت.