عصر حجر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:
۱. '''عصر حجر قدیم''' (پارینه یا دیرینه سنگی): در این دوره انسان برای تهیه خوراک خود به شکار می‌پرداخت. انسان این دوره با چکش سنگی و تبر دستی آشنایی داشته و یک نوع ظروف سفالین ناهموار را که به ‌طور ناقص پخته بود به کار می‌برد. نخستین تلاش‌ها برای کشاورزی در زمین‌های رسوبی انجام گرفت. در این دوره نخستین پیشرفت در فن کوزه‌گری صورت گرفت و آن پیدایش ظروف نقشدار بود.<ref>ر. ک. رومن گیرشمن، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چ دوازدهم، ۱۳۷۹، ص۱۰–۱۲.</ref>  
۱. '''عصر حجر قدیم''' (پارینه یا دیرینه سنگی): در این دوره انسان برای تهیه خوراک خود به شکار می‌پرداخت. انسان این دوره با چکش سنگی و تبر دستی آشنایی داشته و یک نوع ظروف سفالین ناهموار را که به ‌طور ناقص پخته بود به کار می‌برد. نخستین تلاش‌ها برای کشاورزی در زمین‌های رسوبی انجام گرفت. در این دوره نخستین پیشرفت در فن کوزه‌گری صورت گرفت و آن پیدایش ظروف نقشدار بود.<ref>ر. ک. رومن گیرشمن، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چ دوازدهم، ۱۳۷۹، ص۱۰–۱۲.</ref>  


ویل دورانت در مورد نقاشی در عصر حجر و منشأ پیدایش آن می‌گوید: «نقاشی‌های آلتامیرا، و قسمت اعظم آثار هندی که از دوران ما قبل تاریخ بر جای مانده مربوط به دوره ماگدالنی، یعنی در حدود ۱۶۰۰۰ سال قبل از میلاد است. بیشتر این نقاشی‌ها نماینده جانورانی چون گوزن، ماموت، اسب، خوک، خرس و جز آنهاست، شاید این حیوانات برای مردم آن روزگار خوراک‌هایی عالی به شمار می‌رفته و به همین جهت به آنها توجه فراوان داشته‌اند.»<ref>ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج۱، ص۱۱۶.</ref>
ویل دورانت در مورد نقاشی در عصر حجر و منشأ پیدایش آن می‌گوید: «نقاشی‌های آلتامیرا، و قسمت اعظم آثار هندی که از دوران ما قبل تاریخ بر جای مانده مربوط به دوره ماگدالنی، یعنی در حدود ۱۶ هزار سال قبل از میلاد است».<ref>ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج۱، ص۱۱۶.</ref>


اشبیل فوگل این عصر را در حدود ۸۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ سال قبل از میلاد دانسته و می‌گوید:
اشبیل فوگل این عصر را در حدود ۸هزار تا ۱۰ هزار سال قبل از میلاد دانسته و می‌گوید: «مردم این عصر غذای خود را از طریق شکار و ماهی‌گیری و جمع‌آوری و نه با استفاده از یک سیستم منظم تولید غذا به دست می‌آورند».<ref>اشپیل فوگل، تمدن مغرب زمین، ترجمه محمد حسین آریا، تهران: امیرکبیر، چ اول، ۱۳۸۰، ج۱، ص۲۹.</ref>
 
«مردم این عصر غذای خود را از طریق شکار و ماهی‌گیری و جمع‌آوری و نه با استفاده از یک سیستم منظم تولید غذا به دست می‌آورند. زنان در تحصیل غذا و جمع‌آوری انواع توت، دانه، غله و در همان حال ساختن ظروف و فراهم کردن لباس و سبد، سهم عمده‌ای بر عهده داشتند. گروه‌های انسانی در عصر دیرینه سنگی بیابان‌گردی می‌کردند.»<ref>اشپیل فوگل، تمدن مغرب زمین، ترجمه محمد حسین آریا، تهران: امیرکبیر، چ اول، ۱۳۸۰، ج۱، ص۲۹.</ref>


۲. '''عصر حجر جدید''' یا نوسنگی: شروع این دوره را می‌توان در فاصله هزارهٔ دهم و هزارهٔ ششم پیش از میلاد دانست<ref>دولاند لن، تاریخ جهانی پیش از تاریخ تا قرن شانزدهم، ترجمه احمد بهمنش، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۶۷، ج۱، ص۸.</ref> در این دوره بشر با استفاده از تجربیات خود و احساس نیاز ترقی‌های زیادی کرده دست به اختراعات گوناگونی زد. با استفاده از منابع می‌توان در مورد این دوره این گونه اظهار داشت:
۲. '''عصر حجر جدید''' یا نوسنگی: شروع این دوره را می‌توان در فاصله هزارهٔ دهم و هزارهٔ ششم پیش از میلاد دانست<ref>دولاند لن، تاریخ جهانی پیش از تاریخ تا قرن شانزدهم، ترجمه احمد بهمنش، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۶۷، ج۱، ص۸.</ref> در این دوره بشر با استفاده از تجربیات خود و احساس نیاز ترقی‌های زیادی کرده دست به اختراعات گوناگونی زد. با استفاده از منابع می‌توان در مورد این دوره این گونه اظهار داشت:

نسخهٔ ‏۳۰ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۱

سؤال

عصر حجر چگونه عصری بود؟


عصر حجر به دو دوره مهم تقسیم می‌شود: عصر حجر قدیم (پارینه سنگی)، عصر حجر جدید (نوسنگی).

۱. عصر حجر قدیم (پارینه یا دیرینه سنگی): در این دوره انسان برای تهیه خوراک خود به شکار می‌پرداخت. انسان این دوره با چکش سنگی و تبر دستی آشنایی داشته و یک نوع ظروف سفالین ناهموار را که به ‌طور ناقص پخته بود به کار می‌برد. نخستین تلاش‌ها برای کشاورزی در زمین‌های رسوبی انجام گرفت. در این دوره نخستین پیشرفت در فن کوزه‌گری صورت گرفت و آن پیدایش ظروف نقشدار بود.[۱]

ویل دورانت در مورد نقاشی در عصر حجر و منشأ پیدایش آن می‌گوید: «نقاشی‌های آلتامیرا، و قسمت اعظم آثار هندی که از دوران ما قبل تاریخ بر جای مانده مربوط به دوره ماگدالنی، یعنی در حدود ۱۶ هزار سال قبل از میلاد است».[۲]

اشبیل فوگل این عصر را در حدود ۸هزار تا ۱۰ هزار سال قبل از میلاد دانسته و می‌گوید: «مردم این عصر غذای خود را از طریق شکار و ماهی‌گیری و جمع‌آوری و نه با استفاده از یک سیستم منظم تولید غذا به دست می‌آورند».[۳]

۲. عصر حجر جدید یا نوسنگی: شروع این دوره را می‌توان در فاصله هزارهٔ دهم و هزارهٔ ششم پیش از میلاد دانست[۴] در این دوره بشر با استفاده از تجربیات خود و احساس نیاز ترقی‌های زیادی کرده دست به اختراعات گوناگونی زد. با استفاده از منابع می‌توان در مورد این دوره این گونه اظهار داشت:

  • عصر نوسنگی: عصر کشاورزی بوده است یعنی انسان از مرحله شکار به مرحله کشاورزی قدم گذاشت.
  • در عصر نوسنگی انسان به اهلی کردن حیوانات و تربیت آنها پرداخت: «قدیمی‌ترین استخوانی که از عصر نوسنگی بدست آمده (حوالی ۸۰۰۰ سال ق. م) استخوان سگ است، سپس گوسفند، بز، خوک و گاو»[۵]
  • ابزار و وسایل این دوره عبارت بود از: قرقره، هرم، سنگ آسیاب، درفش، انبر، تبر، نردبان، قیچی، کارد، سنجاق، سوزن و…
  • در این دوره بافندگی شروع شد و مقدمات فن خانه سازی مشاهده می‌شود.
  • از اختراعات مهم بشر در این دوره پیدایش فلزات مانند مس، مفرغ و آهن می‌باشد. این ابداعات به حدّی چشمگیر و قابل توجه است که این دوره به عصر مفرغ و آهن نیز شهرت یافته است.
  • یکی از نتایج عمیق انقلاب کشاورزی که منجر به شکل‌گیری روستاها گردید و زمینه را برای تولید غذا و کالای مازاد فراهم نمود، گسترش تجارت بود.

بنابراین عصر حجر به دو دوره مهم تقسیم می‌شود که در دوره اول بشر به شکار و ماهی‌گیری می‌پرداخت و از زندگی ساده و یکنواخت برخوردار بود و به بوستان کاری ساده اشتغال داشت اما در دوره دوم انسان به پیشرفت‌های گوناگونی دست یافت و به کشاورزی و تجارت پرداخت و به تدریج شهرها و تمدن‌هایی بوجود آمدند.


مطالعه بیشتر

  • کلیات تاریخ ایران باستان، حسن پیرنا (مشیر الدوله).
  • باستان‌شناسی ایران باستان، لویی و اندریک.
  • ایران از آغاز تا اسلام، رومن گیرشمن.

منابع

  1. ر. ک. رومن گیرشمن، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمه محمد معین، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چ دوازدهم، ۱۳۷۹، ص۱۰–۱۲.
  2. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج۱، ص۱۱۶.
  3. اشپیل فوگل، تمدن مغرب زمین، ترجمه محمد حسین آریا، تهران: امیرکبیر، چ اول، ۱۳۸۰، ج۱، ص۲۹.
  4. دولاند لن، تاریخ جهانی پیش از تاریخ تا قرن شانزدهم، ترجمه احمد بهمنش، تهران: دانشگاه تهران، ۱۳۶۷، ج۱، ص۸.
  5. ویل دورانت، تاریخ تمدن، ج۱، ص۱۲۰.